ناگفتههای نخستین تیرآرت تهران / رویدادی که میخواهد با جریان هنر در شهر همراه شود
در نشستی با حضور دو تن از برگزارکنندگان تیرآرت تهران، تلاش کردیم زوایای مختلف این اتفاق مهم هنری را بررسی کنیم.
ایران آرت: نخستین رویداد تیرآرت تهران، تیرماه امسال با مشارکت ده گالری برگزار شد. این رویداد که نقطه شروعی برای فعالیت در زمینه برگزاری آرتفر در تهران بود، با نقاط قوت و ضعف خود، دریچهای نو به روی اقتصاد هنر در کشورمان گشود. گالریداران تهران بانی برگزاری این رویداد بودند. بار اصلی مسایل فنی و اجرایی تیرآرت بر دوش مریم مجد از گالری اثر و هرمز همتیان از گالری زیرزمین دستان بود. به همین بهانه پای صحبت این دو مدیر هنری نشستیم تا ابعاد مختلف تیرآرت را بررسی کنیم.
در ابتدای این نشست، مریم مجد، مدیر گالری ایده توضیح داد که ایده تیرآرت ایده جدیدی نیست. او گفت: خیلی وقت است که داریم به آن فکر میکنیم. آقای همتیان 4-5 سال بود که به این موضوع فکر میکرد و هر بار که با گالریدارها صحبت میکردیم هم نیاز به چنین رویدادی را احساس میکردیم. بنابراین فکر کردیم که آستینهایمان را بالا بزنیم و انجامش بدهیم. آقای همتیان پیشنهاد داد که این رویداد را شروع کنیم و من هم با شناختی که از ایشان داشتم، پذیرفتم و شروع به همکاری کردم.
هرمز همتیان نیز با تایید سخن مجد، گفت که ایده آرت فر نه در ایران و نه در خارج از ایران ایده تازهای نیست. او گفت: این ایده که یک تعداد گالری کنار هم نمایشگاه بگذارند چیز جدیدی نیست. این اتفاق در ایران قبلا به عنوان اکسپو رخ داده و یا با شکل «هفت نگاه» بارها انجام شده است. به همین خاطر ما فکر کردیم چنین رویدادی میتواند در زمینه هنر و بهخصوص در زمینه اقتصاد هنر تأثیر مثبتی بگذارد. زمانی که با خانم مجد صحبت کردیم و ایشان پذیرفت که با ما همکاری کند، قضیه جدیتر شد و ما با انگیزه بالاتری پیش رفتیم. فکر نمیکنم شخص دیگری بهجز خانم مجد میتوانست این رویداد را به این شکل جلو ببرد.
او درباره زمانبندی تیر آرت نیز گفت: ما از 4 سال پیش سعی میکردیم در سامسنتر این کار را انجام بدهیم. آنها یک زیرزمین داشتند که الآن تبدیل به گالری شده است. آنجا قابلیت برگزاری نمایشگاه برای 6 یا 7 گالری را داشت اما همه شرایط در کنار هم فراهم نشد که تیرآرت را در آنجا برگزار کنیم. به خیلی از مسائل تیرآرت از مدتها پیش فکر شده است. مثلاً ما با گالریها صحبت کرده بودیم که ببینیم این رویداد برایشان جالب هست یا نه. من محل برگزاری تیرآرت را پاییز سال گذشته پیدا کردم و بعد در بهمنماه با خانم مجد صحبت کردم و جدیتر پیش رفتیم.
چرا آوا سنتر؟
آواسنتر، از دید کارشناسان مکان مناسبی برای برگزاری این رویداد بود. هرمز همتیان درباره این انتخاب مهم گفت: احساس کردم آنجا با توجه به جذابیتی که دارد ممکن است برای مخاطب جالب باشد. بهاندازه کافی جمعوجور بود که بشود این رویداد را در آن برگزار کرد و از طرفی، بهاندازه کافی بزرگ بود که بشود از فضاهای مختلفش استفاده کرد. فضای جدید و شیکی بود و پارکینگ و زیرساخت هم داشت.
