تردید در خاطرات ضرغامی از عباس کیارستمی و امیر نادری/ دو سند
وزیر وقت امور خارجه، دکتر ولایتی، که از دوستان و هممحلههای قدیمی کیارستمی بوده، وساطت میکند تا فیلم به جشنواره فرستاده شود.
ایران آرت: کریم نیکونظر در صدا نوشت: عزتالله ضرغامی مرد روایتهاست، روایتهای شنیدنی که گاه باورنکردنی به نظر میرسند. عزت الله ضرغامی هر بار قادر است تصویر متفاوت از شرایط پیش چشم همه قرار دهد....
سوال اینجاست که چه چیزی در روایت تازه او باعث جنجال شد؟ چه روایتی باعث شد روزنامه "سینما" به مدیرمسئولی فریدون جیرانی تیتر "شفافیت مدیر لوطی" را برای او انتخاب و صراحتش را در دفاع از کارنامهاش ستایش کند؟
اول، داستان حضور فیلمی از امیر نادری در جشنواره کن بود. او به روزنامه شرق گفته بود: "ایشان فیلم "آ، ب، ث... منهتن" را ساخت، اما وقتی این فیلم را به "کن" فرستاد، حتی آن را در انتخاب اولیه فیلمها قرار ندادند، چه برسد به اینکه وارد بخش مسابقه کنند!
همان زمان آقای نادری با آقای کیارستمی تماس گرفتند که شما به آقای ژیل ژاکوب بگویید که این فیلم را من ساختم!" و ادامه میدهد: "آقای کیارستمی گفتند: من موضوع را با آقای ژاکوب در میان گذاشتم. ایشان در پاسخ گفت، ما از این فیلم مطلعیم و اگر این فیلم درباره جامعه ایران بود حتماً در بخش مسابقه قرار میگرفت، اما چون فیلم درباره جامعه آمریکاست، انتخاب نکردیم!" روایت ضرغامی ، که به نقل از قولی از کیارستمی هم آراسته است کاملاً مخدوش است : اول اینکه نادری اصلاً فیلمی به نام "ای بی سی آمریکا" ندارد؛ او در سالهای مدنظر ضرغامی دو فیلم بهنامهای "منهتن از روی شماره" و "ای بی سی منتهن" ساخته است . اگر اشتباه در نام را نادیده بگیریم، میتوانیم با جستوجویی متوجه شویم که فیلم "ای بی سی منتهن" در بخش "نوعی نگاه" جشنواره کن نمایش دادهشده است. بنابراین موضوع "انتخاب نشدن فیلم"، با اغماض، اشتباهی است ناشی از فراموشی یا دستکم اختلال روایتها.
اما مورد دوم، روایتی دربارهی "طعم گیلاس" است : "معتقد بودم که این فیلم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای خوبی که در جشنوارههای فیلم فجر 74 و 75 به نمایش درآمدند ، سطح پایینتری دارد، اما مسئولان "کن" دست روی فیلم "طعم گیلاس" گذاشتند! ... آقای ولایتی با من تماس گرفتند. در ابتدا دلایل من را شنیدند. بعد به من گفتند ما الآن در سطح بینالملل در شرایطی هستیم که اگر فیلمی از ایران در جشنوارهای جایزه ببرد و پرچم جمهوری اسلامی ایران به اهتزاز درآید، ازنظر سیاسی برای ما موقعیت خوبی میآورد. درنهایت هم موافق نبودم که این فیلم بهعنوان نماینده سینمای ایران برود، اما چون به این نتیجه رسیدم که آنها فیلم دیگری از ما را قبول نمیکنند و همین باعث میشود که ما اصلاً در جشنواره حضور نداشته باشیم و با در نظر گرفتن فایدهی موردنظر آقای ولایتی ، بالاخره موافقت کردم."
روایت ضرغامی از این موضوع درست اما غیردقیق است: فیلم، در شرایطی به جشنواره کن رسید که هنوز زیرنویس فرانسوی نداشت و این محمد حقیقت بود که در سینمایش فیلم را دید و با مدیران کن تماس گرفت و از کیفیت آن تمجید کرد. تمام این ماجرا درزمانی رخ میدهد که کن فیلمهایش را انتخاب کرده بود. این حقیقت نسخه زیرنویس فیلم را به مدیران جشنواره رساند و آن فیلمها را انتخاب کردند. بنابراین اصراری از طرف جشنوارهی کن برای حضور "طعم گیلاس" وجود نداشته و آن سال، کمتر کسی شانسی برای حضور "طعم گیلاس" متصور میشد چه رسد به دریافت نخل طلا.
اما موضوع دخالت دکتر ولایتی در ارسال فیلم کاملاً درست است: ظاهراً بعدازاین که مشخص میشود مدیران وزارت ارشاد (چه کسی؟) با ارسال فیلم موافق نیستند، وزیر وقت امور خارجه، که از دوستان و هممحلههای قدیمی کیارستمی بوده، وساطت میکند تا فیلم به جشنواره فرستاده شود.
روایتها فراواناند، اما ضرغامی گاه آنها را با درک خودش میآمیزد و به شکل تازهای ارائه میکند؛ این روایتها همهی نقصهایشان تصویر دقیقی از مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی عرضه میکنند. کاش همه آنها حرف بزنند....
در خصوص طعم گیلاس: شخصی بنام موحدی از وزارتخارجه برای مسئولان مختلف استدلال آورد که فیلم باید برود و نطراتش جواب مثبت گرفت.