کد خبر: 66524 A

کپی آثار هنرهای تجسمی ، کپی سهراب سپهری ، کپی بهمن محصص، کپی محمد احصایی

ناامنی در بازار هنر ایران/ فراوانی کپی های سپهری، کلانتری پیل‌آرام،محصص، لاشایی، و حالا هنرمندان زنده احصایی ، افجه ای،نیازی

ناامنی در بازار هنر ایران/ فراوانی کپی های سپهری، کلانتری پیل‌آرام،محصص، لاشایی، و حالا هنرمندان زنده احصایی ، افجه ای،نیازی

حسین هاشم پور ، روزنامه نگار هنری، سوم آذر ۱۳۹۴ فراوانی آثار کپی در ایران را افشاگری کرد و تیتر زد: با درخواست ارشاد، شعبه ای در دادگاه ویژه اصالت آثار هنری تعیین شود ؛ هفته بعدش دهم آذر ۹۴ زیر تیتر « متقلبین غریبه نیستند » از باخبر بودن جامعه هنری از نشانی کارگاه های تولید آثار جعلی نوشت اما سال ها گذشت و کسی کاری نکرد تا اینکه هفتم مهر ۱۳۹۷ هاشم پور زیر عنوان « وضعیت واقعا قرمز است » از سرریز شدن آبروی هنر ایران در حراج های بین المللی در اثر همین فراوانی کارهای جعلی پرده برداشت... بی عملی و سکوت ادامه یافت تا اینکه منوچهر نیازی فریاد از درد برآورد و حالا روزنامه اعتماد هم از ناامنی بازار هنرهای تجسمی ایران خبر می دهد.

ایران آرت: چرا برای جلوگیری از گسترش روزافزون آثار کپی و جعلی در بازار هنرهای تجسمی مراجع دولتی کاری نمی کنند؟!!

مریم آموسا در روزنامه اعتماد نوشت: اگر تاریخ هنر را مرور کنیم همواره بحث کپی آثار هنرمندان تجسمی داغ بوده است. اگر کپی آثار تجسمی را در مرورگرها جست‌وجو کنید با لینک‌های متعددی روبه‌رو خواهید شد که بر این گفته صحه می‌گذارند.

 بارها پیش آمده که پس از گذشت دهه‌ها از نمایش آثار هنرمند معروفی در موزه‌‌های جهان، خبری روی تلکس‌های خبری مبنی بر جعلی بودن اثر منتشر شده است و بیش از گذشته نگاه‌ها را متوجه کپی‌های آثار هنری کرده است.

در چند دهه اخیر هنرهای تجسمی در ایران توانست بازار خودش را پیدا کند و با گالری‌ها وجود حراجی‌هایی که در ایران و منطقه فعالیت می‌کنند و راهیابی آثار هنرمندان ایرانی به حراج‌های بین‌المللی و بالا رفتن قیمت آثار هنرمندان ایرانی بیش از گذشته بحث کپی آثار هنرمندان تجسمی مطرح شده است.

بحث کپی‌های آثار تجسمی در ایران برای نخستین‌بار با مطرح شدن کپی آثار خوشنویسان بزرگ و نسخ خطی مطرح شد و هستند نام‌هایی از هنرمندانی که عمری ازشان گذشته و در سایر رشته‌های تجسمی اعتباری دارند، اما وقت و عمرشان را پای کپی آثار خوشنویسان پیشکسوت گذاشته‌اند و اتفاقا از این راه پول‌های هنگفتی به جیب زده‌اند.

در دو دهه اخیر سهراب سپهری از‌جمله هنرمندانی بوده که همواره بحث کپی شدن برخی از نقاشی‌هایش مطرح شده است و برای نخستین‌بار معصومه سیحون بود که این موضوع را مطرح کرد و پس از او خواهر سهراب؛ پروانه سپهری بارها به این موضوع اشاره کرده است و در نقل قول‌های خصوصی بارها این سخن را شنیده‌ام که یک بار در نمایشگاه گروهی که در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شده بود؛ پروانه سپهری به نشانه اعتراض فندک را از جیبش بیرون آورده و مقابل یکی از آثار سهراب که معتقد بوده کپی بوده گرفته تا به آتش بکشدش.

