از سنگ قبر سپانلو تا واگیره / نگاهی به آثار برگزیده هفتمین دوسالانه مجسمه تهران
هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران با معرفی چهار اثر برگزیده به کار خود پایان داد.
ایرانآرت: مریم درویش، هفتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران با تم "وضعیت" از 14 شهریور تا 22 مهرماه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. در این رویداد که پس از ۶ سال وقفه برگزار شد برای اولین بار یک تم مشخص در نظر گرفته شد تا هنرمندان آثار خود را بر اساس آن خلق کنند.
این تم برگرفته از آرای دکتر داریوش شایگان، به عنوان فیلسوفی که علاوه بر آشنایی با فرهنگ و بوم این سرزمین، فرهنگ غرب را نیز به خوبی شناخته و در فضای معاصر گره خورده است، انتخاب شد. اگرچه از ابتدای اعلام فراخوان حرف و حدیثهای بسیاری در مورد این مسئله پیش آمد و موافق و مخالفانی داشت، اما برگزارکنندگان دوسالانه باور داشتند یکی از نقاط ضعف دوسالانهها، کم اهمیت جلوه دادن فضای نظری در این رویدادهای هنری بوده است.
پیش از این در دوسالانهها تم وجود نداشت و یا یک تم در کنار موضوع آزاد مطرح میشد که بسیاری از هنرمندان را به سمت آثار آزاد هدایت میکرد. اما در این دوره به این نکته توجه شد که نیاز رویدادها و دوسالانههای هنری امروز این است که یک فضای روشنگرانه برای هنرمندان ایجاد کنند و هنرمندان هم به آن پاسخ دهند.
تم "وضعیت" برگرفته از موقعیت هنرمند ایرانی است. او در وضعیتی به آفرینشگری میپردازد که پیوسته خاستگاه و دغدغههای وطنی خود را در نسبت با تحولات برقآسای جامعۀ جهانی و موج فراگیر "جهانیشدن" میسنجد. ازیکسو وضعیتی که هنرمند ایرانی در آن قرار گرفته پیوندی مستقیم با تسلسل اندیشة غربی ندارد و از سوی دیگر، خاطرة قومی هنرمند ایرانی رنگباخته و پیوند او با سنن تصویری زادگاهش تا حد زیادی گسیخته است.
سرانجام دوسالانه هفتم با نمایش 78 اثر در بخش مسابقه و 18 اثر در بخش مهمان برگزار شد و با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. مهسا الف برای اثر "مقدمهای بر کتابخانه الف"، مرضیه سرسریان برای اثر "قابلیت بیپایان" و پیمان شفیعیزاده برای اثر "واگیره" به عنوان سه نفر برگزیده انتخاب شدند و هیات داوران باربد گلشیری را برای اثر "سیرهّ الموت" شایسته دریافت جایزه ویژه دانست. در ادامه این گزارش به آثار برگزیده نگاهی میاندازیم.
مقدمهای بر کتابخانه الف
مهسا الف در این اثر که در قالب چیدمانی از کتابهای نمک سود شده ارائه شده است، راهی را ادامه داده است که چند سالی از آغاز آن میگذرد. او کتابها را به شیوه خانگی نمکسود میکند و حاصل آن کتابی است که نه میتوان آن را خواند و نه حتی ورق زد. هنرمند همانطور کتاب را در نمک خوابانده که مواد فاسدشدنی را در نمک میخوابانند و در این فرآیند حتی عنوان کتاب و نام نویسنده را نمیتوان خواند. کتابخانههای مهسا الف با صدها کتابِ نمکسودشده، برای مخاطب دست نیافتنی هستند. این کتابها خواندن و تأویل و ترجمه را ممنوع کرده و در خاموشی کنار هم جا خوش کردهاند.
دلایل داوران دوسالانه برای انتخاب این اثر چنین است: برخورد بدیع با موضوعی اجتماعی در قالب یک روش مبدعانه، چندلایهای بودن اثر از بابت روند اجرا و نیز مصادیق، استفاده از امر استعاری نظیر دریاچه نمک و نمک سود شدن برای بیان حقیقت دور از دسترس، ارجاع به خاطره تاریخی و جمعی مکان و داستانهای تاثیرگذار آن و یادآوری مکتومماندن رخدادها، تناسب ارجاع تاریخیِ "وجود دانش اما دستیابیناپذیر بودن آن" با وضعیت تاریخ معاصر.
