احتمالا "خون شد" گوزن ها نیست قیصرهم نیست! / پیش بینی درست ایران آرت درباره محمد صادق رنجکشان/کامنت های جالب طرفداران
اکنون با اتفاقات پیش آمده پشت پرده آنچه همه زمستان سال گذشته بدان اصرار داشتیم برای مخاطبان محترم روشن شده است.
ایران آرت : ورق برای محمد صادق رنجکشان برگشته و اتهام زنندگان به سینمای فرهنگی چهار عذرخواهی بدهکارند دو یادداشت ایران آرت در دو ماه اخیر درباره ورود انرژی و سرمایه تازه به سینما بود.
یادداشت هایی که یادآوری کرد چند نفری که سینمای ایران را برای خود می خواهند و برای حفظ موقعیت خود دست به هر کار غیر اخلاقی می زنند خیلی زود رسوا شدند و در برابر فیلم های خوب و شایسته رنجکشان مانند متری شیش و نیم، سرخ پوست و سرکوب کم آوردند.
سرمایه گذاری که بارها گفته با پول پاک و مطهر آمده و سه فیلم فرهنگی با تراز بالای هنری آمده که برخی به اصطلاح تهیه کنند گان قدیمی در سی سال تهیه کنندگی هم یک اثر مشابه آن ندارند.
سلسله مطالب ایران آرت درباره پروژه توهمی بودن ورود پول های کثیف به هنر و سینما از خاطر مخاطبان نرفته است.
آن مطالب می گفت اتهام زدن به رنجکشان بهانه است تا دیگر سرمایه گذاران قید ورود به سینما را بزنند.
آنها با همه توان رسانه ای خود به میدان آمدند تا امثال رنجکشان که سودای ورود به هنر دارند، می خواهند نگاه تازه تزریق کنند و آثار فرهنگی تولید کنند حساب کار دست شان آید و عطای چنین کاری را به لقایش ببخشند.
عیار آن بلوای خود ساخته که دی و بهمن سال گذشته علو گرفت این روزها اثبات شده است و همان چند رسانه تندرو ترجیح به سکوت گرفته اند و چند رسانه ای که بازی خوردند به ستایش فیلم ها و سرمایه گذاری هایی می پردازند که درباره اش خیلی زود قضاوت کردند.
ایران آرت بارها اعلام کرد در تئوری سرمایه گذاری، در سراسر دنیا "سرمایه ترسو است" و احساس ناامنی کند ورود نمی کند، برخی با آگاهی از این نکته در پی ناامن سازی فضای سینما هستند تا سرمایه های نو و انرژی های تازه خیال ورود به این عرصه را از سر بیرون کنند و سینما حیات خلوت آنها باقی بماند. آنها معتقد بودند در دوره ای که جیب دولت از همیشه خالی تر است و اوج بیکاری در سینماست می توانند با ادامه ساخت فیلم های بی کیفیت سیطره خود بر هنر هفتم را چهار میخه کنند.
اکنون با اتفاقات پیش آمده پشت پرده آنچه همه زمستان سال گذشته بدان اصرار داشتیم برای مخاطبان محترم روشن شده است.
استقبال بزرگ ترین سینماگران ایران از همکاری با محمد صادق رنجکشان و علاقه برای همکاری با او سند دیگری ست برای صحت این ادعاها.
گفتیم که هنر ایران تشنه راههای نو و هرگز نرفته است که این اتفاق تنها با نگاه های نو به وجود می آید.
در همین راستاست که امثال مسعود کیمیایی، حمید نعمت الله، حسین مهکام، سعید روستایی ،گوران…. به سراغ همکاری با چهره های تازه می روند.
و آقای کیمیایی در جشن تولد خود ابراز امیدواری می کند با سرمایه گذاری که این روزها فیلم خوب می سازد همکاری کند.
اما در همین اثنا روزنامه جام جم مصاحبه ای با آقای رنجکشان منتشر کرد که او چنین همکاری را منتفی دانسته و به صراحت اعلام کرد حتمن اما نه با این فیلمنامه، انشالله فیلم های بعدی.
نکته جالب در این میان انبوه پیام هایی ست که در فضای مجازی منتشر شده و خیلی ها طرف رنجکشان را گرفته اند.برخی را بخوانید:
-رنجکشان خوب گفته کیمیایی چشم ماست اما استاد هر فیلمی نساز
- طرف متری شیش و نیم می سازه نمی خواد تجارت و قاتل اهالی… بسازه
-استاد به خودت رحم نمی کنی به ما و خاطره هامون رحم کن. تو را خدا فیلم خوب
- لابد فیلم نامه اش مثل فیلم های اخیر مسعود خان بزن در رویی بوده با چهار تا دیالوگ قلمبه سلمبه
- ممنون از رنجکشان که می خواد ترازش بالا باشه.
