تیر آرت یک اتفاق سورئال است / اخلاق بر هنر مقدم است / روایت مدیران گالریهای آب انبار، اعتماد، اُ و محسن از وضعیت فعالیتهای هنری در کشور
نشست هماندیشی برخی از گالریداران حاضر در تیرآرت برگزار شد. مدیران هنری، در این نشست به تبیین شیوه کار خود پرداختند.
ایرانآرت: نشست تخصصی نقش دورنما در فرایندهای گالری در حاشیه تیر آرت برگزار شد. در این نشست پنج گالریدار کشور حضور داشتند. مدیران گالریهای اعتماد، اُ، محسن و آبانبار سخنرانان و مدیر گالری اتاق برق مدیر این جلسه بود.
در ابتدای این نشست، امیرحسین اعتماد، مدیر گالری اعتماد درباره گالری خود توضیح داد: امروز شرایط گالریداری با وقتی که در سال ۸۱ کارم را آغاز کردم خیلی تفاوت کرده است. از نظر اقتصادی دورنمایی در کار نبود. هنر هنوز جا نیفتاده بود و قیمت آثار کم بود. فقط علاقه شخصی من باعث شد که وارد کار شوم. آن زمان به حراجهای دوبی میرفتم و آنجا حتی چند سالی هم گالری داشتم. اما حالا شرایط تغییر کرده و اتفاقا به نظرم سرمایهگذارها زیاد هم شدهاند. آنها بیشتر به دنبال جمعآوری اثر هستند تا حمایت از هنرمندان جوان.
هنرمندی که رشد میکند نیاز دارد به گالریهای دیگر برود
امیرحسین اعتماد گفت: سالها به دوبی و استانبول رفتم اما الان به دنبال بازار اروپا و امریکا هستم. تا وقتی دلار ارزان بود میشد راحتتر کار کرد. الان دیگر بازار دوبی نمیروم. چون این بازار به نظرم دیگر ویژگیهای خوب قبلی را ندارد. درواقع دیگر برای من چیزی ندارد. در حال حاضر به دنبال ارائه تصویری از هنر ایران به دنیا هستم. به نظرم این وظیفه مهمی است. ضمن اینکه ما در خاورمیانه از هم کار نمیخریم. ترکها آثار خودشان را میخرند و ایرانیها هم همینطور هستند. البته قدرت خرید آثار اروپایی را هم نداریم.
این مدیر گالری گفت: با هنرمندانم رابطه دوستانه دارم. کاملا طبیعی است که یک هنرمند همه نمایشگاههایش خوب نباشد. ولی به او تعهد دارم و نمایشگاه سطح پایینتر او را هم رد نمیکنم. البته هرچیز یک زمانی دارد. هنرمند هم نیاز دارد برود و با دیگر گالریها هم کار کند. مخصوصا هنرمندانی که خیلی رشد میکنند نیاز دارند گالریاش را عوض کند. اخلاق برای من بسیار مهم است، حتی برایم به هنر مقدم است. بعد از اخلاق سواد به نظرم مهم است و قبل از کار کردن با هر هنرمندی با او چند جلسه میگذارم تا بفهمیم اصلا میتوانیم با هم کار کنیم یا نه.
او گفت: حسن بزرگ تیرآرت این است که گالریداران با هم در ارتباط قرار میگیرند. ما باید خیلی بیشتر هم را ببینیم. ما باید یک صنف راه بیاندازیم و هر سه ماه دور هم جمع شویم.
اهل قراردادهای مفصل هستم
احسان رسول اف، مدیر گالری محسن نیز گفت: وقتی من کارم را شروع کردم خیلی چیزها شکل گرفته بود. سال ۸۷ بعد از فوت برادرم محسن، تصمیم گرفتم گالری را راه اندازی کنم. سال ۸۸ به دلیل مشکلات کشور کار به تاخیر افتاد و فرصت پیدا کردم بیشتر درباره آن فکر کنم. نکته اساسی که از اول مدنظرم بود، کار کردن با جوانها بود. تا به امروز هم با هنرمندان مستر کار نکردم و در آینده هم نخواهم کرد. از طرفی برایم خیلی مهم بود که خروجی فرهنگی داشته باشم و کارم فقط محدود به فروختن و نمایش تابلو نباشد. همیشه در انتخاب هم این موضوع را در نظر میگیرم. همیشه سعی کردم چیزی نشان دهم که یا در رویای هنرمند بوده و نتوانسته نشان دهد و یا خلایی است که میتوان آن را در شهر نمایش داد.
