از زنان سرزمین او تا انسانهای شکنجهگر / گالری گردی ایران آرت در 4 نمایشگاه
سارا ساسانی: در گالریگردی این هفته ایران آرت به نمایشگاههای گالریهای دنا، سایه، آریانا و هدایت سرزدهایم.
ایران آرت: نمایشگاه طرحهای گرافیکی یوریک کریممسیحی با عنوان «من این دو حرف نوشتم» در گالری دنا، نمایشگاه نقاشیهای علی رحیمی با عنوان «زن- تناقض» در گالری سایه، نمایشگاه نقاشیهای آذرخش فراهانی با عنوان «دیوارنگاره» در گالری آریانا و نمایشگاه مجسمههای بهداد لاهوتی با عنوان «دستگاه» در گالری هدایت سوژههای این هفته گالری گردی ایران آرت هستند.
درک مفهومی خط
یوریک کریممسیحی از آن دست هنرمندان معاصر است که نمیتوان آثار و تولیدات او را در یک گونه و رسانه خلاصه کرد او در سالهای حیات هنریاش برای ابژه کردن سوژه ذهنش از ابزار و مدیومهای مختلفی استفاده کرده است. کریم مسیحی در دهه 70 به عنوان طراح گرافیک، در دهه هشتاد نویسنده حوزه عکاسی و سپس داستاننویسی و در اوایل دهه نود به عنوان منتقد فعالیت میکند. او همچنین در اواسط دهه نود به عنوان عکاس با سابقهای شروع به نمایش و ارائه آثارش کرد.
او در نمایشگاه جدیدش با عنوان «من این دو حرف نوشتم» به نمایش آثارش در زمینه طراحی گرافیگ دست زده است. آثار او در ابعاد متوسط و بدون رنگ ارائه شدهاند. یوریک کریم مسیحی به نمایش درک خویش از تایپوگرافی فارسی میپردازد و حروف فارسی را بر روی سطوح یکدست سیاه یا سفید ترسیم کرده است. او غالباً به تحریر اشعار معاصر ادبیات ایران من جمله اشعار فروغ فرخزاد، نیما یوشیج و دیگر معاصران پرداخته است.
«گوشواری به دو گوشم میآویزم از دو گیلاس سرخ همزاد- فروغ فرخزاد»، «تو را من چشم در راهم، شباهنگام ، در آن دم که بر جا درهها چون مرده ماران خفتگانند، در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام، گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمیکاهم، تو را من چشم در راهم - نیما».
کریم مسیحی در بخشی از آثارش به ایده سفید روی سفید پرداخته است، ایدهای که پیش از این در آثار نقاشان سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی میتوان دید و همچنین در آثار نقاشان پیشکسوت ایرانی همچون غلامحسین نامی، بهزاد گلپایگانی، ه. ا. سایه و ... .
یوریک در مورد این ایده گفته است: «ایده سفید روی سفید مال حدود 20 سال قبل است، 22 سال قبل، وقتی که در یک دفتر تبلیغاتی برای یک مؤسسه کشاورزی سربرگی طراحی کردم و پایین صفحه ساقههای گندم پراکندم. در همفکری با همکارانم بنا گذاشتیم که گندمها را سفید چاپ کنیم، سفید گچی، سفید روی سفید که کردیم. خیلی هم خوب از کار درآمد. باید نمونهای از آن را لای کارهای قدیمی داشته باشم. ایده سفید روی سفید از آن سال و آن سربرگ همراه من بود که کاری باهاش بکنم تا رسید به امسال و چند تا از کارهای همین نمایشگاه. ...»
آثار کریم مسیحی به طراحی خط پرداخته است و پیوند میان ادبیات و خطاطی را یادآوری میکند، پیوندی که بخش عمدهای از هنر اصیل و پرقدمت ایران را تشکیل داده است.
نمایشگاه آثار یوریک کریم مسیحی با عنوان «من این دو حرف نوشتم» در گالری دنا تا 13 اسفند ادامه دارد. گالری دنا در خیابان قرنی، کوچه سوسن، شماره 4 واقع شده است.