-فیلم خوب را اسم ها نمی سازند
- کیمیایی سرمایه است نباید این برند با فیلم های ضعیف خراب شود. خوب شد رنجکشان به این سقوط کمک نکرد.
- رنجکشان فرصت طلب بود با کیمیایی می بست و راه شهرت را یک شبه رفته بود
- درود بر شرافت که اسیر تبلیغات نمی شود.
- کیمیایی دوباره قیصر و گوزن ها بسازد همه صف می کشند با او کار کنند.
- لابد فیلمنامه خون شد، نه گوزن ها بوده نه قیصر نه حتی دندان مار. وگرنه مگه رنجکشان آزار دارد بگوید با چنین نامی کار نمی کند.
جام جم چه نوشته بود/ رنجکشان : پول سینما پول یک ماشینفروشی عباسآباد هم نیست.
جام جم درباره ماجرای دل خواسته های مسعود کیمیایی در روز تولدش سراغ اصل ماجرا، محمد صادق رنجکشان رفته است. خواندن این مصاحبه زوایای پنهان دیداری در دفتر این تهیه کننده نو آمده را پیش روی مخاطب قرار می دهد. جام جم نوشت:
مسعود کیمیایی همچنان خبرساز است و گمانهزنیها درباره سرمایهگذار فیلم جدید او ادامه دارد. او در جشن تولد اخیرش گفته بود: «آقایی که تا الان چند فیلمش هم فروش خوبی داشته، قرار است اثر بعدی من را بسازد.»
اشاره کیمیایی، ذهنها را به سمت محمدصادق رنجکشان برد، به طوری که حتی یکی از خبرگزاریها این ذهنیت را قطعی دانست و به شکل علنی، او را سرمایهگذار فیلم تازه کیمیایی خواند.
در این زمینه، بهترین گزینه خود رنجکشان بود، اما وقتی برای اطلاع از جزئیات همکاری با کیمیایی با او تماس گرفتیم، خبری از سرمایهگذاری برای «خون شد» - تازهترین فیلم مسعود کیمیایی که سال گذشته مجوز ساخت آن صادر شده بود- نبود. در ادامه اما صحبت به موارد دیگر هم کشیده شد و تبدیل به این گفتوگویی شد که پیش روی شماست.
زمزمههایی است مبنی بر همکاری شما با مسعود کیمیایی و سرمایهگذاری برای فیلم جدید ایشان. این موضوع صحت دارد؟
واقعیت را بخواهید نه.
آقای کیمیایی در مراسم جشن تولدش، از سرمایهگذاری نام برد که خیلی با نشانههای شما همخوانی داشت و ذهنها را سمت شما برد.
این تصور ایشان است و فعلا بنا به همکاری نیست. البته ایشان یک روز در دفتر ما مهمان بودند و این بحث را هم مطرح کردند. ما هم گفتیم انشاءا... ببینیم خدا چه میخواهد. اگر زنده بودیم و به شرط حیات، شاید بعدا این اتفاق بیفتد، اما فعلا چیز خاصی وجود ندارد. این چیزی هم که مطرح شده، نقطه نظرات ایشان بود.
یعنی شما فیلمنامه «خون شد» را نخواندهاید؟
فیلمنامه را خواندهام. آوردند دفتر و ما هم آن را خواندیم، ولی فعلا قرار نیست ما کاری را انجام دهیم. بلافاصله مطبوعات شروع به گمانهزنی کردند.
حتی یکی از خبرگزاریها هم خبر این همکاری را منتشر کرده است.
ما دلمان خواست به سینما کمک کنیم و واقعا نیتمان هم خیر بود، چون علاقه داشتیم. اما متاسفانه کلی حرف و حدیث درست کردند.
قبول دارید که همکاری با کیمیایی، خوشایند است و میتواند اعتبار بیاورد؟
بله، من که مخلص آقای کیمیایی هستم و برای ایشان به عنوان یک بزرگتر و استاد احترام قائلم، کما اینکه ممکن است در یک فضای آرام و موقعیت مناسبی دیگر، این اتفاق بیفتد و ما در خدمت ایشان باشیم. اما فعلا من به این نتیجه نرسیدم. ضمن اینکه ایشان این حرف را در جشن تولدشان مطرح کردند. جالب است بدانید که تولد هر دوی ما یک روز است و من هم متولد هفتم مرداد هستم. منتها کسی برای ما جشن نگرفت و یک شمع هم نبود که ما فوت کنیم! به هرحال ایشان بزرگ هستند و باید هم برایشان جشن بگیرند.
کیمیایی در همان جشن تولدش، گلایه کرده بود که چرا برای کارگردانهایی چون او و داریوش مهرجویی، سرمایهگذار نیست.
