سومین نوستالژی از خیابان های تهران/ ولی عصر، شریعتی حالا انقلاب/ خاطره بازی در گالری آریا و آتبین و Ag تا گالری دیلمان و باز هم آریا
پس از شریعتی؛ پوشه دوم، دومین پروژه مجموعه سهگانه شهری، با نمایش آثار ۲۴ هنرمند در سال ۹۸ در گالری دیلمان و آریا این روزها پوشه سوم با محوریت خیابان انقلاب به تماشاست.
ایران آرت: همشهری نوشت: نمایشگاه گروهی عکس «انقلاب؛ پوشه سوم»، پس از یکسال تأخیر بهدلیل شرایطی که شیوع کرونا برای ایران و جهان رقم زده بود، دهم دیماه در گالری آریا افتتاح شد و تا اول بهمن ادامه دارد.
این نمایشگاه سومین نمایشگاه از سهگانه خیابانهای مطرح تهران بود که تلاش داشت در یک بازه زمانی چندساله، پیوندی میان شهر و هنرمندان بهخصوص نسل جدید و شاید تازهنفس بهوجود آورد.
رامیار منوچهرزاده، طراح این نمایشگاه پیش از این، 2پوشه قبلی را تحتعنوان «ولیعصر؛ پوشه اول» و «شریعتی؛ پوشه دوم» در سالهای ۹۷ و ۹۸ به نمایش درآورده بود. او در این سهگانه تلاش داشت در یک بازه زمانی چندساله، پیوندی میان شهر و هنرمندان بهخصوص نسل جدید بهوجود آورد.
هنرمندان جوانی چون سبا صفایی، نگین فیروزی، نگار محسنی، هدیه خزائی، ثنا احمدیزاده، فرزانه رضایی، پارمیس حکیمی، کاوه زهدی، عرفانه روزگرد، گلناز زیبندهخو، امیرهادی شیرازی، یاسمین وفایی، سحر خزائی، امین وزیری، امیربهادر بیات و مهران خوشنویس در این پوشه آثارشان را در قالب عکس، ویدئو، چیدمان و... ارائه دادهاند؛ نسل جدیدی که با نگاه خود بخشی از تاریخ این شهر را برای آیندگان ساختند.
در طبقه همکف گالری آریا آثار عکاسی به نمایش گذاشته شدهاند و در زیرزمین با چیدمانها مواجه هستیم.
یکی از نشانههای بارز خیابان انقلاب، کافههای آن است که گلناز زیبندهخو در این پروژه از آن غافل نمانده و به محض ورود به فضای نمایشگاه به تماشایش میایستیم. این آثار از آن دست کارهایی است که زمان به آن ارزش افزوده میبخشد. همانطور که امروز با دیدن رونق کافههای 50سال پیش بهدنبال ردی از تاریخ میگردیم، 50سال آینده این عکسها منابع گرانبهایی خواهند شد برای جوانانی که در گذشته بهدنبال ردپاها در تاریخ سفر میکنند.
در این طبقه اثری که بهخاطر حجم، امتداد و چیدمان توجهها را به سمت خود جلب میکند متعلق به امین وزیری است. او طوری تصویر ساختمانها را کنار هم چیده است که انگار در حال قدمزدن در خیابان انقلاب هستید و از کنار تمام ساختمانها با ابعاد واقعی گذر میکنید. میتوان گفت این بخش برخورد واقعگرایانه با خیابان انقلاب است که به بیننده کمک میکند به یک نظم مصور در چیدمان ذهنی خود برسد.
در مقابل، کارهای نگین فیروزی را مشاهده میکنیم که صحنههایی آشنا از تاریخ معاصر است؛ عکسهایی از توده مردم درتظاهراتهای مختلف سال57 که روح سیاسی و مبارزاتی این خیابان را به نمایش میگذارد.
در سویی دیگر سبا صفایی با تکیه بر رنگها از زاویههای بکر نگاهی بر پایه احساس غالب زمانه خود بر این خیابان داشته است. در عکسهای سبا صفایی حتی میتوان صدای خسته درون ذهن مردمان را شنید و از چشم آنها به خیابانی چشم دوخت که برای عابرین و گذرکنندگان هر روزه آن شاید چندان نوستالژیک و جذاب نیست بلکه یادآور دوندگی عذابآور و بیحاصلشان در پی زندگی در این ابرشهر شلوغ و خیابانهای پرترافیک و صداهای کرکننده و سوز گزنده زمستان و شکنجه گرمای تابستانهای داغ آن است.