این مدیر هنری گفت: وقتی بازار داشت تازه شکل میگرفت و به سمت مسیری که امروز در آن هستیم میرفت. من اهل قراردادهای مفصل بودم و همهچیز را با جزئیات مینوشتم. ظرف یکی دو سال به این نتیجه رسیدم که علاوه بر فرهنگ، باید حواسم به مسائل مالی هم باشد تا بتوانم ادامه دهم. سه چهار سال طول کشید تا به بالانس برسم. اما چیزی که همیشه در ذهنم بود این بود که تولید اثر هنری تبدیل شود به یک امر هنری. اینطور نباشد که گالریدار فقط نشاندهنده باشد.
احسان رسول اف توضیح داد: کار هنرمند باید به سبک کار ما بخورد و بعد رابطه پرباری بین ما شکل بگیرد. با توجه به تمام مشکلاتی که در کشور داریم، ایستادن پای کار بسیار مهم است. چون اصولا در کشور ما همه چیز تحت تاثیر چهارسالههای تشکیل دولتها است. استقلال گالریها از بخش دولتی خیلی مهم و در عین حال مشکل است. در سالهای اخیر نیروهای خیلی خوبی در هنرهای تجسمی تربیت شدهاند و این مرهون هنرمندان و گالریدارانی است که در این سالهای سخت پای این کار ایستادند و محلی عمل کردند.
احسان رسولاف درباره تیرآرت گفت: این یکی از اتفاقهای تاریخی شهر است که به یاد همه ما میماند. ما تشکل رسمی نداریم و فکر میکنم تحت همین گردهمآییها بتوانیم مسائل مهمی مثل بیمه را مطرح کنیم.
هدف ما حمایت از نسل جوان است
ارکیده درودی، مدیر گالری اُ هم گفت: قبل از تاسیس گالری سالها در گالری اثر کار میکردم. در این گالری میدیدم که برخی از هنرمندان جوان سیدی کارهایشان را میآوردند و میخواستند گالری با آنها کار کند. بنابراین به عنوان یک نفر از نسل جوان گالریداران حس کردم نیاز به فضایی داریم که از کار هنرمندان جوان حمایت کند. ویژن اولیهام همین بود که از هنرمندان جوان، ناشناس و شهرهای دیگر را معرفی کنیم.
او درباره مشکلات این دورنما گفت: کار کردن با هنرمند جوان چند مساله دارد. اول اینکه باید آنقدر بودجه داشته باشید که در پروسه تولید آثار مشارکت کنید. بهخصوص در آثار هنر مفهومی که مقدمات زیادی لازم دارد. مساله دوم فروش این آثار است. کسی که به دنبال جمع کردن مجموعه است، در طولانیمدت به دنبال یک سرمایهگذاری امن است. متقاعد کردن مجموعهدار برای خرید آثار هنرمند جوان آسان نیست. چون خیلیها ترجیح میدهند صبر کنند و ببینند در سالهای بعد هنرمند چقدر پیشرفت میکند. مساله دیگر، قیمت هنرمندان جوان است. متاسفانه خیلی از هنرمندان جوان بعد از چند نمایشگاه فکر میکنند آثارشان باید بسیار گران به فروش برود. به همین دلیل است که به مرور هنرمندان باسابقهتری را به مجموعه خودمان اضافه کردیم که البته در این زمینه هم به برنامه اصلی وفادار بودیم و در جهت آن کار کردیم.
