هنر در میان کودکان مهجور مانده است/ گلاره افشارنژاد از جشنواره تجسمی کودکان"نقطه" و هنرکده "لنا" میگوید
افشارنژاد عقیده دارد برای کودک زیر 6 سال، مهارت و خلاقیت در کنار همدیگر لازم است و میتواند به رشد کودک کمک کند.
ایرانآرت: گلاره افشارنژاد مدیر و موسس هنرکده لنا است که از سال 92 با تاسیس این موسسه به صورت جدی آموزش هنر به خصوص هنرهای تجسمی را به کودکان آغاز کرده است. او 15 و 16 تیرماه سال جاری نخستین جشنواره هنرهای تجسمی کودک و نوجوان را با عنوان "نقطه" با محوریت هنرهای تجسمی برگزار کرد که قرار است این جشنواره هر سال تدوام داشته باشد و آثار آن شهریورماه در گالری الهه به نمایش در بیاید. او معتقد است که هنر تجسمی هنوز برای کودکان شناخته شده نیست. افشار نژاد میگوید: هنر در مهد کودکها به مثابه جلب مشتری است.
گفت و گو با این مدیر هنری به بهانه برگزاری جشنواره "نقطه" و نمایشگاه آثار کودکان که سوم شهریورماه در گالری الهه برپا میشود را بخوانید.
چه شد که هنرکنده لنا تصمیم گرفت جشنواره "نقطه" را برای رده سنی کودکان برگزار کند؟
فراخوان این جشنواره در ابتدای سال جاری برای بچههای 5 تا 12 ساله میان خانوادهها و مدارس منتشر شد. اصلیترین رویکرد این جشنواره، ترویج هنر بین کودکان است. به نظرمان آمد که هنر در میان کودکان مهجور مانده و کسی هم برای ترویج آن فکری نمیکند. هدف ما این بود که خانوادهها را نسبت به هنر کودک آگاه کنیم و برای اینکه خانوادهها را آگاه کنیم، لازم دیدیم که چنین فراخوانی را ارائه بدهیم. مهلت ارائه ارسال به جشنواره تا 10 خردادماه بود که تا آن زمان تعداد آثار قابلتوجهی که بیش از انتظارهای خود ما بود به دستمان رسید. آثار دریافت شده متفاوت بودند. یک عده از آثار کارهای تقریباً کپی بود و یک عده دیگر خیلی خلاقانه. در بعضی از آثار میشد آزادی عمل کودک را به طور ویژهای دید اما بعضی از آثار هم میشد حدس زد که معلمها در آن دخل و تصرف داشته و به بچهها کمک کردهاند. این اتفاق یک چالشی را برای ما ایجاد کرد که چنین آثاری از جشنواره حذف شوند یا بمانند؟ در نهایت تصمیم ما بر این شد که این آثار در جشنواره بمانند تا خانوادهها آنها را ببینند و خودشان مقایسه کنند. رویکردمان برای جشنواره یک رویکرد هنری-تجسمی است اما امسال را با مدیوم نقاشی آغاز کردهایم و به دنبال این هستیم که این جشنواره هر ساله در ماههای اردیبهشت و خرداد برگزار شود. در روزهای پنجشنبه و جمعه 15 و 16 تیر ، یک سری نشست برای خانوادهها و یک سری ورکشاپ برای بچهها تدارک دیده شده بود که در پایان جشنواره این دو با هم ادغام شدند و یک ورکشاپ خانوادگی داشتیم. ما به خانوادهها گفتیم لباسی بپوشند که ممکن است رنگی شود و به بچهها هم سپردهایم که آزادی عمل دارند تا خودشان را خالی کنند.
عنوان "نقطه" را به چه علت روی دوره اول این جشنواره گذاشتید؟
نقطه، اولین عنصر بصری است و جشنواره ما هم با پایهترین سن کودک کار دارد. کودکان 3 تا 5 ساله شاید نتوانند آنچه که در ذهنشان هست را بکشند ولی کودکان بالای 5 سال، آرام آرام میتوانند هر چه که در ذهنشان وجود دارد را شبه واقعی کنند. در نتیجه شروع سنِ در نظر گرفته شده برای جشنواره، 5 سال است که در واقع سن پایه و نقطه است.
