دغدغهها، نوستالژیها و زنان در گالریهای تهران/ نگاهی به چند نمایشگاه تجسمی
در گالری گردی این هفته به 5 نمایشگاه نقاشی، چیدمان و مجسمه نگاهی میاندازیم.
ایران آرت: نمایشگاه گروهی چیدمان و مجسمه در پروژههای آران، نمایشگاه آثار کامبیز صبری، قدرالله عاقلی و بهروز حشمت در گالری فرمانفرما، نمایشگاه آثار فرشین طهماسب با عنوان "شکستنی" در گالری شکوه، نمایشگاه آثار ایمان صفایی با عنوان "کوچه" در گالری شیرین و نمایشگاه آثار "مشاغل مردانه" مریم درویش در گالری گلستان؛ نمایشگاههایی هستند که در گالریگردی ایران آرت به آنها پرداخته ایم.
تبلور دغدغههای انتقادی در مجسمهها و چیدمانهای لوکس
"دغدغهها" عنوان نمایشگاهی است در پروژههای آران که در آن آثاری از آرمین پورفهیمی، فرناز ربیعیجاه، حامد رشتیان، نسترن صفایی، امیر موسویزاده و علی موسویزاده به نمایش در آمده است. در این نمایشگاه هر هنرمند به واسطه دغدغههای شخصی خود و با توجه به مدیای هنری خود سازهای را ارائه کرده است. سازهها و چیدمانهایی که به واسطه شکل، متریال و نوع ساخت با یکدیگر تفاوتهای عمدهای دارند.
فرناز ربیعیجاه در آثار خود که در کنار یکدیگر چیده است با پرس کردن گیاهان بر روی ورقه کاغذ و یا دفن گل و بته در بتن، دغدغه نیستی و ماندگاری را به صورت توامان با رابطه چرخه حیات و تاثیر حضور انسان بر آن را جستجو میکند. او به واسطه بتههای خشک شده در میان سیمان به نوعی مرگ و انهدام این بتهها را به تصویر کشیده است به گونهای که آنها مزین قاتل خود شدهاند و انگار این بتهها بر روی سنگ قبرهایی قرار گرفتهاند که خود به نوعی قاتل این بتهها هستند.
حامد رشتیان در این نمایشگاه به سراغ دستگاههای اولیه پخش تصاویر متحرک رفته است و در بازسازی دوباره این دستگاه که به دلیل استفاده از رنگ طلایی شکلی لوکس گرفته است، سعی میکند روزمرگی را به مخاطبش یادآوری کند. البته برخورد لوکس با دستگاه پخش تصویر متحرک و نمایش انیمیشنی ساده از تلخی و یادآوری تکرار روزمرگی کاسته است.
اما در مجموعه "قدم به قدم"، نسترن صفائی فرشهای دستباف را که حاصل قرنها و سالها تلاش نسلهای مختلف برای تولید یکی از مهمترین میراثهای کشور است را رنگ میزند. اقدام او شاید ولی یادآور این است که بهترین تولیدات این کشور به راحتی زیر پا انداخته میشوند. او با قرار دادن قدمهایی از جنس برنز بر روی این فرشها شکل آنها را تغییر داده و این گامهای مسی در کنتراستی با ظرافت فرش حس نابودی را در مخاطب ایجاد میکند.
امیر موسویزاده با ساخت پمپهای بنزین، نقش مردم در استفاده بیش از حد از نفت و سقوط به دامن مصرفگرایی را یادآور میشود. ملتهای کشورهای نفتخیز خود بازیچهای در بازی مستانه قدرتها و شرکتهای بینالمللی در اضافهخواهی و استیلا طلبی هستند. او با قرار دادن تصاویر و ماسکی از ژوکرها در داخل دستگاه پمپ که با فشاردادن شاسی دسته پمپ از داخل آن بیرون میآید، سعی کرده این نقش را که به خود ملت برمیگردد، تداعی کند. او همچنین با اضافه کردن المان فرش به بدنه پمپ قصد داشته که به پمپ بنزینها هویت ببخشد.
علی موسویزاده نیز در این نمایشگاه مجسمههای "قو" را به نمایش گذاشته است. البته مجسمههای او تنها فرمی کلی از بدن قو را به نمایش میگذارند. او بر مبنای امری غریزی در این پرنده آثار خود را شکل داده است. در حقیقت قو برای تمامی عمر خود یک جفت بر میگزیند، در شب مرگی که از زمان آن آگاه است به محلی که جفت خود را برای اولین بار دیده میرود و با وجودی که در طول عمر خود هیچ صدایی تولید نمیکنند، تنها در نزدیکی لحظات مرگ آوازی زیبا سر میدهند. موسوینژاد با قوهای دکوراتیو و زیبای خود سعی کرده زیبایی مرگ را به نمایش بگذارد.
خاطرات نوستالژیک حول محور وطن و خانه
نمایشگاه گروهی مجسمه در گالری فرمانفرما با محوریت نگاهی نوستالژیک به موضوع خانه یا وطن شکل گرفته است. قدرتالله عاقلی، بهروز حشمت و کامبیز صبری در این نمایشگاه هرکدام با سویهای خاص این موضوع را در آثار خود بسط دادهاند.
کامبیز صبری در این نمایشگاه چیدمانی جدید در کنار مجسمههای متاخر خود را ارائه داده است که یادآور نوستالژی او نسبت به شهر کاشان است. چیدمانی که بر روی دیواری دوازده متری ارائه شده یادآور احساس درونی این هنرمند به موضوع خانه در گذشته است. او در آثار مجسمه خود نیز که همچنان در مسیر همان تشکها شکل گرفته نیز رویاهای خود را با خانهها پیوند زده است.
