کد خبر: 66237 A

اینستاگرام، واتس اپ، قطعی اینستاگرام، قطعی واتس اپ

اینستاگرام مقصر تورم بالای ۴۰ درصد و خشکیدن دریاچه ارومیه است؟!/ پرسش های اساسی یک هنرمند درباره این روزها

اینستاگرام مقصر تورم بالای ۴۰ درصد و خشکیدن دریاچه ارومیه است؟!/ پرسش های اساسی یک هنرمند درباره این روزها

سعید فلاح فر، هنرمند تصویری نوشته است: آیا تصوری از تاثیر فیلترینگ بر صنعت گردشگری دارید؟! با یک پلتفرم داخلی نمی توان امیدی به جذب گردشگر خارجی داشت. امروزه تعداد زیادی از عکاسان حرفه ای و آماتور با انتشار عکس های خود در فضاهایی مثل اینستاگرام توانسته اند بیش از کل تشکیلات وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در جذب گردشگر و حتی خنثی کردن سیاه نمائی های دشمن موثر باشند.

ایران آرت: سعید فلاح فر هنرمند تصویری : این یک یادداشت سیاسی نیست.

اجازه بدهید کمی هم فارغ از هیجانات و نگرش های ایدئولوژیک، با زبان خرد خالص از اوضاع پیش آمده صحبت کنیم.

اوضاعی که از نظر من نه اغتشاش است، نه اعتراض است و نه انقلاب. شرایطی است که گوشه ای از قالی کنار رفته و بخشی از آنچه در مدیریت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و... در سال های گذشته زیرش پنهان شده، بیرون آمده است.

این روزها کار دشمن است؟ قبول، کار دشمن است.

اما نکته اساسی این است که حتمن زمینه های داخلی در اثر سهل انگاری و غفلت ها فراهم بوده که دشمن نفوذ کرده است. این نکته پرسشی جدی را می آفریند.

شبکه های اجتماعی مقصرند. رسانه های معاند مقصرند. سلبریتی ها مردم را به غلط تهییج کرده اند. قبول. کار دشمن، دشمنی است. قرار بود چه کار کنند؟

به جای این که مدام تکرار کنیم کار فرهنگی کافی انجام نداده ایم، به این همه فعالیت های پرخرج فرهنگی نگاه کنیم و از خودمان بپرسیم شاید مشکل از فرم و حجم فعالیت های فرهنگی نبوده و اشکالاتی در محتوای این فعالیت ها داریم که مورد قبول مخاطب نیست.

حالا ببینیم سهم آن ها که دشمن نیستند در این شرایط چه بوده؟ آیا بعضی از اهالی سرشناس نظام که تریبون هایی به مراتب قدرتمندتر از چند شبکه محدود اجتماعی دارند، کم باعث تحریک مردم شدند؟ از اطلاع رسانی های نصف و نیمه که گاهی باعث خشم مردم شده، می گذرم. فقط حواشی برخی اظهارات می توانست از ده ها کانال تلویزیونی خارج نشین محرک تر یا بنزینی بر آتش مردم (شما بخوانید مزدوران آشوبگری که پشت مردم سنگر گرفته اند) باشد. حتی می تواند خوراک تبلیغاتی باشد برای همان کسانی که شما گفته اید. نمونه اش؛

میرسلیم: قبل از ناآرامی ها افرادی را در خیابان دیدم که لخت مادرزاد بودند!

محمدصالح هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر در اظهاراتی عنوان کرده است که «تاکسی های اینترنتی اگر بدانند با سوار کردن فرد بی حجاب جریمه می شوند ۵۰ درصد مشکل کشف حجاب خودرو‌ها حل می شود.» [آیا برای شما مهم نیست که بعد از پایان بحران چه بر سر این شغل می آید؟! مهم نیست که سرمایه های اعتماد عمومی را چگونه و کجا باید هزینه کرد؟!]

مدیر همشهری: طوری پلتفرم ها را ببندید که با هیچ فیلترشکنی باز نشود!

[آیا این ادبیات را مناسب عموم جامعه فهیم ایرانی که سرمایه کشورند و در پای صندوق های رای فرهیختگان جامعه خطاب می شوند، می دانید؟!]

گاهی اگر نام گوینده را از مقابل بعضی از این جملات برداریم این تردید به وجود می آید که آیا این حرف ها مواضع جمهوری اسلامی ایران است یا شایعاتی برای تحریک خیابان و قوت دشمن؟

این جزئیات باشد برای اهل فن و تحلیگران سیاسی و امنیتی. برگردیم به خودمان.

این انتظار زیادی نیست که از مدیران تخصصی کشور، مثلاً از وزیر ارتباطات انتظار سمت گیری های فنی و اصولی داشته باشیم. اما متاسفانه این انتظار برآورده نشده است. مثلاً؛

زارع پور وزیر ارتباطات گفت؛ «در شرایط فعلی در مورد محدودیت اینستاگرام تصمیم گیری با مراجع امنیتی است، ولی باید پلتفرم های داخلی آنقدر خوب و با کیفیت باشند تا حتی اگر اینستاگرام باز شد، قابلیت رقابت با آن را داشته باشند. وزارت ارتباطات تمام تلاش خود را برای افزایش کیفیت، سرعت و رقابت پذیری پلتفرم های داخلی به کار می بندد.» یا در جایی دیگر مدیرعامل شرکت پست با اشاره به بازدید خود از مناطقی در استان مازندران توضیح داد: «متوجه شدم که حتی در مناطق روستایی فروش محصولات از طریق اینستاگرام صورت می گرفته است. در حین بازدید مردم با دیدن من نسبت به شرایط اینترنت و فیلترینگ اینستاگرام ابراز شکایت کردند که من به آن ها گفتم شما خودتان از قبل به این فکر بودید که احیاناً اگر روزی اینستاگرام بسته شود چه اتفاقی می افتد؟ خودتان باید به فکر می بودید و از ابتدا از ابزاری نظیر اینستاگرام استفاده نمی کردید.»