با اینکه بحث کپی آثار تجسمی همواره در ایران مطرح بوده است اما وقتی پای رسانه کردن این موضوع به میان کشیده می‌شود بیشتر افراد ترجیح می‌دهند که سکوت کنند و به قولی از من نشنیده بگیرید حرف‌شان را بزنند.

بارها و بارها این موضوع را در جریان گفت‌وگوهایی که با گالری‌دارها و هنرمندان داشته‌ام تجربه کرده‌ام.

در خاطرم هست که برای نخستین‌بار در دهه 80 پرویز کلانتری بود که از جعلی بودن برخی از آثار فرامرز پیل‌آرام برایم سخن گفت و از گالری‌دار و هنرمندی نام برد که یک هنرمند را اجیر کرده تا آثار او را کپی کند، اما بنا به دلایل شخصی حاضر نشد تا صحبت‌هایش را رسانه‌ای کنم.

این درحالی است که کمتر از یک دهه از درگذشت خود پرویز کلانتری می‌گذرد و نام خود او نیز در کنار هنرمندانی چون پیل‌آرام، بهمن محصص و فریده لاشایی و سایر هنرمندانی که آثارشان کپی شده قرار گرفته است.

 

دادگاه ویژه اصالت آثار هنری 

شاید اگر هنرمندان و گالری‌دارها در زمان درست نسبت به این موضوع واکنش نشان می‌دادند امروز اوضاع بازار هنرهای تجسمی این‌قدر در معرض ناامنی قرار نمی‌گرفت.

البته باید به این نکته اشاره کرد؛ بازار کپی آثار هنرهای تجسمی ایران، همچون بازار کتاب‌های کپی پر راز و رمز است و اگر شرایط و امکاناتی وجود داشت تا هنرمندان و گالری‌دارها‌ حرف‌های‌شان را بدون ترس بزنند، با نام‌های بسیار آشنایی روبه‌رو می‌شدیم که اتفاقا برخی از آنها سمت‌های مهم دولتی داشته یا دارند.

در چرخه کپی آثار هنرمندان افراد مختلفی ذی‌نفع هستند که اتفاقا برخی از این افراد از نزدیکان و اعضای خانواده هنرمندی هستند که اثرش کپی شده است.

شنیده‌ها از سودجویانی روایت می‌کند که چند نقاش جوان که دست قوی در نقاشی دارند را استخدام کرده، در حاشیه شهر برای‌شان آتلیه اجاره می‌کنند و آثار بزرگان را کپی می‌کنند. اخبار عجیب‌تر این است که آنها بازار ایران را برای ارایه همه آثار تولیدی‌شان مناسب نمی‌دانند و آنها را چمدانی و مسافری به آن سوی آب‌ها می‌فرستند تا با خیال آسوده‌تری آنجا بفروشند و از این طریق وارد مارکت‌شان کنند.

در سال‌های اخیر، کپی‌کاران بی‌کار ننشسته‌اند و به سراغ کپی آثار هنرمندان زنده هم رفته‌اند. محمد احصایی، نصرالله افجه‌ای و پرویز تناولی از‌جمله هنرمندانی هستند که در زمان حیات‌شان بحث کپی شدن آثارشان مطرح است.

پرویز تناولی هم با اینکه سال‌هاست که دیگر در ایران زندگی نمی‌کند، برای پایان دادن بخشی از صحبت‌هایی که مبنی بر کپی غیرقانونی آثارش و فروش و تکثیر غیرقانونی آثارش؛ در آبان ماه سال 1400 در حیاط خانه‌اش؛ قالب برخی از مجسمه‌هایش را طی مراسمی با حضور تعدادی از هنرمندان و گالری‌دارها معدوم کرد تا حداقل به برخی از صحبت‌ها مبنی بر کپی شدن غیرقانونی آثارش پایان بدهد، اما متاسفانه همچنان صحبت‌هایی مبنی بر کپی غیرقانونی آثار او شنیده می‌شود.

