رویکرد انتقادی به فضای شهری تا تکثیر خود در یک مونودرام / گالریگردی ایران آرت در 4 نمایشگاه
سارا ساسانی: در گالری گردی این هفته ایران آرت به گالریهای فرمانفرما، اُ، ثالث و محسن رفتهایم.
ایران آرت: نمایشگاه گروهی عکس و چیدمان با عنوان «خرمشهر +30» در گالری فرمانفرما، نمایشگاه چیدمان مونا آقابابایی با عنوان «مطالعه در سطح» در گالری اُ، نمایشگاه آثار شقایق سوزنکار با عنوان «مونودرام» در گالری ثالث و نمایشگاه ویدئوهای تورج خامنهزاده با عنوان «نغمه نیستم که بخوانی» در پاسیو گالری محسن سوژههای این هفتۀ گالریگردی ایران آرت هستند.
خرمشهری که نباید اینگونه باشد
خرمشهر از آن واژههایی است که بارها و بارها تکرار شده و هر سال در روز سوم خرداد بنابر سالگرد آزادسازی این شهر، نام آن تکرار میشود.
خرمشهر پیش از این با نامهایی چون؛ ناژیتو، آگینس، کرخینیا، مهرزی و مُحمَره خوانده میشده است. اما از سال 1316 این نام بر این شهر گذاشته شد و تا به امروز باقی ماند. خرمشهر اگر چه روزی حقیقتاً خرم- شهر بوده است اما پس از جنگ و چند رخداد پیش از آن دچار ویرانی شد و همچنان پس از سی سال که از جنگ میگذرد، این شهر چهرهای آباد نیافته. پرداختن به یک شهر از سوی هنرمند و جمعآوری این آثار توسط یک نمایشگاهگردان در مناسبتی خاص میتواند مورد توجه قرار بگیرد؛ فریدون فربود در سالروز آزادسازی خرمشهر (در سال 1361) به جمعآوری عکسهایی از این شهر در دورههای مختلف و به مناسبتهای مختلف و نمایش آن در گالری فرمانفرما پرداخته است.
او در بخشی از بیانیۀ این مجموعه گفته است: «نمایشگاه "خرمشهر +30" تصویری از یک شهر است. تصویری از بخشی از این سرزمین که روزگاری هم «خرم» بود و هم «شهر». بهانهایست تا بیاد بیاوریم که مردم خونگرم و مهربانی که سرهایشان را بر روی طلای سیاه ایران میگذارند، استحقاق دیدهشدنی بهتر را دارند ...»
خرمشهر +30 در برگیرندۀ آثاری است که به لحاظ تاریخی سرگذشت این شهر را روایت میکند، چنانچه در گالری توصیه شده که آثار از سمت راست دیده شود تا این جریان و دورههای تاریخی از نظر مخاطب دور نماند.
در آثار خرمشهر پیش از انقلاب، مجموعهای از عکسهای قدیمی خرمشهر را میبینیم که با تغییراتی دوباره توسط رودابه باقرینژاد چاپ شده است و همچنین اثری از جاسم غضبانپور که تصویری از خرمشهر پیش از انقلاب و جنگ را نشان میدهد، اسمی که آنقدر در ایام جنگ تکرار شد که گذشتۀ آن نادیده گرفته شد.
در بخش دیگر نمایشگاه آثاری از محمد فرنود، بهرام محمدیفرد و غضبانپور دیده میشود که خرمشهر را در هنگام جنگ ایران و عراق نشان میدهد، بعلاوه آثار دیگری از محسن راستانی، ساسان توکلی فارسانی، بهروز بادروج، احسان ضیایی و مهدی مقیمنژاد که به خرمشهر بعد از جنگ و زندگی مردم در شهر همچنان ویران خرمشهر پرداختهاند.
در بخش خرمشهر: امروز، عکاسان جوانتر به خرمشهری از نگاه خود پرداختهاند که کمی از مستندنگاری و عکاسی خبری هنگام جنگ و همچنین تیپنگاری راستانی فاصله گرفتهاند و خرمشهری را ساختهاند از آن خود. در این بخش سعیده افروخته، امید شلمانی و امیر امیریان به شهری پرداختهاند به نام خرمشهر، اما این شهر تکهای از ذهن آنها شده است، چراکه با آنچه تاکنون از این شهر دیدهایم فاصله گرفته است. شاید خرمشهری که باید باشد یا خرمشهری که نباید اینگونه باشد.
نمایشگاه گروهی عکس و چیدمان با عنوان «خرمشهر +30» تا 10 خرداد در گالری فرمانفرما ادامه دارد. گالری فرمانفرما در خیابان کریمخان، خیابان خردمند شمالی، کوچه اعرابی 2 واقع شده است.
شهر در فرم خلاصه میشود
اینکه یک کلان شهر را در فرمهای موجز و ساده خلاصه کنیم، به نظر کار پیچیدهای میآید، اما مونا آقابابایی در گالری اُ به این موضوع پرداخته است. مونا بابایی در سه سطح به مطالعۀ این موضوع پرداخته است: «سطح یک: دنبال کردن دیوارهای یک شهر، خیره شدن بر توالی پیوستۀ دیوارها و دست سودن بر بافت آن، گم شدن در پس هزارخانۀ پی در پی و ساییدن غبار دیوارهای شهر در کاغذ. سطح دو: پاییدن نگاه خیره به حرکت دوری آب-نما که هر جز متحرک از سویی به سویی دیگر میرود اما کل متحرک همچنان بر جای خود باقی است. سطح سه: پیمودن مسیر ناگزیر در شهر، چون جستن عضلات بدن، بیاراده که گاه پوست چسبیده به خود را نیز به جنبش آرد و زود گذرد.»
مونا آقابابایی در مجموعۀ اخیرش به نمایش آثاری فرمال از سازههای ترکیبی فلزی و پلاستیکی پرداخته است. این آثار به مثابۀ هدایتگر انسان در عرصۀ وسیع شهر میمانند که عنصر متحرک در شهر را از سویی به سوی دیگر رهنمون میشوند. این سازهها گاهی برای استراحت و سکنی گزیدن موقتی پیاده در شهر نیز چاره جستهاند و محلی را برای تکیه دادن و نشستن موقت او در نظر گرفتهاند.
این چیدمان نه بخش اول و ساختگی شهر یعنی سازههای آن است که ما به مثابۀ بناها و عمارتها میشناسیم و نه بخش متحرک و جاری شهر است که ما به عنوان عناصر انسانی در نظر میگیریم، بلکه مطالعهای در سطح سوم است؛ سازههایی که متریال را از بخش اول وام گرفته است، اما فرم و محتوا را از بخش دوم؛ این سازهها در خدمت انسان هستند و بنا بر این است که به او در شهر کمک کنند.
این چیدمانهای هدایتگر به رنگ سیاه عناصری بارز در سطح شدهاند که ابژهگی آنها نیز گاهی خود سوژۀ مطالعه قرار میگیرند. فرمهایی که گاهی شبیه به صندلیهای اتوبوس درون شهری میمانند و گاهی به مثابۀ وسایل فلزی ورزش همگانی در بوستانهای شهر.
این چیدمان به همراه متریالهایی کاغذی کوچک بر روی دیوار گالری ارائه شدهاند، کاغذهایی که طرحهای آنها حاکی از یک نقشۀ از پیش طراحی شده برای ساخت و بنای این چیدمانهاست.
شاید ضروری به نظر میرسد که هنرمند شهر خود و سطوح اطراف خود را گاهی مورد مطالعه و بازنمایی قرار دهد تا زیست در شهر و میان این سطوح برای هنرمند راحتتر شود.
نمایشگاه آثار مونا آقابابایی با عنوان «مطالعه در سطح» تا 17 خرداد در گالری اُ برپاست. گالری اُ در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، خیابان خدری (شاهین سابق)، شمارۀ 8 واقع شده است.
صحنۀ کوچک نمایش
شقایق سوزنکار در مجموعۀ اخیرش با عنوان «مونودرام» در گالری ثالث به نمایش دنیای خصوصی و درونی خود پرداخته است. او در این نمایشگاه با آثار نقاشی و تعدادی مجسمه به نمایش منهای متعددی از درون خود دست زده که این منها، گاهی بسیار نزدیک به شخصیت هنرمند و گاهی بسیار دور از او هستند.
سوزنکار در این آثار شخصیتی نمایشی و دراماتیک از خود را به نمایش گذاشته است او معتقد است وقتی که از زندگی نمایشی و جامعۀ تئاتری (به عقیدۀ گافمن) خسته میشویم بهتر است به درون خود رجوع کنیم و شهری از خیمه شب بازی، نمایش و شعبده و رقص و آواز در دنیای خصوصی و درونی خود به راه بیندازیم تا شاید برای لحظاتی ذهن را از بازیها و بازی خوردنهای دنیای پر تردد بیرون وانهیم.
شقایق سوزنکار در کل آثار نقاشی و حجمی خود چهرهای از خود را در لباسها و شخصیتهای مختلف به نمایش میگذارد و کلی متکثر از خود را نمایش میدهد. او گاهی کودک و گاهی پیر میشود، گاهی دلقک و گاهی جدی میشود و ملغمهای از گوناگونی و تنوع را در دنیای ویژۀ خود میسازد. گاهی چندتا میشود و در یک مجمع شورایی را برای خود تشکیل میدهد. آثار حجمی او که در ابعاد کوچکی ارائه شدهاند به نمایش شقایقهایی در موقعیتها، چهرهها، لباسها و سنین مختلفی میپردازد.
سوزنکار در این آثار تلاش میکند نمایشی کوچک و تخیلی از دنیای بزرگ واقعی بیرون نشان دهد که همین امر موجب میشود که آثار او از مرز فانتزی بودن فاصله بگیرد و نقدی باشد بر رنگارنگی و چهرههای متکثر مردم شهر.
نمایشگاه آثار شقایق سوزنکار با عنوان «مونودرام» تا 15 خرداد در گالری ثالث ادامه دارد. گالری ثالث در خیابان کریمخان، بین خیابان ایرانشهر و خیابان ماهشهر، شمارۀ 148 واقع شده است.
نَه پایِ رفتن
تورج خامنهزاده از هنرمندان معاصر ایران است که اغلب آثارش با رویکردی انتقادی به محیط و فضای اطرافش و همچنین مسائل اجتماعی طراحی و ارائه شده است. او در نمایشگاه جدیدش با عنوان «نغمه نیستم که بخوانی» در پاسیو گالری محسن به مسئلۀ مهاجرت و میل به آن پرداخته است. البته مهاجرتی از سر هراس و ناگزیری، او در این مجموعه که به صورت ویدئو ارائه شده است به نمایش جامعۀ نمونهای پرداخته است که به دلیل شرایط معاصر ایران- از جنگ تا به امروز- تصمیم به مهاجرت گرفتهاند و تصمیمشان برای ترک موطن جدی است. در توضیح این نمایشگاه آمده است: «... در این فضاسازی استعاری آب که محیط زیست خوگرفتۀ سوژه نیست، حائل میان پیام فرستنده و گیرنده میشود و رابطه با محیط بیرونی را مختل میکند. مقاومت و تاب هر سوژه در این موقعیت نامآنوس متفاوت از دیگری است و هر یک دیر یا زود، منصرف و دلزده از میل به شنیده شدن کلامش، مجبور به ترک آب برای زنده ماندن میشود. ...»
در این تصاویر هر یک از سوژهها قصد برقراری ارتباط با مخاطب را در هر جای دنیا دارند، آنها تلاش میکنند بخشی از اشعار شاملو را به زبان انگلیسی بخوانند و با مخاطب ارتباط برقرار کنند. این صحنهها همچون نمایشی از تلاش و مبارزۀ گروهی برای تقریر خواستهها و از سویی تلاش برای زیستن و زنده ماندن است که روایتگر وضعیت بسیاری از مردم ایران در شرایط امروز است.
انتخاب مدیوم ویدئو شاید بهترین انتخاب باشد برای روایتگر بودن این مجموعه، تصاویری که قرار است شرایط گروه کثیری را روایت کند که در شرایط سخت زیستن همچنان باقی ماندهاند و سعی میکنند که ادامه دهند و تنها راه برای رهایی از این شرایط را رفتن و ترک کردن میدانند. رفتن و جا گذاشتن تمام داشتهها و متعلقاتشان.
نمایشگاه آثار خامنهزاده تا 17 خرداد در گالری محسن ادامه دارد. گالری محسن در خیابان ظفر، خیابان ناجی، خیابان فرزان، کوچه نوربخش، بلوار مینای شرقی، شمارۀ 42 قرار دارد.