ببینید: ۴ نقاشی معروف که رازشان هنوز فاش نشده/ از مونالیزا تا شام آخر
سالهاست که محققان و پژوهشگران تاریخ هنر تلاش میکنند رازهای پنهان برخی از نقاشیهای معروف جهان را کشف کنند اما این تلاشها در مورد برخی آثار هنری بینتیجه بوده است.
ایران آرت: جهان پر از معماهای حل نشده است؛ معماهایی که گاه ریشه در تاریخ دوانده و با وجود حدس و گمانهای فراوان، هنوز هم به صورت قطعی حل و فصل نشدهاند. یکی از اصلیترین معماهای تاریخ را میتوان در نقاشیهای معروف جهان پیدا کرد. نقاشیهایی که به دنبال تحقیق و پژوهشهای فراوان با تفسیرهای زیادی همراه شدهاند، اما چه کسی میتواند مدعی شود، آنچه امروز کشف و عنوان می شود، واقعا همان چیزی است که در ذهن نقاش بوده است؟
به گزارش ایسنا، سالهاست که محققان و پژوهشگران تاریخ هنر تلاش میکنند رازهای پنهان برخی از نقاشیهای معروف جهان را کشف کنند. فیلمهای زیادی درباره برخی از این آثار و هنرمندانش ساخته شده و تلاششده که رازهای پنهان این شاهکارهای تاریخ هنر تا اندازهای فاش شوند؛ اما هنوز هم پرسشهای زیادی درباره رازهای این نقاشیها در ذهن پژوهشگران باقی مانده است.
در این گزارش به برخی از معروفترینِ این نقاشیهای پر رمز و راز پرداخته میشود:
*********
یک نقاشی پر از ضرب المثل
پیتر بروگل (۱۵۶۹–۱۵۲۵) نقاش هلندی دوران رنسانس است که به جهت نقاشی کردن از مناظر طبیعی و زندگی روستایی شهرت دارد. یکی از مشهورترین آثار او نقاشی ضربالمثلهای هلندی است که در آن بیش از ۵۰ ضربالمثل نهادینه شده است.
از این مدل نقاشی ضربالمثلهای بروگل و پسر بزرگش، ۱۶ نسخه موجود است که هر کدام از آنها ضربالمثلهای مختلفی را در خود نهادینه دارند. پژوهشگران تاریخ هنر و البته ادبیات هلندی سالها برای پیدا کردن ضربالمثلهای موجود در این آثار نقاشی، تلاش کردهاند.
******
شام آخر مسیح و داستان های ناتمام
در طی سالها، بارها مراسم وداع عیسی(ع) با حواریونش یا همان عشای ربانی (شام خداوندی) به تصویر کشیده شده است. اما تجسم داوینچی از شام آخر، جاودانهترین تصویری شد که از این روایت مذهبی به جا ماند. چهره آرام حضرت مسیح در میان چهره یاران متعجبش که هر کدام داستانی را روایت میکنند، تنها ظاهر این نقاشی پر رمز و راز است.
داوینچی برخلاف سایر نقاشیهای خلق شده از داستان شام آخر مسیح، تلاش کرد به جای به تصویر کشیدن نمادین یک روایت مذهبی، صحنه و چهرههای واقعی خلق کند. تصویری که در یکی از دیوارهای ناهارخوری صومعه «سانت ماریا دله گراتسیه» در میلان به یادگار گذاشته شده و یکی از پر رمز و رازترین نقاشیهای تاریخ هنر جهان محسوب میشود.
مسیح در مرکز تصویر نشسته است و دو دستانش را روی میز قرار داده و ترکیب دستان و چهره او مثلثی را در مرکز تصویر ایجاد کرده است. چهره او برخلاف سایر حواریون آرام است و در حالی که یکی از دستانش را به سمت نان برده است، به خوبی میداند که چه فاجعهای در انتظار او و یارانش است.
