دفاع کارگردان ممنوعه از سریال جنجالیاش / "ممنوعه" را برای جوانان شیشهای ساختم
کارگردان سریال "ممنوعه" میگوید سریالش را برای جوانان درگیر شیشه ساخته و میتواند با این سریال مسیر آنها را عوض کند.
ایران آرت: امیر پورکیان کارگردان سریال «ممنوعه» که این روزها حاشیههای زیادی را در فضای مجازی و رسانهها به وجود آورده در گفتوگو با ایرنا از این سریال و هدف ساخته شدنش گفته است. بخشهایی از این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
بسیاری از منتقدان و تماشاگران، روایت و به تصویرکشاندن ناهنجاریها را در این مجموعه ابتذال خواندهاند. خود شما این نقد را چگونه ارزیابی میکنید؟
چرا این سریال مطرح شده و دیگر یک دی وی دی از آن در سوپرمارکتها پیدا نمیکنید و با این سرعت هم دانلود میشود؟ این اثر در حال دیده شدن بود که این هجمهها به سمتش آمد. مگر من مواد مخدر یا مشروب دست بازیگر دادهام که بگویم با آنها جلوی دوربین بیا و استفاده کن. متأسفانه اصلاً صبر نداریم، چون با نمایش قسمتهای بعدی مخاطبان نکات بیشتر و متفاوتی را متوجه خواهند شد. در حال حاضر نمیخواهم با افشای داستان این مجموعه جذابیتهایش را از دست دهیم، ضمن اینکه میخواستم ناهنجاریهایی را در جوانان نشان دهم. من فیلمسازی نیستم که برای نمایش معضلات جامعه مثلا وقتی شخصی میخواهد به همکلاسیاش تجاوز کند، نشان دهم که شخصیت داستان خود را از پنجره به پایین پرتاب کرده است. من این گونه خود را مضحکه نمیکنم و چنین فیلمسازیای را بلد نیستم. من فیلمساز رئال هستم که گاهی مواقع سوررئال هم میشوم. برای من در یک فیلم، بسیار مهم است که مخاطب در ضمیر ناخودآگاهش به یک باورپذیری برسد. اصلاً برای همین است که «ممنوعه» برجسته شده یعنی صحنهها، واقعی دیده میشود و مخاطب را به سمت خود میکشاند.
فکر می کنید با شرایط به وجود آمده برای «ممنوعه»، توزیع آن تا قسمت آخر امکانپذیر خواهد بود؟
این اثر در حدود 20 تا 25 قسمت عرضه خواهد شد. من فکر نمیکنم مسأله اینگونه باشد، یک آدم باسواد که حواشی و هجمهها را مطرح کرده است بیاید و با من بحث کند. کسی که من با آیه قرآن جوابش را خواهم داد. خود من دبیر دبیرستان بودهام. من در میان مردم بودهام و دغدغهمند هستم. این اثری که من ساختهام هزار برابر موارد بدترش را در اطرافمان دیدهایم، اما من نمیدانم تا کی میخواهیم پنهانکاری کنیم.
فکر نمیکنید جوانان با مشاهده چنین مجموعهای از آن تأثیرات منفی بگیرند؟
مطمئن باشید «ممنوعه» را هر کس تا آخر دنبال کند، در مسیرش تجدیدنظرهایی خواهد کرد. مخاطب من کسی نیست که کتابهای استاد مطهری، علی شریعتی و یا شعرهای مولانا را بخواند و مسیر زندگیاش را اینگونه انتخاب کند. مخاطب من همان مخاطبی است که وقتی از پارکینگ خانهام خارج میشوم، در مسیر میبینم نوجوانان 14-15 ساله دور هم جمع شدهاند و پایپ دستشان گرفته و شیشه میکشند. من میخواستم اینها را جذب کنم پس باید به زبان خودشان با آنها حرف بزنم. وقتی جذبشان کردم، آن وقت بلدم چه جوری نتیجهگیری کنم که بدانند مسیری که میروند غلط است. شک نکنید سریال به آن سمت میرود.