حاشیهها قیمت آثار هنرمند را بالا میبرد/ علیرضا سمیع آذر و پاسخ به پرسشهایی درباره آغداشلو ۱۲ میلیاردی و فروش ۸۸ میلیاردی حراج تهران سیزدهم
مدیر حراج تهران درباره فروش تابلوی ۱۲ میلیاردی آیدین آغداشلو گفت: همه چیز به علاقه بیش از حد دو مجموعهدار برمیگشت که میخواستند این اثر را حتماً به دست بیاورند و پای این تصمیم نیز ایستادند.
ایران آرت: ایسنا نوشت: دفتر سیزدهمین حراج تهران در حالی بسته شد که حواشی زیادی دامنش را گرفت. فروش ۱۲ میلیاردی اثر آیدین آغداشلو و همچنین افزایش مجموع فروش این دوره نسبت به دورههای گذشته باعث شد که گمانهزنیهای زیادی درباره احتمال برنامهریزی از پیش تعیین شدهای از سوی متولیان امر مطرح شود. این درحالی است که رییس حراح تهران میگوید افزایش ۱۰ برابری اثر آغداشلو، هم به ضرر حراج بوده و هم بازار این هنرمند را با بنبست مواجه کرده است.
علیرضا سمیع آذر در گفت و گویی با ایسنا درباره وضعیت کلی بازار هنر در روزگار کرونا، اظهار کرده است، بازار اولیه که شامل گالریهاست به شدت در این ایام دچار رکود شد و بازار ثانویه که شامل آثار گران و مهم است، با رشد چشمگیری همراه شد.
*******
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
_ فروش اثر آیدین آغداشلو در سیزدهمین دوره از حراج تهران پرسشهای زیادی را مطرح کرد؛ به عنوان مثال اینکه شاید این فروش از پیش برنامهریزیشده بود. به چه دلیل قانع کنندهای این ادعا را رد میکنید؟
به طور قطع و با صراحت میگویم که هیچ تبانی یا برنامهریزی از پیش صورت گرفتهای برای افزایش قیمت اثر آقای آغداشلو وجود نداشت و فکر میکنم اصلاً نیازی هم به چنین کاری نبود؛ چراکه آثار آقای آغداشلو در حراجهای قبلی همیشه فروش میرفته و جزو هنرمندانی بود که آثارش در حراج همیشه چند متقاضی داشت و معمولا بین قیمت کمینه و بیشینه به فروش میرسید. شاید هنرمندان جوان برای معرفی خود به مجموعهداران نیاز به حمایت داشته باشند، اما آیدین آغداشلو درست همانند پرویز تناولی، حسین زندهرودی و محمد احصائی نیاز به چنین کاری ندارد.
اگر فرض بگیریم برنامهای از سوی حراج وجود داشت، آنگاه این پرسش مطرح میشود که چرا باید برآورد قیمت کمینه و بیشینه را تا این اندازه پایین در نظر میگرفتیم که قیمت افزایشیافته عجیب به نظر برسد؟ این افزایش ۱۰ برابری نه به نفع حراج و نه به نفع آقای آغداشلو بود.
الان وضعیت بازار آقای آغداشلو با نوعی بنبست مواجه شده است، چون دیگر نمیتواند اثری به قیمت ۱۲ میلیارد بفروشد و اگر کمتر بفروشند، آنگاه این قیمت زیر سوال میرود. منطقی نیست که ما نه برای ایشان، بلکه برای هر هنرمند دیگری به یک افزایش بیش از حد برسیم که ادامه دادن آن دشوار باشد. لذا تاکید میکنم هیچ برنامهریزی قبلی نه از طرف ما و نه از طرف هنرمند وجود نداشت و اصلاً نیازی هم به چنین کاری نبود؛ چراکه به هر حال این اثر به صورت طبیعی فروش میرفت. در سالن، ۷ نفر برای خرید اثر دست بلند کردند و برای ما نیز قابل پیشبینی بود که این تعداد برای خرید اثر داوطلب شوند.
