ترکیبی از عرفان شرقی با ریاضیات غربی/ نگاهی به آثار تیمو ناصری در گالری آب انبار
تیمو ناصری در نخستین نمایشگاه انفرادیاش تصویری از عرفان شرقی را در ترکیب با ریاضیات غربی به نمایش گذاشته است.
ایران آرت: گذر از کوچههای قدیمی دروازه دولت و ورود به کوچهای تاریک و بنبست، زمینهای را فراهم میکند تا وارد ساختمانی قدیمی شوید و به دنبال صدایی ناشناخته بروید که شما را به تماشای آثاری هنری غیرمعمول دعوت میکند. گالری آب انبار بیش از یک ماه است که آثار متنوعی از دورههای مختلف کاری تیمو ناصری را با عنوان "من هزارتویی ترکخورده دیدم" به نمایش گذاشته است. در سالنهای مختلف گالری آثار حجمی و نقوش طراحی شده روی مقوا به نمایش گذاشته شده است که مضامین مختلف مورد نظر هنرمند را با مدیاهای گوناگون به تصویر کشیده است.
ناصری برای هر مجموعه از آثار خود عنوان مشخصی را انتخاب کرده و آنها را در قالب آثاری به هم پیوسته ارائه داده است. او در یک مجموعه از آثار خود با الهام از فرم مقرنس در معماری اسلامی، آثاری را با نام "نظر" خلق کرده است که در عین شباهت با نمونههای اصلی، تفاوت بسیاری با آنها دارند. مقرنسهای ناصری مانند ستارهای بزرگ روی دیوار قرار گرفتهاند، در ارتفاعی که چهره بیننده در آنها منعکس شود. چهرهای که در این سطوح براق تکثیر میشود، مخاطب را با چالشی روبه رو میکند که ارتباط او با اثر را تقویت میکند. اگر چه این مقرنسها شبیه آینه به نظر میرسند اما با فولاد صیقل یافته ساخته شدهاند تا برخلاف ظاهر ظریف و شکننده آنها، مقاومتی بسیار بالا داشته باشند و این یکی دیگر از تفاوتهای مقرنس ایرانی با آثار ناصری است.
دستهای دیگر از آثار او که مجموعه "یک و یک" نام دارد شامل مقواهای سیاهی است که با مرکب سفید، نقوش هندسی بر آنها رسم شده است. دوایر و مثلثها با استفاده از خطکش و پرگار و با نظم و دقتی فوقالعاده رسم شدهاند تا این بار مقرنسها را بر سطحی دو بعدی نمایان کنند. این طرحهای پایانناپذیر که از تکرار چند فرم ساده شکل گرفتهاند امکان این را دارند که بر روی سطوح گسترده، تا ابد تکرار شوند. لابه لای این خطوط، فرمولهای ریاضی با حروف بسیار کوچک نوشته شده و کاربردی تزیینی یافتهاند.
اما استفاده از علم ریاضی در گروه دیگری از آثار بیشتر به چشم میآید. این طرحها بیننده را به یاد الگوهای هندسی و قواعد ریاضی میاندازد و میتوان اعداد، حروف و فرمولهایی را در آنها خواند. اما این نوشتهها و معادلات قرار نیست به پاسخی برسند، بلکه به شکل عنصری بصری تغییر هویت داده و در خدمت شکلدهی به طرح کلی درمیآیند.
بخش دیگری از آثار ناصری با عنوان "فلک" به حجمهایی هندسی و سفید رنگ اختصاص دارد که یادآور اجرام آسمانی هستند. هندسه نقوش اسلامی در این آثار هم به وضوح دیده میشود و قسمتهایی از آنها بیننده ایرانی را به یاد بناهای یادبود اسلامی میاندازد.
مجموعه دیگری با عنوان "توری" شامل احجامی است که با جوش دادن میلههای استیل به یکدیگر ساخته شدهاند. میتوان تصور کرد این خطوط که با نظمی حساب شده در کنار هم قرار گرفتهاند، فرم سه بُعدی شدهء طرحهای یک ریاضیدان هستند که از دل دفترهای مملو از محاسبات ریاضی و نقوش هندسی بیرون آمدهاند.
دستهای دیگر از آثار این نمایشگاه به حجمهایی اختصاص دارد که به صورت دایرههای تو در تو با فلزات گوناگون یا چوب ساخته شدهاند. سراسر سطح این دوایر سوراخ شده و از درون آنها نخهایی ضخیم عبور کرده است تا در نهایت فرمی پیچیده، منظم، درونگرا و کهکشانی به وجود آید.
مجموعه "نمونه برداری" به شکل ستونهایی ساخته شده از مفتولهای مسی دیده میشود. قطعات کوچک مفتول، در تعداد بسیار زیاد، بدون نظم و به شکلی آشفته به هم پیوند خوردهاند، اما آنچه در نهایت به چشم میآید یک فرم هندسی مکعبی است که نظمی پنهان در خود دارد.
اما در طول بازدید از نمایشگاه صدایی به گوش مخاطب میرسد که در ذهن او مانند حرکت اجرام آسمانی و صدای کهکشانهاست. با تعقیب این اصوات ناآشنا و غیر معمول، به طبقه زیرین گالری میرسد که در فضایی کاملا تاریک، فیلمی درحال پخش شدن است. بر روی صفحه سیاه، نقطه سفیدی دیده میشود که به مرور گسترش یافته و تبدیل به خطوط و سطوح هندسی میشود. در فضا حرکت میکند و تغییر شکل میدهد و سرانجام بار دیگر از حجم آن کاسته شده و به نقطهای تبدیل میشود. این سیر مداوم همراه با اصوات بی کران، بارها و بارها تکرار میشود تا ابدیتی پایانناپذیر را نمایان کند.
در آثار تیمو ناصری میتوان همزمان منطق آلمانی و احساس ایرانی را مشاهده کرد. عرفان شرقی در ترکیب با ریاضیات غربی آثاری را به وجود آورده است که در عین تعلق به میراث فرهنگی گوناگون، برای هر دو دسته مخاطبان قابل درک و پذیرش خواهد بود.
ناصری که از مادری آلمانی و پدری ایرانی در برلین به دنیا آمده است، فعالیت هنری خود را به عنوان عکاس آغاز کرد. او از سال 1383 به مجسمهسازی روی آورد و پس از سفری به ایران، مجذوب هندسه نقوش و معماری اسلامی شد. این موضوع تاثیر فراوانی بر آثار او داشت و از آن پس روند دیگری در خلق آثارش به وجود آمد.
او سال 2006 جایزه هنری سارفرنگاس را دریافت کرد و برنده جایزه هنری ابرج در سال 2011 بود. پس از آن به حراج کریستی راه یافت و نخستین حضور او در سیزدهمین حراج خاورمیانه کریستی با فروش 134 هزار دلاری اثرش همراه بود. آثار ناصری در دورههای 19 و 21 حراج کریستی دوبی نیز چکش خوردند.
نگارخانه آبانبار در خیابان انقلاب، دروازه دولت، خیابان خاقانی، کوچه روشنمنش واقع شده و علاقهمندان میتوانند تا 10 آذر از نمایشگاه "من هزارتویی ترکخورده دیدم" دیدن کنند.
منبع: هنرآنلاین
گزارش: مریم درویش