شما تصمیم دارید این آثار را در گالری به نمایش در بیاورید اساساً چه لزومی وجود دارد که آثار کودکان در گالریها به نمایش گذاشته شود؟
ما معتقدیم که گالریها فقط برای این نیستند که آثار هنرمندان بزرگسال در آنها نمایش داده شود. هنر کودک هم باید دیده شود و لازم است که آثار کودکان به نمایش گذاشته شود تا آنها احساس کنند که مهم هستند و دیده میشوند. ما در طول مدت برگزاری جشنواره یک سری نشست و کارگاه هم برای خانوادهها برگزار کردیم تا خانوادهها آگاه باشند که هنر برای کودک هم معنی دارد. شاید موسیقی الان برای کودکان بیشتر جا افتاده باشد اما هنرهای تجسمی هنوز به آن صورت برایشان شناخته شده نیست. اکثر کودکان حتی برای لذت بردن هم به هنرهای تجسمی فکر نمیکنند. به همین خاطر ما بخش تجسمی را مد نظر قرار دادیم و نشستهایمان هم اگر ادامهدار باشد، قطعاً در نگرش خانوادهها تغییر ایجاد خواهیم کرد. در بخش کودک هم در طول جشنواره یک سری کارگاه برگزار کردیم که این کارگاهها خیلی شاد و با آزادی عمل هنری بودند.
آثار ارسال شده به جشنواره داوری شدند و یا هدفتان این بود که جشنواره غیررقابتی باشد؟
رویکردمان این بود که جشنواره برنده نداشته باشد چون معتقدیم که برای آثار کودکان هیچ محک و معیاری وجود ندارد که بگوید کدام خوب است و کدام بد. در سالهای بعد شاید بر اساس استفاده از تکنیک، مبحث داوری را مطرح کنیم اما اصلاً دوست نداریم که کارهای کودکان را خوب یا بد بدانیم و از همدیگر تفکیک کنیم. این آثار همگی برونریزی حس و هنر هستند.
آموزشگاه هنری لنا که برگزارکننده این جشنواره است در چه سالی تأسیس شد و چه رویکردی را در پیش گرفت؟
این آموزشگاه در سال 92 با این رویکرد که بتواند هنر را در بخش کودک ترویج بدهد تأسیس شد. استفاده از مهارت خیلی برایمان مهم است چون معتقدیم که برای کودک زیر 6 سال، مهارت و خلاقیت در کنار همدیگر لازم است و میتواند به رشد کودک کمک کند. به نظر ما، یک بچه هم باید خوب ببینند، هم خوب بشنود. چشمش باید با دستش هماهنگی داشته باشد و بتواند یک سری چیزها را خلق کند. هدف ما این است که یک کودک تا 6 سالگی آماده این شود که خمیرمایه هنریاش پرورش پیدا کند. البته ما نمیخواهیم بچههایی که به هنرکده لنا میآید هنرمند شوند، بلکه به دنبال آن هستیم که هنر ابزاری برای موفق شدن آنها باشد. قطعاً هنر یکی از مهمترین ابزارها برای این است که بچهها در آینده مدیر، طراح و یا آشپز خلاقی باشند. بنابراین هنر میتواند به جنبههای دیگر زندگی انسان هم کمک کند و هدف آموزشگاه لنا هم همین است. ما از سال 95 در آموزشگاه لنا، بخش موسیقی آموزشگاه را هم با عنوان "روحافزا" تأسیس کردهایم و آرام آرام هنرهای دیگر را خیلی جدیتر با همدیگر ادغام خواهیم کرد؛ چون اساسا همه هنرها برای کودکان تلفیق میشوند و از هم جدا شدنی نیستند.
