کیمیا نخعی ، موزه هنرهای معاصر تهران، مینیمالیسم، عباد رضا اسلامی، بهرنگ صمدزادگان
زیبایی را جور دیگر ببین/ کیمیا نخعی و نمایشگاه مینیمالیسم و کانسپچوال آرت در موزه هنرهای معاصر تهران
نمایشگاه بنا به مانیفست مینیمالیست ها به درستی خلاصه، خلوت و با فاصله گذاری های مناسب میان تابلوها ارائه شده است، کیوریتور به درستی از شلوغی پرهیز کرده و گاه روی یک دیوار بزرگ فقط یک تابلو گذاشته است.
ایران آرت: کیمیا نخعی روزنامه نگار هنری در روزنامه آفتاب نوشت:
این روزها موزه هنرهای معاصر تهران، نمایشگاه مینیمالیسم و کانسپچوال آرت در میانه قرن بیستم را به تماشا دارد؛ ۱۳۱ اثر ۳۴ هنرمند شناخته شده جهانی که از گنجینه منحصر به فرد این مجموعه به ۹ گالری موزه رسیده اند و بنا به اعلام رسمی فقط در ۲۵ روز نخست شمار دیدار کنندگان از ۱۳ هزار نفر هم گذشته است.
همیشه نمایش آثار خارجی گنجینه برای جامعه هنری جالب توجه و شوق انگیز است، تعجبی هم ندارد وقتی منابع موثق جهانی می گویند: بخش خارجی گنجینه، شاخص ترین مجموعه هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی و یکی از مهم ترین سری هنر نوگرا در دنیاست که به حتم نزدیک به ۴۰۰ قطعه از آنها، دارای ارزش استثنایی هستند از جمله کارهای شاخصی از گوگَن، پیکاسو، ماگریت، ارنست، رنوار، پولاک، وارهول، لُویت، جاکومتی، خوان میرو و ... باید هم این عطش دائمی باشد.
شاید خبر خوب در این خصوص این است که عباد رضا اسلامی، رئیس موزه هنرهای معاصر تهران وعده داده قرار است بخش هایی از گالری های موزه را به صورت دائمی به گنجینه اختصاص دهد.
اما آنچه این روزها روی دیوار موزه ارائه شده زیبایی از نوع دیگری ست و بخش کم تر دیده شده گنجینه.
_زیبایی متفاوت
بهرنگ صمدزادگان کیوریتور نمایشگاه مینیمالیسم و کانسپچوال آرت، کارهایی از مخزن را به دیوار موزه نشانده است که بخشی از آن حدود ۲۰سال پیش زیر همین عنوان به نمایش درآمده و هرگز دیگر این نمایشگاه تکرار نشده است.
اثاری با محوریت هنر کمینه گرا ( مینیمالیسم ) و هنر مفهومی و ایده محور ( کانسپچوال آرت ) که نوع دیگری از هنر را روایت می کند.
جریان اعتراضی میانه قرن بیستم میلادی ، که تلاش کرد زیر میز بازار هنر کلاسیک و مدرن بزند و بگوید هیچ یک از قواعد زیبایی شناختی سنتی و مدرنیستی را نمی پسندد و برای هنر تعاریفی ساختار شکنانه پیشنهاد داد.
گاه هنر را در هیبت یک شی ارائه داد و به مینیمالیسم شهرت یافت و گاه گفت هنر چیزی جز ایده، بازتاب یک معنا و مفهوم نیست و به کانسپچوال آرت خوانده شد.
این روزها وقتی پای به موزه می گذارید از دیدن چنین آثاری شگفت زده می شوید ، اشیایی متعلق به دهه ۷۰ میلادی، فاقد هرگونه زیبایی مرسوم روی دیوار یا روی زمین چیدمان و اینستالیشن شده اند که هنوز پس از گذشت بیش از نیم قرن بسیاری نمی توانند انها را هنر بخوانند حال آنکه این تعریف در ایران خودمان هم طرفداران پر و پاقرص دارد و پیروانی دارد که آثاری در خور هم خلق کرده اند و می کنند.
