کد خبر: 64747 A

خانه هنرمندان ایران ، علیرضا زاکانی

سایه هرج و مرگ بر خانه هنرمندان/ شورای عالی مقصرتر است یا شهرداری؟!

سایه هرج و مرگ بر خانه هنرمندان/ شورای عالی مقصرتر است یا شهرداری؟!

اعتماد نوشته است: برخی از اعضای شورای عالی خانه هنرمندان به دلایل مختلف سال‌هاست که انتخاباتی برگزار نکرده و به شکل غیرمجاز و صرفا به دلایل رانت‌های فرهنگی همچنان بر اریکه تصمیم‌گیری برای اهالی هنر تکیه زده‌اند و خود را به غلط نمایندگان هم‌صنف‌های خود قلمداد می‌کنند

ایران آرت: شورش تسلیمی در اعتماد نوشت:

پسرم! اگر از خود اختیاری می‌داشتم

سودایی اینچنین را می‌پذیرفتم

اما من دیگر نه منم

و خانه‌ام دیگر از آنِ من نیست

- لورکا / شاملو

حالا بعد از گذشت نزدیک به بیست روز از کناره‌گیری مجید رجبی معمار از مدیرعاملی خانه هنرمندان ایران، کم‌کم با هرج و مرج‌های شکل‌گرفته و برو بیاهای فراوان در این خانه امید هنرمندان، دلایل این استعفا ابعاد روشن‌تری به خود می گیرد.

رئیس پیشین در پی استعفای خود در آخرین جلسه شورای عالی خانه و مصاحبه‌های بعد از آن استعفا در آخرین ساعات قرن گذشته، دلایل بسیاری را برای این تصمیم عنوان کرد که عمده‌ترین آن مشکلات مالی خانه هنرمندان به خصوص بعد از دوران کرونا عنوان شد اما نکته مهم آنجاست که او دلایل دیگری را نیز در اتخاذ این تصمیم بی‌تاثیر ندانست و متاسفانه هیچگاه آن دلایل به شکل جدی از نظر رسانه‌ها و کارشناسان بررسی نشد و مورد مطالعه و تحلیل قرار نگرفت.

دلیل اول : مشکلات مالی

در این سال ها همان‌طورکه بارها و بارها و طی مصاحبه‌های مسوولان مختلف این نهاد غیردولتی به آن اشاره شد، خانه‌ای که داشت هویت مستقل مالی خود از نهادهای دولتی را از راه فروش آثار هنری، اجاره گالری‌ها و فضاهای هنری، مشارکت در فروش تئاترها و کرایه رستوران ها و فروشگاه ها و حتی جذب اسپانسر به دست می‌آورد، ناگهان به‌واسطه مواجهه با بحران جهانی کرونا و فشار تحریم‌های داخلی، منابع مالی مستقل خود را کم‌کم از دست داد و کار به جایی رسید که نه تنها برای برگزاری برنامه‌های هنری که حتی برای پرداخت حقوق پرسنل خود در مجموعه‌های خانه هنرمندان و تماشاخانه ایرانشهر نیز دچار مشکل شد.

بحران‌های مالی خانه هنرمندان و تماشاخانه ایرانشهر به جایی رسید که بعد از گلایه‌های شدید اهالی هنر و مسوولان خانه هنرمندان، پای معاون اول رییس‌جمهور قبلی و شهرداری وقت هم بیش از پیش به این موضوع باز شد و در بین بذل و بخشش‌ها و حیف‌ و میل‌های بودجه‌های فرهنگی، قطراتی از فهرست گهگاه نامربوط بودجه عریض و طویل فرهنگی و هنری این کشور به اهالی واقعی آن رسید تا چراغ این خانه امید هنرمندان ایران همچنان روشن بماند اما با روی کار آمدن دولت و شهرداری جدید نه تنها این بودجه‌ها و حمایت‌های اندک به اهالی فرهنگ و هنر به صفر تمایل پیدا کرد که شنیده‌ها حاکی از آن است که از سویی نامه‌های شورای عالی و مدیرعامل خانه هنرمندان به ریاست محترم جمهوری به بخش مراجعات مردمی رییس‌جمهور پاراف و بعدها با پیگیری‌های مختلف صرفا به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارجاع می‌شود و از سوی دیگر کمک‌های مصوب شورای شهر تهران به خانه هنرمندان و خانه‌ها و انجمن‌های تشکیل‌دهنده آن توسط شهرداری تهران در بودجه سال 1401 به‌طور کامل قطع می‌شود.