در میان تمام چهرههای این تصویر، چهره یهودا در حالی که یک دست خود را به سمت نان برده است تا به پیشبینی مسیح (ع) جامعه حقیقت بپوشاند، در سایه قرار گرفته است. در دست دیگر او کیسهای قرار دارد که به نظر میرسد از طرف حاکمان شهر برای تسلیم کردن حضرت عیسی(ع) به او رسیده است. قرار گرفتن چهره یهودا در سایه، تدبیر علمی برای منزوی کردن خائن از سایرین است. پیشتر و در آثار دیگر یکی از قواعد قراردادی و سنتی منزوی کردن یهودا، این بود که او را در انتهای میز و جدا از مسیح و حواریون به تصویر میکشیدند.
در واقع میتوان گفت که شخصیتپردازی در چهره هر یک از حواریون و نشان دادن عکسالعملهای ناگهانی آنهاست که شام آخر داوینچی را از چنین احساس نیرومندی برخوردار کرده است. موارد به کار رفته در «شام آخر» به خوبی نشان میدهد که داوینچی مدتها در سکوت به هر یک از این شخصیتها اندیشیده، تصورشان کرده و سپس آنها را به تصویر کشیده است. تا پیش از این اثر، همواره حواریون در دو سمت میز حضور داشتند و به همین خاطر برخی از چهرهها در نقاشی به نمایش کشیده نمیشدند و این اولین بار بود که تمامی چهرههای حواریون در طرفین مسیح به تصویر کشیده شدند.
در میان شخصیتهای این تصویر، چهرهای که در سمت چپ حضرت مسیح قرار گرفته نیز از جمله شخصیتهای پر بحث در این نقاشی محسوب میشود. برخی میگویند او جان و از حواریون مسیح است و برخی دیگر روایت میکنند که او مریم مجدلیه است. چهره این شخصیت درست همانند مسیح آرام است و حالت نشستن و پوشش او کاملا در تکمیل حالات و پوشش حضرت عیسی (ع) است.
******
در آینه چه خبر است؟
«پرتره آرنولفینی» یکی دیگر از آثار عجیب تاریخ هنر است که سال ۱۴۳۴ توسط یان وان آیک به تصویر کشیده شد. این اثر، جیووانی دی نیکولا آرنولفینی و همسرش را نشان میدهد. به گفته پژوهشگران برخلاف آنچه اغلب پنداشته میشود، همسر او باردار نیست بلکه دامن پیراهنش را به نشانهٔ مد آن زمان بالا گرفتهاست.
امضای نقاش برخلاف عرف معمول، در میانه تصویر و در کنار آینه به ثبت رسیده است. آینه نیز تصویر دو نفر را در چارچوب در منعکس میکند که گفته میشود امکان دارد یکی از آنها خود وان آیک باشد. آرنولفینی دست راستش را شاید به نشانه سلام کردن به طرف آنها بلند کردهاست.
در این تابلو خبری از قدیسان یا آیینهای مقدس نیست، اما هر یک از اجسام در این نقاشی به نوعی نمادی از تقدس ازدواج در آن دوران محسوب میشود.
******
حکایت پررازترین چهره تاریخ
مونالیزا یکی از پربینندهترین نقاشی دنیا است و سالانه بیش از پنج میلیون نفر از تمام نقاط جهان، پرتره کوچک زنی که با لبخند محوی به آنها نگاه میکند را از پشت شیشههای ضدگلوله تماشا میکنند. چهرهای که لبخندش سالهاست جهان هنر را مسحور خود کرده و به باور بسیاری، پر از رازهای کشف نشده است.