با عرض معذرت از مدیران ورزشی، فرض کنید یک روز رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کند؛ «ما باید چنان تیم ملی فوتبال را تقویت کنیم که برای قهرمانی جهان احتیاج به حضور در جام جهانی نداشته باشد!!!!»

این یکی از معادلات جمله وزیر ارتباطات است. آقای وزیر شما یا معنای واقعی شبکه اجتماعی را نمی دانید یا بنا به ضروریات نگفتنی [به فرموده] اظهار نظر می فرمائید.

همین اینستاگرام مثال خوبی است تا خودمان را در مواجهه با شرایط موجود ارزیابی کنیم و میزان موفقیت خودمان را در کنترل امور و رفع مشکلات احتمالی (که بعضی ها حتی حاضر نشده اند بپذیرند که شاید مشکلاتی هم وجود داشته باشد) محک بزنیم.

عده ای در این روزهای ملتهب چنان از اینستاگرام نوشتند و گفتند که انگار هیچ دوست و دشمن دیگری مقصر نیست. انگار اینستاگرام تورم بالای چهل درصد درست کرده است. انگار اینستاگرام باعث تحریم کشور شده است. انگار اینستاگرام دریاچه ارومیه را خشک کرده است. انگار اینستاگرام اختلاس های میلیاردی کرده است. انگار اینستاگرام نخبه ها را بیکار کرده و کم سوادها را به ثروت های بادآورده رسانده است. انگار اینستاگرام شین آباد درست کرده و همه این «اگرها و انگارهایی» که حالا از زیر فرش بیرون زده است. از جمله گفتند؛ «اینستاگرام و واتساپ مخل امنیت مردم هستند.» یعنی حالا باید برویم همه چاقوسازهای بازار زنجان را به جرم قتل دستگیر کنیم؟!

نتیجه این که آیا باید اعتراف کنیم دشمن به موفقیت بزرگی نائل شده است؟ اگر با هک شدن پمپ بنزین ها توسط هکرهای دشمن، جایگاه های سوخت رسانی را تعطیل کنیم، نامش پیروزی است یا بازی کردن مطابق نقشه و آرزوی دشمن؟

اگر از خصوصیات فنی و زیرساختی پلتفرم های داخلی که قرار است با رانت فیلترینگ رونق بگیرند، بگذریم؛ یادمان باشد که رجوعی به مفهوم جهانی شبکه های اجتماعی داشته باشیم.

از کسانی که در لباس دلسوزی برای نظام چنین مواضعی اتخاذ کرده اند باید به عنوان نمونه ای ساده، پرسید «آیا تصوری از تاثیر فیلترینگ بر صنعت گردشگری دارید؟!»

اول این که با یک پلتفرم داخلی نمی توان امیدی به جذب گردشگر خارجی داشت. امروزه تعداد زیادی از عکاسان حرفه ای و آماتور با انتشار عکس های خود در فضاهایی مثل اینستاگرام توانسته اند بیش از کل تشکیلات وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در جذب گردشگر و حتی خنثی کردن سیاه نمائی های دشمن موثر باشند.

این خلاء در دوره پسابین المللی فضای مجازی و محدودیت ها چگونه جبران می شود؟! از طرفی قریب به اتفاق گردشگرانی که به قصد تفریح و مراودات فرهنگی عازم ایران باشند، فیلترینگ اینستاگرام و تلگرام و واتساپ را چگونه تفسیر می کنند؟ روشن است؛ فیلترینگ یعنی قطع ارتباط گردشگران با مبداء و احساس ناامنی و حتی مشکلات غیرقابل درک و غیرقابل حل فنی. یعنی خداحافظ گردشگری. یعنی خداحافظ چهره دموکراتیک.

اجازه بفرمائید به عنوان یک فعال فرهنگی و عکاس دغدغه خودم و بسیاری از همکارانم را هم به موضوع اضافه کنم؛ ما عکاس ها با این شیوه محدودیت چطور می توانیم با مخاطب و همکاران خود در سراسر دنیا، در موضعی برابر، مراودات هنری و فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم؟ انتظار ندارید که همه فعالان فرهنگی و هنری دنیا به خاطر شیوه های مدیریتی شما، در پلتفرم های ایرانی عضو شوند؟!!! این که محدودیت ها مشکلات شما را حل می کند کافی است؟ نمی خواهید نگران روابط بین المللی هنرمندان باشید؟ امروزه اغلب فعالیت های هنری اعم از شرکت در رویدادها، راه اندازی نمایشگاه ها، اقتصاد هنر و... در گرو سهولتی است که این پلتفرم های محبوب جهانی به ارمغان آورده اند. چگونه می توانید هنرمندان را از این حق و تنها راه حیات هنری محروم کنید؟!

 

اینستاگرام هنرمندان اینستاگرام فیلتر شدن اینستاگرام
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین