حرف های هنری وزیر نفت که تولد گرفتن را دوست دارد/ علاقه به رقص کردی و فیلم و سریال
بیژن زنگنه، وزیر نفت با وجود قیافه جدی اش، با رویی گشاده حرف های متفاوتی گفت:
ایران آرت : وزیر نفت با حضور در برنامه فرمول یک و گفتگو با سیدعلی ضیا از زندگی شخصی و علاقه های هنری اش گفت.
علاقه به موسیقی کردی
بیژن نامدار زنگنه درباره موسیقی اظهار کرد: موسیقی کردی را دوست دارم. خلاف اکثر موسیقیهای ما که غمگین هستند، موسیقی کردی شاد است. شاد و ریتمیک است. اتفاقا یک بار آقای رییس جمهور از من در این باره پرسید و من هم گفتم رقص در موسیقی کردی چون مردها میرقصند مشکلی ندارد!
آخرین بار در سینما
آخرین باری که سینما رفتید کی بود؟ سوالی است که ضیاء پرسید و زنگنه تاکید کرد: آخرین بار که به سینما رفتم «آتشکار» را دیدم. فیلمهای آقای حمید فرخ نژاد و پرویز پرستویی را دوست دارم. معمولا فیلمهایشان نکات ارزشمندی دارند.
تلویزیون همیشه روشن است اما اخبار نمیبینم
زنگنه در پاسخ به این سوال که آیا تلویزیون تماشا میکنید، اظهار کرد: یکی از مشکلاتم این است که تلویزیونم همیشه روشن است اما به من میگویند شما نگاه نمیکنید. در حالی که من تلویزیون نگاه میکنم. البته اخبار نمیبینم بلکه مستند میبینم و فیلم سینمایی. سریالهای داخلی که همهشان درباره دختری است که میخواهد ازدواج کند و آخر هم ازدواج میکند! بیشتر شبکههای آی فیلم، نمایش، تماشا، مستند و آموزش را سعی میکنم ببینم. تلویزیون همیشه روشن است اما تقریبا کمتر وقتی است که فقط تلویزیون نگاه کنم و همزمان دارم کارهای دیگری انجام میدهم.
امان از پیامکهای تبلیغاتی
وزیر نفت در بخش دیگری از این گفتگو بیان کرد: پیامکهای تبلیغاتی زیادی برایم میآید! نصف روز مربوط به کشت مو است و نصف دیگر روز درباره لیزر موهای زائد! کلی پول بدهیم مو بکاریم، بعد هم لیزرشان کنیم!
تولد گرفتن
وی اولین اتفاق مهم زندگیاش را تولدش معرفی و بیان کرد: در یک سالگی یادم است برایم تولد گرفتند. هر سال این سنت بود و مرحوم پدرم همیشه هدیه میدادند. اینکه کیک باشد نه اما تا موقعی که زنده بودند تولد مرا فراموش نمیکردند. خوشحال میشوم برایم تولد بگیرند.
داخلمان خودمان را میکشد، بیرونمان دیگران را!
بیژن نامدار زنگنه در این باره که مهمترین فرق زندگیتان با دیگران چیست، گفت: بعضیها فکر میکنند ما زندگی مرفه روبراهی داریم. من زمانی که وزیر نبودم یک پژو ۴۰۵ قراضه داشتم. در یک خیابان که داشتم ماشین را پارک کردم، یکی آمد بوق زد و گفت شما باید بنز سوار باشید، من هم گفتم موفق باشید! به قول معروف داخلمان خودمان را میکشد، بیرونمان دیگران را! جای دیگر کسی از من پرسید آقا رانندهات کو، گفتم من خودم مسافرکشی میکنم، رانندهام کجاست!
زنگنه تصریح کرد: اگر به عنوان یک مهندس مثل همشاگردیهایم کار میکردم، شاید زندگی متفاوتی داشتم. اما اکنون اینطور نیست که زندگی مرفه مثل میلیاردها داشته باشم. حقوق دولتی میگیرم منبع درآمد دیگری هم ندارم. شبانه روز باید کار کنم. وزیر نباشم هم باید شبانه روز کار کنم چون اگر بیکار باشم مریض میشوم.