_ آیا پیش بینی میکردید که اثر یادشده تا این اندازه افزایش قیمت داشته باشد؟
به هیچ وجه؛ اگر شما قبل از برگزاری نمایشگاه حراج از من میپرسیدید، میگفتم این کار بین برآورد قیمت کمینه و بیشینه به فروش میرسد و اگر بعد از نمایشگاه حراج که اقبال بعضی از مجموعهداران را برای خرید این اثر دیدم، میپرسیدید، میگفتم به احتمال زیاد از رقم برآورد بیشینه (۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان) بالا میرود، فروش ۲ میلیاردی را محتمل و فروش ۳ میلیاردی را بعید میدانستم. اگر این اثر به قیمت ۲ میلیارد تومان به فروش میرسید، هم برای ما کافی بود و هم برای آقای آغداشلو. به هر حال حراج تصمیم داشت ۱۱۰ اثر را به فروش برساند و طبیعتاً نمیخواست با تمرکز بر روی یک اثر، کل جریان تحت شعاع قرار بگیرد.
_ به نظر خود شما علت این افزایش قیمت چشمگیر چه بود؟
همه چیز به علاقه بیش از حد دو مجموعهدار برمی گشت که می خواستند این اثر را حتماً به دست بیاورند و پای این تصمیم نیز ایستادند.
این اتفاق بارها در حراجهای داخلی و خارجی رخ داده است که بعد از رقابت میان چند خریدار، دو نفر باقی ماندند و تا حد بیاندازهای رقابت را ادامه دادند. در همین حراج تهران، بارها پیشآمده بود که اثری ۱۰ یا ۱۲ برابر قیمت برآورد شده خود به فروش برسد، اما چون قیمت نهایی ۵۰۰ یا ۳۰۰ میلیون تومان بوده، به چشم نیامده و تیتر خبری نمیشده است. این درحالی است که وقتی اثری از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان به ۱۲ میلیارد افزایش پیدا میکند و رکورد هنر ایران را می زند، تیتر خبر میشود. مجسمه پرسپولیس آقای تناولی نیز که در حراج آوریل ۲۰۰۷ به قیمت ۲.۸ میلیون تومان به فروش رسید با برآورد اولیه ۴۰۰ هزار دلار در حراج شرکت کرده بود. افزایش قیمت اثر آقای تناولی هم نتیجه رقابت میان دو نفر بود.
به صورت کلی بسیاری از رکوردهای مارکت هنر در دنیا که به قیمتهای بالای ۱۰۰ میلیون دلار میرسند، به خاطر این است که بیش از نیمی از راه را دو نفر طی میکنند و اتفاقا آن دو نفر هم میدانند که قیمت اصلی این آثار این نیست، اما میخواهند آن کار را به هر قیمتی به دست بیاورند.
_ آیا حواشی ماههای اخیر، منجر به تردید برای حضور اثر آیدین آغداشلو در حراج تهران نشد؟
خیر. لازم به توضیح است که هیچ موضوعی مبنی بر ممنوعالکاری او یا اشکال در خرید و فروش آثارش نیز از سوی نهادهای رسمی و مراجع قضایی اعلام نشد. ضمن اینکه آثار ایشان همانند باقی آثار جهت حضور در سیزدهمین دوره حراج تهران از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفت.
اگر اثر آقای آغداشلو در قیمتی که ما پیشبینی کرده بودیم به فروش میرسید، اصلاً کسی این سوال را مطرح نمیکرد. این افزایش قیمت باعث شد که برخی تصور کنند که واکنشی بوده است به اتهاماتی که علیه ایشان مطرح شده بود.
_ به طور کلی آیا افزایش یکباره قیمت یک هنرمند، میتواند در بازار هنر او تاثیرگذار باشد؟
اگر اثر یک هنرمند به یکباره افزایش پیدا کند، لزوما به معنای افزایش قیمت آثار آن هنرمند نیست، مگر اینکه این اتفاق بارها رخ دهد تا تبدیل به یک روند شود. مجموعهداران به یک روند نگاه میکنند و نه به جرقهای که یک بار زده شده است. بارها پیش آمده که هنرمندی در حراجهای داخلی و خارجی با افزایش قیمت یکباره همراه بوده است، اما در حراجهای بعدی با قیمتهای بسیار پایینتری به فروش رسیده است. برعکس این موضوع نیز پیش آمده است. اگر یک بار اثر هنرمندی به فروش نرسد، به این معنی نیست که قیمت آثار او به سرعت پایین خواهد آمد. به عنوان مثال در حراج قبلی یکی از آثار آقای احصایی به فروش نرسید، اما در حراج اخیر اثر ایشان ۵ میلیارد برآورد شد و نزدیک به شش میلیارد به فروش رسید. در واقع مارکت یک هنرمند شناخته شده نه با یک بار سقوط قیمت نزول پیدا میکند و نه با یک جهش، افزایش.
