از اسطورههای تک رنگ تا فضاهای خصوصی زنانه / گالری گردی ایران آرت در 4 نمایشگاه
سارا ساسانی در گالریگردی این هفته ایران آرت به گالریهای آتبین، فرمانفرما، آ و ویستا سر زدهایم.
ایران آرت: این هفته برای اولین بار بخش هنر شهر تهران اختصاص پیدا کرده است به رخدادی به نام «هفته هنر تیر» که بیشتر فعالیتهای گالریهای تهران را شامل میشود. من هم در این هفته اغلب از گالریهایی بازدید کردم که در رویداد هفته هنر حضور دارند.
هفتۀ هنر تیر برنامۀ یک هفتهای دربرگیرندۀ رویدادهایی در زمینۀ هنرهای تجسمی است که نخستین دورۀ آن از 14 تا 12 دیماه 1397 در تهران برگزار شده. این رخداد با گردهم آوردن فرصتهایی برای ایجاد گفتوگوی بیشتر و برقراری پیوند میان هنر و زندگی روزمره است.
حماسههای عضلانی
علی ندایی هنرمند معاصر و نقاش برجستۀ هنر مدرن ایران این روزها در گالری آتبین نمایشگاهی از آثارش با عنوان «اسطوره در مه» برگزار کرده است. او در این نمایشگاه آثاری در ابعاد بزرگ با موضوعات حماسی و اسطورهای را به تصویر کشیده است.
ندایی هنرمندیست فعال و پرتلاش که ما او را در این سالها با فیگورهای زبردستانه و ماهرانۀ او میشناسیم. او در پرداخت مضمونهای اسطورهای و کلاسیک به شیوهای مدرن و پویا و با مهارت تکنیکی چشمگیر بسیار توانا هستند و نمایشگاه جدید ایشان نیز به مضامینی حماسی از اساطیر شاهنامه در پسزمینهای ساده است.
او در این مجموعه آثارش به نقاشی فیگورهای عضلانی قهرمانان حماسی و اسبان تنومند پرداخته است. فیگورهایی با خطوطی ریتمیک و پی در پی که بر چرخش و پویایی این فیگورها میافزاید. این سوژههای اساطیری اغلب به رنگ نقرهای یا درخشان طلایی هستند و ترسیم شدن آنها بر سطحی از رنگهای تیره و یکدست بر تأثیر و قدرت آن میافزاید.
نقاشیهای ندایی بسیار پرطمطراق هستند و ترسیم آنها در ابعاد بزرگ بر تأثیرگذاری و شکوه آنها میافزاید. او انسانهایی را در موقعیتهایی بر گرفته از داستانهای شاهنامه کشیده است که برخوردی جدید با این روایتهای حماسی داشته است. او برخلاف آثاری که در طول تاریخ هنر ایران از نقاشیهای حماسی تاکنون شاهد بودیم فاصله گرفته است و عنصر غالب این آثار را که تنوع و کثرت رنگ بوده است کنار گذاشته و این اسطورهها را در فضایی تکرنگ، تیره و تک بعدی بدون پسزمینه ارائه کرده است. و مخاطب، رزمآوریِ حماسهپردازانۀ اساطیر ایرانی را فارق از هر گونه دخالت عناصر دیگر انگار در صحنۀ تک نور تئاتر شاهد است.
نمایشگاه آثار علی ندایی با عنوان «اسطوره در مه» تا 25 دی در گالری آتبین ادامه دارد. گالری آتبین در خیابان ولیعصر، جنوب پارکوی، کوچۀ تورج، کوچۀ خاکزاد، شمارۀ 42 واقع شده است.
از سیگار تا فرهنگ
زمانی که یک پژوهشگر ذهنش را در قالب یک نمایشگاه هنری به نمایش میگذارد و ابژهاش را از متن و واژه به مدیومهای دیگری همچون عکس، چیدمان و غیره منتقل میکند آن رخداد هنری حتما دیدنی است و مورد تأمل. یوآخیم هاینستل متولد 1968 در گرتس اتریش است. بیست و پنج سال است که به فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و تألیف در زمینۀ علوم فرهنگی، تاریخ اجتماعی و فراملیتی مشغول است. هاینستل در نمایشگاه جدیدش در گالری فرمانفرما به فرهنگ و تاریخ اجتماعی سیگار کشیدن در ایران و جهان پرداخته است.
این نمایشگاه با عنوان «از سلطان تا کابوی، چه طور مرد مارلبورو دنیا را فتح کرد» به پدیدۀ سیگار در بستر فرهنگی میپردازد. در فضای گالری فرمانفرما با تعداد زیادی از مجموعۀ پاکتهای سیگار متعلق به دورانهای مختلف مواجه میشویم، این سیگارها در جعبههایی در سایزهای یکنواخت و متوسط قرار گرفتهاند و با آنها همچون اشیای گرانبها در موزهها برخورد شده است. هاینستل علاوه بر سیگار مجموعههای مختلف کاغذی و غیر کاغذی دارد او با توجه به علاقهاش به جمعآوری اشیاء مختلف این بار به نمایش یکی از مجموعههایش یعنی سیگار پرداخته است.