بهروز حشمت دیگر هنرمند این نمایشگاه که ساکن کشور اتریش است نیز با ارائه چیدمانهایی با زمینه فرش ایرانی به نوعی به نوستالژیهای خود از کشور و وطنش دامن زده. تصویری که او در این آثار ارائه کرده است به واسطه برخی متریالها و مجسمهها حسی پر از حسرت را در خود جای داده است.
قدرالله عاقلی نیز در این نمایشگاه برخی از آثار متاخر خود را به نمایش در آورده است که بویی از خانه را دارند. مجسمههایی که بر پایه، چوب لباسی شکل گرفتهاند و در حقیقت المانهایی از جنگ هستند، به عنوان نماد مقاومت و آن چه بر وطن رفته، نوعی یادآوری نوستالژیک از آن چه در درون وطن رخ داده و تلاش برای حفظ این خانه است.
تصاویر متنوع از یک سوژه مشترک
فرشین طهماسب در نمایشگاه آثارش با عنوان "شکستنی" در گالری شکوه، تلاش کرده یک موضوع را در سبکهای متنوع نقاشی به تصویر در آورد. البته بن مایه و عنصر مشترک همه این آثار پرترهها و فیگورهایی از زنان است اما او در برخی از آثار با اضافه کردن عنصر خط و در برخی از آثار در نحوه رنگگذاری، سعی کرده تا دغدغه خود را در شکلهای متنوعی بیان کند.
البته که به نظر میرسد محتوای این آثار برای هنرمند اهمیت داشته است اما نوع پرداخت او در تابلوهای متنوع این نمایشگاه بر دغدغه توامان او از لحاظ شکل بصری صحه میگذارد.
او در برخی از آثارش به آثار برخی از پاپ آرتیستها نزدیک شده به خصوص در نقاشیهایی که تم روزنامه دارند و همزمان در برخی از آثار او به واسطه رنگهای غلیظی که بر روی بوم قرار داده ماهیتی اکسپرسیونیستی به آثارش بخشیده است. از این منظر در این نمایشگاه میتوان گفت در هر تابلو منظری جدید از یک موضوع در برابر چشمان مخاطب قرار گرفته است.
زنان موسیقیدان محصور در تابلوهای خوش رنگ و لعاب
مریم درویش در آثار نمایشگاه خود در گالری گلستان، با وارد کردن آیکونها و المانهایی بعضا دکوراتیو آثارش را از فضایی واقعگرا به سمت فضاهایی فراواقعی برده است. او در پی به تصویر کشیدن محدودیتهای موضوعی، نوعی محدودیت تصویری را نیز برای خود در نظر گرفته است و در انتخاب رنگ، خط و نشانههای تصویری نیز به صورت محدود عمل کرده است.
نوع برخورد او در برخی از آثار به سمت تصویرسازی حرکت کرده است و تصاویر به واسطه نوع رنگها که معمولا رنگهایی شارپ و گرم هستند، توانسته با برهم زدن مرز خیال و واقعیت، رویای خود و یا تصویر حقیقی که از وضعیت زنان در سر دارد را در فضایی با شکل و شمایلی فانتزی به تصویر بکشد.
در برخی از آثار او از مودالها و نقش مایههای ایرانی نیز بهره برده است و این عناصر تا حد زیادی به آثارش سویه داده است. در حقیقت او با اضافه کردن این نقش مایهها، مانند بته جقه و یا نقش مایههایی که یادآور معماری تزیینی ایرانی است، محتوای مدنظر خود را با صراحت و بدون پیچیدگی بیان کرده است.
شکل هندسی چیستانها و متلها و لاطائلات گزین گویهها
آثار ایمان صفایی که با عنوان "کوچه" در گالری شیرین به نمایش در آمده است در نگاه نخست با توجه به ماهیت و تمرکز هنرمند بر فرهنگ عامه شکل گرفته است و نمایشگاهی پژوهشی به نظر میآید.
این نمایشگاه در ادامه کاوشهایی است که هنرمند در گفتمان زبان، در زمینه شعر، چیستانها، متلها، فحشها، گزینگویهها، لاطائلات، عبارات و ضربالمثلها انجام داده است تا از بستری واحد برای رسیدن این بخشهای مختلف زبانی به هدفی مشترک در فرم، انتزاع و فرهنگ استفاده کند. او سعی کرده سازهها را با در نظر گرفتن ایدههایی سادهتر و بیشتر نشات گرفته از سنت و محیط اطراف، با ترکیبی از بافتها و مواد خامی مانند آهن یا مواد رایج در زندگی روزمره شکل بدهد. در این آثار متون فارسی و کلمات به گونهای مبهم و گاه متمایز از نظر بصری، با شبکههای هندسی، احاطه شدهاند. علیرغم این که به عقیده خود هنرمند ادغام متون فارسی با شبکههای هندسی منعکسکننده توسعه شهریای هستند که در تناقض با میراث فرهنگی گذشته ما است اما به نظر میرسد که این آثار بیشتر دکوراتیو هستند تا در دل خود و به واسطه تضاد بصری منتقل کننده، مفاهیم باشند.
در این نمایشگاه برخی از چیدمانها در کنار تصاویر پرینت گرفته شده بر روی دیوار، پرچمها و یا سازهها هیچ ارتباطی با یکدیگر پیدا نمیکنند، هرچند واژگان به عنوان عنصری مشترک در آنها وجود دارد اما به عنوان اشکالی منفرد برای رسیدن به یک کلیت نیز اثرگذار نیستند.
البته این آثار میتواند نگاه هنرمند به شکل و فرم هندسی کلمهها، متلها، چیستانها و ... باشد و در حقیقت میتوان آثار این نمایشگاه را به گونهای دید که از آن دریافتی بصری با توجه به دریافت هنرمند از کلمهها را مدنظر داشت.