کد خبر: 2534 A

ثمیلا به روایت سهراب/ تبارشناسی باستانی ها

ثمیلا به روایت سهراب/ تبارشناسی باستانی ها

فردا نمایشگاه باستانی ها ثمیلا امیرابراهیمی در گالری ویستا به پایان می رسد، نوشتار زیر کنکاشی ست در این پروژه تجسمی پژوهشی

ایران آرت : سهراب هادی : در نقاشی معاصر، هنرمندان نقاش و مجسمه‌ساز استیل‌ها و روش‌های کلاسیک و نوینی را تجربه می‌کنند.

از اکسپرسیونیسم داریم تا "آبستره" و روش "تجرید" و عینی‌گرایی‌ها. و، گاه شیوه هایی هنوز پای بند به کلاسیک محض در نقاشی معاصر.

این، استیل، روش و ، یا تکنیک های اجرایی هر اثر، چه برخاسته از مشرق زمین باشد و، یا وام دار از هنر معاصر و کلاسیک مغرب زمین. و یا اینکه در زمره ی مکاتبی باشند که هیچ نسبتی هم با هر "نحله ی" تاریخ و پیدایش مکاتب هنری هم نداشته باشند ؟!

به خودی خود، یک خاستگاه "تبارشناسانه ای " را در ماهوی و ماهیت معنا و اثر، جستجو می کنند و ، یا برخی از این روش ها که با تکنیک "چاپ" و "منوپرینت" به اثر خلاقه  و یا تجربه ای هنرمندانه، منتهی شده اند آغازگر دوران دیگر و نوینی هستند که ، همان آغازه ای برای حیات انسان معاصر بوده است . که نیازهایش را در خویش، جستجو می کرده است .. و ، نه در پی جستن نقشی صرفاً تزیینی و خلاق بوده است ؟!

در این رهگذر، نقاشانی نیز هستند که مستقل اند، از "نحله های" که در یک جریان تاریخی آمده اند تا به امروز و ، نیز، می روند تا به فردای "نوتر" برسند .

آنچه ، در موضوعیت ، آثار و نقاشی های چاپ دستی و مجسمه های "ثمیلا امیرابراهیمی" می توان به وضوح گفت ، این آثار ، برگرفته از نگاهی خلاق در تبار شناسی انسان و ، نیز ، استلیزه شده های هستند که ، هیچ مشابهتی با آثار تجسمی "غرب" و یا "شرق" معاصر و کلاسیک ندارند و، نمی توان در همگرایی با مکتب و یا استیلی از تکنیک دیگر هنرمندان هم عصر او ، و یا متقدمین و متاخیرنش ، آثار او را دسته بندی کرد و یا ، نگرش هنرمندانه "ثمیلا امیرابراهیمی" را نمی توان، داخل مکتب و یا گرایشی خاص، قرار داد.

بلکه ، اگر بخواهیم گرایش معنایی را برای مفهوم اندیشه و آثار این هنرمند بازشناسیم ، بدون شک او ، یک جستجوگر عمیق و محقق در فهم مفهوم انسان از خویش است . و، نمایشگاهی که در "گالری ویستا" از آثار این هنرمند، در نگاه مخاطبین است مفهوم "آفتاب" آمد. دلیل "آفتاب" نیز هست .

نمایشگاه آثار ثمیلا امیرابراهیمی در گالری ویستا

 

"ثمیلا امیرابراهیمی" تبار شناسی ست که "خط" ، "نقوش" ، و ، "حجم هایش" را ، در نگاهی کنکاشگرایانه ، نگریسته است . او، تاریخ و پودمان پیدایش سفالینه ها و تمدن هزاره های "اول " و "دوم" و "سوم" را نیز ، نیک نگریسته است  و ، چون، نقش خویش را دیده است بر، چاپ های دستی و منوپرینت هایش نیز ، نقشی از پیشینه خویشان خویش را به تصویر در آورده است او، "چاپ دستی" را و "منوپرینت" را امکان قابل دسترس ، برای بیان معنای اسطوره ای از نقوش و حجم ها ، مد نظر قرار داده . و ، چنانکه باید حق مطلب را در آفرینش های اینگونه خلاقانه اش ، در گزارشی جامع از حضور تمدن هایی مانا و چندین هزاره ای در سالیان را در فرم و نقش و خط به زیبایی و ، در مقام سندی معتبر و بی جعل و، با اعتبار ارائه داشته است! و، قابل قبول است و مورد مراجعه تحقیق محقق فرم ومعنا.