آواسنتر یک مرکز تجاری است، با مختصات خاص یک چنین مکانی. در این مرکز تجارت اولویت معماری و مدیریت فضا است. هرمز همتیان معتقد است که برگزاری آرت فر در فضایی خارج از گالری و فضاهای هنری متعارف اتفاقا موجب رونق هنر است. او توضیح داد:ب هنر متعلق به همه است. در خیابان اقدسیه افراد متمولی زندگی میکنند و وقتی ما رویدادمان را به یک مرکز خرید در اقدسیه میبریم، در واقع آن افراد را جذب هنر میکنیم. اگر آنها به محل برگزاری نمایشگاههای تهران نمیآیند، ما به محل زندگی آنها میرویم. الآن مهمترین گالریهای تهران در مرکز تهران جمع شدهاند. تعدادی از شهروندان تهران ممکن است به هنر علاقه داشته باشند ولی به هر دلیلی به محل تجمع گالریها نیایند. وقتی این اتفاق نمیافتد، پس ما به محلی نزدیک آنها میرویم. اینیکی از هدفهای تیرآرت بوده است و حتی فکر میکنم که این وظیفه رویداد تیر است که به مخاطبش سرویس بدهد و بهجایی برود که مخاطب را بتواند جذب کند. اگر تیرآرت ادامهدار باشد، ما حتماً کاری خواهیم کرد که مخاطب بتواند درجاهای مختلف شهر راحتتر با این رویداد مواجه شود.
کدام گالریها آمدند؟
اما، اشتیاق گالریها برای شرکت در آرت فر یک مساله است و راضی کردن آنها برای حضور در نخستین رویداد این چنینی یک مساله دیگر. مریم مجد درباره این مرحله توضیح داد: گالریهایی که ما به سراغشان رفتیم، گالریهایی بودند که تجربه شرکت در آرتفر را داشتند. چون مقیاس برگزاری نمایش ما کوچک بود و بیشتر از 10 گالری را نمیتوانستیم پوشش دهیم، پس فکر کردیم که فقط باید گالریهایی که فعال هستند و سابقه شرکت در آرتفرها را داشتهاند به این رویداد دعوت کنیم. تعداد گالریهایی که خیلی خوب کار میکنند بسیار زیاد است ولی متأسفانه در این دوره فرصت همکاری با آنها را نداشتیم. اگر رویداد تیرآرت ادامه داشته باشد حتماً در دورههای بعد از حضورشان استفاده خواهیم کرد.
او توضیح داد: از میان 10 گالریای که پذیرفتند در این رویداد شرکت کنند، گالریهایی وجود داشتند که در میانه راه پشیمان شدند ولی ما از آنها خواهش کردیم ادامه بدهند. در اصل به ما اعتماد کردند. اگر اعتماد گالریها به ما نبود، هرگز چنین اتفاقی نمیافتاد. از سوی دیگر گالریهایی که در تیرآرت حضور نداشتند اعتراض خود را به گوش ما رساندند و ما سعی کردیم به آنها اعلام کنیم که اصلاً قصدمان نادیده گرفتن آنها نبوده است. ما برای تعداد گالریها محدودیت داشتیم و به همین خاطر مجبور بودیم یک ملاک برای انتخاب گالریها داشته باشیم که ملاکمان را تجربه پیشین گالریها در آرتفرها گذاشتیم.
از مریم مجد خواستیم ملاک انتخاب این ۱۰ گالری را شفافتر تشریح کند. چون اگر تیرآرت بخواهد ادامه داشته باشد، این تداوم حتما در گرو گسترش دامنه همکاری میان گالریهای تهران است. مریم مجد ضمن تایید این نکته گفت: گالریها در شهر تهران به شکلهای مختلف کار میکنند و هر کدام هم سیاست و روش کاری خودشان را دارند. در این بین ما سعی کردیم گالریهایی را انتخاب کنیم که گالریداری نوین انجام میدهند. حالا این گالریدارهای نوین یا باسابقه بودند و یا سابقه کمتری داشتند که به نظرم این تنوع سابقه باعث جذابتر شدن تیرآرت شد و گالریهایی با نگاهها و رویکردهای مختلف را در تیرآرت داشتیم.