زنان سرزمین او
در این ده سال اخیر هنرمندان افغانستانی تبار انگشتشماری در ایران هستند که مشغول به فعالیت و خلق اثر هستند این هنرمندان که غالباً در عرصه سینما و هنرهای تجسمی ظهور و بروز کردهاند بیشتر افرادی هستند که تبار افغانستانی دارند اما در ایران زاده و رشد یافتهاند. آنها امروز در ایران و دیگر کشور زبان مردمان سرزمینشان شدهاند و به بازنمایی و طرح مصائب آنها در زندگی میپردازند.
علی رحیمی نقاش معاصر هنرمندی افغانستانیتبار است که در نمایشگاه جدیدش با عنوان «زن-تناقض» به زنان جامعهای پرداخته است که برای نساء کشورش جامهای از سنت و محدودیت دوخته است. افغانستان هم دچار تناقض است و به ویژه این تناقض دامن زناناش را گرفته است. رحیمی در آثارش زنان را در جامههایی برگرفته از فرهنگ افغانستان به تصویر میکشد و آنها را در لفافه و در پستوهایی پیچ در پیچ میبیند. زنانی که در عین حضور داشتن به اموری محدود میشوند که خواسته جایگاه اجتماعی آنها نیست.
رحیمی این زنان را خوب میشناسد و برای تشریح موقعیت نامشخص زیست اجتماعی آنها در وطن خویش، به ترسیم زنان در فضایی نامشخص و بدون موقعیت مکانی ترسیم کرده است و این زنان را با جریانات تحدید کننده جامعه سنتی پیوند داده است.
نمایشگاه آثار علی رحیمی با عنوان «زن- تناقض» تا 8 اسفند در گالری سایه ادامه دارد. گالری سایه در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، کوچه سیزدهم، شماره 21 قرار دارد.
به حرکت درآوردن تصاویر دو بعدی
«دیوارنگاره» عنوان نمایشگاه جدید آذرخش فراهانی در گالری آریانا است. فراهانی این بار به همراه پانیذ رفیعیمهر نقاشیهایش را متحرک کرده است و بخشهایی از عناصر نقاشیهایش توسط پانیذ، انیمیت شده و به حرکت درآمده است.
نقاشیهای آذرخش همیشه سرشار از عناصر بصری متعدد، متفاوت و متکثر بوده است به گونهای که میتوان گفت هیچ بخشی از کادر را بدونِ یا خالی از عنصری تصویری باقی نمیگذارد. او همیشه از ناخودآگاهش استفاده میکند و ذهنش را همچون کودکی آزاد و رها در دنیای تخیلات به پرواز در میآورد.
فراهانی در این مجموعه به تصویر کردن پرسوناژهایی میپردازد که گویی از تاریخ هنر بیرون آورده است. مردانی که پوشش آنها و آرایش صورتشان ذهن مخاطب را به تصاویری از مصر باستان نزدیک میکند و همچنین زنانی که میتوان عقبه آنها را در مینیاتورهای ایرانی جستجو کرد. او با به کار بستن عناصر قدیمی و اغلب ایرانی به نقاشی دنیایی از مردمان جهان سوم پرداخته است که در زندگی مدرنِ شهری بیهویت شدهاند و دست به تظاهر زدهاند. مردان بیسیاست، زنان به ظاهر لاکچری، جماعت کور دنبالهرو، عاشق ریاکار، فرمانده دروغگو و ... . این عناصر در دنیایی در زیر دریا زندگی میکنند در شهری غرق شده و شناور در بیاصالتی.
