از نقاشیهای یک راکر تا پروسه خلق اثر هنری/ گالری گردی با ایران آرت
نمایشگاه گالریهای آ ، اُ ، آتبین و ثالث سوژههایی هستند که در گالریگردی این هفته به سراغ آنها رفتهایم.
ایران آرت: نمایشگاه "پروسه" در گالری آ، نمایشگاه عکسهای امید طلاچیان با عنوان "قطعه 41" در گالری اُ ، نمایشگاه چاپ دستی ندا تولایی با عنوان "در باب حوا" در گالری آتبین و نمایشگاه نقاشیهای کاوه آفاق در گالری ثالث با عنوان "رنگی برای تمام فصول" سوژههای این هفته گالریگردی ایران آرت هستند.
حضور بی واسطه در خلوت هنرمندان
نمایشگاه "پروسه (مجموعه اول)" که به ارائه آثاری از امیر اثباتی، آراپیک باغداساریان، علی پزشک، محمد طلوعی، محمدحسین عماد، نیما مجلسی، نزار موسوینیا، مهر آرا مولوی و مهدی وثوقنیا پرداخته است به نوعی زیر مجموعهای از نوعی پروسه پژوهشی قرار میگیرد که با عنوان "study" در هنر معاصر ارائه میشود.
البته مبنای "اِستادی" کمی عمیقتر و گستردهتر از نمایش چگونگی خلق یک پروسه است و در آن به مسائل تاثیرگذار بر هنرمند در خلق یک اثر نیز پرداخته میشود اما از منظری دیگر این که در یک روند منظر خلق اثر توسط یک هنرمند در معرض دید مخاطب قرار میگیرد نوعی پژوهش به حساب میآید.
این نوع نگرش بیش از هر کشور دیگری غرب رایج است. چرا که به دنبال یک رفتار جستجوگر و کنجکاو هستند، غربیها دوست دارند که از چگونگی روند خلق یک اثر و از شکل و شمایل برخورد هنرمند با اثر هنری در جریان تولید با خبر شوند. این امکان جدای از این که میتواند وجهی آموزشی و مطالعاتی داشته باشد به عنوان یک عنصر جذاب برای مخاطب کنجکاو امری هیجانانگیز و گاها تماشایی به نظر میآید.
البته در غرب این نوع رویکردها بیشتر در قبال سلبریتیها و افراد مشهور صورت میگیرد اما در ایران این پروسه در این سالها حول محور هنرمندان تجسمی شکل گرفته است. یکی از نکات مثبت نمایشگاه "پروسه" در انتخاب هنرمندان آن است. هنرمندانی که هرکدام در حوزههای کاری خود در عرصه تجسمی از شهرت برخوردارند و به نوعی تماشای چگونگی پروسه ساخت یک اثر توسط این افراد جالب توجه به نظر میآید.
در نمایشگاه "پروسه" آثار امیر اثباتی و محمدحسین عماد دو هنرمند گرافیست و مجسمهساز از شکلی منسجم و جزئیتری برخوردار است و آثار آراپیک باغداساریان به عنوان یکی از ایدههای اصلی برگزاری این نمایشگاه شکلی جامعتر از دیگر افراد حاضر در این نمایشگاه دارد.
در نهایت این نمایشگاه بنا بر ایده و آثاری که در آن ارائه شده نمایشگاه جذابی به حساب می آید.
عکسهای مستندی که حس زیباییشناسی را بر میانگیزند
نمایشگاه عکسهای امین طلاچیان با عنوان "قطعه 41" که در گالری اُ برپاست از دو منظر قابل توجه است. او در آثار این نمایشگاه هم عکسهایی مستند از بخشی از تاریخ ایران را ارائه کرده است و هم توامان توانسته وجهی هنری به این تصاویر مستند ببخشد.
او با عکسبرداری از قبرهای آسیب دیده قطعه 41 و در هم تنیدن تصاویری از انقلابیون ایرانی در دل این عکسها به نوعی نقش آنها در تاریخ ایران را در وجهی آرتیستیک و موجز بر ملا کرده است.
این عکسها بر خلاف متریال و نوع شکل بصری، آثاری دکوراتیو نیستند. این یکی از امتیازهایی است که عکسهای طلاچیان از آن برخوردار است. او توانسته همزمان با عکسهای مستند خود حس زیباییشناسی مخاطبش را برانگیزد و در خلال تصویری زیبا، مفاهیم مورد نظر خود را نیز در نمایشگاهش ارائه دهد.
البته در طبقه فوقانی گالری و در کنار عکسها، ویدئویی از صحنههای انقلاب به نمایش در آمده که میتواند در تکمیل مفهومی آثار طلاچیان به او کمک کند. تصاویری مستند بدون کمترین دست بردی در محتوای آن که در سادهترین وجه میتواند مکمل آثار طلاچیان باشد. او در این نمایشگاه 18 اثر 100 در 70 ارائه کرده است.
تجلی تاریخی هنر ایران در رسانه چاپ دستی
آن گونه که از نام نمایشگاه ندا تولایی در گالری آتبین بر میآید، او خواسته نگاه اساطیری و ایرانی خود به هنر را در دل یک مدیای نسبتا جدید ارائه کند.
او در نمایشگاه "در باب حوا" عناصر بصری را ارائه میدهد که بسیار یادآور نوع برخورد و نگرش برخی نقاشان برجسته مکتب سقاخانه همچون ناصر اویسی و به خصوص نقاشیهای ژازه تباتبایی است. او این المانها را در میان فرم چاپ دستیهای خود به خوبی گنجانده است و توانسته با استفاده از رنگهایی شخصی و یا استفاده از خط و یا تصاویری که مربوط به پرتره زنان است، حس و حالی ایرانی را به مخاطباش ارائه کند.
در برخی آثار تولایی نوع تکنیک و سوژه موجب آن شده است که چاپ دستیها وجهی کهن و تاریخی بگیرند و از منظری او امتداد یک حس کهنه و تصویر نوستالژیک را در مدیایی معاصر با قوانین و مقررات متعلق به خود به تصویر در آورده است.
نگاه ایرانی، ندا تولایی در خلق سوژهها در مدیای چاپ دستی، شاید مهمترین امتیاز این نمایشگاه باشد که آثار این هنرمند را دیدنی کرده است.
احساسات رنگآمیزی شده یک موزیسین
نقاشیهای کاوه آفاق که بیشتر به عنوان موزیسین و خواننده شناخته میشود، آنگونه که خود هنرمند در استیتمنت خود صادقانه ابراز کرده، تلاش اوست برای آن که مردی برای تمام فصول باشد و بتواند در عرصههای مختلف چون موسیقی، نقاشی و یا داستاننویسی نامی از خود به جای بگذارد.
او در این آثار به صورت کاملا آزادانه سعی کرده بر روی بومها رنگگذاری کند. البته این رنگکذاری کمی بیهدف است اما به شدت منتقل کننده، احساسات هنرمند است.
این موضوع با صراحت توسط خود هنرمند نیز عنوان شده است. در حقیقت این نقاشیها حاصل سالهای سختی است که او تلاش کرده با خلق جهانی رنگین، شاد و آزاد، سیاهیهای زندگی خود و غمها و رنجهایش را فراموش کند.
نقاشیهای کاوه آفاق به دلیل نوع برخورد نه چندان تکنیکگرا، شاید از منظر هنری قابل بحث نباشند اما به خوبی توانسته حس را به مخاطب خود منتقل کند و از این منظر میتوان گفت او در نمایشگاه "رنگی برای تمام فصول" موفق بوده است.