همزمانی تیرآرت با رویدادهای هنری یک فرصت است
موضوع جالب توجه دیگر، همزمانی تیرآرت با حراج تهران بود. اولین چیزی که در این باره به ذهن میرسد این است که این همزمانی اهداف اقتصادی تیرآرت را به حاشیه برده است. اما هرمز همتیان توضیح داد که این تصور غلطی است. او گفت: در چنین مواقعی شاید اولین چیزی که به ذهن میآید این است که بودجه خرید آثار هنری محدود است ولی اصلاً اینطور نیست. پتانسیلی که برای خرید کار هنری در ایران وجود دارد حداقل 10 برابر چیزی است که ما الآن میبینیم. در مورد همزمانی رویداد تیرآرت و حراج تهران، طبیعتاً هم ما و هم حراج دوست داشتیم که هر دو همزمان پیش برویم. حتی موزه هنرهای معاصر هم اگر در این هفته افتتاحیه نمایشگاه داشت، بار فرهنگی این هفته خیلی بالاتر میرفت. ما در این یک هفته دیدیم که خیلی جاها در مورد حراج تهران و تیرآرت صحبت میکردند و ایکاش این دو رویداد با چند نمایشگاه بزرگ دیگر همراه میشد.
او گفت: رویداد دیگری که قبلاً برگزار شد و برای من جالب بود، طرح «نگارخانهای به وسعت یک شهر» بود که توانست جلوهای هنری به شهر بدهد و چه خوب بود اگر با همزمان با تیرآرت و حراج تهران برگزار میشد تا هفته هنر تهران شکل بگیرد. اگر این رویدادها همزمان شوند، مردم برای یک هفته میتوانند بخش مهمی از وقتشان را برای پرداختن به هنر بگذارند. به نظرم اینکه حراج مدرن و کلاسیک با رویداد تیرآرت که مرتبط با هنر معاصر است همزمان میشود خیلی جالب است چون به مخاطب این فرصت را میدهد که آثار برجسته دورههای مختلف هنر ایران را ببینند.
در آواسنتر که قدم میزدی، میتوانستی آثاری با موضوعها و سبکهای هنری متنوع ببینی. درواقع انسجام موضوعی میان آثار نبود. مریم مجد توضیح داد: این رویداد تم مشخصی نداشت ولی از تمام گالریهای شرکتکننده خواسته بودیم که با تمام توانشان شرکت کنند و کارهای نو ارائه بدهند. به گالریها گفتیم از لیست هنرمندانشان کسانی را انتخاب کنند که برای چنین رویدادی مناسب باشند. این مسائل در نظر گرفته شده بود تا سطح کیفی آثار ارائهشده بالا باشد. البته وقتی شما گالریهای شرکتکننده را نگاه میکنید، متوجه میشوید که خودشان جزء گالریهای صاحبنظر و صاحبسلیقه هستند و در روال عادی هم کار نامربوطی ارائه نمیکنند. با وجود این اگر بخواهیم به برگزاری تیرآرت ادامه بدهیم، یک هیئت انتخاب خواهیم داشت تا پروپوزال گالریها را دریافت و مطالعه کنند. این هیئت متشکل از یک مجموعهدار، یک کیوریتور، یک گالریدار و... خواهد بود. یعنی افراد متفاوتی در این هیئت هستند تا سلیقه خاصی بر نتیجه نهایی حاکم نباشد.
استقبال بیش از تصور بود
تیرآرت با تمام حاشیههایش به پایان رسیده است. برای همین از دو برگزارکننده این رویداد خواستیم بازخوردی که از مخاطب گرفتند را تشریح کنند. مریم مجد گفت که بازخورد مثبت این رویداد از حد تصور او بیشتر بوده است. او گفت: تعداد بازدیدکنندهها هم بیشتر از تعدادی بود که ما فکرش را میکردیم. البته معنای حرفم این نیست که هیچ کمبود و نقصانی وجود نداشت. طبیعتاً اگر بخواهیم ادامه بدهیم، خیلی نکات ریز و درشتی وجود دارد که باید برای بهتر شدن تیرآرت در نظر بگیریم ولی دوره اول این رویداد ما را راضی کرد. بازخوردش میان بازدیدکنندهها، دستاندرکارها و شرکتکنندهها خیلی مثبت بود. به نظرم اتفاقی که در عرصه هنر بر اساس یک ضرورت رخ میدهد، همیشه پابرجا و مانا است چون شما نیازش را احساس کرده و این کار را انجام دادهاید. از این جهت اتفاقی که افتاد را خیلی مثبت ارزیابی میکنم.
