بخوانید:پشتپرده دزدی آقای بازیگر و دردسری که برای علیدایی ایجادکرده!
ایرانآرت: علی دایی به جهت جمع آوری کمک برای زلزله زدگان کرمانشاه به شکل عجیبی به پلیس آگاهی احضار شد اما پشت پرده این احظاریه که سروصدای بسیاری در فضای مجازی به پا کرد چه بود. روزنامه خبرورزشی به این پرسش پاسخ داده استو
دایی چوب چهره آقای بازیگر به ظاهر هنری را خورد!
از همان صبح روز سوم مهرماه که نامه احضار علی دایی به پلیس آگاهی به دست شهریار رسید، دایی وسوسه شده بود موضوع را از طریق شبکههای اجتماعی با مردم در میان بگذارد، اما به توصیه یکی از دوستانش سکوت اختیار کرد و ساعت ۱۴ چهارشنبه چهارم مهرماه به پلیس آگاهی رفت تا درباره پولهایی که برای کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه از مردم جمعآوری کرد، توضیح بدهد.
دایی سه روز بعد از مراجعه حضوری به پلیس آگاهی نیز تمامی مدارک را جمعآوری و خرجکرد کمکهای مردمی را - به گفته خودش؛ در دو جلد زونکن و ۵۸۴ برگه و دو فلش- به پلیس تحویل داد تا در اختیار مقام قضایی گذاشته شود.
اگرچه رفتارها در پلیس آگاهی با دایی بسیار محترمانه و دوستانه بود، اما شهریار که توقع نداشت بابت کار خیر احضار شود، سرانجام پنجشنبه گذشته به نزدیک به ۱۰ روز سکوت پایان داد و ماجرا را از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام به اطلاع مردم رساند.
به یک ساعت نکشید که رسانهها هم پر شد از خبر احضار دایی و دلخوری او... مردم نیز به صفحه دایی رفتند و از او دلجویی کردند.
ساعتی بعد صادق زیباکلام هم تصویر احضاریه مشابهای را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت که نشان میداد او هم برای چهارشنبه یازدهم مهرماه احضار شده است. زیباکلام هم مثل دایی برای کمک به زلزلهزدگان، کمکهای مردمی جمعآوری کرده و مدعی شده بود با این پولها در روستاهای کرمانشاه کتابخانه و مراکز فرهنگی میسازد.
گویا هدف قاضی پرونده این است که بداند پولهای جمعآوری شده، چقدر بوده و کجا در حال خرج شدن است، اما نزدیکان دایی میگویند شهریار از این گلایه دارد که چرا برای او احضاریه فرستادهاند؟ دایی به یکی از دوستان خود گفته: «خدا شاهد است از روز اول توقع تشویق و تشکر نداشتم و این کار را نکردم که پاداش بگیرم، اما انتظار هم نداشتم اینگونه با من برخورد کنند.»
صدالبته یک مقام نزدیک به پلیس آگاهی مدعی است پیش از این پلیس به دستور قاضی، به شکل دوستانه و غیررسمی از دایی، زیباکلام و چند نفر دیگر دعوت کرده بود که آنها جوابی به این دعوتها ندادند و پلیس آگاهی مجبور شد برای آنها احضاریه بفرستد.
با این وجود، برخوردها در پلیس آگاهی با دایی محترمانه و به شدت دوستانه بود. خود دایی هم در گفتگو با نزدیکانش به این موضوع اشاره کرده است؛ «خیلی دوستانه از مبلغ پول و جزئیات کمکها پرسیدند که من هم گفتم مدارک ریال به ریال این پول که از کجا رسیده و کجا در حال خرج شدن است، وجود دارد و کپی مدارک را هم به پلیس آگاهی دادم.»
بحث مردم، اما بحث دوستانه بودن یا نبودن رفتار با دایی نیست، آنها میپرسند مگر دایی شاکی شخصی داشته که قوه قضاییه به پرونده ورود کرده است؟ مردم میگویند: «ما به میل خودمان به علی دایی پول دادیم تا برای کمک به زلزلهزدگان اقدام کند. علی دایی امین ماست و از طرف ما حق دارد هر طور خواست این مبالغ را برای کمک به بازماندگان زلزله کرمانشاه خرج کند. قوه قضاییه بهتر است دنبال اختلاسهای چند هزار میلیاردی باشد، دایی که نه نیاز مالی به این ۱۰، ۱۱ میلیارد تومان دارد و نه خلافی مرتکب شده است...»
رقم دقیق ۱۱ میلیارد و یکصد و بیست و سه میلیون تومان است. یعنی اصل پولی که مردم کمک کردند و سودی که در این مدت به آن تعلق گرفت، به این رقم رسیده و دایی تا امروز حدود ۴ میلیاردش را برای ساخت خانه در روستاهای کرمانشاه خرج کرده است. دایی مدعی است حتی از جیب خودش هم هزینه کرده و احضار خود را توهینآمیز میداند، اما یک مقام آگاه در این خصوص به خبرورزشی گفت: «هدف این پرونده قطعاً جناب دایی نیست، دایی را همه میشناسند. متأسفانه در ماجرای زلزله و همچنین در خرده داستانهایی مثل کمک به کودکان مبتلا به بیماریهای خاص، برخی چهرههای به ظاهر هنری، از مردم پول گرفتند و این پول را به نیازمندان نرساندند و قوه قضاییه در مسیر بررسی این تخلف، دایی و چند چهره دیگر را هم فقط به عنوان مطلع دعوت کرده است. ما از جناب دایی بابت زحمتی که کشید و اقدام به جمعآوری کمک کرد، قدردانی میکنیم، ولی به هر حال لازم است بدانیم کمکها چه میزان بوده و کجا خرج میشود.»
به نظر میرسد علی دایی چوب همان چهره به ظاهر هنری را خورده که متهم است با پولهای جمعآوری شده به اسم یک کودک بیمار، همسرش را به ماه عسل برده است! با این همه، مردم توقع داشتند با علی دایی رفتار بهتری میشد. مردم به دایی اعتماد دارند و با اعتماد کامل کمکهای نقدی خود را به او سپردند.
به بهانه کمکهای علی دایی به زلزلهزدههای کرمانشاه
مردانی از جنس مردم
علی دایی اولین کسی نیست که برای کمک به هموطنان آستین همت را بالا زده است. ورزشکاران همیشه در این مواقع پیشقدم بودهاند. فقط خدا کند این رفتارها که گفته میشود از شایعات منتشر شده پیرامون محسن افشانی ریشه میگیرد و آسیبش ناخواسته به علی دایی هم رسیده، شهریار را از انجام کار خیر پشیمان نکند.
آقاتختی: قهرمان ملت جلوتر از حکومت
در زلزله بویینزهرا آقاتختی دوره افتاد و از مردم برای کمک به زلزلهزدهها پول جمع کرد. بهروز وثوقی، بازیگر نقش قیصر در گفتوگوی اختصاصیاش با مجله ورزش و تصویر گفته بود: «مردم وقتی آقاتختی را میدیدند، هر چه پول در جیبشان بود، داخل کلاه او میریختند، من هم دقیقاً همین کار را کردم. صورتش را بوسیدم و هر چه پول داشتم داخل کلاهش انداختم. تا حکومت تکان بخورد، تختی کمکهای مردم را جمعآوری کرد.»
احمدرضا عابدزاده: با غم از تهران تا بم
ماشین غولپیکر خود را بار زد و با کمکهای نقدی و غیر نقدی مردم از تهران به بم رفت تا شریک غم مردم زلزلهزده و بازماندگان زلزله باشد. احمدرضا در زلزله کرمانشاه هم همین کار را تکرار کرد. عابدزاده ابتدا در آمریکا کمکهای هموطنانمان را جمعآوری کرد و سپس به تهران آمد و با کامل کردن محموله کمکهای نقدی و غیر نقدی به سمت روستاهای زلزلهدیده کرمانشاه رفت.
یورگن کلینزمن: از آلمان با عشق تا رودبار
جام جهانی ۱۹۹۰ در جریان بود که رودبار زلزله آمد و قلب ایران را لرزاند. بلافاصله یورگن کلینزمن داوطلبانه اعلام کرد به زلزلهزدههای رودبار کمک میکند. ۸ سال بعد در جام جهانی فرانسه، احمدرضا عابدزاده کاپیتان وقت تیم ملی از لطف یورگن با لوح تقدیر و تابلوفرش و هدایای ایرانی قدردانی کرد، اما ساعتی بعد کلینزمن بعد از گلزنی به عابدزاده تور دروازه ایران را با دست لرزاند!
کریم باقری: آقاکریم کنار مردم ورزقان
زلزله ورزقان، کریم باقری را برای جمعآوری کمکهای مردمی به بازار فرستاد. آقاکریم همراه حمید سوریان و جمعی از قهرمانان فوتبال و کشتی ایران به بازار تهران رفت و برای مردم زلزلهزده ورزقان کمک فرستاد. البته در این حادثه خیلیها کنار آقاکریم بودند. اغلب قهرمانان آذری در آن روزها به تکاپو افتادند و سایر مردم ایران هم از چهارگوشه کشورمان همراهیشان کردند.
جواد خیابانی: یکی از همین مردم
در همین زلزله کرمانشاه، علی کریمی خیلی بیسر و صدا چندین تریلی لباس، پتو، مواد غذایی و... به مناطق زلزلهزده فرستاد. البته این زلزله یک مددکار دیگر هم داشت؛ جواد خیابانی... مردی که چه روزها از صبح تا شب در شهرک غرب کنار خیابان ایستاد و برای مردم زلزله زده کرمانشاه کمک جمع کرد. جواد آن روزها ثابت کرد این که خودش را یکی از همین مردم مینامد، شعار نیست.