راهحلی را که عیاری برای رفع اشکال حجاب زنان در فیلم ها در مقابل محارم ارائه کرده است محسن امیر یوسفی نشانه تعهد این فیلمساز و اهمال فیلمسازان دهه 60 عنوان میکند و با اشاره به «جنگ اطهر» محمدعلی نجفی که برای نخستین بار زنان در سینما را با حجاب تصویر کرد میگوید: «به نظرم ایشان با وجود ساخت کارهای خوبی مثل «سربداران» باید یک روز به تاریخ سینمای ایران پاسخگو باشند. بحث در مورد حجاب اسلامی نیست و کسی با آن مخالف نیست ولی اگر در همان دوران یک راه حل مثل راه حل «کاناپه» پیدا میشد مطمئناً این مسأله در سینمای ایران حل شده بود. مسألهای که نه از نظر شرعی مشکل دارد و نه از نظر عرف جامعه و بیشتر از اینکه بگوییم اجبار مدیریت سینما یا نظام بود، بیشتر محصول انفعال سینمای ایران بود.»
کیانوش عیاری در این باره میگوید:
«همیشه خجالت میکشیدم که در فیلمهایم زن باید با روسری در کنار محارمش ظاهر شود. این خجالت و شرم همراه من بود تا زمانی که بعد از یک وقفه شش ساله تصمیم به ساخت «کاناپه» گرفتم. با خودم عهد کردم که یا فیلم نخواهم ساخت یا اگر هم بسازم زن نباید داشته باشد و اگر زن داشته باشد باید در ملأعام باشد و نه مکانهای خصوصی. در دهه 60 تصویر این حجاب صحنههایی را به وجود آورده است که الان جوک و شرمآور است. نیمه شب به مردی در تختخواب زنگ میزنند که عملیات شده است و بعد خانمش با چادر از کنارش بلند میشود که رضا چه شده؟ من نه چریک هستم و نه قصدم این است که قهرمانانه صحبت کنم. بحث سر این است که دهه 60 یک اتفاقی افتاد و هول هولکی فکر کردیم که هر تصویری را مردم هم میپذیرند اما آیا واقعاً مردم پذیرفتند.»
پرویز جاهد منتقد شناخته شده سینما نیز از عیاری بهعنوان یکی از بهترین فیلمسازان رئال یاد میکند و میگوید که نمیشود از او انتظار داشت که یک اصل بدیهی زندگی اجتماعی یا خانوادگی در جامعه را در سینما تحریف کند. او میگوید:
«این مشکلی است که ما در سینمای ایران با آن مواجهیم و اگر سینمای ایران به مسیری رود که همه وجوه زندگی را به رئالیستیترین شکلش نشان دهد، دیگر کسی از این اتفاق تعجب نمیکند.»
به گفته عیاری هر 6 بازیگر فیلم برای واقعنمایی موهای سر خود را توسط گریمور زن با نمره 4 تراشیدهاند و حتی برای رفع هر گونه حاشیه و شبهه از صحنه تراشیدن موی بازیگران توسط یک فیلمبردار زن تصویربرداری شده است. او میگوید:
«معتقدم که در فیلم «کاناپه» کوچکترین عمل غیرشرعی رخ نداده است. در حالی که در فیلمهای جدید شخصیتهای زن فقط یک روسری روی سرشان است که در بهترین شکل فقط دو سوم موهایشان را می پوشاند.»
محسن امیریوسفی در تعبیری جالب از مواجههاش با سکانش مربوطه میگوید:
«سکانس اول «کاناپه» را که با کلاه گیس خانم ها دیدم شبیه دراکولایی بودم که نور میبیند اما این حس فقط در یک سکانس بود. بعد از آن فراموش کردم که زنان فیلم بدون حجاب هستند و کلاه گیس به سر دارند.»
عیاری نیز با عباراتی مشابه از واکنش دیگر سینماگران و برخی اهالی رسانه یاد میکند و میگوید.
«من با تعدادی از کسانی که فیلم را دیدند صحبت کردم، بدون استثنا حرفشان همین بود که دقایق اول یک هیجان ایجاد میشود و بعد از آن عادی است. اگر فیلم بعدی را من یا فرد دیگری بسازد، دیگر آن هیجان دقایق اول هم وجود ندارد. اطمینان داشته باشید بعد از 3 یا 4 فیلم خود مسئولان شگفت زده خواهند شد که چرا این مدت سینما از چنین راهکار بدیهی محروم بوده است. شق القمری رخ نداده است فقط یک راهکار برای امری است که پایهاش غلط گذاشته شده است. مثل کراوات که یک کینه درباره آن به وجود آمد و اگر از گردن کسی کراوات آویزان بود به او بد نگاه میکردند درحالی که امروزه خیلی عادی است.»
عیاری در پاسخ به این سؤال که آیا ترس و واهمه این را نداشته است که نمایش «کاناپه» در جشنواره آن را دچار سرنوشتی مشابه «خانه پدری» کند میگوید:
«دلم میخواست یک بار در سالن 100 نفری فیلم برای اهالی رسانه نمایش داده شود، ولی آمادگی این را هم داشتم که مطلقاً هیچ جا نمایش داده نشود. البته کاملاً مشخص بود که تکذیبیه آقای حیدری بر خبر نمایش فیلم در جشنواره برای اهالی رسانه بر اثر فشارهایی بوده که از بیرون به ایشان وارد میشود.»
امیریوسفی از «کاناپه» بهعنوان قربانی طرح بیخطر برگزار کردن جشنواره یاد میکند و میگوید:
«اما نفرین کاناپه جشنواره امسال را گرفت. خیالتان راحت! یکی از خنثیترین و بیرمقترین جشنوارههای تاریخ سینمای ایران را داشتیم.»