روایت مهدی پاکدل از مدل شدن و دوری از تلویزیون/ ایرانیها از خوشتیپترین آدمهای جهان هستند
مهدی پاکدل که به تازگی فعالیتهایی را در زمینه مدلینگ انجام داده است میگوید: ایرانیها اگر به خودشان برسند جزو خوشتیپترین آدمهای جهان هستند، اما انگار همیشه مرغ همسایه غاز است.
ایران آرت: بیشتر از دو دهه است که مهدی پاکدل در سینما و تلویزیون و تئاتر فعالیت دارد و به قول خودش برادرانش نقش ویژهای در رسیدن به این جایگاه دارند. او از آن دست هنرمندانی است که تابهحال اجازه نداده حاشیههای معمول بازیگران او را احاطه کند.
به گزارش شهروند - نیره خادمی، مهدی پاکدل را تابهحال بیشتر در نقشهای مثبت دیده و شناختهایم و حالا در نمایش "وقتی کبوترها ناپدید شدند" که از چندوقت قبل در تئاتر مستقل درحال اجراست، نقش منفی دارد و همین جذابیت کار را برایش بیشتر کرده است:" کم پیش آمده است که در فضای بازیگری، نقش منفی بازی کنم اما نقشی که در نمایش "وقتی کبوترها ناپدید شدند" را بازی کردهام، نقش منفی جذابی است و خوشحالم که آن را بازی میکنم." در ماههای آینده در دو پروژه تئاتر دیگر ازجمله فرانکنشتاین هم حضور خواهد داشت که هر دو در جای خود جالب است و جنجالی.
چندسالی میشود که انگار بیشتر تمرکزتان روی تئاتر و سینماست و کمتر در تلویزیون دیده شدهاید. فکر می کنم آخرین کارتان با رسانه ملی سریال کیمیا بود که خیلی هم دیده شد اما انگار دیگر کار با تلویزیون را کنار گذاشتهاید؟
کنار نگذاشتهام. ما بازیگریم. نمیتوانیم بگوییم دیگر در این فرمت کار نمیکنیم یا فقط در تئاتر کار میکنیم. این حرفها مقطعی است. اگر شرایط در تلویزیون خوب شود، چراکه نه! در تلویزیون هم کار میکنم. ما بچه تلویزیون هستیم و از آنجا رشد کردهایم. اتفاقا تلویزیون را خیلی دوست دارم، چون رسانه فراگیر همگانی است اما الان شرایط جالب نیست؛ بنابراین ترجیح میدهم با این نگرش و سیاستگذاریها در تلویزیون نباشم.
جالب است چند وقت قبل در رسانهها به نقل از شما گفته بودند که با تلویزیون قهر کردهاید.
قهرکردن کار بچههاست. مگر میتوانیم با محل کارمان قهر کنیم. ممکن است مدیران کنونی چندسال دیگر نباشند اما ما که با آن کار کردهایم، مگر میتوانیم نباشیم.
دقیقا منظورتان از سیاستهای غلط صدا و سیما یا همان رسانه ملی که به قولی خانه خودتان بوده است، چیست؟
منظورم کارکرد رسانه است. رسانه میتواند خیلی قویتر عمل کند، نباید طوری رفتار کند که مردم به آن اعتماد نداشته باشند اما درحال حاضر رسانه ملی به هنرمندان خود هم بیاعتماد است. قشر عظیمی از مردم دستشان از این رسانه همگانی دور است و تلویزیون مال آنها نیست. من هم ترجیح میدهم تا زمانی که تلویزیون برای مردم نباشد و سیاستگذاری برای بهرهگیری عادلانه همه مردم انجام نشود، با آن کار نکنم و به سینما و تئاتر بپردازم.
این روزها هم که تئاتر جدید "وقتی کبوترها ناپدید شدند" را روی صحنه دارید و به نظر کار متفاوتی است. البته خودتان هم در جایی گفته بودید که این کار نسبت به کارهای قبلیتان متفاوتتر است، درباره تفاوت این نقش برای خودتان، توضیح دهید.
