آذرنگ : پول تئاتری ها را به سینما می کشاند
در این دوره از جشنواره یکی از پرکارترین بازیگران است.
ایران آرت : المیرا حصارکی : حمید رضا آذرنگ بازیگری ست که پیش از این نمایش های خوبی روی صحنه نمایش داشته و در سال های اخیر فیلم هایی با بازی او بر پرده سینماها دیدیم.
آذرنگ در سال 95 با فیلم های " آذر" ، " آبا جان" ، " بیست و یک روز بعد" و " دعوتنامه " در سی و پنجمین دوره جشنواره حضور دارد. با آذرنگ از پر رنگ شدن بازیگران تئاتر در عرصه سینما و کوتاه در مورد فیلم هایش صحبت کردیم.
یکی از پر کارترین بازیگران
این شکوفایی اندیشه است. متولیان ، دست اندر کاران و سیاست گذاران اجرایی در آن نقش مستقیم داشتند ؛ اما باید یک نکته را در نظر گرفت، در بخش تولیدی این ماجرا که کارگردانان فیلم ها پشت آن قرار گرفته اند، تلاش بیشتری کردند. همین نکته باعث شده تا به توانایی دوستانی که در این عرصه فعالیت می کنند اعتماد بیشتری کنند و همین نکته موجب شده تا حضور پررنگ تری از تئاتری های عزیز را در سینما شاهد باشیم.
در سینما تئاتری بازی نکن!
در واقع باید گفت که این اتفاق یک حال خوب دارد و یک حال بد؛ خوبش این است که بعد مدت ها مرزبندی سینما و تئاتر کم رنگ تر شده است. خود بچه های تئاتر یا افرادی که معرف آن ها به دنیای سینما بودند توانستند جایگاه خود را در سینما پیدا کنند. از یک طرف هم یک سویه وحشتناکی وجود دارد که به تاریخ گذشته ما باز می گردد و افسوسش می ماند که چرا این تعامل در گذشته تا این حد پر رنگ نبود! و ما به خاطر داریم که در کدام دوران، چه دوستانی وقتی می خواستند در مورد بد بودن بازی حرف بزنند، از لفظ" تئاتر" استفاده می کردند و می گفتند که در سینما تئاتری بازی نکن! اما در نهایت باید اتفاق این دوره را به فال نیک گرفت. در هر صورت هر اتفاق پخته ای درست بودنش را بر جامعه تحمیل می کند و تئاتر هنر پخته و ورزیده ای است و نا خود آگاه این اتفاق باید می افتاد. گرچه که در جامعه ما خیلی دیر رخ داده است، اما خدا را شکر که پله های اول را بالا رفته ایم.
حمایت مالی راز سینمایی شدن تئاتری ها
دقیقا همین طور است. عده ای آن سو قرار دارند که بر نمی تابند و عده ای دیگر این سو ایستاده اند. بحث های زیادی شده که کارگردانان تئاتر عقیده داشتند که چرا بچه های سینما در تئاتر حضور دارند و آنگاه محروم پرورش سینما به تئاتر یک نکته ای کاملا پر رنگ است؛ تئاتر آن قدر بضاعت ندارد که بتواند تمام بازیگرانش را حمایت مالی کند؛ اما سینما و جادوی آن و میزان مخاطب عام و خاصش شرایط بهتری را برای دیده شدن ایجاد می کند. یکی از امیالی که بچه های تئاتر را به سمت سینما می کشاند، همین است.