یاسمن وفایی تصاویری ناب از این خیابان را از زیر تور مشکی چادر گلدارش به تصویر کشیده و از زاویهای متفاوت به این گذرگاه شناخته شده و عابرین و سکنهاش، نگاه کرده.
البته از کارهای کاوه زهدی نیز نباید غافل شد؛ او ابتدا از نقاشیهای دیواری خیابان انقلاب عکاسی کرده و سپس به جستوجوی معادل واقعی همان تصاویر در دنیای واقعی رفته و مسیر حرکت جمعیتی که روزانه در این خیابان میجوشد را به تصویر کشیده.
هدیه خزائی در مجموعه «روز، خارجی، خیابان انقلاب» ساعتی از خیابان انقلاب را عکاسی کرده که به قول معروف پرنده پر نمیزند. تصویر یکی از شلوغترین خیابانهای این شهر خالی از هر جنبندهای که گویی متعلق به جهان، زمان و مکانی دیگر است، تصویری خیالبرانگیز و سینمایی است.
عکسهای سحر خزائی با عنوان «تندرو» مجموعه عکسی است که در امتداد خط یک سامانه تندروی اتوبوسرانی (بیآرتی) و از داخل ایستگاههای شیشهای آن عکاسی شده؛ تصاویری که هزاران بار از مقابل چشمان مسافران اتوبوسها رد میشوند و ناخودآگاه بخشی از ذهن آنها را پر میکنند.
«نامههای برباد»، اثر امیربهادر بیات بهنظر میآید نامههای دردکشیدگان این خیابان به خداست.
«خواب زده» عکسهای زیبای نگار محسنی با نگاتیوهای تاریخ مصرف گذشته از این خیابان است که آثاری منحصربهفرد را شکل داده است.
تمامی این آثار غالبا با مدیوم عکاسی کار شده و هر چند که تمامیت خیابان انقلاب نیست ولی به قول رامیار منوچهرزاده، طراح این مجموعه هنر هم نمیخواهد عین به عین چیزی را روایت کند بلکه با اشارههایی مفاهیم ذهنی را القا میکند و مسیری را پیش میبرد.
در زیرزمین گالری آریا با چیدمانهای خلاقانهای مواجه میشویم. عرفانه روزگرد کف خیابانی که بارها روی آن پا گذاشتهایم را به تصویر کشیده است؛ راهآبها و سرپوشهای فاضلاب و... که ورودی دنیای بخشی از ساکنان زیرزمینی این خیابان مثل موشها و سوسکهاست؛ عکسهایی که شاید تا قبل از تماشای آن بیمعنی بهنظر برسد چرا که میتوان گفت آسفالتهای همه خیابانها شبیه هم بهنظر میرسد اما نگاه دقیق به جزئیات است که به این آثار بار مفهومی میبخشد و تولید معنا میکند. ثبت رفتوآمد آدمها از این زاویه دید متفاوت، چنان دقت را بالا میبرد که متوجه خواهید شد این عکس از خیابان انقلاب را در هیچ لوکیشن دیگری نخواهید دید.
با سیر و گذر از این آثار به دیواری میرسیم که از آثار ثنا احمدیزاده درباره پایاننامههایی دانشجویان دانشگاه تهران در سالهای 57و 58تالیف شدهاند. کاملا مشخص است قالب موضوعات با تفکرات انقلابی و با امید به تغییرات بنیادی گره خورده. با تماشای این آثار نخستین چیزی که به ذهن خطور میکند، ارتباط بین عنوان خیابان انقلاب و جایی است که مرکزیت یک انقلاب و تظاهرات عمومی مردم در آن شکل گرفته است. این هنرمند توانسته یک موضوع بینامتنی را در این نمایشگاه در معرض دید بگذارد.
از دیگر دانشجویان این دانشگاه که در نمایشگاه «انقلاب؛ پوشه سوم» حضور دارند امیرهادی شیرازی است. آثار او متکی بر متریالهایی است که در دانشگاه تهران واقع در خیابان انقلاب بهکار رفته است. او مواجهه هنر با سنگ، فلز، چوب و بتن را به تصویر کشیده است. سردر بتنی دانشگاه، میلههای سبز فلزی و صندلیهای چوبی با قدمت 80سال و... وقتی بیشتر جلبتوجه میکند که شما متوجه کیوآرکدهای روی عکس میشوید و با این ابتکار به زمان سفر میکنید تا با استادان دانشگاه و کسانی که از این فضا خاطره دارند یا تاریخ ساختهاند بیشتر آشنا شوید.