احتمالا شما هم پدر خوانده این جریان را می شناسید که با نصب توالت فرنگی از سقف یک موزه در سال ۱۹۱۷ انقلابی به پا کرد: اثر چشمه ( Fountain) معروف ترین کار مارسل دوشان هنرمند فرانسوی که نسل هنر برآمده از حاضر آمادهها ( Readymades) را جهانی کرد؛ چشمه در موزه تیت ماندگار ماند اما تلاش کرد به کنایه و استعاره سیفون را روی هنر بازار پسند بکشد ، فرایندی که مینیمالیسم اشیا محور و کانسپچوال ایده محور آنها را پی گرفتند و امروز می توان شاهکارهایی از این خلاف جهت آب شنا کردن را در موزه هنرهای معاصر تهران دید.
نمایشگاه از اثری کوچک اما جریان ساز « من ری » آغاز می شود و بعد از طرحی از مارسل دوشان، مخاطب به اثر افقی « دانلد جاد » می رسد که پیشرفت نام دارد و از تاسیس موزه در سال ۱۳۵۶ تا به حال ، هیچ وقت به نمایش در نیامده است !
عباد رضا اسلامی کولایی، در آیین افتتاحیه خبر داده بود ۳۸ اثر در این نمایشگاه برای نخستین بار ارائه می شوند ،کارهای شاخص و خیره کننده از نام های بزرگ که هرگز از مخزن بیرون نیامده بودند: سل له ویت،اد راشا، شوساکو آراکاورا،دانلد جاد، رابرت موریس، پیتر استرویکن، کیت سونیر، دیتر روث ، بورلی پپر.
_ کمتر بیشتر است
بهرنگ صمدزادگان، هنرمند نقاش و کیوریتور این نمایشگاه در استیتمنت این رویداد نوشته است : « مینیمالیسم بهعنوان جریانی شورشی در برابر پیچیدگیهای فرمی، احساسی و استعاری هنر انتزاعی، بهخصوص جریان اکسپرسیونیسم انتزاعی بپا خاست. هنرمندانی که این جنبش را به وجود آوردند هنر انتزاعی قرن بیستم را کهنه و آکادمیک میشمردند. آنها به مواد و مصالح جدید و صنعتی علاقمند بودند. راحتی و سادگی در هنر را به نمایشی بودن و پیچیدگی ترجیح میدادند. از نمادگرایی، ایهام، استعاره و محتوای احساسی اجتناب می کردند، اما در عوض به وجوه بنیادین هندسی، مادی و فضا توجه داشتند.
عبارت معروف «کمتر بیشتر است» کمابیش کلیت هنر مینی مالیستی را توصیف میکند. اما تفکرات و ملاحظات بیشتری در این جنبش هنری وجود دارد. میتوان آن را با کلماتی چون تقلیل گرا، ساده، تمیز، صاف و بدون جلوههای تکنیکی و زیبایی شناسانه هم توصیف کرد.
مینی مالیسم قصد ندارد معنای دیگری جز آنچه که با چشم دیده می شود ایجاد کند. هیچ استعاره یا معنایی فراتر از آنچه دیده میشود برای هنر قائل نیست. اثر مینی مالیستی خواه نقاشی باشد یا مجسمه با اشکال هندسی، رنگهای ساده و مواد صنعتی خلق میشود. فرمها بسیار ساده هستند و برخلاف جریان غالب در هنر قرن بیستم، از پیچوتابهای زیباییشناسانه و کنشهای احساسی در این آثار خبری نیست. هنرمند مینی مالیست از شیوههای جذاب سنتی ساخت اثر هنری، از نمایش احساسات فردی و از روایتگری دوری میکند. در عوض به عمق و فضا توجه میکند، به بستری برای حضور مخاطب. در واقع اهمیت را از «خود» برداشته و به «محیط»میبخشد. اگر در برابر یک اثر مینی مالیستی تصور میکنید که در پی ایجاد ارتباط احساسی یا معنایی خاصی است، این کاملاً از پیشفرضهای شما درباره اثر هنری ناشی میشود. تنها رابطه مهم برای یک اثر مینیمال رابطه آن با فضایی است که اشغال میکند. مجسمههای مینی مالیستی اغلب روی زمین قرار میگیرند نه روی پایه. بنابراین به جای آنکه به نمایش فردی اهمیت دهد به غیرشخصی بودن و قرار گرفتن در فضا توجه دارد.
