کودکان دبستانی، کیهان کلهر را نقاشی کردهاند؛ حالا همه «هیرو دهقانی» را ستایش میکنند؛ خانم معلم بچهها
کیهان کلهر، خانم معلم و پیکاسوهای کرمانشاهیاش
عالیه این نقاشیها... پیکاسو و شاگال بعد از پشت سر گذاشتن تمام سبکها و آموختن آکادمیک و سالها رئالکارکردن رسیدن به اینجا...
ایرانآرت، صابر محمدی: نفوذِ سحرِ جادوی جادوگر کمانچه آنقدر افزون شده که دل به دل میرود، آتش میزند و جان میکاهد. آدمیان و ارواح و اشباح هم نمیشناسد و هر جا بخواهد رسوخ میکند. در این میان، دل کودکان را هدف قرار ندهد چه کند؟ ضمیرِ کودکانه، جای جانپریشیهای او نباشد چه باشد؟ او که وقتی با آن ساز جادوییاش روی صحنه میرود، زمین و زمان را به هم میدوزد و لحظاتی جهان را به خلسهای طربناک فرو میبرد و چه کودکانه هم معاشقه میکند با سازش، بر دل کودکان ننشیند کجا بنشیند؟
البته کسانی که صفحه شخصی کیهان کلهر را در اینستاگرام دنبال میکنند، ابتدا از هشت تصویری که او روی صفحهاش منتشر کرده، شگفتزده شدهاند؛ شگفتی از اینکه کلهر و موسیقیاش چه جاذبهای برای کودکان دبستانی میتواند داشته باشد که حالا آنها نقاشیاش کرده و برایش فرستادهاند؟ شگفتی اما چندی بیشتر نمیپاید؛ اگر یک اجرای کیهان کلهر را بشنوید و البته ببینید، کودکی را در صورت مشتاق او پیدا میکنید که پیِ نواهای گمشده دنیا چست و چابک میدود و سوار بر اسبی روی رویای کودکان جهان میتازد و آرام روی ابری جا خوش میکند تا نرم پایین بیاید و برسد به زمینِ ما. اما ماجرای این نقاشیها چیست؟
از زانوی خیره تا رقص آشفته زلف
ماجرا از این قرار است که بچههای کلاس چهارم دبستان «آفرینش» کرمانشاه، کیهان کلهر را نقاشی کردهاند. خانم معلمشان هم نقاشیها را برای این آهنگساز جهانی و نوازنده کمانچه فرستاده است. کلهر هم نقاشیها را در صفحه شخصیاش منتشر کرده و نوشته: «طی سالیان، یادگارها و هدایای بسیاربسیار ارزشمندی از شما بزرگواران به ما رسیده که همه آنها را گرامی و عزیز میداریم، اما در روزهای گذشته نقاشیهای نمکین و زیبایی از پسران کلاس چهارم دبستان آفرینش در کرمانشاه توسط خانم هیرو معلم بامحبت هیرو دهقان برای ما ارسال شد که حیفمان آمد با شما به اشتراک نگذاریم. نام آقایان نقاش به ترتیب ارمیا آزادیتبار، امیررضا گلی سیونانی، سید رایان احمدی (نقاشی سوم و چهارم) ماهان شیرزادی، احمدرضا منصوری، امیرحسین سروش و امیرحسین نصرتی است». [تصاویر را در انتهای این گزارش ببینید].
نقاشیها هر یک، به عنصری بصری از کیهان کلهر و کارش توجه کردهاند. ارمیا روی نقاشیاش نوشته: «توجه: کنسرت کیهان کلهر»، امیررضا به چهارزانو نشستن او هنگام ساززدن توجه کرده، محمدمهدی، آشفتگی و رقص موهای جادوگر کمانچه را هنگام بیخویشیهایش سوژه نقاشی خود کرده و احمدرضا به خیرهماندن او روی صحنه پرداخته است؛ آن خیرگی معروف در کنسرتهایی که دونوازی است... کلهر ساز را به گوشهای میگیرد، یک زانو را بغل میکند و به نوازنده همراهش خیره میشود. همگی، زیبا و خواستنیاند.
توجه کامنتها به رایان
نقاشی چهارم که رایان احمدی آن را کشیده، در کامنتها بیشتر مورد توجه قرار گرفته. اغلب نوشتهاند این نمیتواند اثر یک بچه کلاس چهارمی باشد. کلهر خودش وارد عمل شده و پاسخ داده که «شما عزیز مایید. مهم این است که این آقا تمام سعیاش رو کرده».
هیرو دهقانی هم که معلم بچهها بوده به کامنتها در این باره جواب داده و گفته که رایان در کلاسهای نقاشی شرکت میکند و البته این نقاشی را با کمک پدرش کشیده است.
پیکاسوهای کرمانشاه
بین کامنتها، نظر ناهید ناطقیان هم درباره یکی از نقاشیها [که البته اشاره نکرده کدام] جالب توجه است. او نوشته: «عالیه این نقاشی... پیکاسو و شاگال بعد از پشت سر گذاشتن تمام سبکها و آموختن آکادمیک و سالها رئالکارکردن رسیدن به اینجا که این کودک با حس و خیال خودش خیلی راحت گویا همه چی را به تصویر کشیده. آینده درخشانی در انتظار اوست».
***
بسته پیشنهادی برای موسیقی و هنرهای تجسمی ما این است: یکی از اجراهای کیهان کلهر را بگذارید تا پخش شود و همزمان به این نقاشیها نگاه کنید. جهان، تصویر میخواهد و موسیقی و شما جز این چه میخواهید؟