الهام از طبیعت و شعر / روایت نفیسه عمران از نمایشگاه "دستان دستها" در گالری ویستا
نفیسه عمران گفت: در آثار جدید خود از طبیعت و شعر الهام زیادی گرفتهام و فضاهای وهمآلود دشت و چمنزار ، تخیل و قصهسرایی خاصی در ذهنم پدید آورد.
ایران آرت: نفیسه عمران متولد ۱۳۶۵، فارغ التحصیل رشته نقاشی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه سوره تهران است. او سابقه شرکت در سه نمایشگاه انفرادی و بیش از بیست نمایشگاه گروهی در داخل و خارج از ایران را داشته و برگزیده نفر اول سومین دوره جشنواره هنرهای تجسمی دامون فر در سال ۱۳۸۹ و نخستین جشنواره بین المللی نقاشی کودکان بیمار در سال ۱۳۹۴ است.
خانم عمران لطفا صحبت مختصری در رابطه با بیوگرافی خود و اینکه از چه زمانی وارد حرفهی نقاشی شدید بفرمایید.
من متولد سال ۱۳۶۵ هستم. پس از گذراندن دبیرستان در رشته تجربی به علت علاقهی زیادی که به هنر داشتم، در سال ۸۴ وارد دانشگاه سوره شدم و در مقطع کارشناسیارشد در رشته نقاشی دانشآموخته شدم. در واقع از سال ۸۸ به صورت حرفهای فعالیت هنری خود را آغاز کردم و در حال حاضر شرکت در سه نمایشگاه انفرادی و بیش از بیست نمایشگاه گروهی در کارنامه هنری خود دارم.
شکلگیری روند کاری شما به چه صورت بوده است؟
وقتی که در دانشگاه مشغول به تحصیل بودم، معمولاً اشیا و فضاهای وهمآلود و غیرحقیقی توجه من را خیلی جلب میکردند و البته که بیشتر از همه، عروسکهایی که دست و پاهایشان شکسته شده بود. معمولاً از آنها با چیدمان و نورپردازیهای خاصی عکاسی میکردم. به یاد میآورم که در ترم پنجم دانشگاه، مجموعه جالبی از آنها را نقاشی کردم و سپس برای پایاننامه دوره کارشناسی به جدیت، فضاهای عروسکی را دنبال کردم و با راهنمایی استاد ارجمندم جناب آقای دکتر بهنام کامرانی مجموعه اثرگذاری خلق کردم. در واقع با آن مجموعه توانستم مقام اول جشنوارهی دامونفر را از آن خود کنم. اولین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری "آن" به نمایش گذاشتم و در ادامه با جدیت به فعالیت هنری در فضای حرفهای پرداختم.
کمی بیشتر در رابطه با فضای مجموعه آثار خود صحبت کنید.
مجموعه کاری اول، با عنوان "جی جی بی جی"، متأثر از فضاهای تئاتری بود، همراه با چیدمان شخصیتهای برگرفته از عکسهای قدیمی، نمایشهای روحوضی، سیرک، عروسکها و .... آنها فضاهای کاملاً امروزی داشتند و تلفیق تصاویر متضاد، فضاهای رنگی و بی رنگ و واقعیت و خیال در آنها بسیار دیده میشد.
مجموعه دوم با عنوان "همپاشی" شکل گرفت که گویا در صحنههای آثارم هراسی پنهان نهفته بود و به شکلی فضای آخرالزمانی همراه با دنیای عروسکها را نشان میداد. مجموعه بعدی نیز کمی متفاوتتر در راستای همین مجموعه بود. آثار اخیرم در نمایشگاه انفرادی چهارم هم به زودی به نمایش در خواهد آمد.
در آثار پیشین شما، کمابیش با نقش حیوانات رویاروییم. آیا در مجموعهی جدید هم شاهد آنها هستیم؟ دربارهی نمایش آثار جدیدتان بیشتر صحبت کنید.
مجموعه جدید شامل سیزده تابلوی نقاشی است که عصر جمعه چهارم آبان در گالری ویستا به نمایش در میآیند. در این مجموعه بر خلاف آثار قبلی شخصیتهای نقاشیهایم بزرگتر شدهاند و بیشتر جلب توجه میکنند. در این کارها از طبیعت و شعر الهام زیادی گرفتهام و فضاهای وهمآلود دشت و چمنزار به واسطهی سفرهایی که میرفتم، تخیل و قصهسرایی خاصی در ذهنم پدید آورد و با تکیه بر آنها به نقشپردازی پرداختم. به این صورت که درخیال خود صحنهای را تصویرسازی میکردم و در واقعیت به دنبال منابع تصویری و مطالعاتی برای اجرای آنها بودم.
اما در مورد نقش حیوانات در تابلوهایم که فرمودید، بله، همینطور است، از آنها زیاد استفاده میکنم. در آثار اخیر هم شاهد حضور آنها هستیم. البته بیشتر انسانهایی با نقاب حیوان دیده میشوند که علتش هم این است که این روزها به جهانهای موازی و همزمانی بُعدها زیاد فکر میکنم. اینها به تنهایی انسان و حیوان نیستند، بلکه فراتر از آن به وضعیت ناموزون معاصر با تکیه بر دستهای شخصیتها اشاره دارند. حتی مخاطب با احساسات مثبت و منفیاش میتواند با هرکدام از نقشها همزادپنداری کند. "دستانِ دستها" را به عنوان نام این مجموعه برگزیدهام چرا که دستان به معنای لغوی شعبده، آهنگ، افسون، نیرنگ و ... است.
چرا گالری ویستا را برای نمایش آثارتان انتخاب کردهاید؟
هرچند سالهای زیادی از عمرگالری ویستا نمیگذرد، مدیریت محترم مجموعه، خانم دکتر پریسا پهلوان کاملاً حرفهای و با فضای هنری روز آشنا است. از همه مهمتر ایشان با هنرمند خوب برخورد میکند و درگیر حواشی نیستند و به نظرم به جایگاه مناسبی در عرصه هنرهای تجسمی دست یافته اند. در کل معتقدم که همواره تعامل هنرمند و گالریدار به سود جریان هنری است.
شما به عنوان هنرمند فعال در حوزهی هنرهای تجسمی، اقتصاد هنر را چگونه میبینید؟
فکر میکنم تا حدودی جواب این سوال را بدانید. بههمریختگی اقتصاد جامعه، بدونشک بر اقتصاد هنرهای تجسمی نیز تأثیر زیادی دارد و نسبت به چند سال پیش، شاهد کاهش فروش آثار هنری هستیم. البته که این قضیه از نظر من تنها به اقتصاد جامعه بر نمیگردد، بلکه مسائل زیادی بر آن تأثیر دارد. نمونهی آن کمتوجهی انجمنهای صنفی هنرهای تجسمی برای ساماندهی، قیمتگذاری و در کل حمایت از خالقان آثار هنری و گالریداران است. اینروزها خریداران به خرید تابلوهای نقاشی نامداران هنر تمایل بیشتری نشان میدهند و این سبب شده تا به آثار هنرمندان معاصر و جوانتر کمتر توجه شود.
و به عنوان آخرین پرسش، نگاه شما به نقاشی معاصر ایران چگونه است؟
نگاه امروز جامعهی بشری به مقولهی هنر، نگاهی صرفا زیباییشناسانه نیست و کمابیش هنر و هنرمند در گیرودار اقتصاد گرفتار شدهاند. اگر بحث اقتصادی و حواشی مربوط به آن را در نظر نگیریم، هنر امروز ایران بیش از هر زمانی مرزهای خود را گسترش داده است و این روزها آثار هنرمندان این آب و خاک را در جایجای جهان میتوان یافت. کم نیستند بینالها و آرتفیرهای بینالمللی معتبری که یک یا چند تابلوی ارزنده از نقاشی هنرمندان ایرانی را به نمایش و فروش میگذارند. امروز هنرهای تجسمی بیش از پیش میان عوام جامعه راه یافته، هر چند این روند سرعت چندان مناسبی ندارد اما تا حدودی امیدوارکننده و قابل قبول است.