بازیگران درجه 2 دستمزد سلبریتی طلب میکنند/ "متری شیش و نیم" باگ دارد
مدیرعامل موسسه ناجی هنر برخی از صحنههای موجود در فیلم "متری شیش و نیم" را دارای باگ و خلاف واقعیت دانست.
ایران آرت، همزمان با نمایش هفت فیلم تولیدی توسط ناجی هنر که ابتدای این هفته تا پایان هفته هرشب از شبکه سه سیما در حال پخش است مجتبی رشوند مدیرعامل این موسسه به ارایه اطلاعاتی درباره جزییات این پروژهها، نمایش پلیس در آثار و حاشیههای فیلم سینمایی «متری شیش و نیم» و سریال «بوی باران» پرداخت.
رشوند درباره اینکه چرا مانند هر سال برای هفته نیروی انتظامی یک مینی سریال در نظر گرفته نشده است، گفت: ما اعتقادی به مینیسریال نداریم و تجربیات نسبتا ناموفقی در این حوزه انجام شده است. فکر میکنیم مینی سریال ماندگاری ندارد چرا که تا مخاطب میخواهد با این کار ارتباط برقرار کند، تمام میشود. ضمن اینکه ما در یک بازه زمانی بودیم که نمیتوانستیم در این زمان یک سریال بلند خوب تحویل دهیم برای همین ریسک نکردیم.
به گزارش انتخاب، مدیرعامل موسسه ناجی هنر بیان کرد: در تولید هفت فیلم جشنواره پلیس از چهرههای جوان و کمتر شناخته شده استفاده شده و همین یک ویژگی محسوب میشود. من هنوز تعریف سلبریتی را نمیدانم! افرادی بودند که چهرههای درجه ۲ تلویزیونی محسوب میشدند اما دستمزدهای عجیب و غریبی از ما طلب کردند. خیلی از ما هنوز نمیدانیم که مبنای این دستمزدها چیست و چرا اینقدر زیاد است؟ به هرحال ما هم برای جوان گرایی و هم برای صرفه جویی در هزینهها سعی کردیم در گروه بازیگران اغلب کارهای جشنواره فیلم پلیس به جوانها و تازه نفسها یا کسانی که مجال کمتری داشتند فرصت بدهیم و از نتیجه راضی هستیم.
این مدیر معتقد است: نباید پلیس را غیرواقعی و سفارشی نشان داد. یک برههای در آثار صرفا اکشن و زد و خورد بالا دیدیم و گاهی در آثار در حوزه انتظامی اغراقآمیز شده بود و مخاطب وقتی چیزهای متافیزیک و بعضا غیرواقعی از پلیس میدید فکر میکرد پلیس این شکلی است و وقتی فردای آن روز با یک پلیس مواجه میشد و میدید او شکل دیگری است باورهایش به هم میریخت و به همه چیز شک میکرد.
رشوند عنوان کرد: با معصوم نشان دادن پلیس مخالفم. ما پلیسی را معصوم و دارای ابعاد الهی مطلق جلوه ندادیم. به هرحال پلیس ما سومین پلیس سایبری دنیاست اما نمیتواند که به یقه همه مردم رادار وصل کند. ناگزیر، جرم اتفاق میافتد اما طبق آمار بیشتر از ۹۰ درصد تصمیمات پلیس در تشخیص مجرم درست بوده و ناآگاهی مردم باعث این حجم از جرم شده است باید این تفکر را اصلاح کرد.
وی با عنوان اینکه فرهنگسازی نیاز به بودجه دارد و بودجه ناجیهنر کم است، توضیح داد: هرچقدر نیروی انتظامی در حوزه فرهنگسازی هزینه بالاتری داشته باشد اصلاح نگرش اتفاق میافتد و در بلندمدت به نفع کشور است. بر فرض مثال اگر ما بدانیم باید با چه ماشینی به جاده برویم و با چه ماشینی نرویم آمار کشتههای تصادفات جادهای پایین میآید، این ساده ترین نوع آگاهی است و همین طور میتواند دانش مهمترین آنها که درحوزه جرائم بزرگ اتفاق میافتد را هم به مردم تزریق کرد. بنابراین ما واقعا به افزایش بودجه نیاز داریم تا بتوانیم پروژههای بهتری بسازیم و مردم آگاهتر و جامعه امنتری داشته باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ناجیهنر در نظر دارد که تولیدات مشترکی در حوزه نمایشی با اطلاعات و سپاه داشته باشد، بیان کرد: در نظر داریم که این اتفاق بیفتد و در همکاری با نهادهای هم سو به صورت مشترک یک پروژه تحویل دهیم که هنوز جدی نشده است و صرفا در مرحله مذاکرات مشترک هستیم که یک سریال بلند بسازیم.
رشوند درباره مشکلات پیش آمده برای «متری شیش و نیم» ساخته سعید روستایی در زمان سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر هم توضیح داد: من معتقدم فیلم «متری شیش و نیم» فیلم شریف و محترمی است فقط ایراداتی دارد که غیرقابل کتمان است. ایرادات فیلم لابهلای پروپاگاندای زیاد برای آن گم شد.
وی در تشریح این ایرادات افزود: مثلا به عنوان یک مخاطب میگویم نه کسی که در این حوزه دارد کار میکند؛ روایت این فیلم جوری پیش میرود که تا نیمه داستان قهرمان پلیس است و در نیمه دوم همان شخصیت ضدقهرمان میشود. نیروی انتظامی با فیلم مشکلی نداشت که نشود حلش کرد و حتی خود سعید روستایی کارگردان این فیلم هم شاهد بود که من از فیلم دفاع هم کردم و گفتم تا فلان دقیقه قصه دارد، خوب پیش میرود یا به طور نمونه گفتم که این فیلم مصائب یک پلیس را خیلی خوب نشان میداد. استرسها، سختیها، لحظات سخت تصمیم گیری و ... اما اگر بخواهید از منظر نیروی انتظامی ببینید، فیلم چند خطای سیستماتیک داشت که پیام بدی را منتقل میکرد.
رشوند ادامه داد: مثلا زجر دادن زن رضا مرادی وقتی سگ میآید سراغش را ما نمیدیدیم بهتر بود. یا نباید بد شدن حال بچهها را در همان پلان میدیدیم. بچه آینده کشور است و گناهی ندارد چرا تصور او از پلیس را باید خراب کنیم، پلیس باید حافظ خانواده باشد و ما در آن صحنهها کنار خانه رضا مرادی استرس و عذاب یک زن و بچه را از حضور پلیس میبینیم که تصویر همه بچهها را درباره پلیس بهم میزند. رفتار پلیس برای یک کودک میشود ایجاد ارعاب و ترس و بهم زدن آرامش یک خانواده. درحالی که ماجرا از این قرار است که پلیس تا وقتی درصد زیاد و نزدیک به یقین مطمئن نباشد وارد خانه کسی نمیشود که آن خانه را بهم بزند و دنبال مواد بگردد.
مدیرعامل موسسه ناجی هنر ادامه داد: مورد دیگر اینکه ما اصلا بازداشتگاه این چنینی نداریم، بازداشتگاه رده سنی دارد و نمیتواند یک بچه و قاتل و قاچاقچی همه در یک بازداشتگاه باشند یا مثلا در هیچ بازداشتگاهی شما نمیتوانید دستشویی پیدا کنید و این حجم از آدم را در هیچ زندانی در بازداشتگاه با این ابعاد نگه نمیدارند و معمولا به محیطهای باز با انواع نگهداریهای بهداشتی میبرند تا احیانا بیماری بین این افراد منتقل نشود. شما همه این موارد را کنار هم بگذارید و ببینید این باگهای سیستمی قطعاً برای ما به عنوان ناجی هنر جوری نیست که بتوانیم از آن عبور کنیم و توافق کنیم.
رشوند اضافه کرد: نکته دیگر اینکه پلیس حق ندارد هیچ فردی را ولو اینکه مجرم هم باشد به سمت دستگاه بادی اسکنر هول بدهد و این منع قانونی دارد. فقط میتواند از او بخواهد که اگر انجام نداد ۱۲ ساعت او را نگه دارد تا اگر چیزی در معدهاش است، تخلیه کند اما اینجا برعکس اتفاق افتاده و اگر این پلان را یک فرد خارجی ببیند میتواند بگوید این اقدام ناقض حقوق بشر است. یا مثلا در جایی دیگر فردی به نام رضا ژاپنی وجود دارد که بردن این اسم با این لقب کار اشتباهی است و اگر در یکی از نمایشهای خارج از کشور یک ژاپنی فیلم را ببیند، حق اعتراض دارد. آن هم کشوری که ۱۳ سال است که یک گرم شیشه نه به آنجا وارد شده نه صادر شده است. به هرحال وقتی ما خودمان نسبت به فیلمهایی که به کشورمان توهین میکنند موضع منفی داریم نباید خودمان هم در فیلممان کشوری را ولو با یک اسم زیر سوال ببریم و ملاحظات را باید رعایت کنیم. هر خبرنگاری دلش بخواهد ما میتوانیم برای ورود به هر بازداشتگاهی در سطح کشور به او مجوز بدهیم تا ببیند آیا بازداشتگاهی شبیه آنچه در فیلم «متری شیش و نیم» وجود داشت دیده میشود یا نه؟
مدیرعامل موسسه ناجی هنر با بیان اینکه واقف به این است که در هر کار نمایشی تخیل و واقعه پردازی سهم بسزایی دارد، اظهار کرد: نویسنده و کارگردان ممکن است به خاطر وجه دراماتیک کار چیزی را اضافه کرده باشند، ما این را متوجه میشویم اما بالاخره وقتی بعضی از اتفاقات این فیلم میتواند باعث تغییر ذهنیت یک فرد عادی از پلیس و مجموعه او بشود، وجهه پلیس را برای مخاطب زیر سوال ببرد، احساس ناامنی برای او به وجود بیاورد و یا تصویر ذهنی نسل آینده را بهم بریزد ما مجبور میشویم حداقل در این فیلم حاضر نشویم. مثلا ما در همین ۷ اثر که در جشنواره پلیس دارد، پخش میشود پلیس واقعی را ببینیم پلیسی که متافزیک و غیرواقعی نیست و حتی اشتباه هم میکند.