هرمز همتیان نیز از نتیجه کار راضی بود ولی گفت: من در وهله اول باید از هنرمندانی که اجازه دادند کارشان وارد تیرآرت شود، تشکر کنم. درست است که ابتدا به اعتبار گالریدارشان این کار را انجام دادند ولی در نهایت آنها از این رویداد حمایت کردند. در وهله دوم از گالریهایی که به من، خانم مجد و گروه ما اعتماد کردند هم تشکر میکنم. نتیجه این اعتمادها و تلاشها باعث شد که دوره اول رویداد تیرآرت 6 هزار بازدیدکننده داشته باشد. چطور میشود از این آدمها که در شرایط سخت ترافیک و گرما به بازدید از رویداد تیرآرت آمدهاند، تشکر نکرد؟ ما واقعاً از بازدیدکنندهها ممنونیم. مجموعهدارها هم از گالریشان و بهطورکلی از تیرآرت حمایت کردند که واقعاً از آنها هم باید ممنون بود.
او ادامه داد: وقتی اینهمه جای تشکر هست، یعنی همه نقششان را آنطوری که باید بازی کردهاند تا نتیجه کار مثبت باشد. البته تیرآرت نکات اشکال و اشتباه زیادی هم داشت که اگر بخواهیم این نکات را بشماریم خیلی طولانی میشود. من مسئولیت همه ایرادات را به گردن میگیرم و بابت ایدهآلهایی که باید رعایت میشد ولی نشد، معذرت میخواهم.
گردهمایی اقتصاد هنر در روزهای تلخ بازار و دلار
تیرآرت همزمان با نابهسامانیهای تلخ بازار تهران و روزهای پرالتهاب کشور برگزار شد. هرمز همتیان با اشاره به این موضوع گفت: میخواهیم یک کار مفید انجام بدهیم و قصد نداریم کسی ناراحت شود. طبیعتاً نه ما و نه هیچکس دیگری فکر نمیکرد که همزمان با این رویداد اتفاقات منفی در همه جای دنیا و بخشی از آن در کشور خودمان بیفتد. ما از قبل برنامهریزی کرده بودیم و نمیتوانستیم به دلیل شرایط اقتصادی برنامه را عوض کنیم. افرادی هم که مخاطب ما هستند، آدمهای تکبعدی نیستند و اگر برای دیدن یک نمایش هنری میآیند، معنایش این نیست که توجهشان از اتفاقات اطراف مانند مشکل آب یا مشکل اقتصادی دور میشود. ما و مخاطبان سعی میکنیم وظیفه شهروندیخود را انجام بدهیم چون اصلاً باید این اتفاق بیفتد. ما هم بخشی از این کشور هستیم و همه اتفاقاتی که در این جامعه میافتد، متوجه ما هست و ما را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
مریم مجد اما به میزان فروش تیرآرت در حاشیه همه این مشکلات اقتصادی اشاره کرد و گفت: همانطوری که آقای همتیان اشاره کردند، آدمهایی که مخاطب تیرآرت بودند، آدمهای تک بُعدیای نیستند. مجموعهدارانی که خریدار آثار هنری هستند، صاحب تجارتهای بزرگ هستند که در چنین شرایطی زندگیشان تحتتأثیر قرار میگیرد و ما نمیتوانیم بگوییم وضعیت اقتصادی روی آنها هیچ تأثیری نداشته است. یک چنین موقعیتی در وهله اول تأثیر روانی روی مردم میگذارد و مردم را از حوصله خارج میکند. ما از قبل برای تیرآرت برنامهریزی کرده بودیم و نمیتوانستیم زمان برگزاری آن را تغییر بدهیم. ضمن اینکه اگر اوضاع به هر دلیلی نابسامان شده است، من شخصاً اعتقاد ندارم که ما بخواهیم کارمان را قطع کنیم. طبیعتاً تحت تأثیر اتفاقی که پیرامونمان میافتد قرار میگیریم ولی نمیتوانیم دست به سینه بنشینیم تا شرایط ایدهآل شود، چون این اتفاق نه در اینجا و نه در هیچ جای دنیا نمیافتد. یک بخش از صحبت من در ارتباط با مخاطب و یک بخش دیگرش در ارتباط با عوامل برگزاری آرتفر است. یعنی فرض کنید که اگر ما دنبال اسپانسر بودیم، آنها هم تحت تأثیر چنین شرایطی بودند و نتوانستند به ما کمک کنند. بنابراین تیرآرت هم ازلحاظ اجرایی و هم ازلحاظ بازخورد اجتماعی تحت تأثیر شرایط اقتصادی قرار گرفت ولی نسبت به آن چیزی که ما فکر میکردیم که شاید مردم و مجموعهدارهایمان بی دل و دماغ باشند و دل به داستان ندهند، واقعاً اینطور نبود. اگر این اتفاقات نمیافتاد، صد درصد همه با یک روحیه و حال بهتر و با فراغ بال بیشتری با این رویداد مواجه میشدند ولی خدا را شکر هنر نعمتی است که مردم بتوانند مقداری ذهنشان را آزاد کنند و لذت ببرند. واقعاً مفهوم لذت بردن در وادی هنر چیز کمی نیست.