در حال حاضر چه تعداد کودک در آموزشگاهتان در حال رفت و آمد هستند؟
چون فیلد آموزشگاه ما کودک است، در نتیجه خیلی وقتها یک سری از اعضایمان را از دست میدهیم. گاهاً مادرها فرزندشان را در آموزشگاه ثبتنام میکنند و مدتی بعد از آموزشگاه در میآورند. بنابراین اعداد و ارقام مربوط به تعداد اعضای آموزشگاه ثابت نیست و نمیشود به یک عدد خاصی اشاره کرد. گرچه حدود 100 شاگرد در آموزشگاه وجود دارد که الان نزدیک 3 سال است که با ما هستند و قرار است همچنان در آموزشگاه بمانند و یک سری کار ویژه و خاص انجام بدهند. حدود 20-30 استاد هم به عنوان عضوهای ثابت جزو پرسنل ما محسوب میشوند. همه این اساتید به طور تخصصی در حوزه هنر کودک کار میکنند چون این مسأله خیلی اهمیت دارد که معلم هنر کودکان، هم هنر را بشناسد و هم کودک را. نوع رفتار با کودکان خیلی پیچیده است. شیوه جایزه و پاداش دادن به کودک، راحتترین شیوهای است که در کشور ما به کار گرفته میشود، در حالیکه این شیوه در آموزشگاه ما به طور کل منتفی است و کسی اجازه ندارد بابت کاری که با عشق و علاقه انجام میشود، جایزه بدهد. میتوانیم بگوییم که ما امروز بابت یک موضوعی خوشحال هستیم و به همین خاطر امروز این خوشحالی را بین خودمان تقسیم میکنیم. نکته مهم این است که همهمان از آن خوشحالی برخوردار شویم. بعد به یک تبصره میرسد. مثلاً اگر روزی یک کودک با ما همکاری نکرد، برایش توضیح میدهیم که این جایزه متعلق به تو است و ما آن را داخل یک کمد میگذاریم تا روزی که با ما همکاری کردی آن را به تو بدهیم. این رفتارها شاید به ظاهر ساده بیاید اما در عمل خیلی پیچیده است و برای جزء جزء آن باید فکر شود.
صرف علاقه باعث شد آموزشگاه لنا را تشکیل بدهید یا حس کردید که در زمینه استعدادیابی کودکان ضعف وجود دارد؟
واقعیت این است که من در یک خانواده هنرمند بزرگ شدهام و داشتن آموزشگاه و نگارخانه در خانواده ما یک اتفاق مرسوم است. زمانی که 18 ساله شدم، خودم حوزه کودک را انتخاب کردم و وارد مهدهای کودک شدم. بعد از 2-3 سال یک خلأ حس کردم و دیدم که هنر در مهد کودکها به مثابه جلب مشتری است. همه مهد کودکها میگویند که هنر هم یکی از کلاسهای ما است، در حالیکه هنر خودش یک عالم جداگانه دارد و نمیتواند قسمتی از چیزی باشد. من خودم تقریباً 12 سال در حوزه کودک کار کردم و بعد آموزشگاه خودم را تأسیس کردم که فقط بتواند در حوزه هنر کودک کار کند. کار آموزشگاه را با هنرهای تجسمی که رشته خودم است شروع کردم ولی همیشه دوست داشتم که همه هنرها را داشته باشم و بتوانم از عزیزان دیگر هم کمک بگیرم تا هنرکده لنا، مرکزی متشکل از همه هنرها باشد. اولین عنوانی که برایش انتخاب کردم هم "لنا کمپلکس" بود تا همه چیز را در بر بگیرد که مدتی بعد عنوانش را به "لنا" تغییر دادم.
تاکنون با گالری خاصی برای به نمایش گذاشتن آثار کودکان آموزشگاهتان مراودهای داشتهاید؟
بله. امسال پنجمین سالی است که آثار بچهها در گالری الهه به نمایش گذاشته میشود. البته این نمایشگاهها هیچوقت به صورت عمومی نبوده که همه بیایند و رسانهای شود. این کار را از روی حس وظیفه انجام دادهایم. 3 شهریورماه امسال، پنجمین دوره این نمایشگاهها برگزار میشود. هنرجوهای خودمان که کودکان بین 3 تا 6 سال هستند در این نمایشگاه حضور دارند و امسال آثار کودکان 6 تا 12 ساله هم نمایش داده خواهد شد. ما آثار ارسالی به جشنواره را در جریان برگزاری جشنواره عکاسی کردیم و به دیوار آموزشگاه زدیم. از طرفی اصل آثاری که در ورکشاپهای ما خلق شده را هم در این نمایشگاه، در معرض دید عموم قرار خواهیم داد. این نمایشگاه یک روزه است و البته در ادامه این آثار سهشنبه تا پنجشنبه بعد در خود محل آموزشگاه به نمایش در میآید.
صحبتهای پایانیتان را بفرمایید.
خیلی دوست دارم به سمتی برویم که خانوادههایی که بچههای زیر 6 سال دارند، متوجه شوند که آموزشگاههای هنری با مهد کودکها متفاوت هستند. فعلاً که عنوان مشخصی برای آموزشگاههایی چون لنا وجود ندارد، خانوادهها این آموزشگاه را با همان عنوان آموزشگاه هنری یا هنرکده بشناسند. امیدوارم تعداد چنین آموزشگاههایی آنقدر زیاد شود که همه بدانند یک آموزشگاه هنری چه فرقهایی با یک مهد کودک دارد.