سینمای امروز ایران به سمت چهرهمحوری پیش میرود / روزگاری فیلم خودش هویت داشت
پیشکسوت سینما معتقد است، سینمای امروز ایران دارد به سمت اقتصاد و چهرهمحوری پیش میرود.
ایران آرت: برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر گفتگویی با شهرزاد رویایی خبرنگار گروه ادب و هنر روزنامه "وقایع اتفاقیه" داشته که در ادامه خواهید خواند:
علیرضا زریندست در ششمین دهه از فعالیت سینمایی خود برای همکاری در فیلم «سرو زیرآب» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر و تهیهکنندگی حامد حسینی، سیمرغ بهترین فیلمبرداری را از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر کسب کرد. این هنرمند از دوران پیش از انقلاب با فیلمبرداری فیلمهایی ازجمله «گزارش» کارش را آغاز کرد و در ادامه از ابتدای انقلاب تاکنون با همکاری در فیلمهای«بایسیکلران»، «عروسی خوبان»، «خانه خلوت»، «خانه کاغذی» و... در سینما حضور دارد. او در تمام این دوران همتراز با تکنولوژی روز به فیلمبرداری آثار سینمایی پرداخته است. همکاری زریندست با محمدعلی باشهآهنگر تاکنون مورد توجه اهالی سینما قرار گرفته و درنهایت منجر به کسب دومین سیمرغ بلورین فیلمبرداری برای این فیلمساز باسابقه شد.
زریندست از چگونگی آشنایی و علل تجدید حضورش در کنار این کارگردان به "وقایعاتفاقیه" توضیح میدهد. زریندست اما در تمام طول این سالها همواره پرکار ماند تا یکی از باسابقهترین فیلمبرداران سینمای ایران باشد که همچنان در حال کار و فعالیت است. این مدیر فیلمبرداری به واسطه اشکال مختلف کاریاش شهرت دارد و هنوز یکی از گزینههای همیشگی برای فیلمبرداری. با اینحال سابقه طولانیاش آنچنان که باید مورد توجه هیاتهای داوری ادوار جشنواره قرار نگرفت. او فیلمبردار حرفهایهاست، تعداد جوایزش از جشن خانه سینما در مقابل دو سیمرغ بلورینش، گواه این گفته است. به بهانه کسب دومین سیمرغ بلورینش با او گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
سومین همکاری شما با محمدعلی باشهآهنگر همچون دفعات قبل نتیجه خوبی به همراه داشته و شما همچون قبل برای همکاری در فیلمهای این کارگردان جایزه بهترین فیلمبرداری را از آن خود کردید. درباره نخستین همکاریتان با این کارگردان تا فیلم جدید او، «سرو زیر آب» توضیح دهید؟
محمدعلی باشهآهنگر را از حدود ۲۵ یا ۳۰سال پیش میشناسم. فیلمی را ۳۵ سال پیش فیلمبرداری کردم و او در آن فیلم دستیار کارگردان بود و از همان روز مطمئن بودم که او کارگردان درجه یک سینما خواهد شد. ارتباط ما ادامهدار شد تا اینکه آقای میرعلایی برای دعوت من به پروژه «فرزند خاک» با من تماس گرفتند و متوجه شدم کارگردان آقای آهنگر است. وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه شدم تصور روزهای دور من درباره این کارگردان درست بوده زیرا فیلمنامه بسیار درخشان بود. قبل از دعوت من به این پروژه، چند مرتبه دیگران برای همکاری در این فیلم دعوت شده بودند، اما فیلمبرداری آغاز نشده بود و این شانس برای من رقم خورد که همزمان با دعوت من، فیلمبرداری شروع شد. این فیلم همان زمان بسیار مورد توجه و استقبال منتقدان قرار گرفت. در ادامه برای همکاری در فیلم «ملکه» دعوت شدم که بعد از خواندن فیلمنامه بازهم به تولد اثر قوی دیگری از این کارگردان پی بردم و مشتاق به همکاری شدم. من در فیلم «سرو زیر آب» شاهد ۴ سال تحقیق این کارگردان بودم و چند بار فیلم تا مرحله فیلمبرداری رفت تا اینکه آذرماه سال گذشته کار شکل گرفت. حامد حسینی همراه محمدعلی باشهآهنگر به خانه من آمدند و مقدمات کار را بهطور جدی آغاز کردیم.
همکاری با این کارگردان به جز دریافت جوایز چه نتایج دیگری برای شما به همراه داشته است؟
این هنرمند علاوه بر توانایی و مهارت بالایی که دارد، فردی فکور و فاضل است که علاوه بر همکاری ارتباط دوستانه خوبی با او دارم. بابت این سه همکاری که در آثار باشهآهنگر داشتهام، همکاری در ۴ پروژه دیگر را رد کردم؛ زیرا فرصت حضور در فیلمهای این کارگردان برای من اهمیت زیادی دارد. من بابت فیلمبرداری هر سه همکاریام با این کارگردان از جشنواره فیلم فجر جایزه دریافت کردهام و همکاری با این کارگردان برای من ارزشمند است.
دکوپاژ فیلم «سرو زیر آب» تا چه حد براساس نظر شما بعد از بازبینی لوکیشن تغییر کرد؟
دکوپاژ نهایی برعهده کارگردان بوده است اما من در بازدید از لوکیشنهای پیش از فیلمبرداری پیشنهادهایی دادم که مورد تایید آهنگر قرار گرفت. ما گفتوگو و مشورتهای زیادی درباره نوع تصویر و سبک فیلمبرداری نیز پیش از فیلمبرداری داشتیم و نظراتمان را با یکدیگر در میان گذاشتیم و اکثرا با هم به توافق رسیدیم.
سینمای امروز نسبت به سینمای اوایل دهه انقلاب را دچار چه تغییراتی میدانید؟
سینمای اوایل انقلاب هدایت و حمایت شد و الان این روند وجود ندارد. ساختار فیلمها نگاه فرهنگی و هنری بیشتری داشت و امروز بیشتر به سمت اقتصاد و چهرهمحوری پیش میرود. در گذشته شخصیت اصلی خود فیلم بود اما امروز بازیگر و اسم عامل، هویت بخش برای فیلمهاست. فیلمها در دهههای نخست انقلاب با مختصات بهتری ارائه شد.
کدام یک از فیلمها را بهعنوان اتفاق بهتری در کارنامهتان میشمارید؟
فیلم «ملکه»، «بازمانده»، «طلسم»، «خانه خلوت»، «دستفروش»، «بایسیکلران» و بسیاری از آثار دیگر که نام همه آنها را در این لحظه در ذهن ندارم.
زمان ورود سینمای دیجیتال، شما با وجود اینکه از هنرمندان نسل قبل هستید اما همچنان به فعالیت در این فضا نیز ادامه دادید. این توانمندی از کجا نشات گرفت؟
خلبانی که در پرواز با هواپیماهای قدیمی ماهر باشد قطعا از هواپیماهای جدید که بسیاری از سختیهای پرواز قبل را ندارد، هراسی ندارد. وقتی دیجیتال به سینما ورود کرد تمام مسائل سخت فیلمبرداری به شیوه قبل، از بین رفته بود. ما دیگر نیازی به آشنایی با نگاتیو، لابراتوار، آشنایی با دارو، شیمی و... نداریم و کار تصویربرداری بسیار آسان شده است و فیلمبرداران وارد مرحله حل دشواریها شدهاند.