خطر در کمین گنج تهران
پژمان موسوی
ایران آرت : پژمان موسوی امروز در روزنامه ایران با تیتر قابل توجه
فلاکتِ یک گنجینه نوشت :
چند خطی که در ادامه میآید به اندازهای هولناک است که من چه در جایگاه یک روزنامهنگار و چه در جایگاه یک مخاطب، از نوشتنِ آن شرم دارم اما دریغ و درد که برخی واقعیتها را اگر نبینیم و درباره آن ننویسیم، نه پیشِ وجدان و نه نزدِ رسالت حرفهای جایی برای توجیه گری باقی نمیماند.
حتماً در طول ماههای گذشته بواسطه اخباری که مبنی بر نمایش گنجینه موزه هنرهای معاصر در برلین آلمان منتشر شده است، از این گنجینه و اهمیتِ آن تا حدودی خوانده و شنیده اید؛ رویدادی که بنیاد میراث فرهنگی پروس، که مدیریت موزههای اصلی برلین را به عهده دارد بانی آن بود و چندی پیش با افتخار اعلام کرده بود که «براساس توافق با موزه هنرهای معاصر تهران این گنجینه هنر مدرن، ماه دسامبر تا فوریه، در پایتخت آلمان به نمایش گذاشته میشود.»اما اعتراض برخی هنرمندان و روزنامه نگاران در کنارِ مخالفتِ سیدرضا صالحی امیری که درست در روزهایی که قرار بود گنجینه به آلمان منتقل شود، بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد، سرنوشت دیگری را برای این آثار به وجود آورد و پس از اما و اگرهای گوناگون، این بنیاد در بیانیهای اعلام کرد که «با تأسف فراوان» توافق همکاری با موزه هنرهای معاصر تهران برای نمایش گنجینه این موزه را لغو کرده است.
انگیزه این یادداشت البته نه موضوع نمایشِ گنجینه در آلمان، که خودِ گنجینه و شرایط نگهداری آن در ایران است. از بخت یاری من بود که چند روز پیش بواسطهای، فرصت حضور در مکانی را پیدا کردم که گنجینه موزه هنرهای معاصر در آن نگهداری میشود؛ زیرزمینی دنج در طبقات تحتانی موزه هنرهای معاصر که به هر چیزی میماند جز محلی برای نگهداری گنجینه موزه هنرهای معاصر. سالنی تاریک، محیطی مرطوب، دیوارها و سقفی نم گرفته و در آستانه تخریب و شرایطی بشدت غیر استاندارد، تمام آن چیزی است که میتوان از شرایط محلِ نگهداری گنجینه توصیف کرد. شرایطی که در تمامِ این سالها پابرجا بوده و معلوم نیست چرا کسی تاکنون به فکرِ تدارک محیطی استاندارد برای آن نیفتاده است. آیا بواقع شأن این آثار این است که در چنین شرایطی نگهداری شوند؟ آیا گنجینه هنر مدرن موزه هنر معاصر ایران بهعنوان بزرگترین مجموعه آثار هنری مدرن خارج اروپا و امریکا تا بدین حد برای ما بیارزش است که در شرایطی تا این حد پست نسبت به نگهداری از آنها اقدام میکنیم؟ آیا کسی هست در جهان که باور کند آثارِ اصل و تکی از پابلو پیکاسو، خوان میرو، اندی وارهول، جکسون پولاک، مارک روتکو و فرانسیس بیکن در موزهای در ایران موجود باشد و در این زیرزمینِ نم گرفته نگهداری شود؟ آیا میدانیم فقط و فقط ارزشِ مادی این آثار چقدر است؟ ارزش معنوی و هنری و اعتباری آن چطور؟ آیا گنجینهای که سایر ملل جهان هر کاری میکنند تا فقط چند روز در کشورشان به نمایش دربیاید، شایسته این است که اینگونه نگهداری شود؟
اینها و پرسشهایی از این دست مسائلی است که به نظر میرسد هرچه سریعتر باید درباره آن تصمیمگیری شده، شرایط بهتر و استانداردتری برای آن در نظر گرفته شود و دیگر اینگونه با اعتبارِ هنری و فرهنگی ایران بازی نشود. امیدوارم ارادهای که در سیدرضا صالحی امیری برای بهبود وضعیت این موزه و گنجینه آن وجود دارد هر چه سریعتر در کنارِ مطالبه هنرمندان، شرایطی را به مراتب بهتر برای این گنجینه فراهم آورد. به امید آن روز...