محبوبه کاظمی دولابی و اقتصاد هنر ایرانی و اسلامی در حوزه ملی و بین المللی در گفتگو با دو روزنامه ایران و همشهری
به این نتیجه رسیدم که سرمایههای داخلی هنر کفاف اقتصاد هنر را نمیدهد و نیازمند گسترش این بازارها هستیم. اما خط و خوشنویسی را انتخاب کردم، چون پس از سالها فعالیت متوجه شدم که نه تنها به هنر خوشنویسی توجه نشده که مورد بیمهری هم قرار گرفته است، درحالیکه توجه به این ظرفیتها یکی از مهمترین منابع اقتصاد کلان کشور است.
ایران آرت: محبوبه کاظمیدولابی، مدیر گالری ترانه باران و بنیانگذار حراج باران است. او با راهاندازی حراج تخصصی خوشنویسی توانسته نگاههای اقتصادی را به خطوط فارسی جلب کند که در روزگار معاصر کار جالب توجهی ست. کاظمی که هدف اصلی خود از تاسیس حراج باران را توسعه هنر ایرانی و اسلامی می خواند معتقد است این حراج می تواند زمینه ساز جبران غفلت تاریخی ما در قبال هنر آبا و اجدادی مان شود و با ایرانیزه کردن نسخه های موفقی مانند بینال ونیز و فیلم کن، در سایه یک عزم ملی، بر پایه گردشگری هنری تحولی بزرگ در ارز آوری کشور به وجود آورد . او به تازگی دو گفتگو با روزنامه های ایران و همشهری داشته که به سبب پاسخ هایش به برخی پرسش های رایج درباره حراجی ها مانند نحوه قیمتگذاری آثار، مشخصات خریداران و ... خلاصه ای از این گفتگوها را تقدیم تان می کنیم:
به نظر شما حراجهایی که در ایران برگزار میشود تا چه حد موفق بودهاند؟
این مسأله را باید از دو زاویه مورد تحقیق قرار داد. یک بخش آن وجه عمومی است و این مسأله که چقدر این حراج در جامعه تأثیرگذار بوده و وجه دوم اینکه برنامهریزیهایی که حراجگذار برای خود داشته تا چه حد عملی شده است. فکر میکنم ما در حراج باران پیشرفت خوبی در این زمینه داشتهایم و اتفاق خوبی در حوزه خوشنویسی و اقتصاد هنر رخ داده است.
در این مسیر چه مشکلاتی سر راه حراجها وجود دارد؟
برگزاری یک حراج کار پیچیده و سنگینی است و مشکلات خاص خود را دارد ولی ما با پذیرش این مشکلات وارد این مسیر شدیم. یکی از مهمترین مشکلات اما دیدگاه مسئولان و متولیان حوزه فرهنگ و هنر است. تسهیلگری مسئولان در حوزههای مربوط به این رویدادها بهطور مستقیم و غیرمستقیم میتواند تأثیر بسزایی در این حوزه داشته باشد و حتی باعث رشد تصاعدی در روند تأثیرگذاری این رویدادها در جامعه هنری شود. در صورت وجود چنین حمایتهایی آن مشکلاتی که بخش خصوصی بر دوش میکشد بسیار کمتر میشود و تلاشهای آنها زودتر به نتیجه میرسد و رشد بیشتر در زمان کمتر حاصل میشود. حمایت مسئولان میتواند در این رکود اقتصادی، هزینههای سنگین بخش خصوصی را کمتر کند و برای کسانی که سرمایهدار هستند و قصد دارند مجموعهدار شوند میتواند ایجاد انگیزه کند. بهاینترتیب افراد متعددی میتوانند از طریق این رویدادها به حوزه هنر گرایش پیدا کنند و در مجموع اقتصاد هنر تحت تأثیر قرار میگیرد.
جذب مخاطب برای حراجهای هنری نیاز به چه بسترسازی اجتماعی یا اقتصادی دارد؟
به حتم مولفه های متعددی باید مورد توجه قرار گیرد و در خصوص هر یک باید تولید محتوای مختص جامعه هدف آن تولید شود. مهمترین مسأله برای جذب افراد به این رویدادها بحث رسانه و اطلاعرسانی به مردم و ارتقای فرهنگ عمومی است که با انتقال تولید محتواهای هدفمند میسر است. ما باید فرهنگ جامعه را به سمتی ببریم که باور کند وجود بعضی اتفاقها در جامعه لازم است و به انجام بعضی فعل و انفعالات در حوزه اقتصادی هنر و فرهنگ اعتقاد پیدا کند. مهمترین عاملی که میتواند در سطح عمومی جامعه ایجاد انگیزش کند، مجاری اطلاعرسانی و رسانهای و چنانکه گفتم بازنشر تولید محتواهای هدفمند است، اما این کار فقط از بخش خصوصی بر نمیآید و نمیتوانیم توقع داشته باشیم بخش خصوصی بار همه این مسائل را برعهده بگیرد. خوب انجام دادن کار، انتخاب موضوع درست، شناخت فرصتها، شناخت نیازها و... همه از ارکان اصلی یک فعالیت فرهنگی، هنری و اقتصادی است. با توجه به ارزشهایی که در کشور ما مطرح است و اینکه موضوع توسعه فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی را در برنامه ششم توسعه داریم. سازمان میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت امور خارجه و... مراجعی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا این اقدامات را در سطح بینالمللی بشناسانیم. هنر ما در دنیا مطرح است و امروزه میبینیم حراج آثار اسلامی در دنیا چه غوغایی میکند و چه استقبالی از آن میشود. پس ما بهعنوان یک منبع میتوانیم این داراییهای با ارزش کشور را براساس استانداردها و چارچوبهای کشورمان معرفی کنیم.
حراج باران چطور شکل گرفت؟
از سال ۱۳۹۰ طرح برگزاری این حراج نوشته شد، تلاش کردیم در تدوین این ایده، چند سال کار علمی پژوهشی انجام دهیم، پیش از این هشت سال در زمینه هنر، گردشگری هنری و اقتصاد هنر تجربیات میدانی و عملیاتی متعددی انجام شد تا کنشی استاندارد مطابق با تجربه های جهانی و ایرانیزه شده به منصه ظهور برسد.
تفاوت حراج باران با حراجهای دیگر تمرکز بر آثار خط و خوشنویسی و ارائه آثاری با قدمت بالاست. آگاهان بر این عرصه می داند این تفاوت جنس و ماهیت کار در بازار هنر را بسیار بسیار متفاوت می کند. این هنر بین ۵۷ کشور اسلامی مشترک بوده و بخشی از اهمیت حراج باران در تنوع آثاری است که با قدمت زیاد مثلا ۱۴۰۰ سال در آن موجود است. از سوی دیگر آثار مدرن، معاصر و امروزی نیز در این حراج به چشم میخورد.
پیوند هنری مغفول مانند خط با بازار و وارد کردن آن به حوزه اقتصاد هنر چطور ممکن شد؟
سالها بود در عرصه توسعه هنرهای ایرانی-اسلامی و توسعه اقتصادی هنر فعالیت میکردم. نباید از این غافل بود که توجه به امور اقتصادی از ارکان مهم هر حوزهای محسوب میشود. با توجه به فعالیت در حوزه گردشگری و تحقیق و پژوهش درباره هنرهای ایرانی و اسلامی به این نتیجه رسیدم که سرمایههای تبادل شده در عرصه هنر کفاف این حوزه را نمیدهد و نیازمند گسترش آن هستیم. از سوی دیگر در دنیا نیز آنچه در حوزه گسترش هنر مورد توجه قرار میگیرد، راهاندازی حراجهاست. کشورهای موفق در اقتصاد هنر نیز حراجیهای بسیاری دارند. در ایران نیز باید چنین شرایطی حاکم میشد؛ حراجهایی با استانداردهای بینالمللی مطابق فضای کاری ایران که بتواند در توسعه اقتصادی هنر موفق باشد. به این نتیجه رسیدم که سرمایههای داخلی هنر کفاف اقتصاد هنر را نمیدهد و نیازمند گسترش این بازارها هستیم. اما خط و خوشنویسی را انتخاب کردم، چون پس از سالها فعالیت متوجه شدم که نه تنها به هنر خوشنویسی توجه نشده که مورد بیمهری هم قرار گرفته است، درحالیکه توجه به این ظرفیتها یکی از مهمترین منابع اقتصاد کلان کشور است.
