بزرگآقای سینمای ایران پس از چهار دهه دوباره با خالق «هامون» همکاری میکند
چه خوبه که برگشتی!/ علی نصیریان و داریوش مهرجویی در چهل سال جدایی از هم چه کردند؟/ بررسی دو کارنامه درخشان در کارگاه تاریخ ایرانآرت
جالب بود که به کارنامه داریوش مهرجویی و علی نصیریان پس از سال شصتوپنج، یعنی سالی که ظاهرا جدایی این دو از هم قطعی شده، سرکی بکشیم تا ببینیم هر دو در این سی و چهار سال چه مسیری را جدای از یکدیگر طی کردهاند
ایرانآرت، صابر محمدی: چندی پیش بود که خبر آمد داریوش مهرجویی و علی نصیریان قرار است پس از چهل سال دوباره با هم همکاری کنند. البته دقیقترش میشود 39 سال و پس از آخرین باری که اولی در قامت کارگردان و دیگری در مقام بازیگر در فیلم «مدرسهای که میرفتیم» حضور داشتند؛ سال هزاروسیصدوپنجاهونُه. اما راز این جدایی چهلساله، نه به آن سال و آن فیلم، بلکه به شش سال پس از آن و به ناصر تقوایی مربوط است. چه طور؟ عرض میکنیم.
پس از چهل سال چه میشود؟
علی نصیریان حالا یکی از بازیگران تازهترین پروژه سینمایی مهرجویی به اسم «لامینور» است؛ فیلمی که بازیگرانش از هفته گذشته جلوی دوربین رفتهاند و از این خوشحالند که مهرجویی دوباره از علی نصیریان سراغ گرفته است و این شاید بتواند خاطره همکاریهای درخشان این دو در پنج فیلم «گاو»، «آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا» و «مدرسهای که میرفتیم» را زنده کند.
بررسی کارنامه علی نصیریان نشان میدهد که او مهمترین فیلمهایش را و شاید مهمترین فیلمش را به لحاظ اعتبار حضور و درخشش جلوی دوربین داریوش مهرجویی تجربه کرده است. منظورم «آقای هالو» است که برخی معتقدند نصیریان آنقدر در آن درخشید که مهرجویی هر بار دیگری که از او برای بازی در فیلمهایش سراغ گرفت، بخشی از آقای هالو را هم احضار میکرد.
حالا دوباره در «لامینور» با پیرمردی ساده روبهرو خواهیم بود که طیفی از «گاو» و «آقای هالو» و «پستچی» را قرار است بازسازی کند یا با نصیریانی متفاوت مواجه میشویم که در هشتادوپنجسالگی، با چالشی جدید قرار است دست و پنجه نرم کند؟ این دو گمانهزنی را میتوان با توجه به سابقه اخیر هر دو به نتایجی نزدیک کرد؛ مهرجوییِ هشتادساله با فیلمهای دهه اخیرش کمتر توانسته مخاطبان سینمای خودش را راضی نگه دارد، اما از سوی دیگر نصیریان اتفاقا در سالهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تنها سیمرغ جشنواره فجریاش را هم همین سال گذشته برای ایفای نقشی دیگرگون دریافت کرده است. نتیجه چه خواهد شد؟
ماجرای این فراغ چهلساله
گفتیم که ماجرای این دوری چهلساله، نه به چهل سال پیش و آخرین همکاری نصیریان و مهرجویی در فیلم «مدرسهای که میرفتیم»، بلکه به سیوشش سال پیش و به ناصر تقوایی مربوط است.
علی نصیریان، در گفتوگویی مفصل با تازهترین شماره ماهنامه «اندیشه پویا»، از این ماجرا گفته است.