هرمز همتیان در تایید سخنان همکارش به گذشتههای سخت کشور نقبی زد. او گفت: همه ما روزهای سختی را میگذارنیم ولی روزهای سختتر از این هم بوده که آدمهای دیگر پای آن ایستادهاند و کارشان را انجام دادهاند. ما شنیدهایم که یک عده در زمان جنگ در گالریها را باز میکردند تا مردم بیایند آثار هنری را ببینند. این جزو رمانتیکترین چیزهایی است که آدم میتواند بشنود. این نشان میدهد که ما به عنوان کسانی که کارمان ارائه هنر است، وظیفه داریم کارمان را تحت هر شرایطی انجام بدهیم. در کنار این اتفاقات یک اتفاق دیگری هم افتاده که شاید مهمتر از مسائل دیگر است. ما در چند ماه اخیر بیش از پیش با همکارانمان در ارتباط بودهایم. چند گالری در کنار هم بودهاند و یک حس همبستگی جدیدی در فضای هنری به وجود آمده است. ما اگر در کنار هم باشیم خیلی بهتر از این است که کنار برویم. اگر کمکی از دست ما برای کشورمان بر بیاید، با همدیگر بهتر میتوانیم آن را انجام بدهیم تا اینکه از هم فاصله بگیریم. بنابراین به نظر من رویداد تیرآرت از بابت به وجود آمدن این همبستگی باید حتماً برگزار میشد.
وقتی صحبت به اقتصاد میرسد، اولین چیزی که ذهن را درگیر میکند، هزینههای برگزاری چنین رویدادی است که قطعا رویداد کم هزینهای هم نیست. مریم مجد در پاسخ کنجکاوی ما گفت: معمولاً یک یا چند موسسه خصوصی این کار را انجام میدهند که هم اسپانسر و هم همکار و همراه آرتفر میشوند. هزینههایی که از گالریدارها دریافت میشود و همینطور درآمد بلیتفروشیها هم منابع دیگر تأمین مالی این رویدادها هستند. رویداد تیرآرت هم از این قاعده مستثنی نبود. البته ما به دلایل اقتصادی که صحبتش را کردیم، خیلی سخت توانستیم از اسپانسرها کمک بگیریم. اسپانسرها تنها به ما خدمات ارائه دادند و هیچ کمک نقدی نکردند. شاید در دورههای بعد بتوانیم از ارگانهایی مثل اداره هنرهای تجسمی و سازمان زیباسازی شهرداری کمک بگیریم.
دولتیها همراهی کنند ولی اعمال نظر نه!
آرت فر یک رویداد خصوصی است. اینجای صحبت کمی شائبه ایجاد میکند که آیا تیرآرت به دست دولت نگاه میکند؟ مریم مجد این موضوع را اینطور توضیح داد: بستگی دارد که نوع همکاریشان با ما چطور باشد. طبیعتاً اگر بخواهند نظرشان را راجع به چگونگی کار تحمیل کنند، این همکاری برای ما جذاب نیست ولی اگر بخواهیم با همفکری و همراهی پیش برویم، حتماً استقبال میکنیم. الآن یک دوره از رویداد تیرآرت را گذراندهایم و در نتیجه اطلاعات واقعی در اختیار داریم که می تواند برای کسانی که در دوره بعدی میخواهند روی این رویداد سرمایهگذاری کنند، مفید باشد.
هرمز همتیان گفت: من هیچ مخالفتی با ورود بخشهای مختلف اقتصادی به این قضیه ندارم و حتماً هم استقبال میکنم. ما به کمک احتیاج داریم و اگر بتوانیم اسپانسر بگیریم، مطمئناً قویتر عمل خواهیم کرد.
