چاپ دستی به مثابه بارداری/ وقتی نمیدانی نتیجه کار هنری چیست
شکوفه فلاح یکی از فعالترین هنرمندان چاپ دستی ایران درباره ابعاد مختلف این هنر نه چندان گسترده در ایران سخن گفت.
ایران آرت: شکوفه فلاح متولد 1352 کرمان، کارشناس ارشد نقاشی، عضو انجمن نقاشان ایران و عضو موسسه توسعه هنرهای تجسمی است. آثارش در بیش از 45 نمایشگاه گروهی نقاشی و چاپ در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است. او همچنین به عنوان نمایشگاهگردان، سه نمایشگاه مهم چاپدستی نیز در موسسه هنری صبا، گالری هور و گالری هفتثمر برپا کرده و آثارش به واسطه شرکت در رویدادهای مهم چاپدستی در دوسالانههای متعددی در دنیا نگهداری میشوند. او مدت ۱۱ سال در دانشگاه علمی-کاربردی، طراحی، نقاشی و چاپ دستی تدریس کرده و سالها نیز در کارگاه شخصیاش به آموزش چاپ پرداخته است. نمایشگاه "باغ سکوت" او از ششم تا هفدهم مهرماه در گالری اُ برپا شد. مریم آموسا، به همین مناسبت با او گفت وگو کرده است.
* در مقطع کارشناسی دو واحد چاپ داشتیم. آنجا بود که احساس کردم، چاپ دستی را دوست دارم. خیلی پیگیر شدم تا در این دوران تمرکزم را روی چاپ بگذارم، اما چون در دانشگاههای ایران برخلاف سایر کشورها رشته مستقلی برای چاپ نداریم، نتوانستم به صورت آکادمیک چاپ را دنبال کنم. در آن دوران تعداد افرادی که چاپ کار میکردند و کارگاههای فعال چاپ بسیار محدود بود.
* در سال ۱۳۸۴ فرصت و امکانی برایم فراهم شد که به کارگاه الهه مقدمی بروم و یک سال پیش او چاپ لینو و سیلوگرافی کار کردم. پس از آن ۱۰ جلسه در کارگاه یوسف شریف کاظمی شرکت کردم و چاپ کالگوگرافی یاد گرفتم و در همان ۱۰ جلسه دو کلیشه کار کردم. سال ۱۳۸۵ نخستین نمایشگاه انفرادی چاپ دستیام را در گالری مهروا بر پا کردم و در همان نمایشگاه نخست، آثارم با استقبال خوبی روبرو شد و بسیاری از هنرمندانی که چاپ دستی را دنبال میکردند از نمایشگاه من دیدن کردند. در واقع با همان نمایشگاه اول تلاش کردم تا خودم را به عنوان هنرمندی که آمده است تا چاپ دستی را به شکل حرفهای دنبال کند، معرفی کنم. سال بعد نیز دومین نمایشگاه انفرادی چاپام را در گالری مهروا برپا کردم. پس از نمایشگاه نخست، اولین کارگاه چاپام را در زیرزمینی در خیابان ملک راهاندازی کردم و پس از آن بیشتر وقتم در این کارگاه میگذشت و کتاب چاپ دستی، تکنیک کالکوگرافی نوشته مینا نوری خیلی راهگشای من بود و از این کتاب بسیار آموختم.
* چاپ و پروسه خلق آن همواره برای من جذاب بوده است. چاپ با نقاشی تفاوت فاحشی دارد. شما مدتها روی کلیشه کار میکنید اما تا زمانی که از کلیشهتان چاپ نگیرید، نمیتوانید آن را ببینید. در حالی که شما در نقاشی مستقیما روی بومتان کار میکنید و هر اتفاقی که هر لحظه روی بومتان میافتد را میتوانید ببینید و هر جایی که احساس کنید که کارتان ایراد دارد میتوانید آن را عوض کنید.
* زمانی که فرزندم را باردار شدم متوجه شدم که نزدیکترین اتفاق دنیا به چاپ دستی بارداری است چون شما ماهها جنینتان را پرورش میدهید و تا لحظه تولد نمیدانید که او چه شکلی است و برای دیدنش لحظه شماری میکنید و با دیدنش ذوقزده میشوید. درست مثل چاپ دستی. تا زمانی که از کلیشهتان چاپ نگیرید نمیدانید که چه اتفاقی در اثرتان افتاده است.
