سحر زکریا: اگر جای شخص اول کشور بودم...
در آستانه سال نو گفت و گویی با سحر زکریا انجام شد. در این گفت و گو زکریا از مسائل مختلفی برای شما حرف میزند.
ایران آرت: این روزها دیگر همه حرفها در مورد عید و سال جدید است. برای بعضی از افراد سال 1395 سالی پر از اتفاقهای خوب و شیرین بوده و برای بعضیها هم در لحظه شماری برای تمام شدنش میگذرد، سحر زکریا اما معتقد است هر سالی چه خوب و چه بعد در گذر ایام که بیفتد تبدیل میشود به خاطره و حتی اگر اتفاق بدی هم افتاده باشد بدیاش. در خاطرات کمرنگتر میشود. برای سحر خانواده همیشه در اولویت قرار دارد و یکی از سختترین تصورات زندگیاش نبود عزیزانش است. به همین دلیل هم سعی میکند هر سال عید را فارغ از دغدغههای روزمره در کنار خانوادهاش بگذراند. او امروز مهمان ماست تا کمی هم از عیدیهای سالهای دورترش برایمان بگوید و اتفاقهای سال گذشته زندگیاش را تبدیل به خاطر کند.
حال و هوای نوروز در دوران کودکی برایتان چه تفاوتی با امروز زندگیتان دارد؟
نمیدانم حال نوروز بچگیهای من بهتر بود. یا آن موقع با فراغت خاطر از دو هفته تعطیلات عید تمام لذت را میبردیم. انگار حتی روزها در بچگی رنگینتر بود دید و بازدیدهایی که حالا تبدیل به مسافرتهای شخصی شده خیلی لذتبخشتر بود. یادم میآید آن زمان در خانواده ما رسم بود همه در خانه پدر بزرگم جمع میشدیم و اولین عیدیمان را از پدر بزرگم میگرفتیم. آن قدر لحظه شماری برای دوین در حیاط خانه پدر بزرگم برایم لذتبخش بود که حتی وقتی امروز هم به آن فکر میکنم از درون شادی کودکانهای در من به وجود میآید.
عیدی دادن در خانواده شما چطور بود و معمولا کدام عیدی را بیشتر دوست داشتید؟
یک رسم خوبی در خانواده ما برای عیدی دادن وجود داشت که همه بچهها را راضی میکرد. معمولا همه فامیل به بچهها پول میدادند تا خودشان تصمیم بگیرند که چه چیزی با آن بخرند و من هم از خداخواسته با تمام عیدیهایم کتاب میخریدم و برای چند ماه کتاب داشتم همیشه.
کتاب از چه زمانی به زندگیتان وارد شد،و تا به امروز در کجای زندگی شما قرار دارد؟
پدرم وابستگی خاصی به کتاب خواندن دارد و اولین بار او بود که کتابی را برایم خرید. حتی گاهی اوقات ما در این مورد با او شوخی میکنیم و شبها میگوییم بابا دو ورق کتاب بخوانید تا برویم بخوابیم و او همیشه در جوابمان میگوید همان باعث خواب آرام میشود و از همان جا کتاب خواندن من شروع شد و الان هم وقتی از نظر روحی حال خوبی ندارم تنها جایی که به من آرامش میدهد شهر کتاب است. من ساعتها در آنجا قدم میزنم تا آرامش بگیرم و همیشه وقتی از آنجا بیرون میآیم باید دست پر باشم و در نهایت این روزها کتاب وقتی که نیچه گریست را خواندم که توصیه میکنم دیگر هم حتما این کتاب را مطالعه کنند.
کدامین سین سفره عید نوروز را بیشتر دوست دارید؟
خیلی نسبت به چیدن سفره هفتسین و سینهایش شوق ندارم. معمولا شب عید سینهای سفرهام با عجله تکمیل میشود. این روزها اینقدر همه درگیر زندگیهایشان شدهاند که فکر میکنم رسم شب عید لباس نو خریدن هم از رونق افتاده و به طبع با مسائل اقتصادی که پیش آمده بیشتر سکهاش را دوست دارم.