اول داخلی بعد بینالمللی
در بخش دیگری از بحث به سراغ بینالمللی شدن تیرآرت رفتیم. به نظر میرسد که یک آرت فر موفق، حتما یک آرت فر بینالمللی است. هرمز همتیان با این موضوع موافق بود. او گفت: کشور ما قسمتی از جامعه بینالمللی است و ما هم بهعنوان برگزارکنندگان یک رویداد هنری دوست داریم قسمتی از جامعه بینالمللی باشیم. ما در زمینههای مختلفی در رخدادهای مهم جهانی حضور داریم. در زمینه ورزشی این اتفاق میافتد و در مورد فرهنگ هم باید اینطور باشد. ما خیلی خوشحال میشویم که بتوانیم پذیرای گالریهای خارجی باشیم، همانطور که در این دوره پذیرای برخی بازدیدکنندگان خارجی بودیم که بهطور اتفاقی به بازدید از تیرآرت آمده بودند. چند مهمان خارجی هم برای بخش نظری دعوت شدند که سخنرانی کنند و یا از طریق اسکایپ با مخاطبان ارتباط برقرار کردند. چندین گالری خارجی هم ابراز علاقهمندی کردند که در این رویداد حضور داشته باشند ولی ما فکر کردیم بهتر است در دوره اول این فرصت را به گالریهای کشور خودمان بدهیم. ما در این دوره تلاش کردیم که ارتباط با خارج از کشور را در بخش آکادمیک به وجود بیاوریم و انشاءالله در دورههای بعد حتماً آن را گسترش میدهیم و از حضور گالریهای خارجی هم بهره خواهیم برد.
مریم مجد اما اولویت تیرآرت شماره یک را، هنر داخلی دانست. او گفت: در دوره اول رویداد تیرآرت هدف اصلی ما تقویت بازار داخلی بود ولی چیزی که در دورههای آتی میخواهیم به آن برسیم این است که بتوانیم بازار هنر را در منطقه و بعد در جهان تقویت کنیم. قدم اول را باید از داخل کشور برمیداشتیم و خودمان را نشان میدادیم. ما پتانسیل این را داریم که در سطح جهانی دیده شویم. متأسفانه کمی در این زمینه ضعیف عمل کردهایم ولی فکر میکنم بتوانیم فرصت بهتر دیده شدن را پیدا کنیم. بهزعم من، تبادل فرهنگ و ارتباط با کشورهای دیگر هم بهاندازه بازار داخلی مهم است. این اتفاقی است که در زمینههای دیگر افتاده ولی در حوزه تجسمی کمتر به آن توجه شده است. دلیلش هم به خاطر این است که شرکت کردن در آرتفرها گران است و گالریها به راحتی نمیتوانند از پس هزینههای این کار بر بیایند. امیدوارم بتوانیم در این زمینه تلاشهای بیشتری انجام بدهیم و توجه بیشتری روی معرفی خودمان در سطح جهانی بگذاریم چون طبیعتا این اتفاق فرصت خوبی را برای هنرمندانمان فراهم خواهد کرد.
دلمان میخواست که بخش جنبی تیرآرت و نشستهای فنی با حضور مدیران هنری کشورهای دیگر را بیشتر بررسی کنیم. بنابراین مریم مجد توضیح داد: در همه جای دنیا در چنین رویدادهایی، بحث تبادل فرهنگی هم از طریق برگزاری نشستها، ورکشاپها و سمینارها اتفاق میافتد و ما هم دوست داشتیم این بخش آکادمیک را داشته باشیم. برگزاری چنین نشستهایی برای رویدادهای اینچنینی کاملاً ضروری است که خوشبختانه ما در این زمینه از تخصص بنیاد پژمان استفاده کردیم و این نشستها را پیش بردیم. به ویژه آقای سهراب کاشانی خیلی در این زمینه به ما کمک کردند. با همفکری همدیگر موضوعاتی را انتخاب کردیم که بیشتر حول محور مجموعهداری و نقش آرتفرها در تقویت بازارهای داخلی و خارجی بودند. در نهایت هدف اصلی، تبادل اطلاعات بود که سعی کردیم اطلاعات مفیدی ردوبدل شود. شرکتکنندههای خارجی از حضور در تیرآرت خوشحال بودند، بهطوریکه اعلام آمادگی کردند که سال دیگر هم در این رویداد حضور داشته باشند. همه تیرآرت را یک اتفاق خیلی مهم تلقی کردند و از بابت حضور در این رویداد خوشحال بودند.
چهکسی از تیرآرت سود برد؟
در بخش دیگری از این نشست،به مساله مهم هنرمندان، به عنوان نخستین حلقه از زنجیره اقتصاد هنر پرداختیم. این که این رویداد چقدر برای هنرمندان مفید است؟ هرمز همتیان گفت: فکر میکنم در این بین همه منتفع خواهند شد، گرچه هدف اصلی رویداد تیرآرت در کنار هم قرار گرفتن همه عوامل است. تمام آثاری که در تیرآرت نمایش داده شد، بهصورت مستقیم از نماینده هنرمندان یعنی گالریها جمعآوری شد. گالریها بابت کاری که انجام میدهند درصدی از فروش اثر را دریافت میکنند و شکی نیست که باید از فروش اثر هنری منتفع شوند، ولی هنرمند هم از تلاش گالریدار و فروش اثرش منتفع خواهد شد. در نهایت به نظرم برنده اصلی کسی است که اثر هنری را میخرد و به خانهاش میبرد. چون داشتن یک اثر هنری از یکی از هنرمندان کشور افتخار بزرگی است. ضمن اینکه مخاطب در این رویداد میتواند بهترین آثار گالریها را یکجا ببیند و این هم نفعی است که مخاطب میبرد چون گالریها سعی میکنند بهترین آثارشان را به چنین رویدادی بیاورند. به نظرم این رویداد توانسته برای همه سود داشته باشد و حتی مجموعهدارها هم از آن سود کردند.
او گفت که نمیداند به عنوان برگزارکننده چقدر از تیرآرت سود کرده است و توضیح داد: مجموعه برگزارکننده هم طبیعتاً باید بتواند نفع اقتصادی ببرد ولی ما هنوز نمیدانیم شرایطمان دقیقاً به چه صورت است و چه سودی کردهایم. مجموعه تلاش میکند هزینههایی که بابت به وجود آمدن چنین رویدادی میشود را از گالریها و فروش بلیت دریافت کند. راههای دریافت درآمد ما از این طریق است و به علاوه اسپانسرها که ما در این دوره به جای دریافت پول، از اسپانسرها خدمات گرفتیم. همه سعی کردند بیشترین تلاششان را انجام بدهند تا یک رویداد هنری درخور توجه برگزار شود.
و اما تداوم تیرآرت؛ هرمز همتیان نگاه منطقی به این موضوع دارد. آیا تیرآرت به دوره دوم میرسد؟ او گفت: ما از ابتدا کارمان را باهدف ادامهدار بودن این رویداد آغاز کردیم و طبیعتاً روحیه شکست نداشتیم و نداریم. ما نسبت به تداوم این رویداد مطمئن نیستیم ولی خوشبین هستیم و میخواهیم تیرآرت یک اتفاق ادامهدار باشد. دلمان میخواهد هرسال این رویداد را تکرار کنیم. حتی علاقهمند هستیم که رویدادهای هنری برای هفتههای هنر برگزار کنیم که بتواند کل شهر را دربر بگیرد. ولی ما در مورد رویدادی که برگزار میکنیم باید نظر گالریها، منتقدین و اهالی مطبوعات را بشنویم تا اگر آنها هم احساس میکنند که وجود چنین رویدادهایی نیاز و ضروری است، با انگیزه بالا به کارمان ادامه بدهیم.
مریم مجد هم گفت: من از تمام همکارانم متشکرم چون اگر آنها نبودند، این رویداد به سرانجام نمیرسید. واقعاً کار سنگینی بود و همه از جان مایه گذاشتند تا این رویداد را به سرانجام رساندند. من و آقای همتیان جلوی داستان بودیم ولی پشت سر ما تیمی بود که برگزاری تیرآرت را برای ما محقق کردند. برگزاری تیرآرت نمونه یک همکاری خوب بود و به خودمان نشان دادیم که میشود کار تیمی خوب هم انجام داد. تیرآرت یک فعالیت گروهی بود که توسط تیم اجراکننده، مجموعهدارها، اسپانسرها و مردم به نتیجه رسید.
هرمز همتیان هم در پایان از همکارانش تشکر کرد و گفت: من هم از جامعه هنری اعم از هنرمندان، گالریدارها و مردم تشکر میکنم. از اعضای تیم خودمان شامل شاهد صفاری، آناهیتا امیرعضدی، پولاد حقیقی، آهنگ احمدی و کسانی که به آنها کمک کردند و همچنین از بنیاد پژمان، اسپانسرها و مجموعهدارهایی که به اسپانسرها کمک کردند هم تشکر میکنم.