"ثمیلا امیرابراهیمی" به نقوش "سی یلک" یا "سیلک" که رجوعی دارد ، تمامی ریتم هایش و حرکاتش ظروف ، نقوش و دایره و مکعب و چندوجهی ها را برای یافتن روزنه ای از نور از بالا نگریسته است و، در نقش های "موسیان" فرم های او، چند ضلعی ها نقوش حیوانات نیز با توسل به فرم هندسی ، تجسم و بخش بندی شده اند، و ، همین تصاویر از ساحت خیال نقاش به درآمده اند. و گاه به شگفت بر می خورد مخاطب، از این بیان معنایی در بستری از تاریخ . که چگونه در این آثار می توان مقام نشانه شناسی را هم بازشناسی کرد ؟!

"منوپرینت" و آثار چاپ دستی ، آن جا که از نقش های "اشگفت آهو" وام دارند. حرکت ها و خطوط تند و حجم ها نیز دارای موضوعی از زندگی روزانه می شوند. و چرایی های وتفاوت های زیبایی شناسانه و همچنین ضرورت های کاربردی ساخت این سفالینه ها را نیز، همین نقوش به خوبی و زیبا بیان می کند.

نمایشگاه آثار ثمیلا امیرابراهیمی در گالری ویستا

 

اما، اکنون، که نقاش را در وضعیت ایجاد و نقطه تعادل تجسم اثر و در بیان زیبا شناسی های هنرمندانی اش می بینی، او ، پای بند "نحله ی" فرود بودن خویش است و فردیت را در جستجوهای هنرمندانه اش ، اصلی، استوار، و، امری مسلم در حیات هنری خویش، دیده است . تا با تبارشناسی "خط" و "نقش" هایش پایبندی هایش به هنرمشرق زمین، نیک، باز گفته باشد. و شاید، این هم ، امری بدیهی محسوب می شود. قبل از آنکه بخواهیم به این چرایی ها ، در این نمایشگاه پاسخی داده باشیم ، در مباحث هنر، حقیقت و زیبایی، در مباحث تحلیل مفهوم اثر و معنای هنر معاصر و پسامدرن چیزی به ذهن این قلم ، متبادر نشد، که از حیث فرم و نیز از جنبه بیان محتوا ، مشابهت های در این آثار با هنر معاصر داشته باشد. هر چند، نوعی ساختار شکنی تازه نیز ، در کارهای و مجسمه های "ثمیلا امیرابراهیمی" به وضوح دیده می شود.

اما ، بعضی از جبنه های معنایی، نمایشگاه، با مفهوم هنر معاصر به معنای مصطلح و متداول فرهنگی همگرا نبوده و تعمداً هم نشده است.

اما، در تکنیک شناسی آثار "ثمیلا امیرابراهیمی" که جریان شناختی شخصیت هنرمند و پیرامون او، مواقع شده است ؟! و نیز، پیش از آن ، چه شناسانه ای برای نقاش ، نوع ، این ساختارشکنی او را در ردیف و هم عصر، معاصران با جهان خویش دانسته اند؟! که این گونه ، مورد اقبال است ؟! در فرم ونقش اما ، آن چه ما، اکنون در امروز ایران کم داریم همان موضوع موازی بودن معنای بصر درآثار هنری با فرمت تصویری و هم عیان بی کتمان آن در جهان و در مسیر هنر جهانی بودن است ؟ً!

"ثمیلا امیرابراهیمی" آغازگر راهی بوده است که او توانسته با ارائه آثارش موضوع تبارشناسی را در خلاقیت های هنر تجسمی ، امری اصلی و اول، دیده باشد!

چرا که جستجو در حجم و ارائه فرمت های معنایی و بصری آثارش بخصوص در مجسمه های او، تبدیل  شکل یافتن تدریجی، آن چیزی هستند، در وسعت بی انتهای پیرامون نگاه نقاش و در طول تاریخ حیات جهان، موجود بوده اند، اما دیده نشده اند و یا باید دیده نمی شده است؟! و این نگاه نقاش یک پیوند آغازین و امروزین را ، دستمایه ای خلاق دانسته برای شناخت از تبارشناسی انسان امروز، که او در مواجه با این نمایشگاه ، روایت "ثمیلا امیرابراهیمی" را ، انسان امروز، و گرویست شده ی آن ، دیده است ؟! که او را انسانی دیده است ، که پیوسته ، آغازگر تحول امروز خویش است . و معناشناسی تاریخ و انسان را در هنر بازآفریده است .

نمایشگاه آثار ثمیلا امیرابراهیمی در گالری ویستا

 

گالری ویستا ثمیلا امیرابراهیمی سهراب هادی
نظرات خوانندگان
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین