بینال ونیز سال گذشته چهار میلیون گردشگر جذب کرد... اما 95 نوع صنایع دستی ما در حال از بین رفتن است...
ایران آرت : محبوبه کاظمی دولابی، مدیر گالری ترانه باران در گفتگویی با مریم درویش، حرف هایی کمتر گفته شده از موقعیت خوشنویسی در ایران، پشت صحنه های حراج باران و... گفته است که اینجا می توانید فصل هایی جذاب از آن را مرور کنید:
- ورودم به عرصه گالریداری به زمانی برمیگردد که گالری جهاننما در کاخ نیاوران را با برادرم در اختیار گرفتم و یک سری فعالیتهای هنری در آن انجام دادم. این روند تا سال 90 ادامه داشت اما به دلیل مشکلاتی که به وجود آمد ادامه پیدا نکرد. بعد از آن نگارخانه "ترانه باران" را ثبت کردم و تمرکزم را به صورت تخصصی روی حوزۀ خط و خوشنویسی گذاشتم. در حقیقت من با "ترانه باران" اولین نگارخانه تخصصی خط و خوشنویسی را تأسیس کردم. در آن موقع توجه خاصی به خوشنویسی نمیشد و حتی به این حوزه بیمهری هم میشد. به همین خاطر من تمام هدفم در "ترانه باران" را روی هنرهای ایرانی- اسلامی که مهمترین آن خوشنویسی است گذاشتم و اولین نمایشگاهی که در این نگارخانه برگزار کردم، نمایشگاه "بسمالله" بود که در سال 90 برگزار شد.
- من تمایل زیادی به شناخت خلأها و کار کردن در آن زمینهها دارم.
مثلا سال پیش در زمینه توریسم و هنر و رابطه ی میان این دو حوزه فقدان یک حوزه ی تخصصی را احساس می کردم، که در این سالها با تمرکز به امر مغفول مانده" گردشگری هنری "این علاقه را به روز کرده ام.با توجه به اینکه در دهه ٨٠ به طور تخصصی در حوزه ی گردشگری و رسانه نیز فعالیت داشتم که نشریه تخصصی گردشگری و میراث فرهنگی آریانا گردشگر حاصل تلاش ما در آن سالها بود .
- اواخر دهه 80 شمسی خیلی از هنرمندان خوشنویسی آثارشان را برای من میآوردند و میگفتند نگارخانه¬ها با برپایی نمایشگاه خوشنویسی موافقت نمیکنند و حتی حاضر نیستند کارهای ما را ببینند. این در حالی ست که خوشنویسی را یک هنر تمدنی و اصیل می دانم که یکی از شاخصه های شناختی ایرانیان در سراسر دنیا تلقی می شود و حیرت می کردم چگونه تا به حال حتی یک گالری با چنین رویکردی در ایران تاسیس نشده است، مانند هر کار دیگری شروع به تحقیق کردم تا ملزومات این امر را بهتر دریابم؛ به مرور خیلی بیشتر به خوشنویسی علاقمند شدم و بعد اعلام کردم که میخواهم وارد حوزۀ خوشنویسی شوم. خیلی از دوستان مخالف این کار بودند چون عقیده داشتند این هنر، مخاطب و مشتری زیادی ندارد و من حوزه کاری گالری را بسیار محدود می کنم، ولی من تصمیم خودم را گرفتم و نگارخانه "ترانه باران" را با شعار "جلوهگاه هنرهای ایرانی و اسلامی" ثبت کردم. تا به امروز نیز همان راه را با وجود سختیهای زیادی که متحمل شدم، میروم و فکر می کنم به لطف دستاوردهای خوبی که داشتیم توانسته ایم بخشی از آن نگاههای اشتباه نسبت به خوشنویسی را تصحیح و ترمیم کنیم.