او در این گفتوگو که طبق روال گفتوگوهای این ماهنامه همیشه خواندنی، پر است از اشارههایی فراتر از هنر و زندگی سوژه گفتوگو، گفته که سال هزاروسیصدوشصتوپنج، وقتی قرار بوده در «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی بازی کند، از داریوش مهرجویی برای بازی در «اجارهنشین»هایش پیشنهادی دریافت کرده اما نتوانسته به پروژه او بپوندد. نصیریان گفته مهرجویی در همه این سالها به همین دلیل تقریبا با او قهر بوده است.
عجیب است؛ هم مهرجویی و هم نصیریان تا همان سال شصتوپنج تجربههای مشترک درخشانی را از سر گذراندهاند و بهیکباره دیگر سراغی از هم نگرفتهاند.
چند نکته از مرور کارنامههای سیوچهارساله
جالب بود که به کارنامه داریوش مهرجویی و علی نصیریان پس از سال شصتوپنج، یعنی سالی که ظاهرا جدایی این دو از هم قطعی شده، سرکی بکشیم تا ببینیم هر دو در این سی و چهار سال چه مسیری را جدای از یکدیگر طی کردهاند. این وسط، کدام بیشتر از دیگری از این فراغ متضرر شدهاند. به نتایج جالبی رسیدهایم در مرور کارنامهها:
یک: بیستویک به پانزده
علی نصیریان پس از آن سال، در بیستویکفیلم بازی کرده و داریوش مهرجویی، پانزده فیلم را جلوی دوربین برده است. البته این را نگذارید به حساب پرکارتربودن آقای بازیگر؛ چرا که بدیهی است بازیگرها در پروژههای مختلفی همکاری میکنند اما کارگردانها اغلب چندسالی یا سالی یکبار پروژه خودشان را پیش میبرند.
دو: چه خوبه که برگشتی، یا...؟
داریوش مهرجویی در این سیوچهارسال، این فیلمها را کارگردانی کرده است:
«شیرک» (1366)، «هامون» (1368)، «بانو» (1370)، «سارا» (1371)، «پری» (1373)، «لیلا» و «درخت گلابی» (1374)، «دختردایی گمشده» (1377)، «میکس» (1378)، «بمانی» (1380)، «مهمان مامان» (1382)، «سنتوری» (1385)، «طهران، تهران [یک اپیزود]» و «آسمان محبوب» (1388)، «نارنجیپوش» (1390)، «چه خوبه که برگشتی» (1391) و «اشباح» (1392).
*جالب است بدانید تقریبا در هیچیک از این فیلمها، نمیتوان نقشی را برای علی نصیریان متصور بود؛ نقشی که نصیریان بنا بر سن و سالش بتواند آن را ایفا کند و البته آن نقش آنقدر مهم باشد که نصیریان لازم باشد تا آن را بازی کند، در هیچیک از این پانزده فیلم نیست. شاید در یکی دو فیلم، نقشهایی را پیدا کنیم که میشد به لحاظ شرایط سنی به نصیریان سپرد، اما واقعا نقشهایی نیستند که در طول روایت اهمیت داشته باشند. مثلا در اپیزودی که مهرجویی برای «طهران، تهران» ساخت، کلی پیرمرد و پیرزن بازی کردهاند، اما سیاهی لشکرند و نمیشود تصور کرد که مهرجویی میتوانسته نقش یکیشان را به نصیریان بسپارد. در بسیاری از فیلمها هم اساسا نقشی برای او نیست.
*انگار که مهرجویی وقتی دیده فرصت همکاری با نصیریان را از دست داده، در فیلمنامههایش کاری کرده که جای خالی او احساس نشود. البته این گمانه، میتواند بهرهای از حقیقت نبرده باشد و القائات ذهنی بدبین باشد صرفا.
*این را هم بگوییم که از «هامون» تا «نارنجیپوش»، فیلمهای مهرجویی مورد توجه جشنوارههای مختلف بوده اما نمیتوان گفت نصیریان با حضورنداشتن در فیلمها، جایزهای را از دست داده است؛ چرا که به نقشهایی که او بالقوه میتوانست در این فیلمها بازی کند و البته چندان هم پررنگ نبودهاند، توجهی نشده است.
