گلولههایی در متن زندگی و آدمآهنیهای عصر معاصر / گالریگردی ایران آرت در 4 نمایشگاه
سارا ساسانی: نمایشگاه نقاشی محمد مدیرزاده با عنوان «میراث فلز» در گالری شیرین یک، نمایشگاه نقاشی و چیدمان داود دورّا با عنوان «پسزمینۀ تکرنگ» در گالری طراحان آزاد، نمایشگاه نقاشی حمید عجمی با عنوان «نه زن، نه جنگ» در گالری شیرین دو و همچنین نمایشگاه نقاشیهای لاله فرجاد با عنوان «کمی آنطرفتر» در گالری سایه سوژههای این هفتۀ گالری گردی ایران آرت هستند.
ایران آرت: گالری گردی این هفتۀ من کمی عجیب بود، ناخواسته به سراغ گالریهایی رفتم که اغلب آثاری از دنیای عجیب دیجیتال بر روی دیوار به نمایش درآورده بودند. آثاری این هفته در گالریهای مختلف دیدم که به شکلی به دنیای دیجیتال مرتبط میشدند و نهایتاً مرا به «کمی آنطرفتر» پرتاب کردند.
آدمهای آهنی
اولین نمایشگاهی که به سراغش رفتم نمایشگاه «میراث فلز» در گالری شیرین بود. محمد مدیرزاده در این نمایشگاه به تصویر کردن موجودات غریبی پرداخته بود که از شکل انسان خارج نبودند اما انسان هم نبودند، آثار او با موجودات جدیدی پیوند خورده بود که در عصر دیجیتال میتوان به آنها دست یافت.
سوژههای اثر مدیرزاده حقیقتاٌ با فلز درآمیختهاند، آنها موجودات جدیدی هستند که خمیرمایۀ انسانی دارند اما با فرمهای جدید و تکههایی از فلز درآمیختهاند. او به کشف در جهانی دست زده است که شاید در نگاه اول شخصیتهای فیلمهای ژانر علمی-تخیلی را به ذهن متبادر کند. آدمهایی که اسکلتهای فلزی دارند و یا ماسکهای فلزی بر چهره زدهاند. آدمهای بیحسی که در برابر هیچ رخدادی حتی آتشسوزی عکسالعملی نشان نمیدهند، به نظر میرسد آنها فاقد حس هستند، این خاصیت جسم سختی همچون فلز است.
فلز از دستساختههای انسان مدرن است که روزی به سراغ خود او آمد و آنقدر تولید انبوه میشود تا زمانی فرا برسد که دنیا را فرا بگیرد و خالق انسانهای فلزی شود، کمااینکه هم اکنون نیز این انسانها در قالب رباط در جهان ساخته و تکثیر شدهاند.
مدیرزاده علاوه بر طرح انسانهای فلزی به طراحی نقوشی هندسی پرداخته است که فلز عنصر جدانشدنی در آن طرح است. او در کنار آثارش طرحهای کوچکی را نصب کرده است که این طرحها حکایت از اتودهای نقاشیها میکند. این طرحها با عناوین خاصی علامتگذاری و نوشته شدهاند که اجرای نهایی این عناوین و توضیحات را در اصل اثر میبینیم. او در برخی از آثار به جای نقاشی، عنصری از فلز را به عنوان کولاژ استفاده کرده است و فلزات را بخشی از اثر خود کرده است.
محمد مدیرزاده با توجه به گذشتۀ خود و سابقۀ تحصیل و زندگی در دنیای غرب، در تلاش است در مجموعه آثارش به زبانی جهانی دست پیدا کند و از انسانی بگوید که نمونۀ مثالی آن را در کل جهان میتوان یافت و خاص یک فرهنگ خاص یا اقلیم منحصر به فردی نیست.
نمایشگاه آثار محمد مدیرزاده با عنوان «میراث فلز» تا 12 دی در گالری شرین یک ادامه دارد. گالری شیرین در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، کوچه سیزدهم، پلاک 5 واقع شده است.
کاستنِ حداکثری
وقتی وارد گالری طراحان آزاد میشوم، در اولین مواجهه تصور میکنم وارد اتاق آزمایشگاه شدهام نه یک گالری هنری، این عجیب نیست؟ البته باید اضافه کنم شاید عجیب باشد اما در وایت باکس (گالری) باید انتظار هر چیزی را داشت که این ویژگی هنر پست مدرن است، هنری که محدودیت نمیشناسد و بسیار تکثرگراست.