- معمولاً خریدار یک اثر تاریخی، خریدار اثر مدرن نیست. یعنی یک خریدار نسخه خطی، مبلغی را برای خط نقاشی پرداخت نمیکند و شاید آن کسی که به دنبال آثار خط نقاشی است هم دنبال نسخههای قدیمی خط نرود. ما بیشتر تمایل داریم مخاطبین خودمان را جذب کنیم چون معتقدیم مخاطبین بالقوهای در حوزۀ خوشنویسی وجود دارند که ما میتوانیم با خوب معرفی کردن و اطلاعرسانی درست، آنها را جذب کنیم.
باور داریم که اگر اطلاعات عمیق، دقیق و کاربردی بدهیم، میتوانیم مخاطبین بالقوه خودمان را به دست بیاوریم. من فکر میکنم خارج از مباحث اعتقادی و معنوی، حوزۀ اسلامی در دنیا یک تجارت است. الآن در غرب، بحث بانکداری اسلامی مخاطبین زیادی را دارد و بزرگترین سرمایهگذارهای گردشگری اسلامی هم افراد جهان غرب هستند. هنر اسلامی، خارج از مباحث دینی یک جذابیت ذاتی برای دنیا دارد. موسسۀ "رند" در ایالت کالیفرنیا آمریکا پژوهشی را در مورد آینده انجام داده و اعلام کرده که تا سال ۲۰۵۰ نصف جمعیت کره زمین را مسلمانان تشکیل خواهند داد، پس طبیعی است که بزرگترین تجارت هم مربوط به حوزههای هنری، گردشگردی، خوراک و پوشاک اسلامی باشد.
_ ما در حال حاضر ۵۷ کشور مسلمان داریم که کتاب مشترک همهمان قرآن است. بنابراین خوشنویسی یک هنر مشترک بین همه ما است و چیزی نیست که بگوییم تمام میشود و جای خودش را به خط نقاشی میدهد. خط نقاشی، تلفیقی از هنر مدرن و کلاسیک است که میتواند جذابیتهای بصری بهتری داشته باشد. ما در این حوزه آثار ارزشمند و هنرمندان خیلی خوبی داریم ولی من معتقدم این دو حوزه نمیتوانند با هم مقایسه شوند. ما تمایل داریم بر روی هر هنری که در آن از خوشنویسی و خط استفاده شده باشد کار کنیم ولی به هر حال محوریت اصلی کارمان، نسخههای خطی و خوشنویسی است. از آنجایی که ما باید نیازهای جامعه امروز را هم در نظر بگیریم، بقیۀ زیر مجموعههای خط را هم به نمایش میگذاریم ولی بیشتر دوست داریم سیر تحول و تطور تاریخی خط و خوشنویسی را در یک قالب بسیار حرفهای و ارزشمند به جامعه خودمان، سرمایهگذاران، بازدیدکنندگان، گردشگران و جامعه جهانی معرفی کنیم.
_ طبق آمار سازمان گردشگری جهانی، 37 درصد گردشگران جهان را گردشگران فرهنگی و هنری تشکیل میدهند و بیشترین گردشگرانی که کشور ما جذب میکند هم گردشگران فرهنگی و هنری هستند. اتفاقاً این افراد به لحاظ مالی ثروتمندتر هستند و پول بیشتری هم خرج میکنند. برای آنها خیلی جذاب است که بیایند و از جاذبههای فرهنگی و هنری ایران دیدن کنند، به ویژه اینکه ایران دو تمدن ایرانی و اسلامی را به طور همزمان دارد و این برای گردشگران خارجی جذاب است.