هنر کانسپچوال (مفهومگرا) به عنوان یک جنبش هنری در دههی ۱۹۶۰ ظهور کرد و جنبش مدرنیستی حاکم و تمرکز آن بر زیبایی شناسی را نقد کرد. جریانی است که «ایده» را بر ارزشهای بصری و مادی آثار هنری و مهارتهای فنی یا زیبایی شناسی ترجیح می دهد.
هنرمندان مفهومی بهجای انسجام سبکی و وفاداری به مواد سنتی که در هنر مدرن مرسوم بود، به ابزارها و روشهای مختلف مانند نوشتار، اجرا، تصاویر دست دوم، مواد حاضر آماده، فیلمهای ویدئویی و خلاصه هرچه که قبلا ًبهعنوان مواد هنری ارزش و سابقهای نداشت روی آوردند. هرچیزی را که مناسب بیان ایدههایشان، و مبری از ارزشهای حاکم زیبایی شناسی و مادی هنر دوران خود میدیدند به کار میبستند... »
_بخش نورانی نمایشگاه !
نمایشگاه بنا به مانیفست های مینیمالیست ها به درستی خلاصه، خلوت و با فاصله گذاری های مناسب میان تابلوها ارائه شده است، کیوریتور به درستی از شلوغی پرهیز کرده و گاه روی یک دیوار بزرگ فقط یک تابلو گذاشته است.
دقت در چیدمان ها، مثال زدنی است و بر اساس اسناد موزه، گویا دو چیدمان که پیش تر به اشتباه اینستال می شد ، اصلاح شده است؛ نوع روایت و ترتیب ارائه آنها قصه گونه و تاریخ هنری است و هر چه مخاطب گالری ها را پیش تر می رود با گذشت مینیمالیسم به آثاری می رسد که به سختی می توان تعیین کرد این کانسپچوال است یا مینیمال.
اما اغلب مردم با اثر آیینه تمام قد که در راهروهای میانی است بیشتر همذات پنداری می کنند و تقریبن کسی بدون تماشای خود نمی گذرد، جا نمایی درست این کار در این میزان دیده شدنش نقش مهمی دارد.
اثر بعدی مورد توجه آیینه و سنگ نمک است که همه را میخکوب می کند و همه دقایقی گرداگرد آن می چرخند یا به دقت می ایستند و آن را تحلیل محتوا می کنند.
عکس های بامزه سایه فرد غایب که با کشف و شهود همراه است ، محمد علی کلی ، تابلوهای لبریز از مگس و ... هم مخاطب را میخکوب می کنند. اما میز غذا که از دهه ۱۹۷۰ در باکس اینستالیشن شده و زمان یک ضیافت را برای همیشه ثبت کرده است اثر دیگری ست که بیننده را مبهوت خود می کند. ایده هنرمند که چنین سوژه ای اثر هنری ست و باید آن را جاودانه کند در روزگار خودش یک اتفاق بزرگ است.
اما گالری ۹ به یقین برای مردم جذاب ترین بخش نمایشگاه است؛ بخشی که با فلورسنت های رنگی زرد، نارنجی، قرمز و آبی از هنرمندانی مانند دن فلاوینگ همه را وادار می کند چند سلفی بگیرند.
_پژوهشی تاریخ هنر محور
رئیس موزه هنرهای معاصر تهران تاکید دارد نمایشگاه مینیمالیسم و کانسپچوال آرت رویکرد تاریخ هنری و پژوهش محور دارد؛ اسلامی یادآوری می کند اکثریت مطلق دیدار کنندگان از نمایشگاه قشر دانشجو و جوان است؛ در گالری ها قدم می زنید پیداست او درست می گوید تورهای نمایشگاهی متعدد دیده می شود و برخی استادان هنر از آموزشگاههای هنری فرصت را غنیمت دانسته و از نزدیک هنرجوها را با این دو جریان هنری آشنا می کنند ؛ آشنایی که پیش از این فقط از طریق کتاب ها ممکن بود. تمهید جالب موزه برای رایگان شدن تورهای دانشگاهی ، علمی و پژوهشی سبب شده استقبال از این رویداد چند چندان شود.
نمایشگاه مینیمالیسم (کمینه گرایی) و کانسپچوال آرت (هنر مفهومی) تا ۲۷ شهریور ماه ادامه دارد.