داود درّا هنرمند پرکار و پویای اصفهانی این هفته نمایشگاهش را با عنوان «پسزمینۀ تکرنگ» در گالری طراحان آزاد افتتاح کرد. حسین حسینی در بیانیۀ این نمایشگاه نوشته است: «پسزمینۀ تکرنگ، کاستن حداکثری است برای رسیدن به حداقل عناصر موجود؛ و به بیان دیگر، تخریبی است از طریق انتزاعی افراطی و رسیدن به این تعریف که ساختن، «در زمینه قرار دادن است». انتزاع در اینجا کاسته شدن وضعیت موجود به حداقلی است که بنیاد و اساس آن را مورد کنکاش قرار میدهد. پرداختن به نقطۀ شروع خطی که برای «مسیر یافتن» طی شده و سرانجام در همان نقطۀ آغازین یافت شده است و انباشتن، حاصل از اصرار ورزیدن و تکرار به تعریف این خط به مسیری بیبازگشت است. تکراری که هربار خود را خط زده، پوشانده و باز از آن نقطۀ آغازین فاصله گرفته است. انتزاع، تقلیل یک ساختار به ستونهایی است که بر آن افراشته شده، فارغ از دیوارهایی که محصورش کرده یا سقفهایی که آن را پوشانده است. تلاشی برای فرو بردن دست درون کالبد و تماس مستقیم با نبض شاهرگهای درون آن. این پوشیدگی در جهت گشایشی است از آنچه که بارها و بارها دیده شده و از فرط دیده شدن، نامرئی گردیده است. لذا تنها از طریق حذف عناصر نمایی است که میتوان بار دیگر، توجه ناظر را به آن جلب ساخت و سوی نگاه را از شکوه ساختگی و نمایشیِ نما به خشتها، ستونها، نقطهها و خطها سوق داد و به عبارتی آنچه که در مقابل این نمایش جست و جو میشود را بر تلِ آوارهایش یافت.»
در قسمتهای مختلف این نمایشگاه به کاستن و رسیدن به عنصری تجریدی دست مییابیم. دُرّا در بخشی از نمایشگاه با به کارگیری خط به اشکالی بسیار بیپیرایه و ساده دست یافته است که میتواند نمایۀ هر تصویری باشد و به هر شکلی در بیاید. او صفحات شیشهای را که در اندازهای واحد هستند با تغییر کمی در زوایای آنها بر روی هم قرار داده و طرحی از اتود این کار را نیز زیر آنها قرار داده و از جز به کل رسیده است.
در بخش دیگر نئونهای رنگی را میبینیم که در اشکالی بسیار ساده و با خطوطی معوج شکلی را به سادگی یک پرانتز ساختهاند. در یکی از آثار به نمایش درآمده حجمی نه چندان برجسته در جعبهای شفاف و شیشهای قرار گرفته است که در آن خطوطی متقاطع حک شدهاند. در متن مکتوب شده بر این اثر آمده: «... در هنر ذن سخن از تجرید نیست. وقتی دایرهای کشیده میشود و یا لکهای رنگی گذارده میشود خود این فرم و لکه جزئی از طبیعت است که در تابلو به رویش خود ادامه داده است. ...»
رسیدن به یک فرم از مسیر تجزیه و تجرید از سوی هنرمندان غربی امری بعید نیست اما شاید در هنر شرق با ساختار انباشته از فضای مثبت کمی جدید باشد. داود درا در آثارش به کاستن پرداخته است و در تابلوهایی به تکرنگهایی با تناژهای مختلف دست یافته است. او در بخش انتهایی نمایشگاه سازهای بزرگ را در نظر گرفته است، در این سازه شیشههایی از عناصر تجزیه یافته و جزءگرا دیده میشود و همزمان ویدئویی بر روی دیوار به نمایش در میآید و دستی را نشان میدهد که با تکانهایی مکرر به تجرید و عاری شدن از عناصر اضافه شیء درون لولههای باریک این سازه شیشهای میپردازد.
در یک نمایشگاه تجسمی پرداختن به خود هنر و طرح مسئلهای دربارۀ متن هنر، میتواند هنر را در اشکال مختلف به چالش بکشد و پرسیدن از چیستی برخی از نمایههای هنر از سوی هنرمندان، فرصتی برای بازنگری و مروری دوباره به اصل و ماهیت هنر را به هنرمند و مخاطب میدهد.
نمایشگاه آثار داود درّا با عنوان «پسزمینۀ تکرنگ» تا 5 دی در گالری طراحان آزاد ادامه دارد. گالری طراحان آزاد در میدان فاطمی، میدان گلها، میدان سلماس، شمارۀ 5 واقع شده است.
زندگی در جنگ خلاصه میشود
« ... اغلب قدرتپذیریها و مقام پروریها با محبّت و عنایت و خدمت و تکلیف آغاز و رفته رفته به مصلحت و مکرمت و جنابت و جنایت ختم میشوند. یکی از تراوشات شایع ابلیس درون، ایجاد حسّ کاملا عیاری و جامع دانستن خود است! تا آنجا که تو خویشتن را به حق حاکم میپسندی و چنین میاندیشی که جز تو هر که هست باید که محکوم باشد! اینجا جای مهمی در رهگذار سیر تاریخی هر انسان است و درست در همین جا نطفۀ فرزند جنگ بسته میشود. نه جنگ با که جنگ با هر آنچه از نظر من شرّ است! ...»
این متن بخشی از بیانیۀ نمایشگاه نقاشی حمید عجمی با عنوان «نه زن، نه جنگ» در گالری شیرین دو است. عجمی با تکنیک نقاشی دیجیتال به طرح مفهوم جنگ در پی دستیابی به قدرت پرداخته است. او فشنگ را نماد جنگ دانسته و آن را در موقعیتهای مختلفی که محتمل است انسان در آن قرار بگیرد قرار داده است. انسانهای عجمی اغلب در و یا توسط اجسام سختی محصور شدهاند. اجسامی که اجازه نمیدهد نوع بشر تن و روان خود را از تعلقات دنیایی برهاند. گاهی فشنگهای طلایی رنگ عجمی نقش انسان را بازی میکنند. فشنگی که آرام خوابیده است او توسط انسانها از رحم زنی آبستن بیرون کشیده میشود و به مانند جسمی مرده و کفن پیچ شده در کنار تابوتی رها شده است.
فشنگهای جنگزده در موقعیتهای مختلفی سر راه انسان قرار میگیرند و در زندگی مردم نقش بازی میکنند؛ فشنگهایی که در ظرف غذا قرار دارند و یا بر سر سرنگی انتظار تزریق را میکشند. قلبی که با زنجیری فشرده شده و عینکی که توسط پردهای مسیر دید انسان را میپوشاند.
عجمی با نگاهی انتقادی به جامعۀ نوینی مینگرد که انسانها برای دستیابی به قدرت دست به هر کاری میزنند و حاضرند به انسانهای دیگر آسیب برسانند تا موانع پیشرو را کنار بزنند، چشمهایشان بسته است و گوشهایشان نمیشنوند. انسان تک ساحتی گرفتار در قواعد بروکراتیک و سلسله مراتبی دنیای مدرن تصور میکند برای دستیابی به هدف و جاه و مقام راهی ندارد جز آسیب رساندن به دیگر انسانها و نابود کردن هر چیزی که سر راهش را سد کرده است.
عباراتی در کنار آثار ذکر شده است که چندان اشارۀ مستقیمی به اثر ندارد اما به بیانی دیگر در راستای مفهوم اصلی مجموعه حرکت میکند.
نمایشگاه آثار حمید عجمی با عنوان «نه زن، نه جنگ» تا 12 دی در گالری شیرین دو ادمه دارد. گالری شیرین در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، کوچه سیزدهم، پلاک 5 واقع شده است.
حضوری بیرون از من
پس از دیدن این نمایشگاهها، به گالری سایه رفتم و در آنجا با آثاری مواجه شدم که شاید در برخورد اول و در بیانی از نوع پیشانقد ساده به نظر میرسیدند؛ لاله فرجاد در مجموعۀ جدیدش با عنوان «کمی آنطرفتر» به بازنمایی از طبیعت پرداخته است. او به شیوهای اکسپرسیو و با ضربه قلمهایش، طبیعتی را ترسیم کرده که گاهی نمایشی از حضور انسان است.
در آثار فرجاد میتوان فرمهایی از انسان یافت. انسانی که یا به منظور دخل و تصرف در طبیعت حضور یافته یا به منظور رهایی از دنیای پیچیدۀ صنعتی به طبیعت پناه آورده است. «کمی آنطرفتر» ابتدا به نمایش سادۀ طبیعت میپردازد اما ذهن مخاطب را به مسیری جز خودش هدایت میکند، به اندیشهای فراتر از طبیعت بکر.
فرجاد در آثارش که در ابعادی تقریبا واحد ترسیم شدهاند به کشفیاتی در طبیعت پرداخته است. او گاه انسان و گاه شبحی از انسان را با نقاشیهایش بازنمایی میکند. فیگورهای انسانی که در میان شاخ و برگ درختان و تن تنومند و سخت صخرهها فشرده شده است. در این آثار به تضادی دست مییابیم؛ تضادی میان حضور در طبیعت برای رهایی یا حضوری که موجب در بند شدن میشود.
به نظر میرسد هنرمند در پی کشف خویشتن خویش در میان عناصر طبیعی است. او خود را در طبیعتی بیآلایش قرار میدهد تا به کشفی از «من» برسد. اکتشافی که در عرفان شرقی به طریق شهود به دست میآید و چه جایی بهتر از طبیعت بیپیرایه.
نمایشگاه آثار لاله فرجاد با عنوان «کمی آنطرفتر» تا 5 دی در گالری سایه ادامه دارد. گالری سایه در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، خیابان سیزدهم، شمارۀ 21 قرار دارد.