این بحث کمی کلی است. کم پیش آمده است که در فضای بازیگری، نقش منفی بازی کنم اما نقشی که در نمایش "وقتی کبوترها ناپدید شدند" را بازی کردهام، نقش منفی جذابی است و خوشحالم که آن را بازی میکنم. در جزییات نقش هم سعی کردم با نقشهای قبلیام متفاوتتر باشد.
شما همیشه چه در سینما و تلویزیون و البته بیشتر در تئاتر با آدمهای تازهکار و کمتر دیدهشده کار کردهاید. این نوع کار چه امتیازاتی برای شما دارد؟
این شیوه کار را دوست دارم، بهویژه در زمینه تئاتر. تئاتر فرصت میدهد با نگاهها و فکرهای تازه و نو کار کنید و بچههایی که پر از شور آرتیستی هستند. اینها من را تازه نگه میدارد، ضمن اینکه در تئاتر اگر اشتباه کردید، هزینه آن کمتر است و البته تا به حال هم اشتباه پیش نیامده است. تازگی تئاتر را دوست دارم. هر تئاتر دنیایی تازه را خلق میکند، اما در تلویزیون و سینما فرمولهایی وجود دارد و ممکن است که خیلی از مسائل دست آفرینشهای کارگردان یا نویسنده نباشد، گیشه یا شبکه آن را تعیین میکند. در آنجا مسائل مختلفی دستبهدست هم میدهد تا اثری قوی از آب دربیاید، اما در تئاتر میشود با هزینه کمی دنیای نویی ساخت و تجربه کرد. این ویژگی را دوست دارم، برای همین هر سال یک تئاتر کار میکنم.
فکر میکنید مهدی پاکدل از نظر کاری در این ٢٠سال چه تغییراتی کرده است؟
خودم متوجه تغییرات نمیشوم و مخاطبان آن را میفهمند، اما سعی کردم بهتر از دیروز باشم و آگاهیام را بیشتر کنم.
برادرتان حسین پاکدل چه تاثیری در این سیر داشت؟
من از همه اطرافیانم تأثیر میگیرم. دوست دارم به همه نگاه کنم و در رفتارشان دقیق شوم. کنجکاوم و از آن لذت میبرم. از همه درس میگیرم، برادر بزرگتر که جای خود دارد. من چشم باز کردم با آدمی مواجه شدم که کتاب میخواند و آگاهی مهمترین مسأله زندگیاش بود. چیزی که الان هستم را مدیون برادرهای بزرگترم هستم، نه فقط حسین که مسعود هم. او در زمینه عکاسی به من خیلی کمک کرد و دیدن را یادم داد. از این نظر خیلی خوششانس بودم.
راستی سرگذشت کنسرت- نمایش سی چه شد؟ سال گذشته با وجود اخبار زیادی که دربارهاش منتشر شد، در نهایت روی صحنه نرفت آیا در آینده دوباره اجرا خواهد شد؟
نمیدانم. همایون شجریان تصمیماتی گرفته و موکول کرده به آینده. امیدواریم سال آینده وضع بهتر شود و دوباره اجرا کنیم. این تجربه و شبی چهارهزار مخاطب جذاب است، رویایی است. یکی از لحظات لذتبخش تئاتر اصلا پیروزی بر همین استرسی است که آدم روی صحنه تئاتر دارد.
آقای پاکدل به تازگی مدل شدهاید؟
همیشه برایم جالب است که بتوانم ایدههایی که در ذهنم دارم و از فضای مد هم دور نیست عملی کنم. الان هم با خانه مد راد کار میکنم که یک اتاق فکر دارد و ایدههای جذاب آنان در حوزه لباس پوشیدن با همفکری انجام میشود. خوشحالم که بشود فضای تازهای در حوزه لباس پوشیدن ایجاد کرد. شاید هم علاقهام به خاطر نزدیکی این فضا به دنیای گرافیک است. همه لیاقت خوب دیدن و خوب زندگی کردن را داریم و استعداد داریم که نوع غذا خوردن و پوشاکمان جهانی شود.چرا ما نوع پوشاکمان را صادر نکنیم؟ مگر ایرانیان بد تیپ هستند؟ ایرانیها اگر به خودشان برسند جزو خوشتیپترین آدمهای جهان هستند، اما انگار همیشه مرغ همسایه غاز است.