منصور قندریز، سیروس مالک، صادق تبریزی، مرتضی ممیز، مهرداد پهلبد،
داستان جذاب پر شورهای دهه ۴۰ از زیر زمین یک رستوران روبروی دانشگاه تهران شروع شد/ آپادانا ۲۸ تا تالار ایران، تالار قندریز و وام مهرداد پهلبد
در اولین نمایشگاه بیینال نقاشان ایران که در سال ۱۳۳۷ برگزار شد بیش از ۴۰ نقاش شرکت کردند و در نوبتهای بعدی این رقم افزایش مییافت. دلیل این افزایش ناگهانی تعداد هنرمند در جامعه، تأسیس دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۶ بود که از سال ۱۳۳۰ سالانه تعداد قابل ملاحظهای هنرمند به جامعه تحویل میداد. تا پایان سال ۱۳۴۳، جمعاً ۳۴۳ نفر از این دانشکده فارغالتحصیل شدند.
ایران آرت: فارغ از رویدادهای سیاسی دهه چهل، باید از آن روزگار به عنوان مهمترین دوران هنر مدرن ایران یاد کرد. بسیاری از هنرمندان صاحب نام در این دهه ظهور کردند و اسم خود را در لوح تاریخ هنر معاصر ایران ثبت کردند. یکی از مهمترین رویدادهای این دهه، ارائه تعریف جدیدی از تالارهای هنری بود که توسط چند دانشجو ارائه شد.
خیابان انقلاب تهران را میتوان یکی از نمادهای فرهنگی پایتخت دانست؛ خیابانی که دانشگاه تهران در آن قرار دارد و به بورس کتابفروشیها تبدیل و مراکز علمی و فرهنگی مهم دیگری نیز در این خیابان واقع شدهاند. این خیابان، قدیمیترین گذر شرقی_غربی پایتخت است؛ اما جالب است بدانید که نخستین گالری هنری دانشجویی، در زیرزمین یکی از رستورانهای این خیابان که محلی برای دورهمی دانشجویان بود، افتتاح شد.
مهمترین رویداد هنر معاصر، در زیرزمین خاکگرفته این رستوران شکل گرفت و چند دانشجوی دانشکدههای هنرهای زیبا و هنرهای تزئینی تصمیم گرفتند تا نخستین گالری هنری به معنای امروزی را افتتاح کنند.
تالار ایران چگونه شکل گرفت؟
به نوشته ایسنا دهه ۴۰ را باید نقطه عطفی برای تاریخ ایران دانست؛ تلاشها برای حرکت از سوی سنت به سمت مدرنیته به اوج خود رسید اگرچه فضای سیاسی به دلیل خفقان حاکم پس کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ دچار رخوت شده بود و بسیاری از فعالان سیاسی در کرختی به سر میبردند، اما هنر فارغ از این کرختی در مسیر جدیدی قرار گرفت. عرضه اجتماعی هنر به یک موضوع مهم تبدیل شد؛ درآمدهای سرشار نفتی هم میتوانست امکانات مورد نیاز هنرمندان برای دستیابی به این موضوع را تضمین کند. به منظور دستیابی به این هدف، گعدههای هنری_فرهنگی، رویدادهای هنری و هنر در کانون توجه قرار گرفتند.
در اوایل دهه ۴۰ نمایشگاهها و بیینالهای (Biennale) تهران، استعدادهای جوان را معرفی میکرد و نشان از یک همت گروهی برای افزایش سواد هنری شد. با برگزاری بیینالها، مسیر حمایتی و ترویج هنر نوگرا هموارتر شد.
مراد ثقفی در مقالهای با عنوان "شهر و عرضه اجتماعی هنر: نگاهی به تجربه تالار قندریز" نوشت: «نسل قبلی با تأسیس گالری آپادانا (سال ۱۳۲۸) تا حد زیادی دِینِ خود را به هنر معاصر ایران اَدا کرده بود؛ اما در فاصله سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۴۳، فضای هنری کشور تغییری اساسی کرده بود. در اولین نمایشگاه بیینال نقاشان ایران که در سال ۱۳۳۷ برگزار شد بیش از ۴۰ نقاش شرکت کردند و در نوبتهای بعدی این رقم افزایش مییافت. دلیل این افزایش ناگهانی تعداد هنرمند در جامعه، تأسیس دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۶ بود که از سال ۱۳۳۰ سالانه تعداد قابل ملاحظهای هنرمند به جامعه تحویل میداد. تا پایان سال ۱۳۴۳، جمعاً ۳۴۳ نفر از این دانشکده فارغالتحصیل شدند.
