بازیابی عکسهایی از خاطرات دور تا قوانین تعریفی بشر / گالریگردی ایران آرت در 4 نمایشگاه
سارا ساسانی: در گالریگردی این هفته ایران آرت به نمایشگاههای گالری سایه، اُ، ایرانشهر و ثالث سرزدهایم.
ایران آرت: نمایشگاه نقاشیهای مهدی زیرکی با عنوان «افقهای ایستاده» در گالری سایه، نمایشگاه عکسهای محمد رضایی کلانتری با عنوان «دریای مازندران» در گالری اُ، نمایشگاه نقاشیهای ژاله طالبپور با عنوان « کشتار بیگناهان» در گالری ایرانشهر و نمایشگاه نقاشیهای امید شایان با عنوان «کمدی الهی به روایت امید شایان" در گالری ثالث سوژههای این هفته گالری گردی ایران آرت هستند.
قوانین بازتعریفی بشر
مهدی زیرکی در نمایشگاه جدیدش آثاری را با عنوان «افقهای ایستاده» در گالری سایه به نمایش درآورده است. او در این نمایشگاه همانطور که از عنوان آن بر میآید به تضاد میپردازد، تضاد میان اجزاء طبیعت. از نظر او این تضاد به دست بشر ایجاد شده است.
زیرکی در افقهای ایستاده جای هر چیزی را تغییر داده است، از نظر هر چیزی میتواند در جای چیز دیگری قرار بگیرد و اگر دنیا امروز به این شکل است دلیل آن قوانین و قوائدی است که انسان وضع کرده است. او خود را برتر و اشرف مخلوقات میداند. زیرکی همین امر را زیر سؤال برده است؛ چرا انسان خود را در طبیعت برتر، فرمانروا و حکمران دانسته است؟
در این آثار مکان و ساحت اشیاء دچار تغییر شده است، ما ماهیهایی را میبینیم که در میان جنگل و لابهلای درختان حرکت میکنند. یا مورچههایی که شورش کردهاند و خرچنگی که ماسک ضد شیمیایی زده است. طبیعت نقاشیهای مهدی زیرکی عاری از انسان است و حیواناتی در آن نقش بازی میکنند که گویی جای انسان را گرفتهاند.
او علاوه بر انتقاد به رفتار سلطهجویانه انسان در طبیعت و جهان هستی به آشوب، جنگ، نزاع و همچنین رخوت حاکم بر زمین نیز اشاره کرده است. قرن بیست و یکم قرن نزاع و درگیری در سیاستهای خارجی کشورها بوده که گاه تبدیل به یک جنگ واقعی همراه با کشتار شده است و گاه به جنگی سرد همراه با تحریم و قحطی شده است.
موجودات و عناصر طبیعت در نقاشیهای زیرکی از این آشوب ناشی از تصمیمگیریهای بشر در امان نبوده و خود را به نوعی گرفتار در این وضعیت نابهسامان یافتهاند.
نقاشیهای زیرکی در ابعاد بزرگ با رنگهای متنوع و متکثر پرداخته شده است و او در این آثار به شکلی متفاوت به جهان هستی و به ویژه ارتباط انسان با حیوانات و دیگر موجودات نگاه کرده است.
نمایشگاه آثار مهدی زیرکی تا 15 اسفند در گالری سایه ادامه دارد. گالری سایه در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، کوچه سیزدهم، شماره 21 قرار دارد.
نگاتیوهای بازیافتی
گاهی یافتن اشیایی به طور ناگهانی و غیرمنتظره بسیار جذاب و لذتبخش است چه برسد که این شی بازیافته قدیمی و بخشی از خاطرات و تاریخ یک پدیده، منطقه و آدمهای اطراف ما باشد. محمد رضایی کلانتری در سال 95 به شکلی اتفاقی در محلهای قدیمی در مرکز شهر ساری در کنار خانهای متروکه فیلمهای نگاتیوی را پیدا میکند و تصمیم میگیرد این فیلمها را در مجموعهای تحت عنوان «دریای مازندران» بازنمایی کند و در گالری اُ به نمایش در بیاورد.
این عکسها که اغلب با دوربینهای لوبیتل یا رولیفلکس دو لنز انعکاسی عکاسی شدهاند متعلق به خانوادهای هشت نفره شامل شش دختر به همراه پدر و مادرشان است که در نقارچی محله، از محلههای شهر ساری زندگی میکردند. این عکسها در سه سال آخر دهه 1350 توسط این خانواده از زندگی روزمرهشان ثبت شدهاند.
عکسهای به نمایش درآمده نشان از تخریب و آسیبدیدگی نگاتیوها بر اثر رطوبت ناشی از محیط دارد. زمانیکه امولاسیون در معرض رطوبت قرار گرفته و خیس میشود، حالتی چسبنده به خود میگیرد. رطوبت در وضعیتی که محیط استریل نباشد سبب رشد باکتری میشود. در چنین حالتی، ژلاتین سطح فیلم از نوار فیلم جدا میشود. علاوه بر این وجه فیزیکی فیلمها و تغییرات و تحولات ناشی از آن، این نمایشگاه یک وجه تاریخی نیز به همراه دارد و آن بازنمایی یک مقطعی از تاریخ در دهه 50 ایران که زندگی روزمره خانوادهای در طبقه متوسط اجتماعی را به تصویر میکشد. خانوادهای که در اوقات فراغت خویش به عکاسی میپردازند و علاوه بر آن موقعیتهای مختلفی از زندگی خود را در مقاطع مختلف به تصویر میکشند.