دلیل دوم : شورای عالی خانه هنرمندان ایران

این شورا که در حکم هیات‌مدیره این مجموعه فرهنگی و هنری نقش خود را ایفا می‌کند، شامل 12 به علاوه یک عضو است که 12 خانه و انجمن هنری (از جمله خانه سینما، خانه تئاتر، خانه موسیقی، انجمن نقاشان، انجمن خوشنویسان، انجمن مجسمه‌سازان، انجمن گرافیک، انجمن تصویرگران، انجمن سفالگران، انجمن عکاسان، انجمن شاعران و انجمن معماران) و نماینده شهردار تهران، اعضای این هیات‌مدیره را تشکیل می‌دهند.

جالب‌تر اینکه آقای مهندس زاکانی شهردار تهران تا همین 12 اردیبهشت پیش رو از معرفی نماینده خود به خانه هنرمندان ایران به رغم نامه‌نگاری‌های مختلف مدیرعامل سابق این مجموعه اجتناب کرده بود و به محض رفتن مجید رجبی معمار و رها کردن خانه هنرمندان، آقای امین توکل‌زاده معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران را به عنوان نماینده خود به این شورا معرفی می‌کند!

یک بررسی و تامل ساده در ساختار خانه هنرمندان گویای این مساله است که بیشترین ضعف این مجموعه فرهنگی و هنری در اصل غیر دولتی اما تغییر حالت داده شده به نیمه دولتی، در بدنه و تصمیمات اشتباه همین هیات‌مدیره یا شورای عالی در طول حیات این مجموعه است که طی سال‌های گذشته یا از روی سهل‌انگاری یا مماشات با نهادهای مختلف یا در راستای سهم‌خواهی‌های مختلف، مجموعه‌ای فاخر، قدرتمند و با پشتوانه مردمی را جولانگاه آزمون و خطاهای هنرمندان منتخب یا غیرمنتخبی کرده (گفتنی است که برخی از اعضای شورای عالی خانه هنرمندان به دلایل مختلف سال‌هاست که انتخاباتی برگزار نکرده و به شکل غیرمجاز و صرفا به دلایل رانت‌های فرهنگی همچنان بر اریکه تصمیم‌گیری برای اهالی هنر تکیه زده‌اند و خود را به غلط نمایندگان هم‌صنف‌های خود قلمداد می‌کنند) که به عواقب تصمیمات دمدمی و غیرتخصصی ایشان در حوزه‌های مدیریتی، خانه هنرمندان ایران و تماشاخانه ایرانشهر را به روزگار فعلی کشانده است.

شنیده‌ها حاکی از آن است که همین اواخر یکی از اعضای هیات‌رییسه پیشین و یکی از بازرسین پیشین شورای عالی این مجموعه با وجود مشکلات مالی خانه هنرمندان ایران در بحبوحه گرفتاری‌های مالی خانه، این مجموعه را در مظان اتهام قرار داده بود و با نامه‌نگاری‌های بی‌حساب و کتاب‌شان موجب قطع موقتی بودجه‌های این مجموعه شده بود. بعد از حسابرسی‌ها و کذب ادعای‌شان مشخص شد که مدت‌هاست خود آنها انتخابات‌شان را برگزار نکرده و بعد از کتمان و نادیده گرفته شدن تخلفات خود و عیان شدن این مساله، عملا از شورای عالی خانه هنرمندان کنار گذاشته شدند ولی حلاوت حضور در این هیات‌مدیره آنها را بر آن داشت تا در قالب صنفی که هنوز مورد حمایت تمامی هم‌‌صنفان‌شان قرار نگرفته و هنوز تکلیف انجمن قبلی در شورای عالی این مجموعه مشخص نشده (!)، بار دیگر با تغییر جایگاه و سکوت منفعلانه دیگر اعضا و پادرمیانی‌های برخی دیگر از هنرمندان به شکلی دیگر به شورای عالی خانه راه پیدا کنند.

