احیای چهره اسطورههای راک روی پرده نقرهای/ فیلمی که بیتلز را به سینما آورد
کارگردانان بنام و مطرح بریتانیایی بهطور ناخواسته و ناخودآگاه درصدد احیا و ساختن دوباره چهرهها و گروههای موسیقی مطرح غربی برآمدهاند.
ایران آرت: ابتدا "راپسودی بوهمی" در سال2018، سپس "راکتمن" در اوایل2019 و امروز هم که تقریبا نیمی از سال2019 سپری شده، فیلم "دیروز" (Yesterday) برگرفته از مشهورترین موسیقی گروه بیتلز، فیلمهایی هستند که با محوریت خوانندگان و گروههای مشهور موسیقی ساخته شدهاند.
در روندی که از سال2018 بهطور جدی شروع شده، کارگردانان بنام و مطرح بریتانیایی شاید بهطور ناخواسته و ناخودآگاه درصدد احیا و ساختن دوباره چهرهها و گروههای موسیقی مطرح غربی در سالهای1960 و1970 میلادی برآمدهاند. پس از اقبال مخاطبان و منتقدان به فیلم راپسودی بوهمی (درباره فردی مرکوری، خواننده گروه کوئین) 4 اسکار2019 ازجمله در رشته بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرده بود. امروز دنی بویل که پیشتر با فیلمهای "قبر کمعمق" (1994)، "رگیابی" (1996) و "میلیونر زاغهنشین" (2008) خود را در زمره کارگردانان صاحبنام دنیا قرار داده بود و حتی با میلیونر زاغهنشین در سال2008 برنده 8جایزه اسکار شده بود، با فیلم "دیروز" که از یکی از بهیادماندنیترین آهنگهای گروه بیتلز الهام گرفته، دوباره به عرصه بازگشته است.
به گزارش همشهری، فیلم "دیروز" داستان موسیقیدان و خوانندهای است که پس از وقوع یک تصادف متوجه میشود که تنها فردی است که آهنگهای گروه بیتلز را به یاد میآورد. او بهتدریج پس از نگارش و اجرای آهنگ بیتلها به شهرت میرسد. فیلم "دیروز" برای نخستینبار در جشنواره تریبکا، سپس در 28ژوئن در انگلیس و 12ژوئیه 2019 در هند اکران شده است. دنی بویل در گفتوگو با ورایتی از این فیلم، هیمش پاتل و پل مککارتنی گفته است.
چگونه به فکر ساخت فیلم دیروز افتادید؟
من فیلمنامه را از ریچارد کورتیس (از تهیهکنندگان فیلم دیروز) دریافت کردم. در افتتاحیه المپیک لندن2012 ما با یکدیگر کار میکردیم (دنی بویل، کارگردان هنری نمایش جزیرههای شگفتی در مراسم افتتاحیه المپیک لندن بود). در همین حین من روزی مودبانه به کورتیس گفتم اگر فیلمنامه یا پیشنهادی برای ساخت یک فیلم به دستت رسید، من را نیز بهخاطر داشته باش. کورتیس در همان موقع به من گفت: اکنون یک فیلمنامه در دست دارم. او فیلمنامه را برایم فرستاد. پس از خواندن این فیلمنامه به این نتیجه رسیدم که من و کورتیس باید فیلمی برمبنای این فیلمنامه بسازیم. من بسیار به آن علاقهمند شدم؛ چراکه فیلمنامهای ملایم و رمانتیک بود و با نامهای عاشقانه به گروه بیتلز و موسیقی این گروه درهمتنیده شده بود.
چرا شما هیمش پاتل را برای نقش اول این فیلم درنظر گرفتید؟
من به خواندن بسیاری از آدمها گوش فرا داده و نگران بودم که این نوع خواندنها تنها نوعی تکرار آهنگهای دیگران باشد بدون آنکه افرادی که آنها را میخوانند، حسی به آن آهنگها و خواننده آنها داشته باشند. اما در میان این خوانندگان یکباره هیمش پاتل آمد و آهنگ معروف دیروز و سیاه در اتحاد جماهیر شوروی را خواند. در آن لحظه بهنظرم رسید که او خالصانه میخواند. من به این نتیجه رسیدم که او آهنگهای خود را دارد میخواند و این آهنگها از دل وی برمیخیزند و این مسئله به ذهن متبادر نمیشود که این آهنگها را پل مککارتنی خوانده است.
چرا بیتلز؟
بیتلز و بابدیلن در زمان خود جوامع خود را بهطور اساسی عوض کردند و از اینرو آنها تبدیل به اسطورههای فرهنگ عامه شدهاند. من فکر میکنم انتخاب بیتلز برای این فیلم و فیلمنامه بسیار مناسب بود چراکه کمتر کسی مانند آنها اینچنین نسلها را درنوردیده بودند. آنها همهچیز را تغییر داده بودند، بهویژه در بریتانیا و آمریکا میتوان گفت که الویس روند این تغییر را آغاز کرد، اما بیتلز در بریتانیا پاسخ دادند که ما همان کاری را نمیکنیم که شما از ما میخواهید. ما میخواهیم درباره صلح و عشق صحبت کنیم و میخواهیم جوان باشیم.
آیا با بیتلزهای زنده (پلمککارتنی و رینگو استار)دراینباره صحبت کردید؟
زمانی که ما فیلم را به پایان رساندیم، من به پل مککارتنی و رینگو استارنامه نوشتم. حتی به اولیویا و یوکو انو (بیوههای جورج هریسون و جان لنون) هم نامه نوشتم و نسخهای از فیلم را برای آنها فرستادم و گفتم برای ما ساخت این فیلم افتخار بزرگی بود. ما بهدنبال توصیههای آنها درباره این فیلم نبودیم اما تواضع و ادب حکم میکرد که آنها نخستین افرادی باشند که کار ما را میبینند. ما نامههایی با مضامین زیبایی از رینگو استار و اولیویا دریافت کردیم. من تصور نمیکنم پل مککارتنی فیلم را دیده باشد، اما او پس از دیدن تریلر (خلاصه فیلم) گفته بود که بهنظر کار روی این فیلم خوب پیش رفته است. ما باید پیش از ساخت فیلم از وی اجازه استفاده از عنوان آهنگ دیروز را میگرفتیم. او ضمن پذیرش این مسئله، به طرز طنزآمیزی گفته بود این نام اصلی آن آهنگ معرف نبود بلکه نام آن تخممرغ همزده بود. ایده این آهنگ در یکرؤیا به ذهنم خطور کرده بود و زمانی که من برای صبحانه پایین رفتم، این آهنگ را درباره منوی صبحانه خواندم.