هر سال عید مسافرت به کجا را ترجیح میدهید؟
من خیلی اوقات دلم برای دیدن شهرم تنگ میشود. از بس در حالت عادی تهران وقتمان را در ترافیک و دود میگذرانیم ترجیح میدهم در ایام عید تهران بمانم و از خلوتی و هوای تمیزش لذت ببرم و به چند جایی دیدنی هم سری بزنم.
قشنگترین و آرامشبخشترین جای تهران برایتان کجاست؟
در حال عادی تقریبا هیچ جای تهران دیگر آرامشبخش نیست. اما برای دیدن زیباییهای تهران اگر بخواهیم توصیهای داشته باشم یا بام تهران را معرفی میکنم، چرا که میتوانید برای چند دقیقهای بدون شنیدن صدای بوق و ماندن در ترافیک همه تهران زیر پایتان ببینید یا ترجیح میدهم در یک کافه دنج باشم و به روزمرگیها و برنامههایم فکر کنم.
شنیدهایم این روزها حال مادرتان زیاد خوب نیست؟
درست است مثل خیلیهای دیگر سال 95 نیز برای من سال خوبی نبود. از طرفی از دست دادن خیلی از همکارانم باعث ناراحتیام شد و از طرفی حال مادرم خوب نبود که خدا را شکر الان کمی بهتر هستند.
چهارشنبهسوریهایتان چطور میگذرد؟
سالهاست که چهارشنبهسوریها سر کار یا خانه هستم و به قول معروف از روی آتش نپریدهام، چرا که من حرفهای را انتخاب کردم که باعث شده خیلی اوقات حتی روزهای خاص سال را نیز سر کار باشیم. در هر صورت با این شرایط کنار آمدهام.
چقدر اخبار را از طریق فضای مجازی دنبال میکنید؟
خیلی اهل این نیستم که هر روز دنبال کننده یک پیج یا اخبار خاصی باشم،اما شما ناخودآگاه وقتی وارد فضای مجازی میشوید خبرهای زیادی به گوشتان میرسد که نیمی از آنها هم ممکن است درست نباشد به همین دلیل بیش از فضای مجازی اخبار را از راههای دیگر دنبال میکنم.
تا چد حد با مردم در ارتباط هستید؟
این روزها همان فضای مجازی پلی شده برای ارتباط مستقیم بازیگرها و مردم. من با این که احترام زیادی برای مردم قائل هستم و تحت هر شرایطی چه در فضای مجازی و چه غیر از آن سعی کردهام برخورد خوبی با همه داشته باشم. چه بسا زمانهایی که حال خودم اصلا خوب نبوده، اما سعی کردهام این انرژی منفی را به مخاطبم منتقل نکنم. چرا که باور دارم محبوب بودن ببین مردم خیلی مهمتر از مشهور بودن است و اصلا همین ردم باعث رسیدن سحر زکریا به این نقطه از زندگی بودهاند. پس حق آنها است که حالا از طرف من پاسخ مناسبی بگیرند.
از برخورد مردم با خودتان راضی هستید؟
نمیشود گفت راضی نیستم اصلا من در جایگاهی نیستم که بخواهم از کسی راضی باشم یا خیر، اما در فضای مجازی بیشتر پیش آمده دلم از مردم گرفته باشد با این که اهل اینستا نیستم اما گاهی سعی کردهام وقتی از شعری خوشم آمده آن را در اینستا بگذارم تا دیگران نیز از آن لذت ببرند. گاهی هم به خواسته همین مردم عکسهای خودم را در پیجم گذاشتهام که کامنتهای خوبی در مورد آنها نگرفتهام. برایم عجیب است که من به همه مردم احترام میگذارم، اما خیلی از مردم از من گذشته حرمت یک سری آدمها را که برای این کشور زحمت میکشند، نگه نمیدارند. عجیب است که اینقدر زود خوبیهای فردی مثل علی دایی را فراموش کردهاند و اطمینان دارم چند سال دیگر هم بگذرد بعضی از آدمها همین اصغر فرهادی را هم از یاد میبرند.