تابلوهایی از چیدمان بریده روزنامههایی که پارمیس حکیمی کار کرده نیز بسیار دیدنی است. برچسبهای آگهی و تابلوی اعلانات از سال1300 تا 1400در چندین دوره بهترتیب زمانی روی هم قرار گرفتهاند و تخیل و تجسم شما را از روزگاران پهلوی تا امروز با خود همراه میکنند. عکسهای این آثار که از آرشیو کتابخانه مجلس گرفته شده هم به وسیله کیوآرکدها شما را به تماشای بخشی از تاریخ در لایههای مختلف انباشتهای ذهنیتان دعوت میکند.
آثار فرزانه رضایی از دیگر بخشهای جالب این نمایشگاه است. در اینجا کشوهایی خواهید دید که با گشودنشان دنیای خاطرات کسبه قدیم خیابان انقلاب با تمامی عکس و خاطراتی که از خود به جا گذاشتهاند مقابل دیدگان بیننده جان میگیرند. از خیاطخانه و اتوشویی قدیم تا گفتوگو با مالک شیرینی فروشی معروف فرانسه، همه و همه نمودی دیگر از بازنمایی هویت خیابان انقلاب و تاریخ آن است.
مهران خوشنویس به کمک گروهی چندرسانهای از هنرمندان «خیابان انقلاب تهران» را مطالعه، مشاهده و تجربه کرده است. او لایههای متراکم از وضعیت پیچیده و آشفته این خیابان را به مخاطب نشان میدهد.
بهنظر میرسد در آینده قرار است این پروژه سهگانه با همکاری نشر نظر برای ثبت در تاریخ فرهنگی اجتماعی کشور به کتاب تبدیل شود تا در آینده نیز در دسترس علاقهمندان قرار بگیرد.
این نمایشگاه تا اول بهمنماه 1400در گالری آریا واقع در خیابان ولیعصر، بالاتر از سهراه بهشتی، کوی زرین، پلاک ۱۰ برپاست و علاقهمندان میتوانند جهت بازدید به این آدرس مراجعه کنند.
از گالری آریا تا گالری دیلمان/ از ولیعصر تا شریعتی
پیش از نمایشگاه «انقلاب؛ پوشه ســوم»، 2نمایشگاه دیگر به نامهای «ولیعصر؛ پوشه اول» و «شریعتی؛ پوشه دوم» در سالهای 1397و 1398 برگزار شده بودند.
این سه نمایشگاه را باید ادامه منطقی یکدیگر و کوششی برای ارائه ثبت تصویر تهران از خلال زندگی روزمره دانست.
خیابان ولیعصر بهعنوان بلندترین خیابان درختکاری شده تهران و بلندترین خیابان خاورمیانه و همینطور خیابان شریعتی بهعنوان یکی از طولانیترین خیابانهای پایتخت، سالها نه فقط محل تردد افراد و خودروها بلکه برای سالیان متمادی بافت جداییناپذیر زندگی آدمها بودهاند. ساختمانهای این خیابانها و جزئیاتی همچون درها و پنجرهها و سردرها و کاشیها و... صرفا اشیایی کاربردی نیستند و آنها را باید به مثابه دالهایی درنظر گرفت که در ذهن هر عابری مدلولی را یادآور میشوند. البته، این پروژه تنها به بناها یا بهطور کلی کالبد شهر توجه ندارد و شهر را در نسبتش با آدمها میبیند و تعریف میکند؛ آدمهایی که در این شهر به دنیا میآیند، زندگی میکنند، میروند و به شهر جان میدهند. در ادامه، مروری بر ولیعصر؛ پوشه اول و شریعتی؛ پوشه دوم داشتهایم تا با هدف این پروژه تجسمی بیشتر آشنا شویم.
ولیعصر؛ پوشه اول
در نمایشگاه ولیعصر؛ پوشه اول، آثار ۱۷ عکاس از خیابان ولیعصر در سه گالری «آریا»، «آتبین» و «Ag» - که هر سه در راستای خیابان ولیعصر هستند - در سال 1397به نمایش درآمد.