معمولا مشتریان حراج باران از چه طیف خریدارانی هستند؟ آیا نهاد یا سازمانهای دولتی نیز از این حراجها استقبال میکنند؟
ما تا امروز خریداری از سوی نهادها نداشتهایم و حتی کمترین حمایتی از طرف سازمان و نهاد دولتی نشدهایم؛ حتی در حد تماشای نمایشگاه حراج هم نیامدهاند. اما خریداران این حراجها یا با این حوزه آشنا هستند و یا مجموعهداران بزرگ و دوستداران این هنرند که اندیشه و سرمایههای فرهنگی دارند؛کسانی که با گذشت زمان در جلساتی که در طول سال با آنها صحبت میکنیم، کمکم به این آثار علاقهمند میشوند.
یکی از مسائل چالشبرانگیز مسأله ناشناخته بودن خریداران است و عدهای عقیده دارند عدم معرفی خریداران نشاندهنده صوری بودن خریدها است. این مسأله چقدر میتواند درست باشد و آیا در حراجهای خارجی خریداران معرفی میشوند یا مبنا بر ناشناس بودن آنها است؟
یک قاعده طبیعی در حراجهای دنیا این است که معمولاً نماینده خریدار به حراج میآید نه خود آن فرد. بنابراین معمولاً خود خریدار در حراج دیده نمیشود. از سوی دیگر بعضی از اطلاعات مربوط به حریم شخصی خریدار است و در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که مشتری یک کالا را به دیگران معرفی کند. این موضوع در همه مشاغل وجود دارد و بهعنوانمثال خریدار یک خانه یا ماشین که قیمتی چندین برابر یک اثر هنری دارد هیچوقت به دیگران معرفی نمیشود. اینکه انتظار داشته باشیم حراجگذار بهدلیل اینکه عدهای عقیده دارند باید خریدار آثار معرفی شود، این کار را انجام دهد، اصلاً اعتقاد صحیحی نیست. البته در مواردی خریدار تمایل دارد خودش را معرفی کند که این یک تصمیم شخصی است.
با چه مکانیسمی آثار ارائه شده در حراج قیمتگذاری میشوند؟
روند قیمتگذاری، خصوصا در حراج باران که آثار قدمت بالایی دارند براساس هر دوره تاریخی متفاوت است؛ مثلا قیمت آثار دوره تیموری با صفوی و قاجاری متفاوت است و قیمت همه اینها با آثار دوره معاصر فرق میکند. اما در کنار توجه به این مسئله، کیفیت اثر بهجا مانده بر اساس اصالت، هنرمند اثر، محتوای نوشتهشده، تزئینات اثر و... است. مهمترین روش تشخیص، روش مقایسهای است. این روش در دنیا استفاده میشود و به این مسئله میپردازد که آثار آن هنرمند پیش از این با چه قیمتی فروخته شده و در کدام موزه نگهداری میشود و از چه جایگاهی در دنیای هنر برخوردار است. با توجه به اینکه در ایران منبع قیمتگذاری مشخصی نداریم، مجبوریم با مقایسه و استفاده از شاخصهای جهانی قیمت آثار را تعیین کنیم. این البته مربوط به آثار قدمایی است و آثار معاصرانی که در قید حیات هستند به شیوهای دیگر قیمتگذاری میشوند.
آیا ما چنین بازاری را برای هنر خوشنویسی ایجاد کردهایم؟
ارزش ذاتی آثار هنری در دنیای هنر از منابع مهم اقتصادی در کشور است. میتوانیم از این آثار استفاده کنیم و آن را به مارکت هنر بیاوریم. آثار خطی ذاتا باارزش هستند و بازار خوبی در دنیا کسب کردهاند و ما نیز از این بازار استفاده میکنیم. کسانی که میخواهند روی هنر خوشنویسی سرمایهگذاری کنند، وقتی متوجه میشوند چنین ظرفیتی وجود دارد و آثار ما در موزهها و حراجیهای معتبر دنیا با قیمتهای بالایی به فروش میرسد، به این بازار جذب میشوند.
فضای حاکم بر حراجها، بسیار هیجانی است و گاهی آن فضا باعث ترغیب خریدار به خرید خواهد شد. آیا این نوع فروش درست است؟
قیمتهای هیجانی طبیعت ذاتی حراجهاست و شرکت کنندگان در حراجی ها با علم به این نکته پای مزایده حاضر می شوند. از اساس یکی از موضوعاتی که باعث فروش آثار میشود برخوردهای هیجانی و ورود خریداران جدید به این بازارهاست. مهم این است که در این حراجها آثار منحصر بهفردی ارائه شود که باعث شور و هیجان در جمع میشود.
حراج باران در سطح ملی تاثیرات بین المللی هم دارد؟
در تمام دوره های حراج باران ما خریداران و یا دستکم بید کنندگان خارجی داشته ایم اما خریداران بین المللی از تعهدات حراج باران آگاه اند و می دانند آثار بالای یکصد سال را نمی توان از ایران خارج کرد.در عین حال خوشبختانه یکی از تأثیرهای حراج باران این است که طی چند سال گذشته در حراجیهای معروف خارج از کشور مثل کریستیز، ساتبیز و بونامز هم به خوشنویسی توجه بیشتری شده است. خیلی از مجموعهداران یا کسانی که بهعنوان واسطههای هنری کار میکنند، آثار خوشنویسی را از کشور خارج کردند تا در حراجهای خارجی به فروش برسانند. البته برعکس آن هم اتفاق میافتد و میبینیم که سرمایهگذاران ما آثاری را از خارج کشور میخرند و در داخل کشور به فروش میرسانند. وقتی یک حراج برنامهریزی میشود، قطعاً به یک جامعه هدف بزرگ میاندیشد که برای آن تلاش میکند. قصد ما صرف انجام یک رویداد نیست بلکه حراج یک کار اقتصادی است که بهعنوان یک اهرم پیش برنده در حوزه فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی فعالیت میکند. اگر به معنای واقعی کلمه بخواهیم در این مسیر ترویجی ورود کنیم، قطعاً یک جامعه بزرگتر را دیدهایم و برای رسیدن به آن جامعه هدف تلاش میکنیم. با توجه به اینکه بسیاری از آثار ارائه شده در حراج باران، آثار قدیمی هستند که امکان خروج از کشور را ندارند؛ راهکاری که برای ارتباط با مخاطبان خارجی اندیشیدیم بحث گردشگری هنری است تا بتوانیم با توجه به جذابیتهای تاریخی و قدمت آثار ارائه شده در این حراج، گردشگران هنری را برای دیدن آثار نمایشگاه جذب کنیم و ضمن صیانت از میراث فرهنگی و هنری کشور، از این طریق حضور گردشگران برای کشور ارزآوری و درآمدزایی کنیم و به نفع هنر کشور و اقتصاد هنر حرکتی انجام دهیم.
آرزوی شما برای رونق این بازار چیست؟
تأثیر حراجها در رونق اقتصاد هنر بسیار مهم است و امیدوارم تعداد این حراجها بیشتر شود تا ابزار اقتصادی در خدمت فرهنگ قرار گرفته شود. این امر میتواند برای اهداف سیاسی، فرهنگی و... بسیار پیش برنده باشد. بسیاری از آثار خطی با سلیقه و پسند ما همخوانی و نزدیکی دارد و ما میتوانیم از این هنر استفاده کنیم. امیدوارم این هنر هرچه بیشتر از طرف نهادهای دولتی و خصوصی حمایت شود.