به نظرم آثار آیدین آغداشلو نیز همان جایگاهی که در مارکت هنر را داشت را حفظ میکند. به طور کلی پیشتازان بازار هنر ایران در حراجهای خارجی هنرمندانی چون بهمن محصص، پرویز تناولی و منیر فرمانفرمائیان هستند. هنرمندان دیگری همچون سهراب سپهری و آیدین آغداشلو نیز بیشتر خریدار داخلی دارند و در بازارهای خارجی چندان طرفداری ندارند.
_ فکر میکنید در دنیای هنر، حواشی منفی چقدر میتواند به نفع هنرمند تمام شود؟
حواشی که پیرامون یک هنرمند به وجود میآید، اعتبار و حیثیت آن هنرمند را به چالش میکشد، اما ممکن است قیمت آن هنرمند را بالا ببرد، چراکه اثر هنری دارای هویتی مجزا از خالق آن است و افزایش قیمت نیز از قوانین و پارامترهای مجزایی تبعیت میکند. آبرو برای یک انسان و هنرمند مطرح است، اما برای یک اثر هنری بیشتر شهرت مطرح است.
وقتی هنرمندی تیتر رسانهها میشود، این امر ناآخودگاه به شهرت آثار او کمک میکند. این موضوع در تاریخ هنر بسیار اتفاق افتاده است و میتوان مثالهای زیادی برای آن آورد. به طور کلی داستانهایی که در حواشی زندگی هنرمندان توسط رسانهها مطرح میشود، در نهایت ممکن است که قیمت آثار آن هنرمندان را بالا ببرد.
اما درباره اینکه موضوع آقای آغداشلو نیز اینچنین بوده است، تردید دارم. بعید میدانم که این حواشی باعث شده باشد که مجموعهداران، بیشتر برای خرید اثر مصر شده باشند.
_ فکر میکنید حواشیپیش آمده تا چه اندازه آینده خود حراج تهران را تحت شعاع قرار میدهد؟
طرفین بازی یک حراج، افرادی هستند که آثار میدهند و کسانی که آنرا می خرند. اگر مجموعهداران، هنرمندان و گالریداران تحت تاثیر حواشی قرار بگیرند، در آینده حراج تاثیر گذاشته میشود. من فکر نمیکنم که جامعه هنری و مجموعهداران به این حواشی توجهی چندانی داشته باشند.
علیرضا سمیع آذر
_ فارغ از جامعه هنری، وجه عمومی و نظرات مردم برای شما اهمیتی ندارد؟
بسیار مهم است. به هرحال ما یک کار ملی انجام می دهیم و خودمان را یک شرکت تجاری که فقط کار خرید و فروش انجام میدهد، نمیدانیم؛ اگر این فکر را داشتیم تا این اندازه حراج را علنی نمیکردیم و آنرا به طور خصوصی بدون حضور رسانهها جلو میبردیم. ما قطعا نگاه فرهنگی داریم و بر اساس علاقهای که به هنر و ایمانی که به توسعه فر هنگی کشور داریم، این کار را انجام میدهیم.
_ به نظر شما چرا در ایران به مقوله خرید و فروش آثار هنری به چشم پولشویی نگاه میشود؟ آیا این موضوع به عملکرد متولیان اقتصاد هنر در ایران بازمیگردد یا ریشه در فرهنگ عمومی جامعه دارد؟
باید این نکته را در نظر داشته باشید که بازار هنر در ایران بسیار جوان است. اگر گفته میشد فرشی به قیمت چند میلیارد تومان به فروش رسیده است، کسی چندان تعجب نمیکرد. چون فکر میکردیم حتما ارزش آنرا داشته است یا اگر کسی مبلغ زیادی برای خرید اتومبیل یا خانه بپردازد، تعجب نمیکنیم؛ اما اگر درباره خرید یک اثر هنری یک دهم این قیمتها نیز پرداخته شود، تعجب میکنیم! عدهای تصور میکنند اگر یک اثر هنری مورد توجه قرار بگیرد یا دروغ بوده یا داستانی پشت سر آن وجود دارد.
به طور کلی در جامعه نسبت به فروش آثار هنری یک نوع ناباوری وجود دارد. البته تصور میکنم هر مقدار که زمان جلوتر برود، این باور نیز در مردم شکل میگیرد. در غرب هم اینچنین بوده و با عادی شدن افزایش قیمت آثار هنری، هماکنون خریداری آثار به قیمت بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به امری رایج تبدیل شده است. تا قبل از دهه ۹۰، کل مارکت هنر در اختیار امپرسیونیستها بود و همه فکر میکردند گرانترین هنرمندان افرادی همچون پل گوگن، ونگوگ و سزان هستند و هنرمند دیگری نمیتواند به قیمت آثار آنها برسد. این درحالی است که بعد از مدتی هنرمندان دیگری وارد بازار هنر شدند به غیر از امپرسیونیستها که آثارشان با قیمتهایی بالای ۱۰۰ میلیون دلار به فروش رسیده است.
در این میان شبکههای اجتماعی هم به همه این فرصت را داده است که بدبینیها و بدگمانیهایشان را تبدیل به اظهارنظرهای معترضانه کنند. این یک عادت کلی در سطح جهانی است که در برخی جوامع نمود بیشتری پیدا میکند.
_ پیشتر اشاره کرده بودید بازار هنر به سمت قیمتهای معقول پیش میرود؛ با توجه به اینکه مجموع فروش حراج امسال دو برابر حراجهای قبلی بوده است، آیا قیمتهای این دوره بالاتر از مقدار واقعی، در نظر گرفته شده بودند؟
به طور کلی همیشه افزایش قیمت آثار هنری در جهان با یک پرش یا افزایش قیمت یکباره همراه است که این اتفاق در بازار داخلی کشور ما در سالهای اخیر اتفاق نیفتاده بود. این نکته را هم در نظر داشته باشید که به دلیل شرایط کرونایی، حراج تیر ماه برگزار نشد و حراج بعدی با فاصله حدود یک سال از حراج قبلی برگزار شد. بنابراین این پرش خودش را در حراج این دوره نشان داد و قیمتها به یکباره افزایش پیدا کردند.
در نظر داشته باشید که در مدت یک سال گذشته، ما با افزایش شدید قیمت ارز و سایر محصولات همراه بودیم و به طورکلی تمام محصولات با چند درصد افزایش قیمت همراه بودند و طبیعی بود که بازار هنر نیز خودش را با سایر افزایش قیمتها همسنگ کند. با این وجود قیمت آثار هنری در حراج این دوره درصدی افزایش داشته است.
_ بنابراین میتوان اینگونه گفت که فارغ از معقول بودن قیمتها، صرفا تلاش میشود که قیمت آثار هنری به قیمت بینالمللی آنها نزدیک شود؟
ما قیمتها را بالا نمیبریم، اما گاه به صورت طبیعی این اتفاق میافتد. پیشتر نیز در دو مقطع زمانی قیمت آثار هنری با افزایش یک باره همراه و قیمت آثار در داخل کشور به قیمتهای بینالمللی نزدیک شد. این بار نیز با توجه به افزایش قیمت ارز، قیمت آثار هنری پایین آمده بود و طبیعی بود که باید با افزایش قیمت همراه میشدند.
برهمین اساس نیز تصمیم گرفته شد که در ایران نیز قیمتها افزایش داشته باشند تا به قیمتهای دلاری خود نزدیکتر شوند.
_ به صورت کلی ارزیابی شما از تاثیر کرونا در بازار هنر چیست؟ فکر نمیکنید شیوع ویروس کرونا در ظاهر به ضرر و در باطن به نفع بازار جهانی هنر بوده است؟
در سطح بینالمللی، رکوردهای زیادی در یک سال اخیر زده شده است و آثار گران، گرانتر شدند. به این دلیل که در بخشهای دیگر رکود وجود دارد و بسیاری به سمت هنر آمدند. آثار هنری همیشه این مزیت را دارند که هم در شرایط رونق و هم در شرایط رکود افزایش قیمت دارند.
در واقع میتوان گفت که بازار اولیه که شامل گالریهاست به شدت در این ایام دچار رکود شد و بازار ثانویه که شامل آثار گران و مهم است با رشد چشمگیری همراه شد.
_ با توجه شیوع ویروس کرونا، آیا خریدارهای حراج امسال کمتر شده بودند؟
خریدارها ثابت نیستند و تغییر میکنند. زمانی ما میتوانیم نگران باشیم که یک تعداد محدود و مشخصی خریدار داشته باشیم، اما چون خریدار جدید داریم این پویایی وجود دارد. خریداران جدید و جوان برای ما و به طور کلی بازار هنر، خبر خوبی است.
_ آیا از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز خریداری داشتهاید؟
فقط یک بار حدود سه سال پیش یک تابلو از کمالالملک و یک اثر از بهجت صدر برای موزه هنرهای معاصر تهران خریداری شد.