دلیل استقبال عجیب از "لوور در تهران" چیست؟ / سید محمد بهشتی پاسخ میدهد
رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی در یادداشتی دلیل استقبال کم سابقه علاقهمندان ایرانی از "لوور در تهران" را بررسی کرده است.
ایران آرت: هفته پیش بود که جبرئیل نوکنده، مدیر کل موزه ملی ایران از بازدید بیش از ۱۰۰ هزار نفر در طول یک ماه نخست، نمایش ۵۶ شیء تاریخی از "لوور در شعبه تهران" خبر داد و گفت بازدید از موزه ملی ایران با حضور "لوور" بیش از چهار برابر شده است.
به گزارش ایران آرت، سید محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی در یادداشتی که از او در روزنامه اعتدال به چاپ رسیده، دلیل استقبال کم سابقه علاقهمندان ایرانی از "لوور در تهران" را بررسی کرده است که در ادامه متن یادداشت وی را میخوانید:
این روزها کافی است در خیابان سیتیر یا اطراف میدان مشق قدم بزنیم تا مکرر از ما بپرسند: «لوور کجاست؟» وقتی بگوییم: «موزه ملی»، پرسش بعدی این است: «موزه ملی کجاست؟» انگار کمترین سود نمایش آثار لوور این بود که موزه ملی را به اهل تهران معرفی کند. اشتیاق به دیدن نمایشگاه لوور در حالی که بسیاری از بازدیدکنندگانش پیش از این نام موزه ملی به گوششان نرسیده، بعید است که از روی علاقهمندی مفرط به بازدید از آثار تاریخی و موزهای باشد. پس آیا بازدیدکنندگان، نمایش آثار مملکتی بیگانه را فرصت مغتنمی میدانند که نباید از دست داد؛ این هم صحیح نیست، چراکه پیش از این نمایشگاه آثار تاریخی سرزمین کره در موزه ملی برپا بود و شاهد چنین استقبالی نبودیم. حتی این استقبال به خاطر شهرت و محبوبیت آثار به نمایش در آمده نیز نیست چراکه آن آثاری در لوور که شهره عالم است به ایران نیامده. پس علت اینهمه استقبال برای چیست؟ اگر از مردم بخواهیم پنج موزه مشهور را بشمارند، بیشک نخست از لوور یاد میکنند و ایبسا بعد از لوور، موزه دیگری را نشناسند. حال این مهمترین موزه جهان وقتی در ایران نمایشگاهی میگذارد پیامش برای ایرانیان این است که لوور شأن ایرانیان را بهجا آورده و دست دوستی به سمتشان دراز کرده است. لذا ایرانیان نیز ضروری میدانند که به استقبال لوور روند و این دست دوستی را به گرمی بفشارند. بیعلت نیست که نمایشگاه لوور در ایران که در آن نه خبری از مجسمه ونوس میلو است و نه خبری از نقاشی لبخند ژکوند داوینچی، رکورد روزانه ۱۵ هزار بازدیدکننده در روز را ثبت میکند، در حالی که خود موزه لوور با آنهمه آثار چشمگیر، ظرفیت روزانه بیش از ۲۵هزار بازدیدکننده را ندارد. این رقم در قیاس با بازدید ۱۰ هزار نفری از شعبه لوور در لانسِ فرانسه یا بازدید روزانه ۲۵۰۰ نفر در شعبه لوور ابوظبی، میزان استقبال از لوور در تهران را نشان میدهد و حکایت دارد که ایرانیان میخواهند خود را شایسته ابرازِ لطفِ لوور و به عبارت دیگر لوورشناس معرفی کنند. از سوی دیگر همانکسانیکه که در ایران موزه ملی را نمیشناسند، وقتی گذرشان به پاریس میافتد حتما به دیدن لوور میروند و حتما از تالار ایران بازدید میکنند. این درحالی است که آثار موزه ملی به لحاظ نفاست و قدمت از آثار ایران در لوور کمتر نیست. به سخن دیگر شوقِ بازدید و شناخت آثار ایران نیست که آنها را به تالار ایران فرامیخواند، بلکه کنجکاوند بدانند در این مهمترین موزه جهان ایران چگونه معرفی شده و آیا شأن ایران تمام و کمال به جا آورده شده است یا نه؟
این قصه امروز و اکنون نیست. حتی پادشاه ایران بیش از یک سده پیش در بازدید از لوور دغدغهای به جز وجهه ایران نداشت. میزبان فرانسوی مظفرالدینشاه در نخستین سفرش به فرنگ در متنی که سراسر نگاهی از بالا به پایین دارد، ماجرای بازدید شاه از لوور را اینطور توصیف کرده است: «وزیر وقت صنایع مستظرفه فرانسه از ما قول گرفته بود که ما کمال احتیاط را به خرج دهیم که شاه به دیدن تالار مخصوص ایران نرود چراکه او میترسید که شاه آثار گرانبهایی را که مادام دیولافوا و مسیو دمرگان از ایران آورده بودند، ببیند و از دیدن جواهرات و کاشیهای قیمتی که توسط ایشان به آنجا آورده شده بود، خشمگین و پیشیمان شود. لذا برای احتراز از این پیشامد وزیر صنایع مستظرفه، شاه را در اتاقهای نقاشی و حجاری سرگرم کرد و غرضش این بود که حواس او به کلی به این چیزها متوجه بماند و پاهایش خسته شود و کار دیدار او به همین تماشا به انجام برسد اما شاه در حین این تماشا غفلتا گفت مرا به تالار مخصوص ایران ببرید. البته نمیشد که در این راه مماطله به خرج داد. مسیو لیگ که از این پیشامد دست و پای خود را گم کرده بود آهسته به رییس مستحفظین موزه دستوری داد و به اعلیحضرت پیشنهاد کرد که خوب است قبل از رفتن به آنجا اندکی استراحت فرمایند. در همین فاصله اندک مستحفظین و مستخدمین با سرعت عمل و تردستی مخصوصی جواهرات و کاشیهای قیمتی آن تالار را که ممکن بود شاه از دیدن آنها دچار خشم و تالم شود از آنجا بیرون بردند. شاه که به تالار آمد بیآنکه چیزی از این تغییر ناگهانی و خدعه مامورین بفهمد خیلی هم از اینکه این همه آثار شگفت صنعت ایرانی را در آنجا جمع کردهاند، اظهار بشاشت کرد و بعد با کمال لطف گفت: وقتیکه من در طهران موزهای درست کنم تالار مخصوصی برای فرانسه ترتیب خواهم داد.»کسی مطمئن نیست که شاه ایران حقیقتا متوجه خدعه موزهداران شده یا نه، ایبسا که شده باشد. ولیکن همچون بسیاری از ایرانیانی که امروز از لوور و از تالار ایران دیدن میکنند، فارغ از اینکه این آثار چگونه و چرا به فرانسه رفته و از لوور سر در آورده، برای شاه مهم این بوده که ایران حضوری آبرومند و پرثمر در این مهمترین موزه دنیا داشته است. البته هنوز هم بسان آن میزبان فرانسوی شاه، میتوان این حُسنظن را به حساب بلاهت و عقبافتادگی ایرانیان گذاشت ولی البته میتوان آن را از روی بزرگواری و «تمنای احساس همترازی» با فرانسه گذاشت. ایرانیانی که در کمال حسننیت از آمدن لوور به ایران استقبال میکنند، ایرانیانی که دلشان میخواهد در مقیاس جهانی و در شرایطی برابر «به جا آورند» و «به جا آورده شوند.»