پشتپرده دفن مخفی حمیده خیرآبادی
ثریا قاسمی گفت: مادرم همیشه خواستهاش این بود که ایستاده وفات کند. همواره از خدا میخواست که در رختخواب نیفتد که کسی از او پرستاری و نگهداری کند.
ایران آرت: ثریا قاسمی از علت دفن بیسروصدای مادرش حمیده خیرآبادی پرده برداشت و ضمن رد شایعات، در نحوه فوت این هنرمند و علت وقوع این حادثه سخن به میان آورد.
دختر حمیده خیرآبادی درباره اینکه چرا مراسم درگذشت مادرش را به سکوت برگزار کرد به ماهنامه هنرهای نمایشی پاراگراف گفت: واقعاً متاسفم از این شایعات بیاساس و البته خدا رو شکر میکنم که من کلاً آدم بیحاشیه و بیشایعهای هستم. مادر من خیلی رنج برد، که نمیخواهم وارد جزئیات شوم. به آن حدی که در توانش بود، نرسید. به آن حدی که در شانش بود، به او رسیدگی نشد و آن حدی که باید زندگیاش به لحاظ رفاه تامین میشد، نشد. هیچ حرف و سخنی از طرف هیچ کس به من گفته نشد.
وی افزود: ما هر دو آرامش و آسایش را دوست داشتیم و اهل شو دادن نبودیم و همیشه از جاهای شلوغ نمایش دادن خودمان پرهیز میکردیم و من بسیار مخالف این هستم که این دوستان وفات یافتهمان را برای نشان دادنِ خودشان ببرند دور تالار وحدت بچرخانند و یک عده بیایند و عکس بگیرند و بهشی از مردم که کمتر مرا دوست دارند، به اندوه ما بخندند. من ترجیح میدهم مراسم را بسیار مدیریت شده برگزار کنم.
ثریا قاسمی ادامه داد: ساعت شش زنگ زدم بیمارستان و ماشین آمد و ایشان را در آرامشی که دوست داشتند خاکسپاری کردم. بعد هم از آنجا به سر کار رفتم؛ چون مادرم آن قدر کارش را دوست داشت که میخواست من در این شرایط به سر کار بروم. اصلاً گریه و سوگواری نکردم؛ سیاه نپوشیدم؛ زیرا جزو نادر افرادی بود که خداوند دعایش را اجابت کرد. همیشه خواستهاش این بود که ایستاده وفات کند. همواره از خدا میخواست که در رختخواب نیفتد که کسی از او پرستاری و نگهداری کند. من از بیمارستان آوردمشان منزل و خودشان کلیدشان را از کیفشان درآوردند و در را باز کردند. این یعنی شادمانی کامل، شکرگزاری کامل، یعنی فهمیدم چه کردی. هم او فهمید خدا چه کرد و هم من فهمیدم بر ما چه گذشت. پس این سوگواری ندارد، به سوی نور و روشنایی رفتن اشک ریختن و روسری سیاه ندارد مادرم جسمش رفته است.
وی در پایان گفت: رنجهای من و مادرم را بگذاریم مانند فانوسهایی که ژاپنیها به آسمان میفرستند، به خدا برسد. گرچه او میداند اما بگذار بندهاش نداند؛ بگذار تکبرها و خودستاییها، بهره بردار از شرکت در این گونه مراسمها را کسب و کار خود کنند؛ که کسب کارشان همین است، نه هنر. شادی دیدن پرواز و بال گشودن مادرم با آن لبخند زیبا و صورت مهربان و جذاب همواره برایم به یادماندنی است.
سلام خانم حمید خیرآبادی شما خیلی هنرمند خوبی بود یدروحتون شادباشه😂😂😂😂😂😂
سلام روحتون شادخانم حمیده خیر آبادی😂😂😂😂
برا چی می خندید
متا سفم براتون اینقدر بی شعورید
روحش شاد و نامش همیشه به نیکی باد
من که خاطرات زیادی از فیلم های مرحوم حمیده خیر آبادی دارم، خصوصا پدرسالار که کل خانواده دور هم جمع میشدیم من بچه بودم اما شور و هیجان خانواده ام را برای دیدن این فیلم هیچ گاه فراموش نمیکنم،البته الان از اون سالها خیلی میگذره من پدر و مادرم و خواهرانم از دست دادم اما هر از چند گاهی فیلم پدرسالار نگاه میکنم به یاد ان روزها
روحت شاد 🖤
روح همه عزیزانمون شاد🖤
خدا رحمت کند و بیامرزد خانم خیرآبادی روحشون قرین رحمت الهی
واقعا سوال شد برام چرا دوستان خندیدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
روحش شادویادش گرامی
روحش شاد و یادش گرامی واقعا هنرمند واقعی بود
روحش شاد استاد و اولین کسانی بودن که کار هنر و بازیگری را در ایران شروع کردن و با فیلمهای بیاد ماندنی مانند پدر سالار که همیشه در یادها ماندگار شد