پرتره کوچک داوینچی بین سال های ۱۵۰۳ تا ۱۵۰۵ خلق شده است و احتمالا به یک بانوی فلورانسی به نام «لیزا زامبی دوژکوند» تعلق دارد. او از مقابل زن تنومندی به نظر میرسد که نه خیلی جوان است و نه خیلی جاافتاده. لئوناردو در خلق این اثر آنچنان دقتی به خرج داده است که اثر قلمویش اصلا قابل تشخیص نیست. ترکیب چشمان براق، بینی ظریف و لبخندی که تمام معروفیت اثر مرهون آن است، «مونالیزا» را به اثری بیرقیب در تاریخ هنر جهان تبدیل کرده است.
حدس و گمانهای زیادی درباره اینکه مدل شاهکار داوینچی چه کسی بوده است، وجود دارد. بر اساس اطلاعات تاریخی، اغلب گفته میشود که «مونالیزا»، همسر تاجری اهل فلورانس بود. این زن در اصل «لیزا دو ژکوندو» نام داشت. این گروه در ادامه گفتههایشان به حالت دستهای «مونالیزا» و نوع پوشش او اشاره و اینها را دلیلی بر باردار بودن این زن فلورانسی عنوان میکنند؛ اما هنوز هم پژوهشگران تاریخ هنر مطمئن نیستند که زن شاهکار داوینچی همان مونالیزای فلورانسی باشد.
برخی دیگر از پژوهشگران هنری بر این باورند که داوینچی در این اثر چهره خودش را ترسیم کرده است. در این میان با توجه به برخی از اظهارنظرهای تاریخی مبنی بر اینکه داوینچی گرایشهای جنسی مردانه داشته و در عین حال با در نظر گرفتن حالتهای نهچندان زنانه چهره «مونالیزا»، این فرض نیز از طرفداران بسیاری برخوردار شده است.
از سوی دیگر مدارک تاریخی موجود، بعضی از کارشناسان را به سمت این فرضیه سوق داده که داوینچی پرتره محبوبش را با نگاه کردن به چهره مادر خود کشیده است. «کاترینا داوینچی» نام مادر این نقاش بزرگ بوده که برخی باور دارند داوینچی اثرش را شبیه به صورت او ترسیم کرده است.
برخی از این نظریهپردازان تا آنجا پیش رفتند که مدعی شدهاند که «مونالیزا» ترکیبی از دو کلمه لاتین Amon و Elisa است؛ و این بدین معنا است که «مونالیزا» نرماده ـ ترکیبی از دو جنس زن و مرد ـ بوده است. برخی از متخصصان هم معتقدند ممکن است صورت این زن اسرارآمیز، ترکیبی از چند چهرهی مختلف باشد.
البته پر رمز و راز بودن اثر «مونالیزا» با در نظر گرفتن اینکه لئوناردو داوینچی نقاش آن بوده است، چندان هم موضوع عجیبی به نظر نمی رسد. داوینچی، نابغه ای که نه تنها نقاش بزرگی بود بلکه به عنوان مخترع، ریاضیدان و فیلسوف نیز شناخته می شد و بسیاری از آثاری که خلق کرد همچنان در حال رمزگشایی هستند. بر همین اساس هم فیلم پرحاشیه «کد داوینچی» ساخته شد تا از برخی از رمز و رازهای آثار هنری داوینچی که به نوعی با مذهب مسیحیت گره خورده اند، پرده بردارد.
به عنوان مثال، «دن براون» در کتاب پرفروش «کد داوینچی» به این تئوری پرداخته است که وجود مثلثی طلایی در نقاشی برجسته داوینچی، قرینگی کامل این تابلو را به اثبات میرساند. با وصل کردن نقاط طلایی این نقاشی، شکلی جاممانند ظهور میکند که گفته میشود همان جام مقدس مسیحیان است.
اما همچنان که رمزگشاییها از آثار داوینچی توسط کارشناسان و پژوهشگران تاریخ هنر ادامه دارد، در نهایت «مونالیزا» همچون ۵۰۰ سال گذشته و با حالت آرامی که دارد، لبخند مرموزش را با سخاوت تمام نثار بازدیدکنندگان بی شمارش میکند.