اسطورۀ اشوزوشت تا گفتمانی از حقوق زنان در عرصه هنر / گالری گردی ایران آرت در 4 نمایشگاه
سارا ساسانی : نمایشگاههای گالریهای آ، ثالث، اعتماد نگارستان و سایه سوژههای این هفته گالری گردی ایران آرت هستند.
ایران آرت: نمایشگاه آثار کامبیز درمبخش و سهیل حسینی با عنوان «جغدآباد» در گالری آ، نمایشگاه نقاشیهای حمید هادینژاد با عنوان «صدای خط» در گالری ثالث، نمایشگاه مجسمههای بهزاد اژدری در گالری اعتماد نگارستان و نمایشگاه نقاشیهای آرزو غلامی با عنوان «سیژر» در گالری سایه، سوژههای این هفته گالریگردی هنرآنلاین هستند.
اسطورۀ اشوزوشت
اَشوزوشت یا مرغ بَهمَن نام جغد افسانهای در اسطورههای ایرانی است. او را خدایگان آفریدهاند تا در مقابل اهریمن قرار بگیرد. او کتاب میداند و هنگامی که گفتارهای کتاب مقدس را میخواند دیوها به ترس میافتند.
جغد همیشه در فرهنگ ایران جزو آن دسته از پرندگانی بوده است که در مورد آنها متنها و اشارات زیادی وجود دارد. جغد پرندهای است با ویژگیهای خاص: چشمانی در یک سطح دارد که در حدقه نمیچرخد، پرهایش جنسی دارد که وقتی به حرکت در میآید صدایی تولید نمیکند و دید خوبی در شب دارد که او را از دیگر پرندگان متمایز میکند.
جغد گاهی نیک و گاهی شوم خوانده شده است. گاهی مایۀ خیر و برکت است و گاهی موجب از میان رفتن داشتهها. این پرنده نماد دانایی است چون اشوزوشت بسیار میبیند و بسیار میشنود، او کتیبه میخواند و سخن از صلح و دوستی به زبان میآورد.
نمایشگاه اخیر کامبیز درمبخش کاریکاتوریست معاصر و سهیل حسینی در گالری آ با موضوع جغد به نمایش درآمده است. تاکنون در متون، کتابهای و همچنین آثار تجسمی بسیاری جغد بازتولید شده است. اما اینبار در نمایشگاه درمبخش و حسینی جغد با تمام ویژگیهای منحصر به فردش باز آفرینی شده است اما نه تنها به گونهای اساطیری و قهرمان محور، بلکه این آثار مایههای طنز دارند.
جغد پرندهای همراه با ثنویت در دو خصوصیت خیر و شر است که در گالری آ، جغدها به نحوی معاصر و بدون پیچیدگیهای خاص اساطیری به تصویر کشیده شدهاند. تنوع در شیوۀ پرداختن به جغد در این آثار به چشم میخورد این تنوع در نحوۀ اجرا و ارائه آثار وجود دارد. جغدآباد در ابعاد و اشکال مختلف و در قالبهای گوناگون دیده میشود. برخی از آنها رنگی و تعدادی دیگر سیاه و سفید هستند. در آثار بدون رنگ اغلب خط و نقطههای متراکم در اثر به کار گرفته شده است.
درمبخش و حسینی در آثارشان مایههایی از طنز را به کار بستهاند که از کاریکاتوریست معاصر ایران این نوع مواجهه با سوژۀ اثر امری بعید نیست. به نظر میرسد که جغدهای این سرزمین رازهایی را میدانند که مایههایی از طنز در آن نهفته است. جغدآباد نمایشگاهی از جغدهای طناز اساطیری ایران است.
نمایشگاه آثار کامبیز درمبخش و سهیل حسینی با عنوان «جغدآباد» تا 1 آبان در گالری آ برپاست. گالری آ در خیابان کریمخان، خیابان نجات اللهی، کوچه ارشد، شمارۀ 7 قرار دارد.
زنان طبقۀ اجتماعی نوظهور
تا نیمۀ دوم قرن بیستم کمتر اثری از حضور زنان در تاریخ اجتماعی، تاریخ علم و هنر و ادبیات به چشم میخورد. زنان امکان حضور اجتماعی نداشتند و کمتر در فضای عمومی ظاهر میشدند و بسیاری از حقوق شهروندی به آنان تعلق نمیگرفت در حقیقت زنان به عنوان یک طبقۀ اجتماعی مورد توجه قرار نمیگرفتند تا اینکه در دهۀ 70 با آغاز جنبشهای فمینیستی در سالهای متوالی در چند کشور اروپایی زنان علیه زنستیزی دست به حرکتهای اجتماعی زدند. طی جریاناتی در جامعۀ مدرن سرانجام زنان به عنوان یک طبقۀ اجتماعی پذیرفته شدند و امکان ظهور در اجتماع و پرداختن به فعالیتهای اجتماعی را پیدا کردند.
