ناگفتههای فرهاد اصلانی از کارگردانی که رفت / کمی عصبی بود ولی قدر بازیگر را میدانست
فرهاد اصلانی 11 سال پس از درگذشت رسول ملاقلیپور در مورد این کارگردان صحبت کرده است.
ایران آرت: ١١ سال از زمانی که یکی از کارگردانهای خوب سینمای ایران، رسول ملاقلیپور، را از دست دادیم میگذرد؛ نامی که بیش از هر چیز با ساخت آثار دفاع مقدس گره خورده است. بسیاری که تجربه کارکردن با او را داشتهاند، از دغدغهمندبودن او در ساخت چنین آثاری صحبت میکنند و اینکه با تمام قدرت و توانش در زمینه سینمای جنگ کار میکرد.
به گزارش شرق، فرهاد اصلانی از جمله بازیگرانی است که تجربه همکاری با زندهیاد ملاقلیپور را در فیلم «سفر به چزابه» تجربه کرده است. شنیدن خاطره همکاری با او و چگونگی ساخت این آثار از زبان او خالی از لطف نیست که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
«سفر به چزابه» همانطور که یکی از آثار درخشان کارنامه زندهیاد رسول ملاقلیپور است، از کارهای ماندگار شما هم محسوب میشود و هنوز هم دیدنی است. از تجربه کارکردن با رسول ملاقلیپور صحبت کنیم و ویژگیای که بهعنوان بازیگر در آثار او دیدید.
به اعتقاد من رسول ملاقلیپور متأثر از جریان جنگ بود. اساسا به شکل وظیفه به این موضوع نگاه میکرد و در موردش حرف میزد و فیلم میساخت. همانطور آثاری که در سینمای جنگ ساخت، موفق بود و به یادگار ماند. شاید پررنگترین نکتهای که از کارگردانی او در خاطرم مانده است، شهودیبودن او در ساخت فیلمهایش بود. با قدرت و اعتمادبهنفس کافی کارش را آغاز میکرد و پیش میبرد. میدانست از ساخت فیلمهایش چه منظور و هدفی را دنبال میکند و در نهایت تکلیفش با خودش روشن بود. «سفر به چزابه» تجربه ویژه و خوبی برایم بود. حضور در این فیلم نهتنها تجربه در بازیگری را برایم بیشتر کرد، بلکه شناختم از جنگ و فضای دفاع مقدس را بیشتر کرد.
فضای کار برای بازیگر در آثار ملاقلیپور چطور بود؟
انصافا قدر بازیگر را میدانست، لحن کاملا متفاوتی داشت، شاید کمی عصبی بود، اما بهشدت آدمی احساسی بود و برای عواملش، خصوصا بازیگری که کارش را بلد بود، ارزش زیادی قائل میشد. بههرحال شرایط ساخت فیلم با الان متفاوت بود و فیلمبرداری نگاتیو انجام میشد. نگاتیو باید به لابراتوار میرفت و ظاهر میشد، اما درحالحاضر فیلمبرداری دیجیتال کار را سادهتر کرده است، مونتاژ هم زمان فیلم و کارهایی که برای کیفیت آثار بهلحاظ فنی انجام میشود زمان کمتری نیاز دارد، اما کار با نگاتیو ویژگیهایی داشت؛ مثل اینکه کارگردان قطعا با دکوپاژ باید سر صحنه حاضر میشد و همهچیز بابرنامهتر پیش میرفت، اما انگار درحالحاضر همهچیز بداهه پیش میرود.
خاطرهای از زمان ساخت «سفر به چزابه» به یاد دارید؟
این خاطره همیشه در ذهنم از زمان ساخت فیلم در خاطرم مانده است که در مورد پروانه ساخت این فیلم مشکل داشت. رسول ملاقلیپور با فاصله کمی «سفر به چزابه» و «نجاتیافتگان» را ساخت. با پروانه ساخت سفر به چزابه فیلم نجاتیافتگان را ساخت و با پروانه ساخت نجاتیافتگان که دیرتر صادر و بهسختی با آن موافقت شد، سفر به چزابه را ساخت. همه ما در «سفر به چزابه» حال عجیبی را تجربه کردیم و همهچیز خوب بود. باید یادی کنم از پیمان سنندجیزاده که در زمان ساخت این فیلم دچار سانحه شد و تصادف کرد و متأسفانه او را از دست دادیم؛ بازیگر خوبی که میشد آینده خوبی را برایش متصور بود.
شما در دورهای در سینما و تئاتر کار در فضای جنگ و دفاع مقدس را تجربه کردید. شرایط امروز سینما را در این زمینه چطور میبینید؟
معتقدم پیش از این سینمای جنگ محتوایی داشت که برای مخاطب جذاب بود، هرچند که آن زمان هم مثل امروز سختگیریها در مورد ساخت فیلم دفاع مقدس وجود داشت، اما انگار کارگردانها در زمینه ساخت چنین آثاری دردمندتر بودند و دغدغه بیشتری داشتند و آثار محتوای بهتری داشتند. این روزها همهچیز تکنیکالتر شده است. این بههیچوجه بد نیست، اما قطعا میتوان به محتوای ساخت این فیلمها هم نگاه ویژهتری داشت.