این روزها خیلی از بازیگرها به خاطر بالا رفتن سنشان جلوی دوربین نمیآیند نظر شما در مورد سنتان چیست؟
هیچ جای دنیا این اتفاق نمیافتد که هنرمندان جامعه فقط متعلق به زمان خاصی باشند، اما متاسفانه این اتفاق در کشور ما افتاده است و بخشی از این به دلیل بازخورد جامعه اتفاق افتاده. مثلا اگر خانم مریل استریپ تصویری را از خودش در اینستا به اشتراک بگذارد، هیچ فردی برایش کامنت نمیگذارد که وای چقدر پیر شدهای،وای چقدر زشت شدهای، یکی نیست به این افراد بگویدما هم آدمیم و ما هم پیر میشویم مگر پیری چه ایرادی دارد فقط در کل خیلی بد است که فضای مجازی باعث شکسته شدن دل دیگران شود.
چرا شما از این که سن دقیقتان را به دیگران بگویید طفره نمیروید؟
به نظرم این موضوع بیشتر جنبه فرهنگی و روانشناختی دارد. خانمها نگران بالا رفتن سنشان هستند چون تصورشان بر این که است که با بالا رفتن سن زیباییشان تحت تاثیر قرار میگیرد و ممکن است مانند گذشته جذاب نباشند؛ در حالی گه اگر شما به این موضوع فکر کنید که با اضافه شدن سنتان دارای تجربیات زیادی شدهاید، این تجربیات باعث میشود شما رفتاری پختهتر و با وقارتر داشته باشید و از پس مدیریت هر موضوعی بربیایید. در این شرایط شک نداشته باشید جذابیت شما چندین برابر گذشته خواهد شد.
اگر جای شخص اول کشور بودید اولین تغییرات شما برای کشور چه بود؟
اولین کارم این بود که روی فرهنگ جامعه بهخصوص کتاب خواندن کار میکردم. دوم این که کمی حقوق زنان را در جامعه مستحکمتر میکردم، نه این که خودم یک زن باشم، اما احساس میکنم در جامعهای زندگی میکنم که حقوق زنان آن تا حدودی پایمال میشود و در مرحله بعد هم تا جایی که میتوانستم شرایط اقتصادی مردم را بهتر میکردم.
و در آخر دعایتان برای تحویل سال جدید؟
سلامتی و دلخوشی برای همه بزرگترین آرزوی من است.
خوشحالکنندهترین بازخوردی که از مردم گرفتهاید چه بوده است؟
مردم هنوز خاطرات خوش سریال پاورچین در ذهنشان هست و برایم خیلی جالب است؛ بچههایی که در آن زمانم هنوز به دنیا نیامده بودند، این روزها سریال را در سیدی یا تلویزیون دوباره میبینند و در مورد آن به من نظر میدهند.
اگر بازیگری از زندگی شما حذف میشد چه کاری را انتخاب میکردید؟
حتما کافیشاپ میزدم. چون عاشق بوی قهوه و آرامشی هستم که در کافههای با نور ملایم وجود دارد.
کمی بیشتر از زندگی خصوصیتان بدانیم. آشپزیتان چطور است؟
بقیه که راضیاند. من از آن دسته افراد هستم که با علاقه غذا میپزم و خوشبختانه معمولا دستپختم خوب از آب درمیآید. خورش بادمجان، آلو اسفناج و ماکارانیام را دیگران دوست دارند. آشپزی بخش بسیار مهمی از وجود یک زن است و من به این مساله اعتقاد دارم.
حسین وردی/دیده بان
لازم نیست شخص اول کشور باشی از این خراب شده ای که می گویی بده برو