«از ...، به ...» نمایشگاه بهزاد اژدری در گالری نگارستان اعتماد به گذر تاریخی وضعیت زنان ایران از سنت به مدرنیتسم میپردازد. او در نمایشگاه اخیرش با آثار حجمی و مواد سرامیک دستی به ساخت زنانی ایرانی در جامهای سنتی اما رفتاری مدرن پرداخته است. اژدری زنان را در گذر زمان و گذر از سنت به مدرنیته مطالعه و مجسم میکند.
زنان در بیش از یکصد سال گذشته به پیشروی آرام جهت تغییر جایگاه اجتماعی و مدنی خود دست زدهاند و برای کسب هویت اجتماعی و حضور فعال در جامعه به عنوان یک طبقۀ اجتماعی مرزهای فرهنگی را جا به جا کردهاند و با پس راندن خطوط فرهنگی در گذشته به شهروندی فعال و تاثیرگذار در جریان اجتماعی کشور بدل شدهاند.
اما بهزاد اژدری در آثارش به بروز رفتارهایی از سوی زنان در جریان تحول اجتماعی مدرن پرداخته است: « ... این دغدغه خصوصاً زمانی برایم پررنگتر شد که از طرفی شاهد پیشرفت، ارتقاء و استیلای زنان در زمینههای علمی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و ... بودهایم و از طرفی شاهد گرایش شدید بسیاری دیگر از ایشان و نیز برداشتهای منحرفانه و بعضاً غلط از مدرنیته و مدرنیسم. ...»
او در این مجموعه در قالب روایی و با زبان تصویرگری سنتی- ایرانی و در گفتگو با طبقۀ متوسط جامعه به عنوان مخاطب اصلی، گاه تنها روایتگر و گاه با دید نقادانه، گاه با زبان طنز و گاه با کنایهای گزنده به بازگویی قصۀ این سالهای «زن ایرانی» در گذار میپردازد.
او در آثارش زنها را گاه شاعر، گاه عاشق، گاه خیانتگر، گاه ورزشکار، گاه مؤمن، گاه نشئه و غیره میسازد و در اغلب آثار آنها را سوار بر وسیلۀ نقلیه یا چهارپایی با سردیسی از مرد کرده است که اشاره به تأثیر گذاری جنسیت متقابل زنان در سرنوشت آنها در تاریخ دارد. چنانچه لیندا ناکلین، منتقد و مورخ هنر و پیشگام حوزۀ تاریخ هنر فمینیستی نیز در مقالهای با عنوان «چرا تاکنون زن هنرمند بزرگی وجود نداشته است؟» به نقش تعیین کنندۀ مردان در حذف نام زنان از تاریخ به ویژه تاریخ هنر دارد.
نمایشگاه «از ...، به ...» نیز نگاهی به روند تاریخی تغییر شکل زندگی طبقۀ نوظهور اجتماعی زنان در دورۀ مدرن دارد و به مرور روند حضور و دوام زنان در حوزۀ اجتماعی کشور پرداخته است.
نمایشگاه بهزاد اژدری با عنوان «از ...، به ...» تا 30 مهر در گالری اعتماد نگارستان ادامه دارد. این گالری در میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، باغ نگارستان قرار دارد.
خطوط حرف میزنند
حمید هادینژاد در نمایشگاه اخیرش با عنوان «صدای خط» به هویت یکی از عناصر اصلی هنرهای تجسمی یعنی خط پرداخته است. او در این نمایشگاه که در گالری ثالث برگزار شده است به تعریفی مجدد از عنصر خط پرداخته است و ویژگیهای این عنصر محوری را باز تعریف کرده است: «قویترین عنصر بصری خط است که ذاتاً پویا است. در ضمن انتزاعیترین کاربرد را در زندگی دارد. در طبیعت خط وجود ندارد ولی حضوری غنی در همه جا دارد.
رگ خط است، سیمها خط هستند، مسیرها، جادهها، درختها و شاخههایش. خط یعنی رونده، روینده، بالنده و عنصر خط نیرومندترین و تجریدیترین بیان را داراست و مرزها با خط معنا میگیرد و اندیشه در خط رشد و رنگ مییابد. هر پدیدهای با خط جدا و متصل میشود و در پدیدار گشتن شکل و فرم خط خود را مییابد و بازسازی میکند.
هادی نژاد در آثارش که در ابعاد نسبتاً بزرگ کار شده است از ویژگی تجریدی خط بهره برده و با به کار بستن خطوط متراکم و پی در پی به فرمها و اشکالی قابل تمیز و تشخیص دست یافته است. در این نقاشیها چهرههایی بروز پیدا میکند که در زمان شکسته شدهاند و گاهی زوایایی در هم شکسته و نامتجانس ایجاد میکنند. چهرههایی عجیب و گاهی ناشناخته که صورتی تغییر شکل یافته از انسان را ترسیم میکند، انسانهایی متشکل از خطوط متنوع و در هم بافته.