رامیار منوچهرزاده - طراح و سرپرست گروه این نمایشگاه - در بخشی از اســـتیتمنت ولیعصر؛ پوشه اول نوشـــته بود: «ولیعصر؛ پوشه اول نخستین ارائه هماهنگ از پروژهای آموزشی و پژوهشی برای شناخت بهتر شهر تهران است. این پروژه، نگاهی متفاوت نسبت به «عکاسی» دارد و در جستوجوی زبانی نو برای بیان و روایت پیچیدگیهای شهری بر بستر ظرفیتها و جذابیتهای هنرهای تصویری است. چگونه میشود هنرمند را از دل درگیری خلاق با زندگی روزمره نسبت به رویدادها و فضاهای کلانشهری حساس کرد تا از درون خودش به تاریخ و جغرافیای شهر پل بزند و این تجربه را با دیگران سهیم شود؟»
بهگفته منوچهرزاده، این نمایشگاه برآمده از یک دوره آموزشی بوده که در دو ترم ۱۷ نفر برای این کار انتخاب شدند. در ترم اول، افرادی که کارهایی مرتبط با خیابان ولیعصر و مطالعات شهری انجام داده بودند نیز به برگزارکنندگان این نمایشگاه پیوستند. منوچهرزاده درباره مدیوم و فرم آثار ارائه شده در این نمایشگاه گفته بود: «این افراد مجاز بودند با هر مدیوم و شکلی که به تصویر مرتبط باشد کار خود را در این زمینه انجام بدهند؛ بستر کار ما فاینآرت است و لزوما مستند نیست و آثار حالت چیدمانی و اینستالیشن دارد، اما بخشی از کار هم به مستند فضا برمیگردد.»
منوچهرزاده که خود عکاس است، علت انتخاب خیابان ولیعصر را برای این پروژه چنین توضیح داده بود؛ «خیابان ولیعصر یک قاعده و نسبتی با کل شهر دارد و تمامیت و بافتهای مختلف تهران را نشان میدهد. این خیابان آنقدر جذابیت و عمومیت داشت که یکبار دیگر به آن نگاه ویژه داشته باشیم.» این نمایشگاه صرفا ثبت عکاسانه خیابان ولیعصر نبود. در عکسهای به نمایش درآمده از خیابان ولیعصر عکاس، دوربینش را وسیله نقد و اندیشیدن قرار میدهد. دوربین به مثابه نقاد یا متفکر به شهر مینگرد و توجه بیننده را به چیزهایی جلب میکند که از فرط مرئی بودن از نظرها دور شدهاند.
شریعتی؛ پوشه دوم
شریعتی؛ پوشه دوم، دومین پروژه این مجموعه سهگانه شهری، با نمایش آثار ۲۴ هنرمند در سال1398 در 2 گالری آریا و دیلمان به نمایش درآمد.
همچون نمایشگاه ولیعصر، آثار این نمایشگاه هم از دل فضایی آموزش بیرون آمده بود. یکی از ویژگیهای جالب این پروژه این است که عکاسان را برای تهیه عکسهایی منطبق با هدف پروژه آموزش میدهد. رامیار منوچهرزاده در توضیح این فعالیت هنری نوشته بود؛ «جاده قدیم تهران که در قبل از انقلاب به آن کورش گفته میشد پس از انقلاب (با توجه به فضای حسینیه ارشاد و سخنرانیهای دکتر علی شریعتی) به خیابان دکتر شریعتی تغییر نام داد؛ طولی ۱۲ کیلومتری که مرکز تهران را به شمال تهران پیوند میدهد.
خیابان شریعتی برخلاف دیگر شاهراههای تهران کمتر مورد توجه عموم مردم و کارشناسان قرار گرفته است که البته این نکته سختی کار را دوچندان میکرد. تلاش بر آن بود تا برخلاف پروژه ولیعصر، تمرکز هنرمندان فقط بر پوشش تصویری و استفاده از تصاویر صرف نباشد و این بدان معنا بود که این خیابان از زوایای مختلف و در مدیومهای مختلفی به نمایش دربیاید؛ تجربهای بدیع و متفاوت که ما را در مسیر جدیدی قرار میداد که شکلگیری و ارائه آن مستلزم زمان و تمرکز بسیار بالاتری بود.
تجربه نمایش فضاهای چیدمانی وسیع، ویدئوآرت، عکاسی، طراحی سازههای بینارشتهای و صدا در کنار اشکال ارائه متفاوت ما را در موقعیت پیچیدهتری در نسبت با نمایشگاه قبلی قرار میداد.
بیشک، لذت تجربههای جدید و مشترک یکساله یک تیم بزرگ و استمرار در آن با حمایتهای آموزشگاه آریا بهعنوان پایگاه فعالیتهای هنری و گالری دیلمان بهعنوان یکی از همراهان این دوره و حمایت مجموعه زیبان بهعنوان حامی مالی بهدست نمیآمد.» مکانهای مشهور خیابان شریعتی همچون حسینیه ارشاد که هویت جمعی چند نسل از ایرانیها را شکل داده در این پروژه به تصویر کشیده شدند.