تعداد فارغالتحصیلان این دانشکده در سال ۴۳-۱۳۴۲ یعنی سالی که تالار ایران فعالیت خویش را آغاز کرد، ۶۴ نفر بود. به این تعداد هنرمند باید کسانی را که در هنرستانها یا کلاسهای درس به سبک قدیم به نقاشی یا پیکرهسازی روی میآوردند، اضافه کرد.
در شهرستانها تقریباً کمترین امکانی برای ارائه آثار هنری وجود نداشت. این همه فقط به تهران با تعداد انگشتشمار گالریهایش چشم دوخته بودند. در همین تعداد محدود گالری نیز اکثراً به روی نقاشان و هنرمندان تازهکار بسته بود. ارائه کارهای یک هنرمند تازهکار، نه جنبه تجاری قوی داشت تا نظر گالریهای خصوصی را به خود جلب کند و نه جنبه نمایشی قوی که گالریهای دولتی به آن روی خوش نشان دهند. آنچه باعث میشد این فضا تنگتر از آنچه بود به نظر آید، شناختی بود که از سویی به دلیل تأسیس دانشکده هنرهای زیبا و از سوی دیگر به دلیل برگزاری نمایشگاه دو سالانه، بنیانگذاران تالار ایران از امکانات همنوعانشان به دست آورده بودند.
اما در روزگاری که بسیاری از گرافیستها، طراحان، پیکرهسازها، معماران و عکاسان کشور، فرصتی برای ارائه مستقل آثار خود نداشتند، تالار ایران یا گالری قندریز به محلی برای نمایش آثار این هنرمندان تبدیل شد. شکلگیری تالار ایران از آن جهت حائز اهمیت است که در آن تاریخ (سال ۱۳۴۳) تعداد محدودی گالری در پایتخت فعال بودند و اساساً، تالار ایران با هدف فروش آثار هنری شکل نگرفته بود؛ بلکه در این تالار، آثار نقاشی، حکاکی، طراحی، گرافیک، عکس، پوستر با "محوریت آثار دانشجویان" به نمایش گذاشته میشد.
بسیاری از کارشناسان هنری معتقدند، تأسیس تالار در آن برهه تاریخی اقدامی بسیار مهم قلمداد میشود، چرا که چند دانشجو توانستند تعریفی جدید برای ارائه آثار مختلف هنری ارائه دهند.
اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۳، ایده و طرح شکلگیری "تالار ایران" به هنگام صرف نهار در ذهن ۲ نفر از اعضای گروه شکل میگیرد. "منصور قندریز" و "سیروس مالک"؛ آنها هنگام نامنویسی در هنرستان هنرهای زیبا با یکدیگر آشنا میشوند؛ زمانی که قندریز کولهبار سفر را میبندد و به شوق تحصیل در هنرستان هنرهای زیبا از تبریز راهی تهران میشود. به گفته مالک، زمانی که برای نامنویسی به هنرستان هنرهای زیبا میرود با جوانی آذریزبان به نام قندریز آشنا میشود و قندریز در طول ۳ سال تحصیل، در خانه مالک ساکن میشود. شاید آذریزبان بودن پدر مالک و قندریز، عاملی برای دوستی عمیق این دو (قندریز- مالک) در همان لحظه نخست میشود. از سوی دیگر، مالک با "مرتضی ممیز" و چند نفر دیگر در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران آشنا میشود.
شاید بتوان ادعا کرد، ولع به نمایش گذاشتن و دیده شدن تابلوهای نقاشی آن چنان برای این دو (مالک - ممیز) ارزشمند بوده که ایده خود را برای قندریز مطرح میکنند. هر سه عزم خود را جزم میکنند که تالاری افتتاح کنند که فرصتی برای عرضه هنر برای عموم وجود داشته باشد. اگرچه هیجان و عطش زیادی برای افتتاحیه گالری دارند، اما جیبهای خالی این دانشجویان سد بزرگی برای تحقق هدفشان به حساب میآید.
مالک برای تأمین بودجه مورد نیاز و دریافت وام برای اجاره زیرزمین رستوران، به دفتر "مهرداد پَهلبُد"، نخستین وزیر فرهنگ و هنر ایران مراجعه و موفق به دریافت وام میشود و اجارهنامه در اردیبهشت سال ۱۳۴۳ میان مالک و صاحب رستوران منعقد میشود.
پس از اینکه حلقه اولیه توسط "منصور قندریز"، "سیروس مالک" و "مرتضی ممیز" شکل گرفت، دیگر اعضای گروه: "مسعود عربشاهی"، "صادق تبریزی" و "رویین پاکباز" و در ادامه، "فرامرز پیلآرام" و "محمدرضا جودت" نیز به جمع آنها اضافه شدند و در نهایت، با پیوستن "قباد شیوا"، "فرشید مثقالی"، "هادی هزاوهای" و "پرویز محلاتی"، حلقه مؤسسان تالار ایران که همگی از دانشجویان بودند تکمیل شد.
جوانان دانشجو و جسوری که هرکدام، بعدها به چهرههای سرآمدی در عالم هنر تبدیل شدند، از جمله: "مرتضی ممیز"، بنیانگذار رشته گرافیک در دانشکده هنرهای زیبا و پدر هنر گرافیک معاصر ایران؛ "فرشید مثقالی"، تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان، و برنده ایرانی جایزه «هانس کریستین اندرسن»؛ "قباد شیوا"، یکی از معروفترین طراحان گرافیک ایرانی و عنوان یکی از ۱۲ طراح گرافیک برتر جهان به انتخاب انجمن بینالمللی طراحان گرافیک (AGI)؛ "رویین پاکباز"، تاریخنگار هنر و نقاش نوگرای ایرانی؛ "محمدرضا جودت"، نقاش و معلم یک نسل از معماران ایران و "فرامرز پیلآرام" از پایهگذاران مکتب سقاخانه در نقاشی و مجسمهسازی.
دانشجویان بنیانگذار تالار ایران «برای از بین رفتن مشکل مالی که تنها مشکل کار» به نظر میآمد، تصمیم گرفتند آستینها را بالا بزنند و راه پیشرفت و موفقیت خود را هموار کنند؛ دست دوستی به هم بدهند و به خاطر هدف مشترک خود، شانه به شانه هم گام بردارند. تالار ایران را افتتاح کردند تا روشن شود که برخلاف نظر اولیهشان، مشکل مالی یکی از کم اهمیتترین مشکلات در مسیر افتتاح این گالری هنری بود.
تالار ایران در چهارم تیرماه ۱۳۴۳ با نمایش آثار نقاشی ۱۲ عضو مؤسس آن در زیرزمین ساختمان شماره ۱۹۸ خیابان انقلاب و مقابل ورودی اصلی دانشگاه تهران افتتاح شد.
اما سؤالی که مطرح میشود این است که چگونه گروهی دانشجو، این حرکت فرهنگی اثرگذار را انجام دادند؟ چه حمایتهایی از آنها صورت گرفت و در ادامه، چرا با ناکامی مواجه شدند؟
منصور قندریز در بخشی از متن بروشور نخستین نمایشگاه نقاشی در تالار ایران نوشت: تالار ایران با کمترین امکانات مالی و بیشترین کوشش خودِ هنرمندانِ شرکتکننده بوجود آمده ست.
بجز وامی که از سوی وزیر فرهنگ و هنر برای اجاره زیرزمین رستوران اختصاص پیدا میکند، فعالیت "تالار ایران" در ابتدا با سرمایه اندکی که از پول توجیبی دانشجویان این گروه جمع میشود، کلید خورد؛ اما بهمحض شکلگیری و ایجاد یک فضای عمومی و فرهنگی، وزارت فرهنگ و هنر دخالت کرده و از پرداخت کمک مالی خبر میدهد.
دریافت کمک هزینههای دولتی با مخالفت برخی از اعضا روبرو میشود، اما در نهایت پس از کِش و قوسهای فراوان، اداره فرهنگ وقت، فردی را برای ایراد سخنرانی به تالار ایران فرستاد و بعد از آن، پرداخت ۵۰ درصد از هزینهها را تقبل میکند که این موضوع، شروع تشویش و پراکندگی اعضای گروه شد.
نمایشگاهها و اتفاقهای مهم دیگری در همان یک سال اول فعالیت در تالار ایران برگزار شد؛ اما در آستانه یکسالگی فعالیت این تالار و به دلیل بروز اختلافات متعدد، مالک، پیلآرام، تبریزی، هزاوهای، محلاتی و عربشاهی از جمع جدا شدند و اندکی بعد، سه نفر دیگر (ممیز، شیوا، مثقالی) از این جمع جدا شدند و در نهایت فقط قندریز، جودت و پاکباز از آن جمع ۱۲ نفره باقی ماندند.
محمدرضا جودت درخصوص جدایی اعضای گروه میگوید: «ما گروه خاصی نبودیم که صاحب ایده یا نظریه مشخصی باشیم و چون نظر مشترکی هم بین ما نبود، همان سال اول ۹ نفر از ما جدا شدند. در بحثهایمان به یک چیز مشترکی نتوانستیم برسیم. بالاخره جوانی بود و هر کسی گرایش خاصی داشت».
_ علت تغییر نام تالار ایران به تالار قندریز چه بود؟
در دومین سال فعالیت تالار ایران (هفتم اسفند ۱۳۴۴)، منصور قندریز در حادثه تصادف رانندگی در جاده شمال درگذشت.
فوت قندریز ضایعه دردناکی برای دوستانش بود؛ جودت و پاکباز، به پاس عشق او به نقاشی و تکاپوی خستگیناپذیرش در برای شناسایی و شناساندن جوهر اصیل آن، نام تالار ایران را به «تالار قندریز» تغییر دادند.
در سال ۱۳۴۵ و در بیستوسومین نمایشگاه تالار، آثاری از منصور قندریز به نمایش درآمد و در کنار نمایشگاه، کتابچهای حاوی گفتوگویی بین اعضا و مهمانان تالار قندریز (ایران)، درباره آثار و دورههای کاری او، با مقدمه جودت و پاکباز توسط انتشارات تالار چاپ شد.
تالار قندریز در شهریور ۱۳۴۹ به فعالیت خود در زیرزمین ساختمان شماره ۱۹۸ خیابان انقلاب پایان داد و فعالیتاش را در خیابان دانشگاه ساختمان شماره ۲۰ از سر گرفت. مکان جدید، به محل برگزاری نمایشگاههای مهمی در حوزه هنرهای تجسمی، از کارهای هنرمندان جوان آن روز و شناخته شده امروز برگزار کرد.
بار دیگر در سال ۱۳۵۶ مکان تالار تغییر کرد و به آدرس خیابان بهشتی (عباسآباد)، خیابان بخارست، خیابان ۱۸ زیرزمین ساختمان شماره یک منتقل شد و فضایی کوچک و لوکس به وجود آمد. برخی معتقدند که با این نقل مکان و دور شدن از فضای دانشگاه تهران، تالار قندریز با کاهش بازدیدکننده مواجه شد.
_ سرانجام تالار قندریز (ایران) چه شد؟
نمایش نقاشیهای داوود امدادیان، آخرین رویدادی بود که خرداد ۱۳۵۷ در تالار قندریز برگزار شد و شهریور همان سال، این تالار به فعالیت خود پایان داد.
دربهای تالار قندریز در شهریور ۱۳۵۷ برای همیشه بسته شد و تالاری برآمده از حرکت و اراده یک گروه دانشجویی که زمانی فعالترین گالری هنری کشور بود، برای همیشه به پایان راه رسید. پایان راه تالار قندریز چنان بیسرو صدا بود که در لابهلای هیاهوی تغییرات سیاسی آن روزگار به دست فراموشی سپرده شد. همانطور که ۱۴ سال قبل، دانشجویان گمنام رشتههای نقاشی، مجسمهسازی و معماری از دل دانشگاه برآمدند و در مسیر عرضه هنر برای عموم و حضور اجتماعی خود بیسر و صدا "تالار ایران" را در گوشهای از این شهر بنیان گذاشتند، تعطیلی این تالار هم در سکوت کامل صورت گرفت.
فعالیت تالار قندریز (تالار ایران) از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ نقش مؤثری در هنر معاصر ایران داشت. گردانندگان این تالار اهمیت زیادی به مسائل پژوهشی میدادند و نشریههای «بررسی» و «فصلی در هنر» را منتشر کردند. ایجاد یک واحد انتشاراتی در این تالار باعث شد برخی از مهمترین کتابهای هنری دهه ۴۰ از جمله «نقاشی فرانسه؛ از ۱۹۴۵ به بعد» و «نقاشی ایتالیا؛ از ۱۹۴۵ به بعد» و چند کتاب دیگر در این تالار تألیف، ترجمه و منتشر شوند.