رویدادی که خاطرات مهتاب کرامتی را زنده کرد
مهتاب کرامتی میگوید داوری در بیستویکمین جشنواره قصهگویی باعث شد خاطرات خوب و خاطرات غمانگیزش زنده شود.
ایران آرت: مهتاب کرامتی، بازیگر و تهیهکننده سینمای ایران که بهعنوان یکی از داوران بخشهای بینالملل و 90 ثانیه، بیستویکمین جشنواره قصهگویی در این جشنواره حضور پیدا کرده است، دلیل انتخابش را علاقه به شنیدن قصه و قصهگویی عنوان میکند. روزنامه شرق با این بازیگر درباره جشنواره قصهگویی، کیفیت آثاری که مورد داوری قرار داده و جایگاه قصه و قصهگویی در ایران به صحبت نشسته که مشروح آن را در زیر میخوانید.
اولین قصهای که به خاطر میآورید چیست و چه کسی آن را برای شما تعریف کرد؟
به نظر من قصهشنیدن برای همه جذاب است و ارتباطی به سن کسی ندارد. هرچند قصهگویی خیلی سخت است، اما من به این دلیل در کنار داوران بیستویکمین جشنواره قصهگویی قرار گرفتم که قصهشنیدن را دوست دارم. قصهشنیدن ارتباط مستقیمی با حال خوب دارد و انسان را به رؤیا نزدیک میکند. قصهای که همیشه در ذهنم مانده است و مادربزرگم برایم تعریف میکرد و جذاب بود، قصه "سنگ صبور" بود که اتفاقا آن را به شکل دیگری در سینما در فیلم "آتش سبز" به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا اصلانی تجربه کردم.
فکر میکنید چرا از رونق قصهگویی کاسته شده است؟ آیا عواملی مانند پیشرفت تکنولوژی در این مورد مؤثر است؟
تکنولوژی، هم میتواند کمککننده باشد و هم مخرب. تکنولوژی اگر ما را از فضای خانه، خانواده، دورهمی، قصهگویی و قصهشنیدن و گفتوگو با هم دور کند، خیلی مخرب است، اما اگر به ما کمک کند تا قصههای ما زنده بمانند، نقطه قوت محسوب میشود. شاید یکی از عواملی که قصهگویی از رونق افتاده است، حال بد انسانهاست و اینکه در همه حال اخبار بد به گوش ما میرسد و این سبب شده ما حالوحوصله قصهشنیدن نداشته باشیم، اما اگر خودمان را به دنیای قصهها بسپاریم حالمان خوب میشود. امکان ندارد کسی قصه خوبی بشنود و حالش خوب نشود.
وقتی که آثار ارسالی به جشنواره را داوری میکردید چه حسی داشتید؟
وقتی در حال داوری آثار جشنواره قصهگویی از زبان کودکان، بزرگسالان و مادربزرگها و پدربزرگها بودم، حالم خیلی خوب بود. با خودم فکر میکردم کاش قصهگویی کمرنگ نشود. کوچکشدن خانوادهها، کمشدن تعداد خواهر و برادرها، دوربودن اعضای خانواده از هم و کمشدن در کنار همبودنها، به نظر من سبب کمرنگشدن قصهگوییها شده است.
چه اقدامات و کارهایی میتوانیم انجام دهیم تا قصهگویی مثل گذشته رونق بگیرد؟
به نظر من باید قصهها را زنده نگه داشت. برای بچهها فضای مناسب فراهم کرد و به قصههایشان گوش داد و قصهگویی یادشان داد. همچنین بهتر است قصهگویی در مدارس و مهدکودکها آموزش داده شود و جشنوارههایی نظیر جشنواره قصهگویی بیشتر شکل بگیرد. میدانم که امسال بیستویکمین دوره جشنواره قصهگویی است؛ اما خود من حتی با این جشنواره آشنا نبودم و چقدر خوب است این موضوع رسانهای شود و تبلیغات پررنگتری حول آن صورت گیرد.
ارزیابیتان از قصههایی که در جشنواره روایت شد، چه بود؟
من دو بخش از جشنواره یعنی بخش بینالملل و بخش قصهگویی 90ثانیهای را دیدم. در بخش بینالملل که کمی با آن آشنایی داشتم، دیدن اینکه از فضا، لباس، زبان بدن، بیان و داستانهای تأثیرگذار برای قصهگویی استفاده کرده بودند، برایم جالب و تجربه متفاوتی بود. در داوری بخش قصهگویی 90ثانیهای، کار سختی را انجام دادیم؛ چون ما از قصهگویی یک پدربزرگ 70ساله تا قصهگویی یک کودک هفتساله داشتیم و هر دو خیلی شیرین داستانهایشان را روایت کرده بودند. رقابت در این بخش سنگین بود؛ اما برای شخص من تجربه فوقالعادهای بود و ضمن اینکه داوری میکردم، 180 قصه شنیدم که خیلی از آنها خوب بودند و با شنیدن آنها خاطرات خوب و برخی مواقع، خاطرات غمانگیزی برایم زنده شد.