بر اساس اساسنامه خانه هنرمندان ایران صرف‌نظر از مجمع عمومی این مجموعه که برخلاف بسیاری از انجمن‌ها همه ساله به شکل منظم برگزار شده، بسیاری از انجمن‌ها در برگزاری مجامع خود، سهوا یا عمدا با تاخیرهایی روبرو هستند که متاسفانه منجر به زیر سوال رفتن هویت حقوقی برخی از این اعضا شده و دامنه عدم برگزاری این مجامع به هیات‌‌ مدیره‌ها و نمایندگان تک تک این انجمن‌ها در شورای عالی هم رسیده است.

اطلاعات متناقض آقای ایرج راد رییس شورای عالی خانه هنرمندان، یکی از موسسین این خانه، عضو همیشگی شورای عالی و عضو همیشگی هیات‌مدیره خانه تئاتر در این سال‌ها در یک بلاتکلیفی عجیب، به رغم صراحت مجید رجبی معمار بر استعفای خود در پایان سال 1400، هر هفته طی مصاحبه‌هایی به ادامه و عدم ادامه فعالیت مدیرعامل خانه می‌پردازد و به دور از هر دوراندیشی ساده مدیریتی هر بار اطلاعات متناقضی را از این شورا به جامعه خبرنگاران و هنردوستان بیرون ارایه می‌دهد.

در نهایت رجبی معمار در اول اردیبهشت از خانه هنرمندان ایران می‌رود و در ادامه این بلاتکلیفی‌ها، مصاحبه‌ها برای تعیین مدیرعامل هر هفته به هفته بعد ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام در یک تصمیم موقت حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل فعلی خانه موسیقی و نایب‌رییس شورای عالی، سرپرستی این مجموعه فرهنگی و هنری را تا انتخاب مدیرعامل به عهده می‌گیرد.

همه این 12 عضو هنری منتخب و غیر منتخب شورای عالی خانه هنرمندان ایران را که سوابق چگونگی عضویت هر یک از آنها به خوبی قابل رصد و قابل پیگیری خواهد بود و صد البته قابلیت پرداختی جدی‌تر خواهد داشت، اضافه کنید به نماینده انتصابی شهردار تهران... هیات‌مدیره ناتوان که بودجه و مکان‌های انجمن‌های‌شان هم در ید اختیار تصمیمات همین شهردار و شهرداری است، چه دست بالایی را در مراودات و معادلات این مجموعه فرهنگی و اصطلاحا غیردولتی خواهد داشت!