 

متقلبین غریبه نیستند 

چندی پیش در دیدار با یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌داران هنرهای تجسمی که اتفاقا خود سهم پررنگی در بازار هنرهای تجسمی دارد او به صراحت مطرح کرد با اینکه با فریده لاشایی و محمد احصایی رفاقت دیرینه‌ای داشته و دارد، اما هیچ‌وقت اثری از آنها را معامله می‌کند. بی‌شک مطرح کردن چنین موضوعی موجب می‌شود که بازار آثار این هنرمندان کساد شود.

اتفاقا در سال 1397 محمد احصایی از جمله کسانی بود که نسبت به کپی آثار تجسمی اعتراض کرد و اعتراض او در رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای داشت.

اعتراض احصایی چند روز پس از انتشار نامه سید مجتبی حسینی، معاون هنری وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به هادی مظفری مدیر مرکز هنرهای تجسمی برای پیگیری ساز و کاری برای رسیدگی به کپی آثار هنرهای تجسمی منتشر شد.

احصایی در این گفت‌وگو عنوان می‌کند که او از جمله کسانی است که بارها پیگیر این موضوع بوده و یکی از مهم‌ترین راهکارهای رسیدگی به این موضوع را کنار گذاشتن برخی ترس‌ها و حمایت همه‌جانبه رسانه‌ها برای رسوا کردن، جاعلان آثار هنری مطرح می‌کند.

با اینکه معاون هنری وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بر ضرورت تدوین دستور عملی برای پیگیری پرونده کپی آثار تجسمی تاکید کرده بود همچنان این موضوع در دستور کار مدیران تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار نگرفته است و همچنان پرونده کپی‌کاران برای علاقه‌مندان هنرهای تجسمی باز است!

در روزهای اخیر نیز فریاد اعتراضی منوچهر نیازی نسبت به کپی آثارش بلند شده است.

منوچهر نیازی که در مقطعی با سهراب سپهری آتلیه مشترک داشته است، در گفت‌وگویی که داشته عنوان می‌کند که هفت دهه است که با عشق برای مردم سرزمینش نقاشی می‌کشد و در دو دهه اخیر به واسطه رونق بازار هنری، آثار او نیز با اقبال روبه‌رو شد و قیمت آثارش با افزایش روبه‌رو شده است و بالا رفتن قیمت آثارش جاعلان هنری را واداشته تا به کپی آثار او روی بیاورند.

به گفته نیازی، جاعلان نه تنها به جعل آثار و امضای او روی آورده‌اند بلکه سرتیفیکت جعلی هم برای آثار او درست کرده‌اند.

 

وضعیت واقعا قرمز است 

 این هنرمند که از جعل آثارش ابراز ناراحتی کرده، مطرح کرده که برای آینده هنرهای تجسمی ایران، مردم، خریداران، مجموعه‌داران و گالری‌دار‌هایی که ندانسته برای اثر جعلی و تقلبی پول پرداخت می‌کنند، نگران است.

نیازی برای جلوگیری از ضرر مالی و روانی خریداران آثارش به آنها پیشنهاد داده تا تنها آثارش را از گالری مژده خریداری کنند و از این گالری سرتیفیکت بگیرند.

البته این هنرمند عنوان کرده است؛ از مراجع ذی‌صلاح پیگیری قانونی خواهد کرد و از متقلبین شکایت رسمی خواهد کرد. اعتراض منوچهر نیازی در رسانه‌ها دوباره زنگ خطر کپی آثار هنرمندان تجسمی را به صدا درآورد. موضوعی که نه تنها به بازار داخلی هنرهای تجسمی آسیب جدی می‌زند، بلکه می‌تواند آبروی هنر ایران را در سطح بین‌الملل خدشه‌دار کند. واضح است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همه مراجع ذی‌صلاح باید برای این مهم چاره‌اندیشی کنند. باید قوانین تنبیهی سختی برای متقلبین درنظر گرفته شود تا دیگر کمتر کسی جرات کند به کپی آثار هنرمندان روی بیاورد. هر چند که تاریخ هنر، نشان داده است که جاعلان هیچ‌وقت بی‌کار نمی‌نشینند و این رشته سر دراز دارد.

 

کپی آثار هنرهای تجسمی کپی سهراب سپهری کپی بهمن محصص کپی محمد احصایی کپی منوچهر نیازی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین