لادن طباطبایی و دردسرهای پس از طلاق/ دلنوشتهای که گوهر خیر اندیش منتشر کرد
گوهر خیر اندیش متن و عکسی را مربوط به لادن طباطبایی منتشر کرد.
ایران آرت، گوهر خیراندیش با انتشار این عکس نوشت:
سلام عزیزانم…
این متن زیبا را ” لادن طباطبایى” عزیز هنرمند فرهیخته مادر نمونه که بخاط در مان،، تعالى و رشد فرزندش فعلاً خارج از ایران بسر میبرد به دلیل امکانات و اهمیتى که به بجه هاى “اوتیسمى” میدهند. خودش و هنرش را وقف فرزندش کرده است . براى یکى از بهترین دوستِ مان آقاى”مجید اوجى” عزیز تهیه کننده شریف و محترم دل نوشته اى در ایستا گرام اش گذاشته که حرف دل همه ماست.
امروز عزیزی به خاک سپرده شد. وقتی در غربت باشی، خبر پر کشیدن دوستان مچاله ات میکند . نه دوست مشترکی کنارت هست که با هم از خاطرات بگوئید و اشک بریزی ، نه مزاری که بر سرش گریه کنی و کنی سبک شوی. همینطور سنگ در سینه با بغضی خفه کننده ، گیج و منگ میمانی… فلورا سام و مجید اوجی ؛ یکی بودند. از افسانه ای ترین زوجهایی که تا بحال دیدم. فلورا سال بالایی من بود در هنرهای زیبا. میدونستم ازدواج کرده و یک دختر کوچیک داره. بعدها آشناتر شدم، همکار شدیم. بازیگر قابلی بود و دستی به قلم داشت. زیباترین رابطه در این زوج برای من این بود که هر دو با هم ، برای هم و در راه یک هدف مشترک حرکت میکردند. انقدر زلال و روان و بی گره بودند که در عین واقعیت ، به افسانه شبیه بودند . با هم اوج گرفتند و لحظه ای از حرکت نایستادند. اولین کاری که من با اینزوج انجام دادم، فیلم ” حرفه ای ” بود. اعتمادشان به من برای سپردننقش طنزی که ظاهرا هیچربطی به من نداشت ، اونهم در زمانی که بدلیل حواشی پیش اومده ناشی از جدایی من ( که چشم خیلی ها رو ترسانده بود) چندان پیشنهاد کار نداشتم ؛ خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد. بلافاصله بعد از اون ،فیلم ” انتظار ” رو کار کردیم که متاسفانه هرگز پخش نشد. آقای اوجی خیلی بازی من رو توی اون نقش دوست داشتند. دو تجربه عالی با تهیه کننده ای که هرگز نظیرش رو ندیده بودم. احترام و توجه آقای اوجی به گروه، بی نظیر بود. همه چیز ؛ از،پرداخت ها تا پذیرایی و سرویس و برنامه ریزی و گروه حرفه ای… چندین ماه بعد من در شرف تصمیم بودم. میخواستم با بازیگری خداحافظی کنم. زمانی که آلاله هاشمی زنگ زد و راجع به راز پنهان با من صحبت کرد ، به شوق دیدار آقای اوجی و فلورا یکساعت بعد دفتر بودم. اولین بار در زندگی ام، بدون خوندن فیلمنامه؛ در کمال شادی و شوق قرارداد بستم. همونجا هم گفتم که خوشحالم که حسن ختام دوران بازیگری ام ؛ با شما زوج بی نظیر خواهد بود. البته که آقای اوجی، با شوخ طبعی همیشگی اش خندید و سر به سرم گذاشت…
مجید اوجی؛ اوج خاطرات زیبای من از دوران بازیگری ام بوده و خواهد بود. فقدانش باور کردنی نیست…