هیات‌مدیره یا صرفا گروهی ناظر

این نوشتار بی‌شک در رثای مدیریت مجید رجبی معمار نیست که بی‌شک ضعف‌های مدیریتی او نیز قابل رصد و پیگیری است و بارها بسیاری از ایرادات او در نشست‌های مختلف، نقدها و یادداشت‌های گوناگون در رسانه‌ها مطرح شده است ولی رد پای داستان کناره‌گیری این مدیر را -که در ابتدا تا حدودی منسوب به شهرداری بود و در ادامه محبوب اهالی هنر قرار گرفت- می‌توان لابه‌لای همین ضعف مدیریتی هیات‌مدیره خانه هنرمندان ایران دنبال کرد. هیات‌مدیره‌ای که اکثر اعضای آن به دور از شناخت وظایف قانونی یک عضو هیات‌مدیره در یک موسسه، به دور از کوچک‌ترین تلاش برای جذب حتی یک حامی مالی (بر اساس مصاحبه‌های پیشین مجید رجبی معمار)، تنها در نقش ناظر و ناظم در گوشه‌ای از گود نشسته و بر حسب ادراکات خود از فضای مدیریتی صرفا از دور فرمان «لنگش کن» صادر می‌کنند و برخی به دور از کوچک‌ترین سواد و تجربه مدیریتی به دنبال بهره‌برداری از جایگاه حقوقی‌ خود برای معرفی بیشتر خود و کسب منفعت و اعتبار هستند. کم‌شدن نام‌های بزرگی همچون ابراهیم حقیقی، دکتر محمد سریر، استاد غلامحسین نامی، سیف‌الله صمدیان، نبودن استاد غلامحسین امیرخانی در بیشتر جلسات شورای عالی و هنرمندان مطرح و باسابقه، باعث شده تک‌ و توک چهره‌های مطرح و کارآمد حاضر در این شورا در اقلیت قرار گرفته و جا برای تصمیمات لحظه‌ای و ناپخته در این هیات‌مدیره بیش از پیش خودنمایی کند. تصمیماتی که در ماتریس پیچیده و چندضلعی از سطوح مختلف قدرت و لابی در هیات‌مدیره خانه هنرمندان ایران، این مجموعه فرهنگی و این نگین هنری و مردمی خوشنام و بیست‌ودو، سه ساله کشور، خود را همچون کودک گرفتار در داستان «دایره گچی قفقازی» برتولت برشت در چنگال بازوهایی ببیند که هر کدام گوشه‌ای از این مجموعه را به سمت خود می‌کشد.

در همین چند روز گذشته، لابه‌لای مصاحبه‌ها و نشت اطلاعات، نام دو، سه نفری در گوشه و کنار این مجموعه به عنوان مدیرعامل آینده خانه هنرمندان ایران شنیده می‌شود که متاسفانه به رغم بسیاری از شایستگی‌های برخی از آنها و البته شکست‌های موجود در سوابق و پرونده‌های قطور یا نازک مدیریتی‌شان، گزینه‌های کاملی برای عهده‌دار شدن این مسوولیت نیستند. مسوولیتی که عبارت از هدایت مجموعه‌ای مردمی است که به کمترین حاشیه هنری و بیشترین تعامل با تمامی هنرمندان، سازمان‌ها و نهادهای هنری و غیرهنری و نظارتی و ... نیازمند است.

بی‌شک انتخاب غلط، احساسی و سریع مدیرعامل این مجموعه بین‌المللی نه تنها عواقب ناگواری را برای این مجموعه به دنبال خواهد داشت بلکه خوشنامی این مجموعه را هم به مرور زیر سوال خواهد برد.

به مفاهیم «خانه» و «هنرمند» توجه کنیم

در نهایت اینکه آنجا خانه هنرمندان ایران است و دومین و آخرین پسوندهای این مجموعه مداوم باید در برابر چشمان اعضای پیشکسوت یا اعضای جوان و گاهی جویای نام هیات‌مدیره این مجموعه قرار بگیرد که این خانه، مدعی‌های لایقی به نام تک‌تک هنرمندان این مرز و بوم را به عنوان صاحبان واقعی خود یدک می‌کشد. پس بر شماست در برهه حساس و خطیر فرهنگی و هنری کشور که عده‌ای از روی جهل یا عمد و به غلط تیشه به ریشه‌های هنری این کشور می‌زنند، همانند نص صریح اساسنامه خانه هنرمندان، به دور از هر بازی حزبی و جناحی و به دور از حب و بغض‌ها و رقابت‌های هنری، با درایت و تاملی بیشتر، مدیران کارآزموده‌ای را انتخاب کنید تا در سایه توانایی‌های مدیریتی آنها و به دور از کمترین حاشیه‌ای، خانه هنرمندان ایران و تماشاخانه ایران شهر پرفروغ‌تری را شاهد باشیم چرا که در غیر این صورت قطعا هنرمندانی که شما نمایندگان آنها نیستید(!)، خطاها و ضعف‌های مدیریتی شما را بیش از پیش عیان خواهند کرد.

 

علیرضا زاکانی خانه هنرمندان ایران‎
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین