درباره آدری هپبورن؛ شمایل معصومیت و زیبایی در سینمای کلاسیک
زنی که مرزهای جذابیت در هالیوود را جابهجا کرد+آلبوم عکس
آدری هپبورن سال های آخر عمر خود را به عنوان سفیر ویژه یونیسف به فعالیت های بشردوستانه می پرداخت و از اولین موسسین بنیاد کودک بود. آخرین نقش سینمایی آدری در فیلم «همیشه» ( ۱۹۸۹ ) تصویری حقیقی از او را برای هوادارانش بود، آرام و بشاش با سرزندگی و نشاطی که قدرت و وقار ذاتی اش را جلوه گر می سازد.
ایرانآرت: آدری هپبورن در همۀ فیلمهایش آنقدر خوب و کامل است که برای تماشاگر چارهای جز دوست داشتناش باقی نمیگذارد. اما چیزی ورای افسون حضور این ستاره بر روی پردۀ نقرهای وجود دارد که او را بین نسلهای مختلف تبدیل به یک شمایل تکرارنشدنی و ماندگار کرده است. سادگی و بیریایی و مهربانی و اصالت و وقار، همراه همیشگی زندگی هپبرن بود و بیدلیل نبود که پیتر باگدانویچ او را با لقب «آخرین معصوم سینما» توصیف میکرد.
ظاهر نمادین هپبورن از نگاه پسرش اینگونه است: «مادرم مثل همۀ خانمها حدود سی-چهل تا روسری داشت. عینک آفتابی بزرگ و روسری شیوۀ خوبی برای تغییر چهرهاش بود و او گاهی اوقات میتوانست به تنهایی و بدون همراهی دیگران به خرید برود.» دوتی در ادامه میگوید: «مادرم ترکیب زیبایی از عیب و نقص بود. او فکر میکرد که بینی بزرگی دارد و بیش از حد لاغر و استخوانی است. در آینه به خودش نگاه میکرد و میگفت: «نمیفهمم چرا همه من را اینقدر زیبا میبینند.»
پسر هپبورن و دوتی دربارۀ مشکلات والدینش میگوید: «البته این حدس و گمان من است؛ اما فکر میکنم حقیقت دارد. مادرم زمان ازدواج با پدرم چهل ساله بود؛ اما همان زمان به خاطر همۀ موفقیتها و اتفاقاتی که پشت سر گذاشته بود خیلی پیرتر به نظر میرسید. و پدرم ده سال از مادرم جوانتر بود؛ یک پزشک جوان که میبایست ستارۀ زنی را که سالهای زیادی یک شمایل بود همراهی میکرد. بین آن دو تفاوتهای بسیاری وجود داشت. اگر این معادله معکوس میشد، مثلا اگر پدرم ده سال مسنتر از مادرم بود و یک ذره شخصیت محکمتر و مطمئنتری داشت، احتمالا رابطۀ آنها خیلی بهتر پیش میرفت.»
آدری هپبورن در ۴ می ۱۹۲۹ در شهربروسلس بلژیک متولد شد. پدرآدری بانکدار بود و به همین خاطر مجبور بود بین انگلیس، بلژیک و هلند در سفر باشد.
آدری در ۵ سالگی به یک مدرسه شبانه روزی در انگلیس فرستاده شد. سال بعد پدرش برای همیشه خانواده را ترک کرد و از این پس آدری با مادرو دو برادرخواندهاش به هلند رفتند. اما بدترین دوران زندگی آدری در همین ایام کودکی و در کشور هلند رقم خورد. در سال ۱۹۳۹ هلند تحت تصرف آلمان نازی قرار گرفت و دوران بسیاری بدی برای مردم به وجود آمد. سوتغذیه بسیار شدید و لاغری غیر عادی اندام آدری ماحصل همین دوران بود که بعدها به یکی از مشخصههای بارز بازیگری او و یکی از دلایل معصومیت عجیب او تبدیل شد.
بعدها که اوضاع کمی بهتر شد خانواده به آمستردام نقل مکان کرد و آدری فرصت پیدا کرد در کنسرواتوآر آرنهم ثبت نام کند و بعد از سه سال در ۱۹۴۸ به لندن رفت و آموزشهای خود را ادامه داد. در سال ۱۹۴۸ برای بازی در فیلم سینمایی «هلندی در هفت جلسه» تست داد و پذیرفته شد و برای نقشی کوتاه جلوی دوربین رفت. همین حضور کوتاه کافی بود تا دنیای تازه ای به روی او گشوده شود.
فیلم «تعطیلات رمی» در سال ۱۹۵۳ به کارگردانی ویلیام وایلرنوید ورود ستاره ای جدید را به هالیوود داد. پرنسس اروپایی فیلم «تعطیلات رمی» با شیطنت ها و ملاحت رویایی آدری هپبورن قلب میلیون ها تماشاگر سینما را تسخیر کرد و باعث شد آدری راه صد ساله را یک شبه طی کند.
کمپانی پارامونت که به هیچ وجه انتظار نداشت در حضور اسطوره هایی همچون گریگوری پک و ادی آلبرت، آدری جوان و نسبتا گمنام در مرکز توجه قرار بگیرداز فروش بسیار مناسب فیلم خوشحال بود و انتخاب ویلیام وایلر را مورد تحسین قرار داد. شاید به همین دلیل بود که جلوه بی نظیر آدری هپبورن از نظر اعضای آکادمی دور نماند و او اولین جایزه معتبر زندگی هنری خود را دریافت کرد.
در سال ۱۹۵۴ آدری که دیگر بازیگر معروفی بود در کنار همفری بوگارت و ویلیام هولدن قرار گرفت.«سابرینا»، کمدی رمانتیک دل انگیز بیلی وایلدر فیلم تحسین شده بعدی او بود. اما فیلم بعدی او «جنگ و صلح» در سال ۱۹۵۶ بود .
وی در این فیلم با مِل فرر هم بازی بود. بازی در این فیلم سه ساعت و نیمه باعث ازدواج این دو با هم شد . ازدواجی که پانزده سال هم دوام داشت. این زوج هنری در چند فیلم دیگر از جمله " با نمک " (۱۹۵۷) و" داستان راهبه" با هم همبازی بودند. وی سپس در دو فیلم تقریبا فراموش شده "خانه های سبز"و"نابخشوده" حاضر شد. آدری در سال ۱۹۶۱ و با فیلم «صبحانه در تیفانی» به کارگردانی بلیک ادواردز مجددا به صحنه اول سینما بازگشت. وی با این فیلم برای بار چهارمین بار نامزد اسکار شد. این فیلم یکی از متفاوت ترین فیلم های پرونده کاری آدری محسوب می شود.
آدری هپبورن سال های آخر عمر خود را به عنوان سفیر ویژه یونیسف به فعالیت های بشردوستانه می پرداخت و از اولین موسسین بنیاد کودک بود. آخرین نقش سینمایی آدری در فیلم «همیشه» ( ۱۹۸۹ ) تصویری حقیقی از او را برای هوادارانش بود، آرام و بشاش با سرزندگی و نشاطی که قدرت و وقار ذاتی اش را جلوه گر می سازد.
آدري هپبورن يعني عشق