علی نصیریان هم بازیگر این فیلمها بوده است:
«شیر سنگی» مسعود جعفر جوزانی، «دزد و نویسنده» کاظم معصومی و «ترنج» محمدرضا اعلامی (1365)، «سالهای خاکستر» مهدی صباغزاده (1367)، «روز باشکوه» کیانوش عیاری و «پول خارجی» رخشان بنیاعتماد (1368)، «عشق من، شهر من» علی قویتن (1370)، «شعلههای خشم» حمیدرضا آشتیانیپور (1371)، «بوی پیراهن یوسف» ابراهیم حاتمیکیا (1374)، «برج مینو» ابراهیم حاتمیکیا (1375)، «کمیته مجازات» علی حاتمی (1377)، «زندانی 707» حبیبالله بهمنی (1380)، «دیوانهای از قفس پرید» احمدرضا معتمدی (1381)، «شاه خاموش» همایون شهنواز و «جزیره آهنی» محمد رسولاف (1382)، «پستچی سه بار در میزند» حسن فتحی (1387)، «شکارچی شنبه» پرویز شیخطادی (1390)، «ایرانبرگر» مسعود جعفری جوزانی (1393)، «حکایت دریا» بهمن فرمانآرا و «امپراطور جهنم» پرویز شیخطادی (1395) و «مسخرهباز» همایون غنیزاده (1397).
*نصیریان با اینکه تا سال پنجاهونه، یعنی سالی که واپسین همکاریاش با مهرجویی را صورت داده، با کارگردانان بزرگی از جمله خود مهرجویی همکاری کرده است اما از سالی که به گفته خودش مورد غضب مهرجویی قرار گرفته، مسیر را کاملا عوض کرده و جز چند مورد با ابراهیم حاتمیکیا و یک مورد با علی حاتمی که آن هم نسخه سینمایی یک مجموعه تلویزیونی بود، با کارگردانان برجسته نسل اول و دوم همکاری نکرده و بیشتر به بازیهای مهم در فیلمهای نهچندانمهم پرداخته است.
*جالب اینکه همان سال شصتوپنج که نصیریان پیشنهاد مهرجویی برای بازی در «اجارهنشینها» را رد میکند و در «ناخداخورشید» تقوایی بازی میکند، «ناخدا خورشید» است که سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت میکند؛ داریوش ارجمند جایزه را میگیرد در حالی که هم عزتالله انتظامی برای «اجارهنشینها» و هم علی نصیریان برای «شیر سنگی» دیگر فیلمش در سال شصتوپنج، نامزد دریافت این جایزه بودند.
*نصیریان پس از نامزدی دریافت سیمرغ برای بازی در فیلم «شیر سنگی»، بار دیگر، این بار سال شصتوهفت، برای بازی در «سالهای خاکستر» نامزد دریافت سیمرغ از جشنواره فیلم فجر میشود اما باز هم آن را دریافت نمیکند. تنها سیمرغی که نصیریان از جشنواره با خود به خانه برده، بسیار دیر و به همین جشنواره سال گذشته و فیلم «مسخرهباز« مربوط است. یادتان هست که خودش هم گفت بالاخره یک سیمرغ بهش دادهاند آن هم سیمرغ درجه دو! حالا نمیشود گفت اگر همکاری نصیریان و مهرجویی در این چهل سال، قطع نمیشد کارنامه نصیریان چند سیمرغ دیگر میشد داشته باشد. میشود گفت؟
***
باید منتظر ماند و دید، «لامینور» که پس از سیونهسال مهرجویی و نصیریان را دوباره کنار یکدیگر نشانده، چهطور فیلمی از آب درمیآید. در تواناییهای هر دو شکی نیست، اما دلایل متعددی ما را به خروجی باکیفیت این فیلم بدبین میکند، از جمله تجربههای اخیر داریوش مهرجویی.