* یکی از ویژگیهای چاپ دستی که موجب میشود بسیاری از هنرمندان نتوانند به صورت مستمر بر روی آن متمرکز شوند این است که چاپ نیاز به دستگاه پرس، لوازم و مواد مخصوص و همچنین فضای کارگاهی دارد و داشتن این الزامات با هزینههای قابل توجه دردسرهای خودش را دارد و درتوان همه نیست. پروسه کار چاپ نیز زمانبر و طاقتفرساست. مثلا گاه ممکن است من یک ماه روی یک پلیت کار کنم تا کلیشهام تازه آماده چاپ شود. یک چاپگر ضمن این که باید طراح خوبی باشد و دست قوی داشته باشد باید به تکنیکهای متنوع و همچنین کار با مواد گوناگون در چاپدستی هم تسلط داشته باشد. در چاپ هنرمند با چالشهای متعددی روبرو میشود و همین چالشها است که چاپ دستی را برای من جذاب میکند.
* در مجموعه اخیرم که از دو سال گذشته آغاز شد، تمرکزم را صرفا روی درخت گذاشتهام. درختهایی که در این مجموعه کار کردهام همه الهام گرفته از درختهای پیرامونم هستند و در کنار 23 اثر چاپ دستی، یک ویدئوآرت که از باغ سنگی ساختهام نیز به نمایش درآمد. من در مجموعههای چاپ دستی پیشینم نیز با مضمون درخت کار کرده بودم، اما در این مجموعه با نگرشی جدیدتر به درخت نگاه کردهام. باغ سکوت برای من از یک سیر و سیاحت از درون آغاز شد و درختانام از بستر وهم و خزان سربرآوردند و سرگردان بر صفحاتم نقش بستند. درختانی وهمآلود و تنها در دنیایی سرد و تاریک که برای نور و روشنایی تلاشی بیوقفه دارند.
* به خاطر جنگ نه انسانها جان سالم به در میبرند نه درخت سالمی در خاک به جا میماند. از این رو در ذهن من باغی خلق شد که نه منتظر زایش بهار بود و نه مرگ. در این راستا مدیوم چاپ دستی و تکنیکهای شگفتانگیز کالکوگرافی بهترین امکان را برای خلق این فضای وهمآلود در اختیار من گذاشت.
* پس از ۱۶ سال زمانی که مشغول خلق آثار این مجموعه بودم تصمیم گرفتم که به گذشته نقبی بزنم و دوباره به باغ سنگی در کویر کرمان بروم و یک ویدئو آرت با رویکرد جدید از این باغ بسازم. در این ویدیو آرت تمرکزم بر روی سنگها و تنه درختان است. در باغ سکوت فضایی وهم آلود و سرد حاکم است. در حالیکه درختان این باغ زنده نیستند، حضور این باغ خود جانی دوباره به کویر بخشیده است. باغی که چهار فصلش خزان است و نیازمند هیچ بهاری برای زیستن نیست.
* من در منطقهای کویری متولد و بزرگ شدم. در کرمان همواره با کمبود آب مواجه هستیم و ماهی و درخت نیز در این منطقه بسیار کم است. ماهیها برای من نماد انسانها هستند. ماهیها به آب نیاز دارند و اگر از آب خارج شوند میمیرند. زمانی که یک ماهی را میخواهید از آب بگیرید با تمام وجودش تلاش میکند که برگردد به آب و زنده بماند. ماهیها روحیهای دارند که حتی یک لحظه هم از حرکت نمیایستند و همواره در حال تلاش هستند. تلاش ماهیها ضمن این که برای من جذاب است ستودنی هم هست.
* برای من درخت نمادی از استواری و ریشهداری است. من درختان را دوست دارم و در کنارش نگارگری را. در دورهای پس از نمایشگاه بزرگ نگارگری که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، نگارگری برای من جذابیت پیدا کرد و تمرکزم را روی عناصر نگارگری گذاشتم. درخت و پرنده از عناصر اصلی و تکرار شونده نگارگری هستند. برای من جالب بود که درختان در نگارگری ما هویت دارند و بیانگر هستند. برای من آدمها هم همچون درختان ریشه در خاک دارند.
* نگارگری را دوست دارم؛ اما هیچ وقت نگارگری کار نکردهام. یک سری از المانهای نگارگری مثل درخت و پرنده را در آثارم استفاده کردهام. در نگارگری متن و تصویر با هم یک کلیت را میسازند و زیبایی خاصی را میآفرینند. من از این شیوه بیانی در یک سری از آثارم بهره گرفتم.
* صرفا برای هنرمندان و مخاطبان جدی هنرهای تجسمی اثر خلق نمیکنم. برای مخاطب جدی ترکیببندی و تکنیک من شاید در نگاه نخست مهم باشد، اما برای بخشی از مخاطبان که اتفاقاً اطلاعاتی از تکنیک و چاپ ندارند موضوع آثارم اهمیت پیدا میکند و برایشان سوال پیش میآید که چرا عناصری که باید سرجایشان باشند در جای اصلی خود ننشستهاند.
* متاسفانه کارگاههای چاپ در دانشگاههای ما از امکانات کمی برخوردار هستند و فکر میکنم تعداد کارگاههای فعال در دانشگاههای شهرستانها هم بسیار محدود باشد. به نظرم آموزشگاههای خصوصی در آموزش چاپ دستی از دانشگاههای ما فعالتر هستند. البته باید به این نکته توجه کرد با وجود تمام کمبودهایی که ما در زمینه امکانات چاپ دستی چه از نظر تکنولوژی، مواد، لوازم و تکنیک داریم، اما هنرمندان ما در عرصه بینالمللی به خوبی توانستهاند خودشان را بشناسانند و جایگاهشان را تثبیت کنند. هنرمندان ایرانی که در رویدادهای مهم چاپ در دنیا شرکت میکنند، مقام کسب میکنند.
* در حال حاضر شیوههای چاپ دستی در دنیا بسیار متنوع است، اما ما از برخی از این تکنیکها بیاطلاع هستیم. با این که پیشینه چاپ دستی در ایران بسیار طولانی است، اما متاسفانه چاپ دستی در ایران حمایت نمیشود. همین که در ایران رشته مستقلی به نام چاپ دستی نداریم دلیلی واضح بر این مدعا است.
* همه جای دنیا در حوزه چاپ دستی شاهد برگزاری سالانه، دوسالانه و سهسالانههای چاپ دستی هستیم. اما در ایران رویداد مهمی در حوزه چاپ دستی نداریم. مثلا سالانه یا دوسالانهای نداریم که این گستردگی را داشته باشد تا هنرمندان شهرهای دیگر را در کنار هنرمندان تهرانی و همچنین هنرمندان بینالمللی جمع کند تا رویداد بزرگی را که صرفاً به چاپ دستی اختصاص دارد، رقم بزند. البته باید بگویم هر از گاهی برخی از هنرمندان این حوزه آستین همت بالا میزنند و سعی میکنند کاری فراتر از یک نمایشگاه گروهیِ صرف انجام دهند و چراغ این هنر را روشن نگاه دارند.
* بیشتر نمایشگاههای چاپ ایران با حضور یک استاد و شاگردانش شکل میگیرد. کم پیش میآید که در ایران نمایشگاه چاپی برگزار شود که در آن هنرمندان متعددی با سلیقههای متنوع حضور داشته باشند و آثارشان را به نمایش بگذارند. من تاکنون سه بار نمایشگاهگردانی کردهام؛ اگر به لیست هنرمندان نمایشگاهی که در صبا برگزار کردم نگاه کنید با هنرمندان متنوعی از سه نسل کاری مواجه خواهید شد. من خیلی سخت توانستم این هنرمندان را یکجا زیر یک سقف کنار هم جمع کنم. این اتفاق در ایران کم پیش میآید که هنرمندان مختلف با سبکها و نگرشهای متفاوت را یک جا در یک نمایشگاه جمع کرد.
* کم پیش میآید که گالریداری بخواهد به هنرمندی که در این عرصه فعالیت میکند برای نمایشگاه وقت بدهد. البته بسیاری از آنها نیز با توجه به جذابیتها و اصالتی که در این مدیوم وجود دارد از هنرمندان چاپ دستی در فهرست هنرمندان دائمی خود استفاده میکنند. با این وجود اقبال عمومی در این خصوص در حد مطلوب نیست. یکی از دلایل این بیتوجهی عدم اقبال مجموعهداران به چاپ دستی است. از مواردی که موجب میشود خریداران نسبت به چاپ دستی بیاعتنا باشند اندازه این آثار در مقایسه با نقاشیهای امروز است که همه در ابعاد بزرگ خلق میشوند. چاپ دستی ادیشن (نسخه) دارد و برهمین اساس برخی از مجموعهداران ایران چون دنبال کار تک نسخهای مثل نقاشی هستند به سراغ آثار چاپ نمیآیند.