از بیمرزی تا نادیدهها در گالریهای تهران
در گالریگردی این هفته به نمایشگاههای گالری ایوان، دید، سیحون و ویستا نگاهی داریم.
ایران آرت: نمایشگاه گروهی 13 هنرمند در گالری ایوان، نمایشگاه هانی نجم در گالری دید، نمایشگاه نادیدههای زندهیاد مهدی سحابی در گالری سیحون و سارا قاضی اسداللهی در گالری ویستا، نمایشگاههایی هستند که در گالریگردی این هفته به سراغ آنها رفتهایم.
جهان انتزاعی هنرمندان مدرنیست ایرانی
نمایشگاه بیمرزی در گالری ایوان که آثار هنرمندان سرشناسی از سه نسل را به نمایش درآورده است با این ایده برگزار شده است که فضاهای انتزاعی در نقاشی هنرمندانی را به تصویر بکشد که نمایندگان نسلی هستند که بیشتر به هنر متعهد، اخلاقگرایی و ارائه ایدئولوژی در نقاشی تأکید داشتند.
این هنرمندان البته افرادی هستند که با انتخاب فضاهای انتزاعی در نقاشیهای خود مسیری مخالف با جریانهای هنری دوران خود را پیش گرفتهاند. در این نمایشگاه آثار در فرمها و شکلهای متنوعی ارائه شده است به گونهای که هم میتوان این شکل انتزاعی را در متریال دید و هم در نحوه رنگگذاری و یا فرم و سبکی که نقاش برای آثارش انتخاب کرده است.
به عنوان مثال، اثر غلامحسین نامی که بر اساس کنشهای خط بر روی کاغذ شکل گرفته است در فضایی کاملاً مینیمالیستی شکلی انتزاعی را به تصویر کشیده است و همزمان این اثر در کنار آثار انتزاعی یعقوب امدادیان از طبیعت و از سویی آثار افرادی چون مریم سالور و پریوش گنجی قرار گرفته است که در سبک و نوعی نقاشی خود نگاه و نگرشی متفاوت دارند.
برخی نگرشهای انتزاعی وابسته به شکلی از هویت خواهی ایرانی است که بر خواسته از تفکرات و شاید نگرشها مکتب سقاخانه و حتی تحت تأثیر رنگ گذاریهای افرادی چون ناصر اویسی و ژازه تباتبایی در نقاشی باشد.
این نمایشگاه در حقیقت نمایشی از نگاه یک نسل به خودش در قالب تابلوهای انتزاعی را به تصویر درآورده است.
حس "تعلیق" در تابلوهای داستانگو
فضای آثار نمایشگاه هانی نجم در گالری دید، فضایی سورئالیستی دارد که در بعضی از آثار این تابلوها به تصویرسازی نقب میزند و شکلی دوپهلو پیدا میکند. او در تابلوهایش داستان روایت میکند و پرسوناژهای بسیار و از طرفی تعدد و یا نوع برخورد در استفاده از رنگها نیز در این داستانگویی تأثیرگذار است.
نحوه حضور کاراکترها و در کل تصاویر در میان سطح بوم به گونهای ترسیم شده است که در یک چرخش تصویری در ذهن، شکلی از تعلیق وجود دارد. او توانسته با توجه به وضعیت بصری هر کدام از این تابلوها به نوعی این تعلیق را به مخاطب خود القا کند. تعلیقی که برخلاف شکل ظاهری آثار که شکلی داستانگو دارند در واقع در پی ایجاد یک حس است تا داستانگویی و از این منظر هنرمند توانسته تضادی میان ماهیت و محتوای اثر به وجود بیاورد که این تضاد منحصراً حامل یک معنا شده است.
در این نمایشگاه البته کفشهایی رنگآمیزی شده چیدمان شده است که به نظر با کلیت نمایشگاه سنخیتی ندارد و شاید مانند دیگر نمایشگاههای اخیر گالری دید که چیدمانهای نامفهومی در کنار تابلوهای نقاشی قرار گرفته مسیر ذهنی مخاطب را به خطا وامیدارد.
تصاویر دفرمه شده در مرز واقعیت و انتزاع
نادیدههای مهدی سحابی در گالری سیحون فضای جدیدی از آثار این هنرمند درگذشته را که تا به حال به نمایش درنیامده را به تصویر کشیده است. در آثار این نمایشگاه برخلاف آثار معمول این هنرمند که مضمون آن صورتکهای متعدد انسانی بود به پرترههایی معمول و از سویی به فضاهایی شهری کشیده شده است.
فضاهایی که البته معمول نیستند و بیشتر در آن چهره دگردیسی شده شهر و تصاویری از اتومبیلهای اوراقشده به چشم میآید که در وجهی هنرمندانه با فرم رنگ گذاری و کنشهای خط در آثار همخوانی دارد. او فضاهایی را به تصویر کشیده که به واسطه برخوردش در نحوه رنگ گذاری به فضاهایی میان واقعیت و خیال بدل شده است.
فضاهایی که در آن نمیتوان به درستی مرز بین واقعیت و انتزاع را به درستی تشخیص داد و تنها سایهای از یک واقعیت در این آثار به تصویر در آمده است.
ویرانیهای شکیل تکنولوژی
در نقاشیهای سارا قاضی اسداللهی در گالری ویستا، نگاه به معماری مدرن، وجهی تمثیلی پیدا کرده است. در آثار او که فضاهایی یکدست و خلوت هستند، بناها هسته اصلی تصویر را تشکیل میدهند که به نحوی بر روی پیرامون خود تأثیر گذاشته و ضایعهای را در پیرامون خود به وجود آورده است.
ما با تصویر منهدم شده برخی المانها در کنار این بناها مواجهیم که سنخیتی با اصل بنا ندارند و این احساس را به وجود میآورند که تحت تأثیر این بناها شکل و ماهیتشان تغییر کرده است.
این تصاویر و تهی بودن نقاشیها میتواند در وجهی تمثیلی بیانگر تأثیرات متقابل تکنولوژی و مدرنیته بر حیات انسان باشد که در شکلی غلو شده در این آثار نمود کرده است.