آثار او همیشه انسانمحور و فیگوراتیو بوده است. او معتقد است فقط انسان دارای فیگور نیست، بلکه زمین و آسمان و... هم فیگور دارند. نقاشیهای رنگین این مجموعه اشاره به فیگور زمین دارند؛ خطوطی که در این تابلوها وجود دارد نشانه انرژیهایی است که به کار هویت جسمانیِ انسانی میدهد. فرم بدن زمین با صخرهها و چالهها دیده میشود و این حجمها به ارگانی مانند دست و پا تبدیل میشوند.
در برخی از آثار چهرۀ انسان تا اندازهای تغییر شکل مییابد که تنها جزئی از صورت او قابل تشخیص است و در اطراف آن بافتی در هم تنیده از خطوط متکثر و متراکم در کنار هم مجتمع شدهاند و فضایی جدید و ناشناخته را ایجاد کردهاند.در تعدادی از آثار نیز حضور مؤثر خط کمتر میشود و نقش تعیینکنندگی سطوح و لکههای رنگی بر خطوط غلبه مییابد و اجتماعی از سطوح را بر روی بوم ترسیم میکنند.
حمید هادینژاد در تعداد محدودی از آثار که بر روی تختهای چوبی نقاشی شده است برخوردی جدیتر با خط داشته است و با به کارگیری خطوط متعدد و مسلط اشکالی را ترسیم کرده که به خوبی قابل تشخیص است و چهرۀ اسطورهای انسان را به نمایش میگذارد، چهرۀ انسانی اسطورهای با اجزایی تکرار شونده در او. هادینژاد معتقد است در وجود انسان لایههای متعددی وجود دارد که از ما اسطوره میسازد. انسانها پر از لایهها و پردههایی هستند که در آنها نصب شده و به صورت اتوماتیک عمل میکنند. با وجود این لایههای متناقض، انسان به راحتی زندگی میکند و بدون هیچ توجهی به این تناقضها، از لایهای به لایه دیگر تغییر میکند.
نمایشگاه حمید هادینژاد با عنوان «صدای خط» تا 2 آبان ادامه دارد. گالری ثالث در خیابان کریمخان بین خیابان ایرانشهر و ماهشهر، شماره 148 قرار دارد.
ناگهانی بودن
«تکانهای مهیب از اتفاقات بر انسان معاصر به مثابه یک حمله عصبی ناگهانی که در آن انسانِ فاقدِ هرگونه هوشیاری، یا همانند رقصندهای زایل شده جسم خود را بیمحابا به هر سو پرتاب میکند و یا در خلسهای عمیق در درونِ خود و در فضایِ بیکرانِ فراموشی، مبهوت، تن به کما میدهد.
انسانهایی سر در گم در خود یا در دیگری؛ فرو غلتیده، بیهیچ تعلق خاطر به زمانی یا مکانی، بین دو دنیایِ واقعیت و انتزاعِ خود در رفت و آمدند؛ که گهگاه آبیِ آسمانیِ امیدی هر چند اندک در این هیاهو قصد سر برآوردن دارد ...» بیانیه نمایشگاه نقاشی آرزو غلامی با عنوان «سیتزر» از وضعیت انسان معاصر میگوید. انسانی که در این عصر پرهیاهو، در مواجهه با مصائبی جدید است و رخدادهای ناگهانی و غیر قابل پیش بینی او را از پا در میآورد.
سیتزِر به معنای حمله عصبی ناگهانی انسان معاصر را مورد تهدید قرار میدهد و سطح هوشیاری او را پایین میآورد.
آثار آرزو غلامی در ابعاد مختلف بازگو کننده وضعیتی از انسان رو به اضمحلال و نابودی است که مورد شک عجیبی قرار گرفته و واکنشهای نه چندان قوی از خود نشان میدهد. او در مواجهه با ناگهانی بودن رخدادهای دوران معاصر شرایط ثابتی ندارد و در برابر شک وارد شده وضعیت نامناسبی پیدا میکند.
فیگورهای نقاشیهای غلامی در برابر پسزمینه حاکم بر کل فضا مغلوب شدهاند و در فضا حل شدهاند. رنگهای اصلی و قدرتمند به کار رفته در فضای نقاشی بر نیروی درونی و تحکم کننده دوران معاصر تأکید میکند. فیگورها در این فضای حاکم غرق شدهاند و نیمه جان بر فضا تحمیل شدهاند در برخی آثار رنگ از رخسار انسان بر داشته شده و کبودی در دستان به کما رفته در میان رنگهای غالب خودنمایی میکند.
نمایشگاه آثار آرزو غلامی با عنوان «سیتزر» تا 2 آبان در گالری سایه ادامه دارد. گالری سایه در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، کوچه سیزدهم، شماره 21 قرار دارد.