نمایش آلبوم خانوادگی یک خانواده هشت نفره میتواند بسیار جالب و مورد توجه باشد به ویژه در جاییکه مطمئن هستیم این خانواده در زمان ثبت این لحظات هرگز به این فکر نمیکردند که روزی ممکن است تصاویر روزمره زندگیشان در معرض نمایش عمومی قرار بگیرد و ممکن است شخصی پس از یافتن فیلمهای نگاتیو عکسهای خانوادگیشان با علاقهمندی بسیار آنها را بازیابی و در نهایت بازنمایی کند.
نمایشگاه آثار محمد رضایی کلانتری تا 21 اسفند در گالری اُ بر پاست. این گالری در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، خیابان خدری (شاهین)، شماره 18 واقع شده است.
جنگ جنگ
«کشتار بیگناهان مضمونی است در هنر مسیحی، برگرفته از عهد جدید، که هنرمندان بسیاری آن را به تصویر کشیدهاند. اثر حاضر بر پایه دو نقاشی با همین مضمون، یکی اثر پیتر پل روبنس و دیگری اثر والریو کاستلو خلق شده است. این دو اثر نمایانگر صحنهای تاریخی و واقعیتی عریاناند و از یکی از وجوه انسانی ما پرده بر میدارند. این داستان به کرات با عناوین گوناگون در دورههای مختلف تاریخی روایت شده و حکایت از وضعیتی جاری دارد که پیوسته تکثیر و بازتولید میشود. آنچه خواهید دید منعکسکننده این وضعیت تکرار شونده تاریخی است ...»
متن حاضر بخشی از بیانیه اثر ژاله طالبلو با عنوان «کشتار بیگناهان» در گالری ایرانشهر است. طالبلو با رویکردی انتقادی به شرایط موجود در جهان به ویژه کشورهای جهان سومی پرداخته است. او با اقتباسی از آثار دو نقاش اروپایی به انتقاد از جنگ و خونریزی و کشتار بیگناهان پرداخته است.
طالبلو با ارائه اثری در ابعاد بزرگ و در 8 قطعه، اثری واحد و جامع را ساخته است. در کل فضای گالری تنها همین اثر بزرگ چند بخشی اما پیوسته را شاهد هستیم. در کنار این اثر بر روی دیوار متنی طولانی دیده میشود که در پی هم میآیند. در این متن تکههایی از تاریخ کشتار در جهان در دورههای مختلف آمده است. از حمله مغولان به ایران در قرن هفتم هجری تا کشتار مردم میانمار در 2012، او در مجموع این اثر به کشتار همگانی مردم بیدفاع پرداخته است و از اتفاقات ناگواری میگوید که هر روز در حال تکرار و تکرار است اما متحیر است از سکوت انسانها در برابر این همه ناملایمتی.
ژاله طالبلو به مسئلهای اشاره کرده است که در این چند سال اخیر دغدغه بسیاری از هنرمندان در سطح جهان بوده است. این نگاه انتقادی دو سویه دارد؛ یک انتقاد به کسانی که مسبب این کشتار و تهاجم هستند و جان مردم را میگیرند و دو انتقاد به مردمی که اقدام به کشتار نکردهاند اما در برابر آن سکوت کردهاند. ما سالهاست که سکوت اختیار کردهایم و بر هر آنچه که بر سر ما میآید لب بستهایم و دم نمیزنیم. اینکه چرا ما اعتراضی نمیکنیم شاید بر اثر این امر تکرار شونده است و هر آنچه که تکرار شود امری عادی میشود و موجب عادت است. ما به دیدن کشتار بیگناهان عادت کردهایم، ما به شنیدن اخبار ناگوار کشتار همگانی خود کردهایم و منتظر هستیم که یک روز به سراغ ما بیایند.
نمایشگاه آثار ژاله طالبلو تا 21 اسفند در گالری ایرانشهر ادامه دارد. گالری ایرانشهر در خیابان عضدی (آبان جنوبی)، خیابان سپند، شماره 69 واقع شده است.
ایمان به مرگ
مرگ و نیستی این روزها موضوع اثر بسیاری از هنرمندان ایرانی شده است. امید شایان نیز در مجموعه اخیرش به مرگ پرداخته است اما از منظری متفاوت، او به امید پرداخته است، امید به مرگ.
«کمدی الهی» نام مجموعه شایان در گالری ثالث است. او در این مجموعه سعی کرده است به مرگ و جهان پس از مرگ به شکلی دیگر پرداخته است. مرگ از نظر او مفرّی است برای نجات از جهان مادی رخوتانگیز. شایان با ترسیم کردن چهرههای افرادی معروف و تأثیرگذار در فرهنگ و هنر کشور مانند سهراب سپهری، علی حاتمی، عباس کیارستمی و ... آنها را قدیس نامیده و برای آنها مرگی ملکوتی و امیدبخش متصور شده است.
شایان همچنین جهان پس از مرگ را ترسیم کرده است او دروازه دوزخ و چند نمونه از بهشت را به تصویر کشیده است. او تلاش کرده است به دنیای پس از مرگ بپردازد و در بخشی از بیانیه اثرش آورده است: «آنچه مرا آرام میکند ایمان به مرگ است، چراکه زندگی بدون مرگ هویتی ندارد همچون نور و تاریکی. این به معنای ایمان و امید به زندگی نیز هست ، ایمان سرزمینی است ناشناخته اما آشنا که همواره مرا مجذوب میکند. ...»
امید شایان در بخشی از نمایشگاهش ویدئویی را ارائه کرده است، این ویدئو بخشی از حضور انسان را در فضایی مقدس نشان میدهد که در آن پیام آزادی و نوید جهانی بهتر مشهود است.
نمایشگاه آثار امید شایان تا 22 اسفند در گالری ثالث ادامه دارد. گالری ثالث در خیابان کریمخان، بین خیابان ایرانشهر و ماهشهر قرار دارد.