درودی درباره برنامه تابستان خود گفت: تعداد زیادی از عکاسان مراجعه کرده بودند و دلشان میخواست که پیش ما نمایشگاه داشته باشند. برای همین تصمیم گرفتیم کل تابستان فقط نمایشگاه عکس بگذاریم. این به نظرم برنامه خوبی است چون هم منسجم است و هم هر مخاطبی در تابستان بخواهد عکس ببیند میداند که هروقت به گالری ما بیاید میتواند عکس خوب ببیند.
ارکیده درودی درباره کسانی که در زمینه کار با آنها مشورت میکند گفت: کسانی هستند که با آنها مشورت میکنم. تعدادشان زیاد نیست. برخی از آنها دلشان نمیخواهد که نامی از آنها برده شود. ولی به هر حال از نظر آنها استفاده میکنم. خودم کار کردن در گروههای کوچک را ترجیح میدهم. برای همین در گالری تیم بزرگی نداریم. خیلی از کسانی که با آنها کار میکنم، هنرمندان دیگری را معرفی کردهاند. زیرا با سلیقه و برنامه گالری آشنا شدهاند.
این مدیر گفت: اینکه در این وضعیت شهر، آرتفر راه انداختیم به نظرم یک اتفاق کاملا سورئال است. اما به نظرم این اتفاق خوب است چون به نظرم باید کارمان را ادامه بدهیم. مردمی از آن فضای کشور خارج میشوند و میآیند چند ساعت اینجا وقت میگذرانند و به مشکلات بازار فکر نمیکنند.
وجه آموزشی هنر برای ما مهم است
یاسمن متینفر، مدیر گالری آب انبار نیز درباره برنامهریزی گالریاش گفت: ویژن اصلی گالری از برادرم سلمان است. او قبل از تاسیس گالری، به عنوان مجموعهدار فعالیت میکرد. خلایی که حس کردیم این بود که در کشور هیچ گالری به هنرمندان ایرانی که در این جغرافیا کار نمیکنند توجه نمیکرد. یک لیست تهیه کردیم از کسانی که دلمان میخواست از آنها نمایشگاه داشته باشیم. ویژن ما ناشی از علاقه ما به هنرمندان و توجه به مرور زمان و شرایط اقتصادی و اجتماعی بود. دقیقا کارمان این نیست که فقط به هنرمندان خارج از کشور بپردازیم. بیشتر میخواهیم به هنرمندانی بپردازیم که کمتر به آنها پرداخته شده است. برایمان مهم است که کار آموزشی هم داشته باشیم. حالا برخی از هنرمندان ما دورهها و ورکشاپهای مختلف داخل و خارج حضور دارند و یا از طریق نشست و نقد و بررسی و انتشار کتاب و کاتالوگ این بخش را پوشش میدهیم. گالری را هم در مرکز شهر انتخاب کردیم که دانشجوها راحت رفت و آمد کنند. خدمتی که میخواهیم به نسل جوان ارائه کنیم فقط برگزاری نمایشگاه نیست، بلکه بخش آموزشی هم مهم است.
متینفر درباره سیاه و سفید بودن برنامههای گالری خود گفت: خیلیها فکر میکنند ما عمدا میخواهیم که تاریک و غمناک باشیم. حقیقت این است که این برنامه از پیش تعیین شده ما نبود. ولی به مرور به وجود آمد و من از آن ناراحت نیستم. چراکه فکر میکنم داریم یک تصویر حقیقی از شهر میدهیم. از تمام مشکلات و دغدغههای مردم و هنرمندان.
یاسمن متینفر، درباره مشکلات گالریداری در کشور گفت: بیمه یکی از مشکلات اساسی ما است. چون اصلا چیزی به اسم بیمه آثار هنری نداریم. ما تا وقتی که کارها به ایران برسند، آنها را با یک بیمه بینالمللی پوشش دادیم ولی بعد از رسیدن به کشور، تنها به امضای برادرم اکتفا کردیم و با مسئولیت شخصی خودمان آنها را نمایش دادیم. در زمینه تجهیزات هم بسیار ضعیفیم.
او در پایان ابزار امیدواری کرد اتفاق تیرآرت ادامهدار باشد و گفت: هرچیزی وقتی ادامه پیدا کند تاثیرگذار است.