این نمایشگاه پژوهشی- هنری از سوی یک پژوهشگر فرهنگی با محوریت تاریخ صورت گرفته است پس دور از انتظار نیست که وجه پژوهشی آن پررنگتر از وجه هنریاش باشد. در کنار تمام جعبههای سیگار متنی جهت شرح جریان تاریخی و اجتماعی آنها وجود دارد.
هاینستل در برخوردش با ایران به وجه فرهنگی ایران پرداخته است و معتقد است هیچگاه یک فرد خارجی به عنوان توریست آنگونه که مردم یک منطقه انتظار دارند محل زندگی آنها را مورد مشاهده قرار نمیدهد بلکه با توجه به تصورات و تجربۀ زیستی خود به آن مینگرد. در بخشی از نمایشگاه، عکسهای یوآخیم را میبینیم که از بازار تهران گرفته شده است. او به عنوان یک فرد خارجی مواجهای خاص با مردم این منطقه از شهر داشته است که در عکسهای او قابل مشاهده است کما اینکه میتوان آثار این مواجه را در اصطلاح خیابانی و مصطلح در بافت تودۀ مردم در عبارتی با عنوان «مخلصم» که با سیگارهای متعدد در ابتدای نمایشگاه طراحی شده است، دید.
همیشه برای مخاطب ایرانی شنیدن یا دیدن برداشت هنرمند یا فرد خارجی نسبت به کشورش جذاب بوده است. نمایشگاه «از سلطان تا کابوی، چه طور مرد مارلبورو دنیا را فتح کرد» فارق از مباحث پژوهشی آن که باید در جایی به تفصیل به آن پرداخت برای مخاطبان گالری فرمانفرما جذاب و دیدنی است.
نمایشگاه آثار یوآخیم هاینستل با عنوان «از سلطان تا کابوی، چه طور مرد مارلبورو دنیا را فتح کرد» تا 14 بهمن در گالری فرمانفرما ادامه دارد.
پرانتز باز، فقدان، پرانتز بسته
گالری آ که یکی دیگر از گالریهای حاضر در هفتۀ هنر تیر است، به نمایشی از آثار گروهی با عنوان «در پرانتز» پرداخته است. این نمایشگاه با محوریت فقدان و نیستی آثاری در زمینۀ نقاشی، حجم، چیدمان و عکس را به نمایش گذاشته است. تمام این آثار به نحوی در موردِ اهمیت رو به زوال صحبت میکنند؛ آنچه که فی نفسه مهم است اما بر اثر بیتوجهی رو به زوال و نابودی است.
مرتضا آکوچکیان، فاطمه افشاری، فرید بیان، محبوبه پرنیان، مژده توحیدی، محمد حدادی، زهره رحمانی، هاجر رهگذر، پریسا زیار، علی شیری، آتنا فریدونی، حسام فطرتی، مارال قندلی، دلارام معروف، مهرداد کریمی، مونا نجفیزاده، سیامک نصر، شهرزاد ولیزاده، صادق همتی هنرمندان حاضر در نمایشگاه «در پرانتز» هستند. در بخشی از بیانیۀ این نمایشگاه آمده است: «در پرانتز پروژهای است سیال میان آزادی و جبر، حرکتی است در میان مرزهای از پیش تعیین شده که تعیینشان، راه بر خلق هنری نمیبندد. ... این پروژه در پی استفادۀ بیرحمانه از تمام سرچشمههایی است که زندگی روزمره برای خلق هنری پیش چشمانمان قرار میدهد. هنرمند اینبار با جبری شکستناپذیرتر از همیشه، مجبور به استفاده از زیست روزمرۀ خویش، به عنوان موضوع شده است. ...»
«در پرانتز» فضایی دو سویه را ایجاد میکند تا هنرمند آنچه را که بر اثر جبر پذیرفته در بیرون از پرانتز قرار بدهد و آنچه را خود انتخاب کرده و بر آن اصرار ورزیده در داخل پرانتز قرار بدهد. شاید همۀ ما در زندگی پرانتزهای زیادی را در موقعیتهای مختلف بازکنیم و آنچه را که میل و سلیقۀ خویش نزدیکتر بوده است در درون پرانتز قرار دهیم و محفوظ نگه داریم. ما از این پرانتزها زیاد داریم و مدام به دنبال ایجاد فضایی جدید و باب سلیقۀ شخصی هستیم.
«در پرانتز»، به مسائلی پرداخته است که اغلب منجر به نیستی و نابودی شده است؛ دو اثر از آکوچکیان و فرید بیان به زایندهرود میپردازد، آکوچکیان به تاریخ نابودی و خشک شدن زایندهرود پرداخته و فرید بیان به محوطهای به نام ریسباف که در محدودۀ زایندهرود است. زهره رحمانی در اثر عکاسانهاش به نمایش پوتینهایی جا مانده از جنگ دست میزند و محمد حدادی نیز به تصویری از مترو، ایستگاه قیطریه و به بیان فقدان و نیستی اکتفا میکند. هاجر رهگذر و علی شیری در نقاشیهایشان از زخمهایی حکایت میکنند که بر تن تمام انسانها خورده است و آتنا فریدونی دغدغۀ زیست محیطیاش را دربارۀ سگ کشی بیان میکند.
و دیگر هنرمندان این نمایشگاه به موضوعاتی چون مرگ، هویت جمعی، زن معاصر، خویشتن و پاییز پرداختهاند. در پرانتز از آن دسته موضوعاتی است که در این سالهای اخیر بسیار شاهد پرداختن به آن بودهایم، مفهومی که در مجموع از نیستی و از دست دادن حکایت میکند و به عبارتی راوی حال و روزِ امروز مردم کشور است و هنرمند هیچگاه جدا از متن جامعۀ خود نیست.
نمایشگاه گروهی «در پرانتز» تا 24 دی در گالری آ ادامه دارد. گالری آ در خیابان عضدی (آبان جنوبی)، خیابان ارشد، شمارۀ 7 قرار دارد.
خصوصیهای زنانه
مریم حسینخانی در نمایشگاه انفرادی نقاشی با عنوان «محفظههای من» فضای خصوصی زنانهاش را خصوصیتر کرده است. او در نمایشگاه جدیدش در گالری ویستا به فضای خصوصی خود پرداخته است.
در تاریخ اجتماعی همیشه فضای عمومی از آن مردان و فضای خصوصی (اندرونی) مخصوص زنان بوده است. حضور زنان در فضای خصوصی بخشی به خاطر جبر و شرایط حاکم بر نظام فکری مردم جامعه بوده است و بخشی از آن نیز خودخواسته و از سوی خود زنان بوده است. بهویژه در دنیای مدرن که زنان به فضاهای عمومی راه مییابند و برای کسب هویت اجتماعی به حضور و فعالیتهای اجتماعی میپردازند انتخاب و حضور در فضای خصوصی بیشتر خودخواسته است. خصوصی کردن فضاهای زنانه میتواند به دلیل شرایط خاص دنیای اجتماعی امروز باشد. پنهان و محبوس کردن خود در دنیای خصوصی خویش میتواند به دلیل فرار از ناملایمات اجتماعی و یا پناه آوردن به محیطی امن از خشونتهای اجتماعی باشد.
حسینخانی در «محفظههای من» دنیای خصوی خودش را با ریزهکاریهای دنیای زنانه آراسته و محیط امن خویش را به میل خود زیبا کرده و آن را به عنوان محیطی برای ادامۀ زیست انفرادی زیباتر کرده است. او در نقاشیهایش خود را در محفظههایی در ابعاد یک جعبۀ محفوظ ترسیم کرده است و این جعبههای نقاشی شده را در کنار حجمهایی چیدمان شده با عناصری متعلق به دنیای زنانۀ خود مزیّن کرده است.
مریم حسینخانی از فضای عمومی عبور کرده است و به فضای خصوصی خود وارد شده است، در بخشی از بیانۀ نمایشگاه که توسط بهنام کامرانی نوشته شده است، آمده: «نقاشیهای اخیر مریم حسینخانی خصلتی چیدمانی دارد و هنرمند در فضایی مجزا، خودنگارهها و پیکرۀ خویش را در تعامل و تضاد با فضاهای دیگری قرار داده ... کمدها و چهارچوبها، محلهایی برای استقرار و تضاد هستند، تضادی میان کارکردگرایی شیء و پیکرۀ انسان ...»
مریم حسینخانی علاوه بر اشیاء ظریف و زیبا در کنار تصاویر خودش از اشیائی در تضاد با دنیای ساختۀ خود نیز استفاده کرده است، اشیائی تیز و برنده همچون، سوزن و قیچی و شیئی داغ همچون اطو که مجموعه را با تضادی درونی مواجه میسازد، تضادی میان دنیای بیرون و درون و این نشان میدهد که ما در هر جایی که باشیم حتی اندرونیای خودساخته این تضاد پرورش یافته در درون ما، همراه همیشگی ما است و هیچگاه از ما دور نمیشود.
نمایشگاه آثار مریم حسینخانی تا 24 دی در گالری ویستا ادامه دارد. گالری آتبین در خیابان مطهری، خیابان میرعماد، کوچۀ دوازدهم، شمارۀ 11 قرار دارد.