محسن تنابنده: از سیمرغ نگرفتن مهناز افشار دلخور شدم/ شاید "پایتخت 6" آخرین کارم در تلویزیون باشد
محسن تنابنده که از تلویزیون دلخور است میگوید: تلویزیون عاشق "محصول" است نه "سازنده". وقتی محصول تولید شد، ما فراموش میشویم. انگار سازنده دیگر اهمیتی ندارد.
ایران آرت: محسن تنابنده تابستان شلوغی را میگذراند. او تا چندی پیش مشغول ایفای نقش در نمایش "مولن روژ" بود و این روزها دومین ساخته سینماییاش با نام "قسم" را روی پرده سینماها دارد و برای اکران عمومی فیلم به شهرهای مختلف کشور سفر میکند. او همچنین به همراه آرش عباسی در حال آماده کردن طرح و سناریو فصل ششم سریال "پایتخت" است که قرار است نوروز 99 روی آنتن برود.
تنابنده به این بهانهها با محمدرضا یزدانپرست در روزنامه سازندگی گفتوگو کرده است که بخشهایی از این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
قسم، اولین تجربه کارگردانی شماست که در فیلم بازی نکردهاید. تصویر غالب در ذهن مخاطبان هم، محسن تنابندهای است که ظاهراً دغدغه پررنگتری در طنز دارد تا ژانری جدی مثل قسم. با همین دغدغه شروع کنیم.
شکلگیری قصه قسم به حدود ده، دوازده سال پیش برمیگردد. در خلال تحقیقی، چندین کتاب قضایی خواندم و به شکل اتفاقی با این قانون روبهرو شدم. با تمرکز بیشتر دیدم در شرایط زیادی از این قانون کمک میگیرند. همان سالها قصهای با محوریت قسامه نوشتم برای تلویزیون که رد شد. سالهای بعد و با تغییر مدیریتها هم باز رد شد. این دغدغه با من بود تا رسید به سال ۹۷ و ساختن "قسم".
دغدغه محسن تنابندهی فقط کارگردان چطور؟
وقتی میخواستم کار اول را شروع کنم خیلی دستپاچه بودم، سرمایه گیر نمیآمد، اما من به واسطه بازیگر بودن، همه چیز را با هم داشتم. شاید نباید "گینس" را شروع میکردم با عجله؛ با اینکه اتمسفر خوبی داشت و رابطه آن سه برادر را خیلی دوست داشتم، اما درنهایت آن چیزی که میخواستم نشد. عمده سرمایهگذاران وقتی فیلمی را قرار است من کارگردانی کنم خیلی علاقه دارند که بازی هم بکنم. قسم هم شامل همین ماجرا میشد.
در قسم به نظرم ریسک بزرگی در انتخاب نقش اول کردید. مخاطب، مهناز افشار را در شمایل شیک و پیک و سوپراستار میشناسد اما در قسم، یک زن کاملا معمولی با شمایل کاملاً ساده میبینیم.
برای من معنای ریسک نداشت. مهناز را میشناختم و میدانستم این تواناییها را دارد که از پس این نقش برآید. برای من جنبه متفاوت بودن مهناز مهم بود؛ اینکه دلم نمیخواست تصویر نزدیک شود به فیلمهای دیگر. دلم میخواست برای قسم، همهچیز ناب باشد.
سیمرغ نگرفتن خانم افشار، دلخورتان کرد؟
ببین من درک میکنم که جشنواره است و کسانی سیمرغ میگیرند و کسانی نه. بالاخره همین که کاندیدا میشوی یعنی بسیار دیده شدهای. از جایی به بعد شاید سلیقه باشد که بازیگری سیمرغ بگیرد و دیگری نه. از نظر خودم وحدت و انسجام در این پرسوناژ یکدست درآمده و فکر میکنم بدون اهانت به بازیگران دیگری که کار کردند و حتی خوب بودند که دیده شدند، بله، مهناز میتوانست سیمرغ بگیرد.
هنوز نگفتید دلخور شدید یا نه؟
طبیعیست. هر عقل سلیمی میگوید بهتر است این جایزه را من ببرم نه کس دیگر. از سوی دیگر بالاخره فستیوال است؛ فقط یک نفر سیمرغ میگیرد.
برای بازی این نقش، گزینه دیگری هم بود یا از اول انتخاب شما مهناز افشار بود؟
به خیلی از بازیگران فکر کردیم، اما وقتی همه فاکتورها را کنار هم میگذاشتیم میدیدیم مهناز افشار خیلی متفاوتتر از کسانی است که آدمهای با این شمایل را بازی کردهاند.
درباره پایتخت صحبت کنیم. فصل ۶ در حال کلید خوردن است. از نقی معمولی و پایتخت چه خبر؟
میتوانم اینگونه بگویم، اگر شرایطی که لازم است مهیا نشود و خواستههای حداقلی ما برآورده نشود، فصل ۶ پایتخت، آخرین حضور من در تلویزیون خواهد بود. فصل ششم هم به واسطه قول به مردم و تعهدی که دارم ساخته میشود. شاید تا الان خیلیها سعی کردند چهره ما را خراب کنند و مثلا بگویند جاهایی از پایتخت سفارشی است اما برای محسن تنابنده، همه لحظات "نقی معمولی" بازی شده؛ بهترین و بدترین لحظههایش در زندگی. از جنبه اقتصادی هم بله، من برای ساخت و بازی دستمزد میگیرم، اما باور کنید از آن شرایط بهتر را، میتوانم در سینما داشته باشم. اما واقعاً به عشق مردم، پایتخت را میسازم؛ به شرافتم قسم!
عمدهترین دلیلی که اگر شرایط مهیا نشود، پایتخت هفت و ادامهاش را نخواهید ساخت، چیست؟
ببین، رابطه یک چیز دوطرفه است. وقتی میبینی یکسویه است و به کنایه نشان میدهند که شما را نمیخواهند، باید بپذیری که دیگر جای تو آنجا نیست و نباید آنقدر بمانی که به نحو دیگری در خروج را نشانت دهند. اینقدر از هنر آموختهام که کنایه امروز را زودتر از فردا متوجه شوم.
زمان طلایی پخش را که همیشه به پایتخت دادهاند. همیشه هم که تکرارها برقرار بوده. شما و آقای مقدم و دیگر عوامل هم که در همه پنج فصل گذشته، بعد از پخش سریال، این طرف و آن طرف دعوت شدید و احترام دیدید. از چه گلایه دارید؟
محترمانه اگر بخواهم بگویم این میشود که تلویزیون عاشق "محصول" است نه "سازنده". وقتی محصول تولید شد، ما فراموش میشویم. انگار سازنده دیگر اهمیتی ندارد. بعد از دورهای، دوباره شما عزیز میشوید برایشان.
شما در گفتوگویی گفتید که پایتخت را تا مردم دوست داشته باشند میسازم.
مردم هم یقینا میدانند محصول جذاب وقتی به دست میآید که در شرایط جذابی هم ساخته شود. اگر مردم بدانند که شرایط مطلوب نیست، محصول هم خوب در نخواهد آمد. آدم باید حالش خوب باشد تا خروجی خوب تولید کند.
پس بدقولیهای مالی یا خط قرمزها مشکل شما نیست، مشکلتان بیمهریهاست...
این سیاست یک بام و دوهوا آزار میدهد آدم را. رغبت آدم را میگیرد.