بسیاری از کشورها وزارتخانهای به نام گردشگری دارند و اخیراً در مجلس شورای اسلامی هم صحبتهایی مطرح شده بود که ما سازمان میراث فرهنگی را به یک وزارتخانه تبدیل کنیم اما متأسفانه موافقت نشد. بعضیها گفته بودند که این اتفاق برای کشور هزینهآور خواهد بود، در حالیکه سودآور است. شما بینال ونیز را در نظر بگیرید که در سال 2017 توانست 4 میلیون گردشگر را جذب کند. این بینال حاصل هماهنگی دو وزارتخانه فرهنگ و گردشگری در ایتالیا بود. ما از لحاظ پتانسیلهای فرهنگی و هنری متمدن جزو ابر قدرتهای جهان هستیم. به لحاظ صنایع دستی هم جزء سه کشور برتر دنیا هستیم ولی طبق پژوهشهایی که توسط خود من انجام شده، متأسفانه حدود 95 نوع از رشتههای صنایع دستی ما در حال از بین رفتن است. اینها همه پتانسیل است که باید قدرش را بدانیم. هنرهای سنتی ما هم بسیار غنی، قابل بحث و قابل ارائه است. ایران میتواند پایتخت هنری جهان اسلام شود. این عنوان را الان مالزی روی خودش گذاشته و جزو اهدافش است که خودش را پایتخت هنری جهان اسلام کند، در صورتیکه مالزی قدمت و پیشینه هنری خاصی ندارد.
ما حرف از تمدن و هنر چند هزارساله ایران میزنیم که قابل استناد و قابل ارائه است. مجموعهدارهایی داریم که مجموعههایشان ما را حیرت زده میکند ولی متأسفانه نمیتوانیم از این مجموعهها استفاده کنیم. خود این مجموعهها میتواند در اقصینقاط ایران تبدیل به موزههای میراث شهری و روستایی شود. ما در بحث هنر، رویدادهایی مثل جشنواره فیلم فجر را داریم که میتواند تعداد زیادی گردشگر برای کشور جذب کند. همه هنرهای ما اعم از سینما، موسیقی، تئاتر، تجسمی و... میتوانند جذابیت خودشان را داشته باشند و به گردشگری کشور کمک کنند.
-
- حتی پیش از راهاندازی نگارخانه "ترانه باران" به ایده راهاندازی حراج فکر میکردم. ایده حراج باران هم سال 90 به ذهنم رسید ولی آن را بعد از تأسیس نگارخانه "ترانه باران" عملی کردم. وقتی "ترانه باران" را راهاندازی کردم خیلی تنها شدم چون دوستانم فکر میکردند این کار توجیه اقتصادی ندارد که واقعاً هم در آن لحظه نداشت. آن موقع بسیاری از هنردوستان به نگارخانه "ترانه باران" میآمدند و کل آثار یک نمایشگاه را در عرض ده دقیقه میدیدند، در صورتیکه بازدید از یک نمایشگاه خوشنویسی به مدت زمان زیادی نیاز دارد. به همین خاطر برای من خوشایند نبود که بازدیدکنندگان کل آثار یک نمایشگاه را در مدتی کوتاه میدیدند. با این حال میدانستم که باید صبر کنم و از یک جایی به بعد تصمیم گرفتم ایده حراج باران را عملی کنم. به مرکز هنرهای تجسمی مراجعه کردم و ایده این حراج را با آنها در میان گذاشتم که خوشبختانه از آن استقبال کردند. بنابراین مجوز حراج را گرفتم و آن را راهاندازی کردم.
- وقتی یک فعالیت فرهنگی را شروع میکنید، باید جنبههای اقتصادی آن را هم در نظر بگیرید تا کارتان ظهور و بروز پیدا کند. یعنی بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی نمیشود یک کار فرهنگی ارائه داد و حتماً باید ساز و کار اقتصادی را هم لحاظ کرد. ما وقتی راجع به اقتصاد هنر صحبت میکنیم، در واقع خشنترین حوزۀ ممکن که اقتصاد است را در کنار لطیفترین حوزه، یعنی هنر قرار میدهیم. اقتصاد یک حوزۀ کاملاً بیرحم و خشن است و ساز وکارها و قواعد خودش را دارد. حوزۀ اقتصاد به کسی رحم نمیکند. مثل یک اسب وحشی میدود و اگر کسی زمین بخورد با بیرحمی از روی او رد میشود. اما حوزۀ هنر اینطور نیست. دنیایی لطیف است که ادراکات شهودی و مباحث معنوی دارد. وقتی این دو حوزه در کنار هم قرار میگیرند، تطبیق دادن آنها خیلی سخت میشود ولی به هر حال این جزء قواعد بشر است و ما باید آن را بلد باشیم.
- خوشبختانه یکی از تأثیرهای حراج باران این است که طی یکی دو سال گذشته در حراجیهای معروف خارج از کشور مثل کریستیز، ساتبی و بونامز هم به خوشنویسی توجه بیشتری شده است. ما در همین سال جاری چهار حراجی خط و خوشنویسی داشتیم که خیلی از مجموعهداران ما و یا کسانی که به عنوان واسطههای هنری کار میکنند، آثار این حراجیها را از کشور خارج کردند تا آنجا به فروش برسانند. برعکس آن هم اتفاق میافتد و ما میبینیم که سرمایه گذاران ما آثاری را از خارج کشور میخرند و در داخل کشور به فروش میرسانند. در حراج اخیر کریستیز تعداد قابل ملاحظهای اثر خوشنویسی توسط مجموعهداران داخلی خریداری شد و به داخل کشور آمد که این خودش به نوعی بازگرداندن میراث فرهنگی به داخل کشور است.
یکی دیگر از قابلیتهای مهمی که برگزاری حراجهایی مثل "حراج باران" میتواند داشته باشد این است که به جذب گردشگران هنری کمک کنند. من به عنوان کسی که مبدع، طراح و کارآفرین طرح گردشگری هنری در کشور هستم، به خوبی به اهمیت گردشگری هنری واقفم و خیلی خوشحالم که سازمان میراث فرهنگی در اواخر سال گذشته،گردشگری هنری را هم به عنوان یکی از انواع گردشگری در دستور کار خودش قرار داد. بنابراین ما با توجه به اینکه حوزۀ کاریمان در زمینۀ گردشگری هم هست، مخاطبین خاص و گردشگران هنری را هم میتوانیم به داخل کشور دعوت کنیم تا بیایند از حراجیها و نمایشگاههای ما بازدید کنند.
کشورهای اروپایی سالهاست که با برگزاری حراجها، مخاطبان خارجی زیادی را به هنر خودشان جذب میکنند. ما هم میتوانیم این کار را به شکل گستردهای انجام بدهیم. در ایران خروج آثار هنری با قدمت بیش از 100 سال منع دارد، در حالیکه بسیاری از آثاری که ما در حراج میگذاریم، قدمتشان به 1400 سال قبل هم برمیگردد. طبیعتاً برای مجموعهداران و مخاطبان خارجی خیلی جذاب است که بیایند این آثار را ببینند. البته آنها خیلی مایل هستند که این آثار را خریداری کنند ولی ما فقط مجاز به فروش آثار معاصر به آنها هستیم. خودمان هم تمایلی نداریم که آثار نفیس و میراث ماندگار خوشنویسی را از کشور خارج کنیم ولی در عین حال به دنبال گسترش روابط با مجموعهداران و مخاطبان خارجی هستیم و در حال شناسایی و رایزنی هستیم که از آنها دعوت کنیم تا در حراج ما حضور داشته باشند.
-
یکی از بزرگترین معضلات ما در شروع کار همین بحث کارشناسی و انتخاب آثار بود. ما جلسات زیادی برای این موضوع گذاشتیم و یک اتاق فکر تشکیل دادیم تا روندی را انتخاب کنیم که در این قضیه اشتباه کمتری رخ بدهد و خریداران از معتبر بودن آثار اطمینان داشته باشند. به همین خاطر در بحث انتخاب آثار ۴-۳ فیلتر گذاشتیم تا آثار از این فیلترها عبور کنند. روند انتخاب آثار به این صورت است که ابتدا آثار از طریق ایمیل به ما ارائه میشوند. با این توضیح که ما سعی میکنیم ازافرادی کار قبول کنیم که در حوزۀ مجموعهداری و شناخت آثار، شناخته شده باشند و بتوانند از پیشینه ی اثر اطلاعاتی را در اختیار ما بگذارند. پس از انتخاب آثار، بحث کارشناسی شروع میشود که کارشناسهای ما در این حوزه به چند دسته مختلف تقسیم میشوند. از آنجایی که امروزه بحث تکنولوژی هم وجود دارد، تشخیص آثار اصل و جعل توسط بسیاری از خبرههای بازار هم به راحتی صورت نمیگیرد ولی با حضور کارشناسان زیاد، میتوانیم امکان اشتباه را به صفر برسانیم.
ما در بخشهای ادبی، مرمت و البته خط، کارشناسانی را برای انتخاب آثار در حراج باران انتخاب کردهایم که آثار را در این بخشها کارشناسی میکنند. آثار خوشنویسی در عین حال که ظاهرشان شبیه به هم است ولی اصلاً شباهتی با هم ندارند. یعنی اگر شخصی تعداد زیادی آثار خطی ببیند، خودش پس از مدتی متوجه تفاوت حروف با همدیگر میشود. شاید آن کسی که کارشناس خوشنویسی است از یک حرف "واو" هم متوجه شود که این اثر متعلق به چه کسی و چه دورانی است. پس از کارشناسی شدن آثار توسط کارشناسان، آثار تعدادی از هنرمندان انتخاب میشود و آنوقت ما از آنها میخواهیم که رزومۀ آثارشان را ارائه بدهند.
در حراج باران هیئتی از اساتید بهنام این حوزه وجود دارد که ما را در مباحث عمیق این کار کمک میکنند برای اینکه بتوانیم آثار را کارشناسی کنیم تا خریداران بابت خرید آثار، خیالشان راحت باشد. حراج، یک مرکز معتبر برای ارائه یک اثر است و مثل یک نمایندگی، همیشه آماده پاسخگویی به مشکلات خواهد بود. وقتی تمام این پروسهها طی شد و بهترین آثار از نظر کارشناسان و مشاورین ما انتخاب شدند، آنها را در یک حراجی درخور توجه به دوستداران و علاقهمندان خوشنویسی ارائه میکنیم.
- در هر هنری مسئله جعل اثر وجود دارد و حتی در دنیا بحث کپی و جعل آثار یک حرفه به شمار میآید و آنها حتی آثار جعلی را تبدیل به موزه کردهاند و به مخاطبین نشان میدهند. حوزۀ خوشنویسی هم از این قضیه مستثنی نیست و این ماجراها را دارد. در بحث انتخاب آثار هم عرض کردم که ما تا جایی که بتوانیم فیلترهای مختلف میگذاریم تا اصیلترین آثار انتخاب شوند. از آنجایی که آثار قدما با آثار معاصر کاملاً متفاوت است، ما کارشناسان این دو حوزه را جداگانه انتخاب کردهایم.
-
به هر حال از هنر خوشنویسی به عنوان اصیلترین و اصلیترین هنر ایرانی- اسلامی یاد میشود و با چنین دیدگاهی، خوشنویسی به تدریج گسترش پیدا خواهد کرد. ما بحث سند ششم توسعه،سند چشمانداز 1404 و بحث سیاستهای فرهنگی را در کشور داریم که همه اینها به عنوان اسناد بالادستی میتوانند برای ما نقشه راه باشند. ما با وزارتخانهها و سازمانهای مختلفی وارد مذاکره شدهایم که بتوانیم کارمان را به نحو بهتری پیش ببریم. به عنوان نمونه در سال 92 بحث گردشگری هنری در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد که کمیته علمی مجمع به 8 وزارتخانه اعلام کرد همکاری لازم را با گردشگری هنری داشته باشند. یکی از این وزارتخانهها وزارت کار بود که ما توانستیم قولهایی را از آن بگیریم و در حال حاضر در شرف انجامش هستیم.
ما حتی ارتباطهای گستردهای با سازمانهایی برقرار کردیم که اساساً ارتباطی با حوزه خوشنویسی ندارند. آنها استقبال بنظیری از طرحهایمان میکنند و متحیر میشوند و قول میدهند با ما همکاری کنند. ما با قوه قضاییه هم وارد مذاکره شدهایم و از این قوه هم درخواست همکاری کردهایم. با توجه به اینکه نگارخانه "ترانه باران" تنها بخش خصوصی فعال در زمینه تخصصی خط و خوشنویسی در کشور است و حراج باران هم تنها حراج تخصصی خط و خوشنویسی است، ما اعتمادی را در سطح کشور به دست آوردهایم که امیدواریم به خاطر این اعتماد همکاریهای خوبی با نهادهای مختلف کشور داشته باشیم. واقعاً سرمایهگذاری یک بخش خصوصی روی حوزۀ خوشنویسی کار خیلی سختی است ولی من به خاطر علاقهام و احساس مسئولیت در قبال کار فرهنگی و محتوای فرهنگی،این کار را انجام دادم و همچنان پای آن میمانم. مطمئناً اگر حمایتهایی هم به ما صورت بگیرد، حتماً به شکل قویتری پیش میرویم و نگارخانه ترانه باران و حراج باران به موفقیتهای بیشتری دست پیدا خواهند کرد ضمن اینکه حمایت از جریانهای فرهنگی و تأثیر گذار جزءوظایف هر دولتی است. امیدوارم مذاکراتی که با نهادهای مختلف انجام دادهایم، نتیجهبخش باشد و ما را در ادامه مسیر گالریداری و حراجداری و در کل توسعه گردشگری هنری یاری رسانند.
حراج باران چون اولین رویداد گردشگری هنری است و مخاطبان ما گردشگران هنری هستند، تاریخ برگزاریاش هم در روز جهانی گردشگری است. آن زمان بهترین زمانی است که گردشگران به ایران سفر میکنند و به دعوت ما جواب میدهند. اگراین حراج را در زمانی غیر از روز گردشگری برگزار کنیم به نتیجه مطلوبمان نمیرسیم. بنابراین ما هفته اول مهر که مصادف با روز جهانی گردشگری است را برای برگزاری حراج انتخاب کردهایم ولی چون این هفته مصادف با ایام عزاداری محرم و صفر شده است، مجبور هستیم برای چند سال زمانش را تغییر بدهیم. تاریخ ثابتی که ما برای برگزاری حراج در نظر گرفتهایم هفته اول مهرماه است.
- - برنامههای نگارخانه در مکان جدید طبق روال انجام میشود و فقط مقداری بین برگزاری نمایشگاهها فاصله انداختهایم. با توجه به اینکه تعداد درخواستکننده برای نمایشگاه زیاد است و چون ما بحث حراج را هم داریم، احساس کردیم شاید بعضی دیدگاهها به این شکل باشد که همه هنرمندان عزیزی که آثارشان را در نگارخانه به نمایش میگذارند، لزوماً بخواهند وارد حراج شوند. من یک مقدار در این قضیه تأخیر انداختهام چون به هر حال ساز و کار حراج با ساز و کار نگارخانه متفاوت است. بنابراین نگارخانه به روال عادی خودش ادامه میدهد و فقط بین نمایشگاهها فعلاً فاصله انداختهایم و در طول سال نمایشگاههای کمتری خواهیم داشت تا ببینیم در آینده شرایط به چه شکل پیش میرود.
-