قابلیت بی پایان تفسیر واقعیت
مرضیه سرسریان اثر خود را به شکل مخروطی نیمه شفاف ارائه کرده است که در فضا معلق مانده و داخل آن اشیاء و حجمهای کوچک و بزرگی وجود دارد. دیدن این اشیا در شرایطی امکانپذیر است که با گردش این مخروط حول یک محور و تغییر نوری که داخل آن میتابد، هر یک از اشیاء داخلی بر روی تنه مخروط سایه میاندازند و توسط مخاطب دیده میشوند. اما آنچه دیده میشود تصویر کش آمده و اعوجاج یافته از آن وجود واقعی است که هرچند تغییر یافته اما شناخت قبلی مخاطب از آنها باعث درک فرم واقعی میشود.
دلایل داوران دوسالانه برای انتخاب این اثر چنین است: موفقیت اثر در تجسم "توانایی پایانناپذیر برای تفسیر واقعیت"، برخورداری از عناصر جهانِ متغیر همراه با حرکت، استحالۀ پدیدههای واقعی و روزمره به حضوری سایهوار، شناور بودن عناصر انتخابشده بین پوچی و شوخطبعی، سبکی، سیالیت و کیفیت بازیگوشانه، ایجاد بیشترین امکانات بیانی با استفادۀ حداقلی از مواد و مصالح.
واگیره
پیمان شفیعیزاده در چیدمان خود هیچ چیز را نساخته است. او چیدمانی با مواد آماده ارائه کرده و مخاطب را با نمایش واقعیتی انکار ناپذیر مواجه میکند. آنچه در این چیدمان دیده میشود قطعاتی متعدد از نقشههای فرش دستباف قم است که توسط نقاشان به وجود آمدهاند. قطعاتی قدیمی که بخش عظیمی از آنها به دلیل بیتوجهی و اهمالکاری بافندگان مخدوش و خراب شده است. حالا ناقص شدن این طرحها بافنده را وادار میکند تا برای یافتن باقی طرح تلاشی مضاعف انجام دهد، تلاشی که شاید ناکام بماند.
دلایل داوران دوسالانه برای انتخاب این اثر چنین است: حساسیت و دغدغۀ تاریخی و فرهنگی، آگاهیبخشی به شرایط بحرانیِ سنت قالی ابریشم قم و ایجاد وضعیت هشدار برای مخاطبان، تناسب آشفتگی چیدمان با وضعیتِ رهاشدگی و غفلت و بیتوجهی به بازیافت این سنت، ارائه غیرمتعارف و ساختارشکنانه برای موضوعی تاریخی، ارتباط مناسب و معنادار با مکان نصب.
سیرة الموت
باربد گلشیری در سالهای گذشته توجه خاصی به آیینهای مرگ و نشانهای مزار داشته است. گورستانها در کشورهای مختلف چکیده قرنها هنر و معماری را در خود جمع کردهاند و علاوه برآن به صورت همزمان چکیده بلایا و سیهروزیهای جوامع و یادمانهای قهرمانان ملی مردم را در خود جا دادهاند. گلشیری در گورنگاریهای خود سنگ مزار میسازد، از گور و خاکسپاری عکس میگیرد، از تهی گور یادمان میسازد و همه این کارها را با نام سیرة الموت ارائه میکند. بعضی از چیزهایی که ساخته است نشان گوری شدهاند در گورستان و برخی فقط در فضای گالری نمایش داده شدهاند. در سالنی از موزه هنرهای معاصر هم گورهایی دیده شد که با شابلون و خاک ساخته شده بودند و سنگهای یادمانی بر روی آنها قرار گرفته بود. سنگ قبر محمدعلی سپانلو که در این میان به چشم میخورد یکی از نمونه آثار اوست که در واقعیت به کار گرفته شده اما بعدا تخریب شد.
دلایل داوران دوسالانه برای انتخاب این اثر چنین است: ارتباط با درونمایه دوسالانه و نسبت با هنر معاصر، نگاه وجودی و در عین حال سیاسی –اجتماعی، ماهیت تعاملی اثر و تاثیر حضور مخاطب، ماهیت اثر هنری در حکم روندی درازمدت و پژوهشمحور، توجه به گوشهای از فرهنگ و تاریخِ مغفول مانده و انتخاب بیان هنریِ متناسب با آن، احضار قطعهای از واقعیت تلخ جهان واقعی –دراینجا گورستان، قرار دادن بیننده در موقعیت ناگهانی مواجهه و ایجاد امکان برای بیننده برای دخل و تصرف در اثر، تناسب وضعیت بقایای بهنمایش درآمده با زیست امروزی، توجه به ارتباط تاریخی مجسمهسازی و گورسازی، ترکیب فعل مجسمهسازانه و رسانۀ چیدمان و استفاده از قالبهای هنری متنوع.