سورپرایز خانم مجری پرانرژی سر صحنه فیلمبرداری+عکس
ژیلا صادقی در پشت صحنه برنامه «نگی که نگفتی» شمع کیک تولد خود را فوت کرد.
ایران آرت: عوامل پشت صحنه «نگی که نگفتی» این برنامه را ۲۵ شهریورماه به گونه دیگری آغاز کردند که با فوت کردن شمع و برش کیک تولد ژیلا صادقی مجری تلویزیون همراه بود.
ساعت ۲۰ به شبکه دو در انتهای خیابان الوند می رسم محسن رجبی همسر ژیلا صادقی در ورودی شبکه منتظر هماهنگی ها برای رفتن به داخل استودیو است.
عوامل در حال آماده کردن استودیوی برنامه «نگی که نگفتی» هستند و این میان کیک و میوه و دیگر موارد یک جشن تولد کوچک را هم فراهم می کنند. مجتبی احمدی تهیه کننده برنامه که نقش اصلی برگزاری این تولد را دارد همه مسایل را با عواملش هماهنگ می کند و با همسر ژیلا صادقی هم همه چیز را چک می کند که خودش متوجه نشده باشد چرا او امشب اینجا حضور دارد.
برنامه «نگی که نگفتی» که هر شب ساعت ۲۱ با موضوعات مختلف اجتماعی روی آنتن شبکه دو می رود در استودیو شماره ۲۱ تولید می شود؛ استودیوی بزرگی که گوشه ای از آن به این برنامه و بخش های دیگری به برنامه «عصر خانواده» شبکه تعلق دارد که این بخش فعلا مورد نیاز نیست و چراغ هایش خاموش است.
همه آرام و بی سر و صدا اما با شتاب کار می کنند، کیک را می آورند، رویش چند شمع و چند فشفشه می گذارند که بعدا به دلیل ممنوعیت در استودیو نمی توانند فشفشه ها را روشن کنند. ژیلا صادقی متولد ۲۲ شهریور ۱۳۵۲ است اما چون در روز تولدش ضبط نداشته اند امروز این تولد جشن گرفته می شود. احمدی در گوشه ای از استودیو مشغول تمرین نمایش امروز با صادقی است و این فرصتی است که ضمن آن دستیاران او شرایط تولد را مهیا کنند. در همین رفت و آمدها موسیقی تیتراژ برنامه را هم پخش کرده و استودیو شور و نشاط دیگری پیدا می کند. همه عوامل برنامه از فیلمبردار تا صدابردار، نورپرداز، گرافیست و ... در استودیو حضور دارند و برای دقایقی چراغ های استودیو را کاهش می دهند تا خانم مجری را غافلگیر کنند. همه این اتفاقات در چند دقیقه رخ می دهد، صادقی می آید و عوامل تبریک می گویند.
راس ساعت ۲۱ تیتراژ برنامه پخش می شود و صادقی آماده رو به یکی از سه دوربین مستقر در استودیو ایستاده است. علامت که می دهند دیالوگ هایش را با این جمله آغاز می کند که «کجا سرتو همینطور میندازی میری بالا» و بعد بخش اول برنامه را با فضایی نمایشی اجرا می کند. این قسمت از برنامه درباره فرهنگ آپارتمان نشینی است و معمولا با فضایی نمایشی، طنز و خودمانی دغدغه ها، مشکلات و معضلات مختلف اجتماعی بیان می شود. این برنامه در هر هفته به یک موضوع اختصاص می یابد و اصلا بنایی ندارد که مثل بسیاری از برنامه ها با استفاده از یک تریبون یا گفتگوی دونفره به نصیحت مخاطبانش بپردازد و از اخلاق های خوب و بد بگوید بلکه ضمن نمایش ها و آیتم های مختلفی که دارد از زبان قشرها و شخصیت های مختلف دغدغه هایی را مطرح می کند که در دراز مدت می تواند به یک فرهنگسازی منجر شود.
ژیلا صادقی نیز بعد از برنامه که تا ساعت ۲۱:۳۰ به پایان می رسد بدون اندکی فاصله جوابگوی سوالاتم می شود و اول از همه درباره تولدش و اینکه در چنین ایامی چه حس و حالی دارد، توضیح می دهد: من وقتی یک سال به سنم اضافه می شود ذوق بیشتری دارم چون فکر می کنم حرف بیشتری برای گفتن دارم و بیشتر می توانم به جلو حرکت کنم.
این مجری تلویزیون با اشاره به اینکه ۴۴ ساله شده است، بیان می کند: از اینکه سنم را هم بیان کنم ابایی ندارم و امسال دومین سال است که در کنار همسرم هستم و دو سال است که در این بازه زمانی به مشهد می روم و دوست دارم به نوعی شادی خود را با امام رضا (ع) قسمت کنم.
صادقی در بخش دیگری از سخنانش درباره برنامه «نگی که نگفتی» عنوان می کند: این کار یک کار تیمی است نه فردی و من هیچ وقت با کار تیمی روبه رو نبوده ام بلکه از من خواسته اند بروم سر اجرا و کارم را انجام دهم اما اینجا همه چیز از قبل مشخص شده و ما میزانسن و دکوپاژ داریم و احساس میکنم در این کار وجوه دیگری از حرفه و حتی شخص خودم را کشف کرده ام.
وی به مهر گفت: بعد از حضور در برنامه «نگی که نگفتی» احساس می کنم در تمام سال هایی که اجرا می کردم، اجراهایم ضعیف بودند چون این برنامه آنقدر قوی هدایت می شود که ضعف های گذشته مرا نیز بیرون می ریزد. من این انقلاب را که در من رخ داده بسیار دوست دارم و چندی پیش در جلسه ای که با همکاران و مدیرانم داشتم همه بیان می کردند که مثل همیشه اجرایی متفاوت دارم. البته آنجا زمان به من اجازه نمی داد که به آنها توضیح دهم متفاوت بودن این اجرا قابل مقایسه با اجراهای پیشین من نیست.
همیشه این ترس و نگرانی را داشته ام که روزی بخواهم تسلیم شوموی با اشاره به تفاوت ها در این اجرا نسبت به کارهای پیشین خود توضیح می دهد: همیشه این ترس و نگرانی را داشته ام که روزی بخواهم تسلیم شوم و بگویم دیگر حرفی برای گفتن ندارم اما با «نگی که نگفتی» فهمیدم هنوز خیلی راه هست که نرفته ام.
حالا ساعت از ۲۱:۳۰ گذشته که چراغ های استودیو را خاموش می کنند و عوامل به سمت درب خروجی حرکت می کنند و یک شب دیگر از برنامه «نگی که نگفتی» به این ترتیب به پایان می رسد.