یک آقایی با ایشان در فیلم قاتل اهلی به عنوان تهیهکننده همکاری کرد که منجر به اختلاف شد. به نظرم احترام بزرگترها و پیشکسوتها برای همه واجب است و من هم کنارشان هستم. همین الان فیلم آقای رضا گوران (سرکوب) اکران میشود که یک فیلم اولی است. کسی حاضر نبود برای ایشان سرمایهگذاری کند، اما من سرمایهگذاری کردم. این کار را هم دلی انجام دادم. به نظرم فیلم خوبی است و امیدوارم برای این جوان (گوران) اتفاقات خوبی بیفتد.
طرح دیگری هم در دست دارید؟
اواخر سال گذشته، کاری را با آقای حمید نعمتا... شروع کردیم به نام «قاتل و وحشی» که تا الان که با شما صحبت میکنم، هنوز کلید نخورده است. فعلا در مرحله پیش تولید هستیم، ضمن اینکه من با آقای نعمتا... طی کردم که قرارداد بازیگران را گران نبندیم، چون بحثهایی مطرح است که به دلیل دستمزدهای بالا، هزینه تولید فیلمها زیاد میشود. برای همین ما هم گفتیم اگر دستمزد هنرپیشهای گران بود، نمیخواهیم در این فیلم باشد. آقای نعمتا... هم دنبال این است که با قیمتهای خوبی فیلم را تمام کند که اتفاق بدی نیفتد.
یکی از بحثهایی هم که وجود دارد، همین مساله پرداخت دستمزدهای بالا و نامتعارف در برخی فیلمهاست که نظم و موازنه تولید را به هم میزند. با این توصیفات شما مخالف این وضع هستید؟
من که مخالفم، همه فیلمهایی که سرمایهگذاری کردم، مشخص است و تهیهکنندهها و عواملی که در این فیلمها با من همکاری کردند، میتوانند توضیح دهند که در فیلمهای من چنین اتفاقی نیفتاده است. ما چنین پولی نداشتیم که وارد یک فیلم کنیم و بعد هم جواب ندهد. ما نیامدیم که سینما را بههم بریزیم. ما عاشق سینما و تئاتر بودیم. این روزها مشغول کارهای خوبی در پردیس تئاتر شهرزاد هستیم. این دو سال و نیم که وارد فضای سینما و تئاتر شدهام، مدام برخی آقایان از پول کثیف حرف میزنند و درباره آن مینویسند. بالاخره نهادهای نظارتی بررسی کردهاند، پس چرا هیچ اتفاقی نمیافتد. چرا مصداقی نمیگویند که پول چه کسی کثیف است؟ من از جامجم خواهش میکنم، درباره این مساله مصداقی بنویسد. تا سیهروی شود، هرکه در او غش
باشد.
اخیرا در اکران ویژه سرکوب گفتید سرمایهگذاران و سرمایهها را از سینما نرانید. منظورتان چه کسانی است؟
نمیدانم، شاید کسانی هستند. فقط تاکید میکنم، اگر دلخوری و گلایه و نقدی وجود دارد، با ایهام نباشد. سرمایه هرکس مشکل داشته، وضعیتش مشخص است. حرفم این است که اجازه دهید سرمایه به سینما بیاید، چون سینما یک صنعت است. 240 میلیارد تومان سرمایهگذاری در سینما که چیزی نیست، پول یک ماشینفروشی عباسآباد هم نیست. تمام تراکنش یک سرمایهگذار و تهیهکننده سینما اندازه درآمد یک ماشینفروش نیست. این زشت است که مینویسند پول کثیف و طرف رفته پولش را در سینما بشورد. جای شستن ندارد، مگر رختشورخانه است؟ من که روی فیلمهای بدی سرمایهگذاری نکردم؛ روی فیلم سرکوب سرمایهگذاری کردم، در فیلمهای سرخپوست و متری شیش و نیم سرمایهگذاری کردم. در فیلم بیحسی موضعی (حسین مهکام) سرمایهگذاری کردم که وقتی اکران شد، ببینید چه فیلم خوبیست. اگر فیلمی یک خرده خراش داشته باشد، سراغش نمیروم. واقعا هم انجام ندادم. نمیگویم آدم واردی هستم، اما سعی کردم انتخابهای درستی داشته باشم. البته من گلایه دارم، چون وقتی در فیلمی سرمایهگذاری میکنم، چند ماه حدود 80-70 نفر مشغول به کار هستند. سفرهای پهن میشود و به هرحال زندگی عدهای میگذرد. اگر پول من مشکل داشت، قوه قضاییه حتما ورود میکرد، این را قبلا هم گفتهام، من یک ریال به هیچ بانک و بنگاه اقتصادی بدهکار نیستم. حساب مالیات شرکتم، تا سال 96 تسویه است. وقتی آدمی اینطوری وارد سینما میشود، حیف است این حرفها را بزنید. واقعا حساب و کتابم را بررسی کنید و اگر اشکالی در آن وجود دارد، بگویند.