در کنار آثار نقاشی آذرخش فراهانی تصاویری متحرک همراه با موسیقی در ابعاد بزرگ دیده میشود. این تصاویر در ابعاد بزرگ بر روی دیواری عریض به نمایش در میآید. پانیذ رفیعیمهر انیماتور جوان با توجه به محتوا و درونمایه آثار فراهانی عناصری را از نقاشیهای او استخراج کرده و آنها را در دنیایی جدید به حرکت درآورده است. شاید بتوان گفت این شیوه ارائه برای اولین بار در ایران رخ داده است اما پیش از این در غرب شاهد تبادل تصویری میان نقاش و انیماتور بودهایم.
نمایشگاه آثار آذرخش فراهانی و پانیذ رفیعیمهر با عنوان «دیوار نگاره» تا 7 اسفند در گالری آریانا ادامه دارد. گالری آریانا در خیابان الهیه، خیابان فیاضی، شماره 9 قرار دارد.
انسان شکنجهگر
انسانها امروزه دچار آگاهی کاذب میشوند، آگاهی ناشی از زیاد دیدن و زیاد دانستن. او آنقدر از جنگ میبیند و میشنود که دیگر جنگ و کشتار برای او امری عادی میشود. بهداد لاهوتی در نمایشگاه آثار حجمیاش در گالری هدایت از همین نوع آگاهی صحبت میکند: «انسان امروزین نابترین و بینظیرترین تجربه را نسبت به اجدادش دارد؛ یعنی نگریستن به فجایعی که کیلومترها با او فاصله دارد. امروز دیگر صدای جنگها از لابهلای صفحات کتابهای تاریخ با جلدهای طلاکوب شده به گوش نمیرسند، بلکه آوردگاه دو لشگر، اتاقنشیمن ما است. انسان نظارهگر در واکنش به تصاویر ویرانههای شهرها که پهبادها گرفتهاند، یا غمگین میشود، یا عصبانی، یا حتی ممکن است تأیید کند. ...»
بهداد لاهوتی در نمایشگاه آثار جدیدش با عنوان «دستگاه» به نمایش آثاری پرداخته که در گام اول به لحاظ فرم میتوان آنها را به دو بخش تقسیم کرد، آثاری که عناصری از طبیعت را در ابعاد بزرگ ساخته است و در بخش دیگر عناصری از بدن انسان به ویژه پاها را به نمایش گذاشته است. او در بیانیه اثرش از جنگ و شکنجه صحبت میکند اما در آثارش نمودی از جنگ نمیتوان یافت، بدن انسان میتواند دلیلی بر شکنجه باشد اما عناصر طبیعت همچون گل و برگ و غیره، نه. احتمال میرود او مجموعهای از آثارش را در دورههای مختلف به نمایش گذاشته باشد و این در صورتیست که سال خلق آثار 97 ذکر شده. به هر شکل بخش دوم آثار یعنی پاها و بدن انسان در کل نمایشگاه بیشتر مورد توجه است و از لحاظ فرم و صورت مورد بحث و بررسی است.
یکی از آثار پاهای بزرگی است که تداعی کننده چکمههای نادر شاه اثر ابوالحسن صدیقی است و ردیفی از پاها که به تعدد در صفی ایستادهاند که نشانهای از لشگر آماده برای جنگ و ستیز است، رژهای از خشم و تهاجم و تصرف. و همچنین دو اثر که شبیه به هستند اما با دو جنس متفاوت قالبگیری شدهاند، فیگوری از انسان با بدنی کشیده شده و ممکن است بر اثر شکنجه و درد ناشی از آن اینگونه از هم تنیده و گسیخته شده است؛ «چیزی تغییر نکرده، جسم درد پذیر است، باید بخورد نفس بکشد بخوابد، پوست نازکی دارد و زیر آن خون، تعداد زیادی دندان و ناخن دارد، استخوانهایش شکستنی و مفصلها جداشدنیست، همه اینها را هنگام شکنجه در نظر میگیرند.»
نمایشگاه آثار بهداد لاهوتی با عنوان «دستگاه» تا 17 اسفند در گالری هدایت ادامه دارد. گالری هدایت در خیابان نجاتاللهی (ویلا)، کوچه ششم، شماره 15 قرار دارد.