رگ خواب نعمت الله
اول از همه دوست دارم در مورد " رگ خواب" حرف بزنم. دوست دارم همین جا به این نکته اشاره کنم که من نتوانستم با حمید نعمت الله همکاری داشته باشم ؛ اما خبر این همکاری همه جا منتشر شد! دوست دارم الان اعلام کنم که من در " رگ خواب" بازی نکردم. خیلی دوست داشتم که حتی به خاطر همان سکانس کوتاه در خدمت حمید نعمت الله عزیز باشم، چرا که قلم و عقیده و تفکر اورا به شدت دوست دارم و دوست داشتم که با او همکاری می کردم؛ ولی شرایط اجازه نداند؛ شرایط غیر حرفه ای هم در میان نبود، من در گیر کاری بودم که نمی توانستم زمانم را خالی کنم. دقیق به خاطر دارم که هر دو برنامه ریز فیلم ها بارها و بارها با هم نشستند و سعی بر هماهنگ شدنش داشتند که نشد. امیدوارم که کار حمید نعمت الله مانند همیشه کار درخشان و دیدنی شده باشد و افسوس نمی خورم، چرا که عقیده دارم جهان کوچک تراز آن است که برای بشر افسوس بسازد. مطمئن هستم که یک روز با تمام آدم هایی که دوست دارم کار خواهم کرد.
بیست و یک روز بعد
زمانی که فیلمنامه " بیست و یک روز بعد" را به من دادند، آن را خواندم و با یک هیجان بسیاری روبه رو شدم که خودم نمی توانستم کنترلش کنم. با یک فیلمنامه محکم و قرص رو به رو شدم که تمام زوایایش درست بود. برای کودک نوشته شده بود و تمام المان های آن به درستی رعایت شده بود. فیلمنامه که به دستم رسید برایم سوال بود که من را برای کدام نقش در نظر گرفتند. چند نقش کناری وجود داشت که یکی از آن ها را نازنین بیات بازی کرده و دیگری را من بازی کردم که رییس یک ویدئو کلوپ بود؛ اما باید بگویم که این نقش ها به هیچ عنوان نقش های محوری نیست و داستان برای کودکان نوشته شده است. من برای اینکه حالم خوب باشد در یک اثری که به خوبی نوشته شده بود، در کنار تعدادی جوان بازی کردم. با آغوش باز در فضایی بازی کردم که تجربه شیرینی برایم داشت . خیلی ها در مطبوعات نوشتند که آذرنگ گفته یکی از متفاوت ترین نقش هایش را در این فیلم ایفا کرده است، این طور نیست، نقش کوتاهی است و در تصحیح حرف های نوشته شده باید بگویم که بازی در " بیست و یک روز بعد" متفاوت ترین انتخابم بود. دلم را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم برای شاد کردن دل دیگران بازی کنم و لذت ببرم، لذتی که فارغ از تمام خود خواهی هاست. امیدوارم که محصول کار به همان میزانی که من لذت بردم، درخشان شده باشد.
با مسعود کیمیایی
خیلی نمی توانم در مورد این فیلم توضیح بدهم؛ زمانی که فیلمنامه " قاتل اهلی" به دستم رسید، قرار شد دو نقش بازی کنم. خودم دوست داشتم آن نقشی را بازی کنم که شاید بیشتر از سه یا چهار سکانس نباشد آن هم در میانه های فیلم. همین میزان که در فیلم بازی کردم و تجربه ای که کنار مسعود کیمیایی داشتم ، برایم بسیار خوب و دلچسب بود. فیلم را دوست دارم و آن میزان از وجود خودم را گذاشتم که لازم بود برای این فیلم هزینه شود و تمام انرژی ام را در میان گذاشتم و امیدوارم نتیجه خوبی داشته باشد.
پیش تولید، پیش پرداخت نداریم
در این سرزمین که زندگی می کنیم، هیچ وقت به معنای واقعی کلمه به پیش تولید نرسیده ایم. برای رسیدن به یک تولید باشکوه به پیش پرداخت ها معتقد نیستیم و همواره پیش تولیدمان در تولیدمان شکل می گیرد و همه چیز در دقیقه نود انجام می شود.نمی توان نظری در مورد برنامه پیش رو داشت. باید اجازه بدهیم برنامه تمام شود و بعد در موردش صحبت کنیم. خیلی وقت ها همدیگر را هیجان زده می کنیم. امیدوارم که جشنواره خوبی باشد و درود بر همه کسانی که حتی یک نیم قدم در اعتلای فرهنگ مملکت تلاش می کنند و نفرین بر تمام کسانی که قصد دارند مردم مارا در حد و حدود اندیشه نگه دارند؛ چرا که از مرتفع شدن اندیشه مردم می ترسند.